نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۴ فروردین ۱۱, سه‌شنبه


نظام بی‌شرم جمهوری اسلامی: شرم، سیری چند؟
مجید محمدی

از کالاهای بسیار نادر در رژیم جمهوری اسلامی شرم است. عدم شرمساری، اقدامات خلاف قانون و اخلاق را به یک روال در کشور تبدیل کرده است. رژیمی را سراغ دارید که کشته‌های به دست خود را شهید بنامد؟
فقدان نهادهای پاسخ‌گویی در جمهوری اسلامی و عدم قدرت مردم در پرسش از مقامات و بررسی کارنامه‌ی آنان باعث شده که مقامات جمهوری اسلامی با دستی گشاده هر کاری را که بخواهند انجام دهند. این کارها آن چنان بدون و قید و بند است که عدم شرم‌ساری اقدامات خلاف قانون و اخلاق را به یک روال در کشور تبدیل کرده است.
از کالاهای بسیار نادر در رژیم جمهوری اسلامی شرم است. با هزاران نورافکن هم نمی‌توان ذره‌ای شرم در گفتار و رفتار مقامات رژیم مشاهده کرد. مقامات رژیم بی‌شرمی را به سطوحی تازه‌ای در تاریخ بشر ارتقا داده‌اند. برای توجیه فساد، سرکوب، تقلب و دروغ در رژیم در عین ادعای مالک اشتر و علی بودن به همین حد از بی‌شرمی نیاز است. ذیلا چند مورد از این سطوح بی‌شرمی را ذکر می‌کنم:
ناراضیان مبلغ
حسین قشقاوی معاون کنسولی وزارت امور خارجه کشور می‌گوید: «دستگاه دیپلماسی کشور از دانشجویان ایرانی خارج از کشور انتظار دارد در بحث دیپلماسی عمومی فعالیت بیشتری داشته باشند. یک قسمت از دیپلماسی عمومی این است که دانشجویان ایرانی خارج از کشور دوستان و همکلاسیان و اساتید خود را توجیه کنند. اگر جوانان کشورهای مختلف در دانشگاه بگویند که به کشور ایران ظلم شده و دانشجویان ایرانی خارج از کشور دوستان خود را تفهیم کنند در نتیجه تحریم‌ها علیه ایران رأی نخواهد آورد و این همان دیپلماسی عمومی است که ما در آن ضعیف بوده‌ایم. ۵ میلیون ایرانی در دانشگاه‌های خارج از کشور حضور دارند که اگر هر کدام از آنها ۴ دوست داشته باشند می‌توان ۲۰ میلیون جمعیت را در این دیپلماسی شریک کرد.» (فارس ۱۵ دی ۱۳۹۲)
قشقاوی در این جملات با بی‌شرمی  سه فرض را در نظر گرفته است. اول این که حکومت جمهوری اسلامی یک حکومت ملی است که همه‌ی ایرانیان مدافع سیاست‌های آن هستند. دوم آن که همه‌ی ایرانیان در سیاست هسته‌ای معتقدند به جمهوری اسلامی که خواهان دسترسی به بمب هسته‌ای است ظلم شده است. و سوم آن که ایرانیان خارج کشور هم مثل بسیجیان و لباس شخصی‌های حکومت فکر می‌کنند. مقام‌های جمهوری اسلامی با بی‌شرمی فراموش می‌کنند که چه بلایی بر سر افراد می‌آورند و چرا چند صد هزار تا چند میلیون ایرانی در خار از کشور زندگی می‌کنند.

تالیف قلوب از جیب ملت
اعطای ۸۲ میلیون تومان از سوی رئیس سازمان تامین اجتماعی (قاضی دستور دهنده‌ی اعزام بازداشتی‌ها، الف ۱۷ دی ۱۳۹۲) به پدر جوادی فر (یکی از کشته شدگان شکنجه‌ی جمعی در این بازداشتگاه) و قرار دادن نام کشته شدگان کهریزک در فهرست احراز شهادت توسط بنیاد شهید (مهر ۱۷ دی ۱۳۹۲) از اموری است که در رژیم‌های سیاسی نادر بود. سازمان سرکوب در یک رژیم استبدادی کسانی را به اتهام اعتراض در بازداشتگاه می‌کشد و بعد نهادهای دیگر دولتی در پی راضی کردن دل خانواده‌ها بر می‌آیند. رژیمی را سراغ دارید که کشته‌های به دست خود را شهید بنامد؟

مبالغه یا دروغ‌گویی
وقتی احمد سالک رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس می‌گوید: «در حال حاضر ۶۸ هزار شبکه ماهواره‌ای و تلویزیونی به مقابله با نظام اسلامی می‌پردازند. ۴۸ هزار سایت وهابیت و بهائیت برای ایران اسلامی برنامه‌ریزی می‌کنند.» (فارس ۱۹ دی ۱۳۹۲) این را باید به حساب مبالغه گویی وی گذاشت یا دروغ‌گویی وی؟ در دنیا اصولا ۶۸ هزار شبکه‌ی تلویزیونی وجود ندارد تا همه‌ی آنها علیه جمهوری اسلامی باشند. همچنین ایشان باید بگوید عدد ۴۸ هزار سایت وهابی و بهایی را از کجا آورده است. وقتی شرمی در کار نباشد چنین اعدادی نیز ساخته می‌شود.

همه چیز عالیه
پسر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از روی کار آمدن دولت روحانی و گرفتن مقام در دانشگاه آزاد می‌گوید: «وقتی شرایط کنونی انقلاب را نگاه می‌کنیم همه چیز عالی است و هیچ گاه موفقیت‌های امروز را متصور هم نبودیم اما تنها چیزی که در سه دهه گذشته انقلاب نتوانسته ا‌ست آن را حل کند؛ مشکل اقتصادی مردم و تورم است. غیر از تورم انقلاب به همه خواسته‌هایش رسیده است.» (محسن هاشمی معاون عمرانی دانشگاه آزاد، در گفتگو با خبرنگار مهر، ۱۵ بهمن ۱۳۹۲) برای روشن شدن بی‌شرمی محسن هاشمی وی تنها باید به گزارش وزیر مورد علاقه‌ی پدرش نگاه کند. گزارشی که نعمت‌زاده وزیرصنعت، معدن و تجارت به تازگی اعلام کرده نشان می‌دهد طی سال‌های گذشته رشد صنعتی کشور به منفی ۱۰۰ درصد رسیده است (خبرآنلاین ۱۶ بهمن ۱۳۹۲)

تناقض گویی مجاز است
وزیر دادگستری درباره بابک زنجانی و تهاتر اموال وی با وزارت نفت گفت: «تا کنون ۸ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بدهی ایشان به وزارت نفت است... پول نقد دولت از خزانه رفته است و ما زمین و ماشین و خانه به دردمان نمی‌خورد و در مرحله بعدی اگر واقعا پول نقدی نبود دیگر باید به لنگه کفش قناعت کنیم... آن چیزی که ما فهمیده‌ایم این است که اموال ایشان کفاف بدهی‌اش را نمی‌دهد و باید بررسی دقیق‌تری صورت بگیرد.» (فارس ۱۵ بهمن ۱۳۹۲) اما مقام دیگر قوه‌ی قضاییه سخنی متضاد با سخن بالا را عرضه می‌کند: «دارایی‌های زنجانی برای پرداخت بدهی او کافی است.» (غلامحسین محسنی ‌اژه‌ای دادستان کل کشور، ایلنا، ۱۱ بهمن ۱۳۹۲) در دستگاهی که مقامات آن شرم را بو نکرده‌اند تناقض مشکلی ندارد.

پارتی بازی و شایسته سالاری
وزیر بهداشت اعلام کرده است که ۵۰ درصد نیروهای وزارت‌خانه متولی سلامت مردم مدرک تحصیلی‌شان دیپلم و زیر دیپلم است. در ابتدای دولت نهم، وزارت بهداشت ۲۳۰ هزار پرسنل داشت که این رقم به ۴۲۰ هزار نفر رسیده است. (مهر ۱۵ بهمن ۱۳۹۲) در کنار این، در چارچوب وزارت علوم نیز سه هزار دانشجوی دکترا بدون آزمون وارد شده‌اند و برخی از آنها معدل‌شان ۱۲ بوده است. چنین حکومتی اگر ادعای شایسته سالاری کند تنها ناشی از بی‌شرمی است.

سخن‌گویی مردم
در میان مقام‌های دولت روحانی، محمد جواد ظریف در انتساب آرا و نظراتش به مردم ایران بی‌شرم‌تر است. او می‌گوید: «راه دشواری در پیش داریم و ما تاکید کردیم دو طرف باید مراقبت کنند و باید در اقدامات و اظهارات کاری نکنند که بی‌اعتمادی مردم ایران را تشدید کنند و از این فرصت بی‌نظیر و تاریخی که مردم ایران با حضور در انتخابات و مراسم راهپیمایی ۲۲ بهمن فراهم کردند استفاده کنند و از اظهاراتی که فقط برخی گروه‌های فشار را راضی می‌کند خودداری کنند.» (ایرنا، ۱ اسفند ۱۳۹۲) او بهتر از همه می‌داند که دولت روحانی برگزیده‌ی طبقه‌ی حاکمه از مجرای شورای نگهبان است.
بی‌شرم‌تر از ظریف احمد جنتی مسوول رد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی است که از جانب مردم سخن می‌گوید: «آیا شما ۴ آدم می‌خواهید رابطه برقرار کنید یا مردم؟ مردم نه آمریکا و نه شما را قبول ندارند.» (نماز جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۲)

موسیقی زنده در مراسم پایانی جشنواره فیلم فجر
سال‌ها تلویزیون دولتی از پخش زنده‌ی مراسم پایانی جشنواره‌های هنری جمهوری اسلامی که برندگان را اعلام می‌کنند سر باز می‌زد چون شبکه‌های این دستگاه تبلیغاتی اصولا با پخش زنده مشکل دارند. مردم ممکن است در مراسم به گونه‌ای ظاهر شوند یا حرف‌هایی بزنند یا کارهایی انجام شود که از کنترل مدیران تلویزیون بیرون باشد و آنها نخواهند آن موارد را پخش کنند. اما در سال ۹۲ شبکه‌ی نمایش به پخش مراسم پایانی جشنواره‌ی فیلم فجر اقدام نمود. این اقدام البته همراه شد با دو بار قطع برنامه به دلیل سخنانی که از سوی مهمانان زده شد و باز قطع برنامه و بعد سانسور سازهای موسیقی که در این مراسم موسیقی نواختند. این رفتار نشان داد که آن یک باری هم که برای ۱۰ ثانیه سازهایی را نشان داده بودند رشته‌ی کار از دست‌شان خارج شده بوده و سیاستی تغییر نکرده بوده است.  قرار نیست مردم مراسمی را که یک سازمان دولتی جمهوری اسلامی با همه‌ی ملاحظاتش برگزار می‌کند و پخش آن کاملا جنبه‌ی خبری- گزارشی دارد به تمامه تماشا کنند.

بی‌خانمان‌های یخ زده
هر ساله در فصل زمستان هر روز افرادی که از خیابان‌های تهران یا شهرهای بزرگ کشور می‌گذرند شاهد یخ زدن و مردن افراد بی‌خانمان و افتاده در کنار پیاده رو هستند. افرادی که این صحنه‌ها را می‌بینند (و با پرتاب سکه‌ای تلاش می‌کنند سهمی در تدفین آنها داشته باشند) شب که به خانه می‌روند نمی‌توانند این خبر را از رسانه‌های دولتی بشنوند چون به بیان مقامات کشور تنها در ایالات متحده بی‌خانمان وجود دارد. خبر یخ زدن بی‌پناهان در ام‌القرای جهان اسلام (به روایت مقامات جمهوری اسلامی) احتمالا همان علف هرزی است که نباید در بوستان رسانه‌ای جمهوری اسلامی دیده شود. رهبر جمهوری اسلامی بدون ذره‌ای شرم به بی‌خانمان‌ها  در ایالات متحده می‌پردازد در حالی که در فصل زمستان در این کشور برای آنها پناهگاه‌های گرمی وجود دارد که می‌توانند شب را در آنجا سر کنند. حتی گروه‌هایی از داوطلبان افراد بی‌سرپناه را در شب‌های سرد از خیابان‌ها جمع می‌کنند تا یخ نزنند. او به بی پناهان ایرانی اشاره‌ای نکرده است.

آزاد اندیشی سرکوب‌گران
وقتی شرم نباشد حسین شریعتمداری مدیرمسوول روزنامه کیهان و محمد ودود حیدری رئیس سازمان بسیج دانشجویی سامانه پاتوق آزاداندیشی نشریات دانشجویی را رونمایی می‌کنند. بسیج دانشجویی نهادی است که اصولا برای سرکوب آزاداندیشی در دانشگاه‌ها و سرکوب معترضان تاسیس شده است و به راه اندازی سامانه‌ی آزاد اندیشی توسط این نهاد از طنزهای استبداد دینی در ایران است. اگر اندکی شرم در سازمان سرکوب وجود داشت چنین ادعایی مطرح نمی‌شد.

هیچ نظری موجود نیست: