نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ بهمن ۱۵, سه‌شنبه

۱۱۰ مین سالگرد تولد بزرگ علوی



۱۱۰ مین سالگرد تولد بزرگ علوی

نگاه به سه دوره از زندگی بزرگ علوی همراه با فیلم مستند
Mon 3 02 2014

حميد احمدی

bozourg-alavi.jpg
زندگی آقا بزرگ علوی از تولد تا مرگ (۱۳ بهمن ۱۲۸۲ تا ۲۸ بهمن ۱۳۷۵) مصادف بود با سلطنت پنج پادشاه- مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، احمد شاه، رضاشاه و محمدرضا شاه - و دو دهه ی آخر عمرش مصادف شد با حکومت روحانیون شیعه در ایران. آقا بزرگ تقریباً نزدیک به تمامی سال های قرن بیستم را زیست، دو برابر و نیم عمر دکتر تقی اِرانی یعنی ۵۶ سال پس از مرگ او و نیز دو برابر عمر صادق هدایت یعنی ۴۶ سال پس از مرگ او، زندگی کرد. نیم قرن از زندگی علوی در شرایط تبعید سیاسی و زندان سپری شد. آقا بزرگ از عنفوان جوانی از سن ۲۵ سالگی تا آخرین روزهای عمر یعنی حدود ۷۰ سال از عمرش را قلم زد. از او ۲۷ عنوان کتاب (ترجمه، داستان و رمان و تألیف) در زمینه هایی چند به زبان های فارسی، انگلیسی و آلمانی به یادگار مانده است.

بافت خانوادگی اجتماعی

آقا بزرگ علوی در ۱۳ بهمن ۱۲۸۲ در تهران در خانه ی پدربزرگش که از بازرگانان سرشناس تهران و نیز از فعالان دوره انقلاب مشروطه بود، به دنیا آمد. پدربزرگ آقا بزرگ، حاج سید محمد صراف که بعدها نام خانوادگی علوی را برگزید، نماینده دوره اول مجلس شورای ملی از صنف تجار تهران بود. او در نخستین سال های آغازین انقلاب مشروطه سه پسر خود به نام های فدایی و پرتو و حسین را برای تحصیل به لوزان سوئیس و آلمان فرستاد. در آن زمان تجاری از بازار به محمد علوی اعتراض کردند، این دسته از بازاریان مذهبی، نام فرنگ را برابر با محل فساد و بی دین شدن جوانانی که به فرنگ فرستاده می‌شدند، تلقی می کردند. ابوالحسن علوی پدر آقا بزرگ و فرزند ارشد محمد علی علوی از آزادیخواهان و مبارزان دوره انقلاب مشروطه بود. محمدعلی جمال زاده نویسنده نامدار در وصف او (در اسفند ۱۳۵۲ در ژنو تحت عنوان «به پاس دوستی ۷۰ ساله با دودمان علوی) می نویسد: «ابوالحسن علوی پسر ارشد محمد علوی با آن که تاجرزاده بود، از همان دوران جوانی اهل ذوق و کمال و آزادی طلب بود و به همراهی حاج سید نصرالله اخوی معروف مسافرتی هم به پاریس (در سال ۱۹۰۵) کرده بود. او از مشروطه طلبان دو آتشه و بسیار فعال و صمیمی بشمار می رفت و با پدرم سید واعظ اصفهانی رفت و آمد داشت و از مریدان خالص و فداکار پدرم محسوب می گردید و پدر هم به او علاقه داشت. وی با پدرم و با چند تن از مشروطه طلبان خالص دیگر از آنجمله حاج سید نصرالله اخوی که او نیز گویا در گوتینگن اقامت داشت همسنگر بود. محمد علی پسر چهارم هم داشت موسوم به پرتو علوی، اهل عرفان و فضل کمال است و در ادبیات امروزی مقام ممتازی دارد.»

مرتضی علوی در زندان

ابوالحسن علوی شش فرزند داشت (مرتضی، بدری، آقا بزرگ، مصطفی، شاه زنان و نجمی). مرتضی علوی فرزند ارشد ابوالحسن علوی از سال های آغازین جوانی که محصل «مدرسه سیاسی» تهران بود، وارد عرصه زندگی و مبارزه سیاسی شد. او یکی از سازمان دهندگان اولین اعتصاب اعتراضی محصلین «مدرسه سیاسی» تهران بود علیه قرارداد معروف ۱۹۱۹ وثوق الدوله. مرتضی در رابطه با این فعالیت مبارزاتی به زندان افتاد.
مرتضی علوی حدود ۶ سال بعد از این ایام یعنی در سال ۱۳۰۴ شمسی یکی از پایه گذاران «فرقه جمهوری انقلابی ایران» در برلین بود. در سال ۱۳۰۶ شمسی در برلین بیانیه ای به نام این جریان و تحت عنوان «بیان حق» منتشر شد.

دوره کودکی و نوجوانی

قدیمی ترین صحنه ای که آقا بزرگ از چهار سالگی اش به خاطر دارد، شنیدن صدای به توپ بستن مجلس شورای ملی و نیز شنیدن صدای آواز عارف قزوینی در منزلشان بود. او در سال ۱۲۸۸ شمسی در تهران وارد مدرسه فرهنگ شد و دوره ابتدائی را در این مدرسه گذراند. از آن جائی که خط اش بد بود، معلم نتوانست خط او را بخواند، یک سال رفوزه شد. او دوره سه ساله دبیرستان را در دبیرستان اقدسیه و دارالفنون تهران طی کرد.

اولین فعالیت سیاسی اعتراضی آقا بزرگ نوجوان در کلاس سوم دبیرستان دارالفنون، مشارکت او در نخستین تظاهرات سیاسی اعتراضی محصلین ایرانی در تهران بود. شعار محصلین معترض در آن روز: مرگ یا استقلال بود. اعتراضات محصلین نسبت به قرارداد ۱۹۱۹ میلادی یعنی به قرارداد وثوق الدوله نخست وزیر وقت ایران با دولت انگلیس، در تاریخ ثبت است.

حرکت به آلمان

ابوالحسن علوی در سال ۱۳۰۰ شمسی مخفیانه وارد ایران می شود و حدود یک هفته ای در تهران می‌ماند. او در برگشت به آلمان، دو پسرش مرتضی و آقا بزرگ را برای تحصیل به کشور آلمان می آورد. سفر از تهران تا رشت را با درشکه پیمودند و از رشت تا بندر انزلی را با قایق های چوبی پارویی محلی و سپس، سوار بر کشتی و قطار شدند. این سفر از تهران تا برلین سه ماه طول کشید. در این سفر، آقا بزرگ برای نخستین بار سوار قایق چوبی، کشتی و قطار و نیز در اسلامبول، سوار اتومبیل می‌شود.

هفت سال زندگی و تحصیل در آلمان (۱۳۰۷- ۱۳۰۰ شمسی)

آقا بزرگ در سن ۱۷ سالگی، دوره دوم دبیرستان را در کشور آلمان ادامه می دهد. در دوره دوم دبیرستان، زبان های انگلیسی و فرانسه پس از زبان آلمانی به عنوان زبان های دوم و سوم تدریس می‌شد. او در مدتی کمتر از دو سال، زبان آلمانی اش به سطحی رسیده بود که می توانست نمایش نامه هایی را به زبان آلمانی بخواند. به تدریج به خواندن برخی آثار نویسندگان نامدار دنیا روی می آورد. یک بار، از سَرِ شب تا صبح، رمان «جنایت و مکافات» اثر داستایوسکی را می بلعد. یک بار، رمان «مزرعه مقدس» اثر تولستوی را حدود ۱۰ صفحه خلاصه نویسی می کند، وقتی نوشته اش را دوباره می خواند، به خود می خندد و می گوید دارم شوخی می کنم.
همکلاسان و نیز معلمین او را به عنوان یک کتابخوان جدی و پیگیر می شناسند. بیش از یک سال نمی‌گذرد که نه تنها نصیحت پدر بزرگش را - قرار بود نزد آلمانی ها حتماً نماز بخواند- فراموش می کند بلکه اعتقاد مذهبی اش نیز، پایان می گیرد.
آقا بزرگ، شعر یا آثاری مربوط به ایران را به زبان آلمانی می خواند و برای نخستین بار شاهنامه را به زبان آلمانی خواند. بعد از آن به دنبال چاپ فارسی شاهنامه می گردد، وقتی شروع به خواندن می کند، با لغات مشکلی مواجه می شود. یک بار به اتفاق چند دانشجوی ایرانی در آلمان به دیدار حسن تقی زاده به برلین می روند. در آن روز، دانشجویی موضوعی را که نام آن را فساد می گذارد، پیش می کشد و آن اینکه، دختران یا پسران جوانی در تراموای یکدیگر را می بوسند. حسن تقی زاده فراتر از بوسه می رود و آن را فساد نمی‌داند. علوی عبارت تقی زاده را می ستاید و آن را تأثیری متعالی در خود می بیند.

آقا بزرگ به موازات مطالعه ادبی به تئاتر هم می رود و آن را جزو فعالیت های ادبی خود می داند. یک بار به اتفاق برادرش مرتضی به دیدن نمایشنامه «راهزنان» نوشته شیلر رفت. پس از ختم نمایش، بحث و گفتگویی درباره نمایشنامه بین مرتضی و او پیش آمد. در این گفتگو بود که می فهمد، برادرش و یاران برادرش، گویا دارند به راه دیگری می روند. آقا بزرگ جوان در آن روز - که مسیر راهش را در ادبیات می‌دید- به تردید می افتد. با پرسش هایی روبرو می شود که با بینش آن روز او، تعارض پیدا می کند.

بزرگ علوی ۲۴ ساله، هنوز تحصیل دانشگاهی اش - در رشته پداگوژی- را تمام نکرده بود که ناگزیر می‌شود از آلمان به ایران برگردد. این برگشتن مرتبط بود با جریان خودکشی پدرش ابوالحسن علوی در سال ۱۳۰۷ در برلین. یک خودکشی دلخراش یعنی با انداختن خود زیر قطار شهری در شهر برلین، جان می‌سپارد. آقا بزرگ علوی بعد از این حادثه به دلیل عدم امکان تأمین مالی زندگی در آلمان، در زمستان سال ۱۳۰۷ به ایران بر می گردد.

زندگی جدید در ایران

آقا بزرگ با ورود به تهران، کوچه های تهران به نظرش تنگ آمدند. آب حوض بو می داد. برای خویشاوندانش معجزه علم و دانایی و وقار به حساب می آمد. روزی پیش مادر بزرگش سیگاری کشید. مادر بزرگ به او اعتراض و گلایه کرد که: ننه، جلوی من سیگار می کشی؟! آقا بزرگ گفت، ببخشید. گویا تقاضای بخشش مورد پذیرش قرار نگرفت. مادر بزرگ گفت، ننه دیگر تمام شد. حالا قبح اش ریخت. این‌ها نخستین درسی هایی بود که آقا بزرگ جوان از آن روزها می گرفت. او متوجه شد که باید تدریجاً خودش را با اوضاع و احوال نگاه کند.

رفتن به شیراز

آقا بزرگ در سال ۱۳۰۸ با حقوق ماهانه ۳۰ تومان به عنوان معلم زبان آلمانی به شیراز رفت. محیط مدرسه، برای او تنگ و آزار دهنده است. در همان روزهای اول که با ناظم مدرسه روبرو شد، او را آدمی سبزی پاک کن و خندان و دروغگو یافت. فهمید که با او نمی تواند بسازد. تریاک کشی اغلب معلمین عمامه به سر مدرسه، برای او چندش آور بود. یک بار دعوت آنان را پس نزد و چند پُکی به وافور زد. تا صبح خودش را خاراند. از تریاک کشی وحشت داشت و چون دیده بود که هر دو عمویش تحصیل کرده فرنگ، وقتی به ایران برگشتند، مدت کوتاهی بعد، هر دو تریاکی شدند. آقا بزرگ علوی از مردم شیراز و طبیعت آنجا با خاطره ای دلپذیر بر می گردد.

رفتن به گیلان

آقا بزرگ پس از برگشت از شیراز به تهران، کار کوتاه مدتی به عنوان مترجم یک نقشه بردار آلمانی به رشت و لاهیجان می رود. دیده های او و نیز مقایسه ای که بین زندگی اعیان و اشراف رشت و دهقانان گیلان می‌کند، تکان می خورد. این مشاهدات روح حساس و انسان مدار او را می آزارد. زندگی دائی اش در رشت که دوره ای نماینده مجلس بود و نیز پسر دائی اش، سرلشگر یا زندگی اشراف هایی مانند اکبرها و سمیعی ها در رشت را در برابر زندگی دهقانان لاهیجان می گذارد و این منظره ها برای علوی جوان، حالت سحر و جادو پیدا می کند. حاصل این ۶-۵ ماه زندگی علوی در گیلان، آفرینش داستان کوتاه معروف «گیله مرد» است که چند سال بعد از آن ایام، تدوین و انتشار می دهد.

هفت سال در مدرسه صنعتی تهران (۱۳۱۶-۱۳۰۹)

آقا بزرگ علوی پس از برگشت از گیلان به تهران، مدت کوتاهی بعد، کار دبیری زبان آلمانی را در سال ۱۳۰۹ در مدرسه صنعتی تهران شروع می کند. پس از یافتن کاری ثابت، او دو کتابی را که به فارسی ترجمه کرده بود، به چاپ می رساند. دوشیزه اورلئان اثر شیلر و کسب و کار خانم وارن از برنارد شاو.

دیدار با دکتر تقی اِرانی

در خرداد ۱۳۰۹، به تصادف با دکتر تقی اِرانی در خیابانی اطراف مجلس شورای ملی برخورد می کند. او یکی دو بار تقی اِرانیِ دانشجو را که از دوستان برادرش بود، در برلین دیده بود. مدت کوتاهی بعد، رفت و آمد او به منزل دکتر اِرانی آغاز می‌شود. کتاب کاپیتال مارکس را نزد دکتر اِرانی می خواند. در میان بحث و فحص، گاهی آقا بزرگ خوابش می بُرد. پس از نیم ساعت استراحت و صرف چای که دکتر اِرانی آماده کرده بود، سر حال می آمد. علوی یکی از سه عضو انتشار دهنده مجله «دنیا» بود که پایه گذار آن، دکتر تقی اِرانی بود. سومین عضو، ایرج اسکندری اقتصاددان و فارغ التحصیل از فرانسه بود که در سال ۱۳۰۸ به ایران برگشته بود. مجله «دنیا» در نوع خود نخستین مجله علمی ایران است که آخرین اختراعات و دستآوردهای علم و فن و صنعت و هنر و ... جهان صنعتی آن روز را به آن بخش از جوانان تشنه آگاهی در آن روز جامعه ایران، می شناساند. مجله «دنیا»، از ساختمان اتم می گوید، از نظریه های داروین و فروید و اندیشمندان جهان آن روز، سخن به میان می آورد.

آشنایی با صادق هدایت

علوی در آن ایامی که در محفل دکتر اِرانی مشارکت می کند، همزمان در محفل ادبی صادق نیز مشارکت داشت و جزو گروه «ربعه» بوده است. آشنائی علوی با هدایت این گونه رخ می نماید: در پائیز سال ۱۳۰۹ است که کتاب «پروین دخت ساسان» را می خواند. بعد از آن، می جوید تا نویسنده آن را بیابد. در زمان کوتاهی با او دیدار می کند. پس از آن دوستی او با صادق هدایت نویسنده این کتاب آغاز می شود.

حمید احمدی، مدیر انجمن مطالعات تاریخ شفاهی ایران (برلین)
منبع:
 

 

http://www.iranianoralhistory.de/cxy43/4662cs/alavi110.html

 ***************************************************************
 
                                                                                    فهرست آثار بزرگ علوی
                                                                     (از سال 1308 تا 1375)


تهران: 1315 -1308 خورشیدی
ترجمه:
دوشیزه ارولئان
: اثر شیلر، ترجمه آلمانی، تاریخ چاپ 1308
کسب و کار میسیس وارن: اثر برنارد شاو، ترجمه انگلیسی، تاریخ چاپ 1308
حماسه ملی ایران: اثر تئودور نولدکه، ترجمه از متن آلمانی، تاریخ ترجمه 1314 و تاریخ چاپ
1321
داستان تاریخی:
«دیو، دیو»:
تاریخ چاپ 1310، در مجموعه سه داستان تحت نام «انیران» که دو داستان دیگر در این کتاب «سایه مغول» نوشته صادق هدایت و
«شب بدمستی» نوشته شین پرتو
«باد سام»: تاریخ چاپ 1310

داستان:
«چمدان»:
تاریخ چاپ اسفند 1313. شامل شش داستان: «چمدان» (تاریخ نگارش، خرداد 1311)، «عروس هزارداماد» (تاریخ نگارش 8 شهریور 1311)، «قربانی» (تاریخ نگارش فروردین 1312)، «تاریخچه اتاق من» (تاریخ نگارش آذر 1313)، «سرباز سربی» (تاریخ نگارش دی 1313)، «شیک پوشی» (تاریخ نگارش دی 13
13)
زندان قصر تهران: (1320-1316)
داستان:
«پادنگ»
(تاریخ نگارش 6 آذر 1317)، «ستاره دنباله دار» (تاریخ نگارش آذر 1317)، «انتظار» (تاریخ نگارش 4 دی 1317)، «رقص مرگ» (تاریخ نگارش 8 اردیبهشت 1320)، «عفو عمومی» (تاریخ نگارش 7 آذر 1320)
این مجموعه داستان های کوتاه در سال 1321 تحت نام «ورق پاره های زندان» در تهران چاپ گردید. در سال 1363 این کتاب توسط دنه رفعت به زبان انگلیسی ترجمه و تحت نام The Prison Papers  در دانشگاه سیراکوس آمریکا چاپ گردیده است.
(«ورق پاره های زندان» در نیمه اول سال 1357 توسط سازمان انتشارات جاویدان در تهران تجدید چاپ شده است)


تهران 1332-1320 خورشیدی
ترجمه:
دوازده ماه
: اثر ساموئل مارشاک، ترجمه از روسی، تاریخ چاپ؟
نخستین عشق: اثر گورکی، ترجمه از روسی، تاریخ چاپ؟
مستنطق: اثر جی. ب. پریستلی، ترجمه انگلیسی، (این نمایشنامه در سال 1325 توسط عبدالحسین نوشین پس از گشایش تئاتر فردوسی به روی صحنه آورده شد)
گل های سفید: اثر اشتفان تسوایک، ترجمه از آلمانی، تاریخ چاپ ؟
باغ آلبالو: اثر چخوف، ترجمه از روسی، تاریخ چاپ؟


خاطرات زندان:رویدادهای زندان و مسائل مربوط به آن از سال 1316 تا 1320 تحت نام «پنجاه و سه نفر» (تاریخ نگارش 23-1322 و تاریخ چاپ 1323).
این کتاب در نیمه سال 1357 توسط مؤسسه انتشارات امیرکبیر تجدید چاپ شده است.

داستان
:نامه ها: (تاریخ چاپ اسفند 1327). شامل 9 داستان کوتاه، به جز دو داستان، تاریخ نگارش مابقی داستان ها برایم معلوم نشده است. این 9 داستان شامل: «گلیه مرد» (تاریخ نگارش شهریور 1326)، «خائن» (آذر 1327)، «نامه ها»، «اجاره خانه»، «دزآشوب»، «یه ره پخکا»، «یک زن خوشبخت»، «رسوائی»، «پنج دقیقه پس از دوازده». این کتاب در نیمه اول سال 1357 توسط چاپخانه سپهر تجدید چاپ شده است.

رمان
:چشمهایش، تاریخ چاپ، 1330

برلین شرقی: 1375-1332

داستان
:میرزا (تاریخ چاپ نیمه اول 1357) شامل پنج داستان کوتاه: «میرزا» (تاریخ نگارش آبان 1347)، «تحت الحنکی» (تاریخ نگارش دی 1349)، «احسن القصص» (تاریخ نگارش اسفند 1350)، «دربدر» (تاریخ نگارش اسفند 1352)، «آب» (تاریخ نگارش ؟) یکه و تنها (تاریخ چاپ نیمه اول سال 1357 توسط انتشارات امیرکبیر)، تاریخ نگارش اسفند 1351
این داستان به همراه دو داستان «دیو، دیو» و «وبا» در یک مجموعه در نیمه اول سال 1357 چاپ گردیده است.

رمان:
«سالاری ها»
(تاریخ چاپ نیمه اول سال 1357 توسط انتشارات امیرکبیر) تاریخ نگارش اسفند 1354
«موریانه» (تاریخ چاپ فروردین 1368 توسط انتشارات توس). تاریخ نگارش 1362،
«روایت»، تاریخ چاپ 1374

ترجمه به زبان آلمانیرمان «چشمهایش» (تاریخ چاپ 1959 در برلین شرقی) تحت نام «Ihre Augen
»«رباعیات خیام» (تاریخ چاپ 1968 در برلین شرقی) مبتنی بر تئوری دانشمند روسی ژوکوفسکی و «ترانه های خیام» صادق هدایت (ترجمه فارسی عنوان کتاب: افسوس که دوره جوانی طی شد)
«هفت پیکر نظامی گنجوی» (تاریخ چاپ 1977 در برلین شرقی) تحت نام « Die Sieben Prinzessinen
»
تألیفات به زبان آلمانی
«مبارزه ایران»
تحت نام «Kampf des Irans» (تاریخ چاپ 1955، در برلین شرقی)
«تاریخ و تطور ادبیات نوین ایران» (تاریخ چاپ 1964 در برلین شرقی) تحت نام «Geschichte und Entwicklung der modernen persischen Literatur
»فرهنگ لغات فارسی به آلمانی، تاریخ چاپ 1965 در برلین شرقی تحت نام : «Persisches-Deutsches Wِrterbuch»«کتاب درسی فارسی برای آلمانی زبانان» (علوی- مانفرد لورنس) تاریخ چاپ 1967 در برلین شرقی تحت نام: «Lehrbuch der persischen Sprache»معرفی بیش از 100 نویسنده و شاعر تاریخ معاصر ایران به زبان آلمانی در دائره المعارف ادبی آلمانی «Kinder Literatur Lexikon» تاریخ چاپ، 1964 و تجدید چاپ با اضافات در سال 1984

خاطرات: خاطرات صوتی تصویری بزرگ علوی
خاطرات بزرگ علوی در گفتگو با حمید احمدی (بنیانگذار و مدیر انجمن مطالعات تاریخ شفاهی ایران، برلین)
این گفتگو با بزرگ علوی شامل 24 ساعت فیلم ویدیویی است که از ژانویه 1995 تا دسامبر 1995 در برلین انجام گرفته است. در سال 1997 به صورت کتاب از سوی انتشارات باران در سوئد چاپ و منتشر گردید.


*****************************************************************************
 

هیچ نظری موجود نیست: