نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۷ مرداد ۱۶, سه‌شنبه


سیاست ودروغگویان«پاتولوژیک»



مسعود نقره کار

masoud-noghrekar5.jpg
دونالد ترامپ، رئیس جمهورامریکا، با دروغگوئی های "همیشگی وروزمره" (1)، علل و پیامدهای شیوع پدیدۀ دروغ پردازی به ویژه "دروغگوئی پاتولوژیک" درمیان سیاست بازان و سیاست مداران را بیش از پیش به میدانِ بحث وبررسی کشانده است. آقای ترامپ نمایش و نشان داده است که دروغگوئی می تواند روشی برای سیاست کردن، نوعی از شیوۀ زندگی وبخشی از برنامه روتین روزانه زندگی شود. تردیدی نیست که نه فقط دونالد ترامپ، که درمیان اکثر سیاست بازان و سیاست مداران دروغ ازعناصراصلی سیاست پردازی است، و متاسفانه هیچ عاملی، حتی ساختارهای دموکراتیک و قانونمند نیز نتوانسته اند مانعی شوند در برابر افکار و رفتار زیانباراین دست سیاست بازان و شارلاتان های سیاسی، که فقط به گسترش قدرت، ثروت و شهرت خود و خویشان خود می اندیشند.

****

دروغ، سخن گفتن خلاف واقع یا واقعیتِ گفتاری وکرداری رخداده است، دروغ ادعای غیرواقعی ست که به عمد به جای واقعیت یا "حقیقت" بیان می‌ شود، دروغ وارونه جلوه دادن و قلبِ واقعیت هاست.

دروغ گفتن درزمرۀ پدیده هائی ست که همگان آن را مذموم دانسته و سرزنش می کنند، اما اکثرهمین"همگان" هم دروغ می گویند. به تحقیق ثابت شده است اکثر افراد یک دروغ درروزمی گویند و دین و فلسفه وعلم و اخلاق و قانون هم، علیرغم انبوهی پند و اندرز و راهنمائی و تهدید، برای کاهش یا زدایش این پدیده اززندگی بشری کاری از پیش نبرده اند. انگاری دروغگویی یکی از خصلت‌های بشری ست که در برخی از آدمیان عادت می شود و درپاره ای دیگر سرشتی و ذاتی! یا به صورت طبیعتی ثانویه جلوه گری می کند. بحث های درازدامنی نیز در باب دروغ و حقیقت و رابطه این دو، و دروغ و اخلاق و توجیه اخلاقی دروغ و نیزحدود ِمجاز بودنِ دروغگوئی شده است که به نظر می رسد خاتمه یافتنی نیست.

در تاریخ و فرهنگ میهنمان زشتیِ دروغ بارها فریاد یا گوشزد شده است و از اهورامزدا خواسته شده است که "کشورما را از شّردروج (دروغ) دور بدارد". در تاریخ میهنمان راندن " دیو دروغ" نصیحتِ و پندی فرهنگی و هنری (ادبی) بوده است. از اوستا و پندها و سروده های زرتشت بگیرید تا کلیله و دمنه و قابوسنامه و نصیحت نامه های متعدد وده ها اثر مشابه در گذشته و بسیارانی از آثار فرهنگی و ادبی معاصر سرشارازمنع اخلاقی دروغ وبر شمردن مضرات دروغ و اندرزهای دوری گزیدن ازدروغ اند، و درداوری های ارزشی واخلاقی مندرج دراین نوع متون نیز دروغگوئی به عنوان یک رذیلت قلمداد شده است نه یک فضیلت.

دراسلام نیز دروغ از گناهان کبیره محسوب شده، گناهی که شیطان و ابلیس منشاء آن است. ادعا کرده اند که دروغ گویی با مسلمانی همخوان وقابل جمع نیست، سایرادیان و مذاهب نیزازاین دست ادعاها کرده اند که زندگی و واقعیت خلافِ ادعاهای آنها نشان داده اند.

چرائی دروغگوئی:

دو نوع عامل بنیادی دررابطه با چرائی دروغگوئی مطرح شده است:

1- عامل روانی و شخصیتی، که به نمونه هائی اشاره می شود:

- ترس از بیان واقعیت یا "حقیقت"، تلاش برای مصون ساختن خود در برابر شرایط نامطلوبِ احتمالی، گریزِاز تنبیه شدن.

- سودجوئی (مالی و معنوی)

-جلب توجه کردن و سعی درمحبوب القلوب شدن

- اتکا به نفس ضعیف و احساس بی لیاقتی و خود کم بینی، و احساس فقدان همدلی و هم سخنی

- کنترل و تحت تاثیر قرار دادن دیگران(حسی، عاطفی و رفتاری)

فریب دادن مخاطب / ترس از طرد شدن/ پوشاندن لغزش ها و خطاها/ ترس از دادن موقعیت شغلی و اجتماعی نیز در زمرۀ عوامل گفته شده اند.-

- درمواردی در توجیه دروغگوئی، دروغگو کمک به مخاطب و حفط صیانت وی و جلوگیری از آسیب های احتمالی وی را مطرح می کند. دروغ گفته می شود چون شنونده دروغ تحمل شنیدن واقعیت و حقیقت را ندارد، برخی بر این نظرند که در چنین مواردی دروغ بیشتر در راستای تأمین اهداف و خواست های دروغگو گفته می شود نه کمک به مخاطب و صیانت وی.

در طرح ویژگی های روانی و شخصیتی دروغگویان گفته شده است افراد برون‌گرا بیش از افراد درون‌گرا، و زنان اندکی بیش از مردان دروغ می گویند. محیط کار نیز بستر مناسبی برای دروغگویان تشخیص داده شده است. به طورمعمول نیزبه همسر، معشوق و معشوقه بیشتردروغ گفته می شود. دروغگو برای گریزاز واقعیت و خود فریبی به خودش هم دروغ می‌گوید.

ویژگی های آموزشی و تربیتی در خانواده و جامعه نیزبر میزان دروغگوئی اثرگذار هستند. سن شروع دروغگوئی را از سن 3 سالگی دانسته اند، و وقتی پای تنبیه در میان باشد، کودکان برای محافظت خود مهارت زیادی در دروغ‌گویی نشان می دهند.

2- عوامل جسمی ( مغزی)

دربررسی پرتوشناسانه مغز( ام، آر، ای) دروغگویان، به ویژه دروغگویان پاتولوژیک تغییراتی در بخش های مختلف مغزشان دیده شده است، و گمان زده می شود این تغییرات نشانه های توانائی وهنراین افراد دردروغگوئی ست.(2)

برخی ازتاثیرات روانی دروغ گفتن:

ایجاد بی‌اعتمادی از پیامدهای دروغگوئی ست. درغگو اعتماد و اطمینان و یقین دیگران را ازدست می‌دهد و حرف‌های راست او نیز دروغ پنداشته می‌شود.

دروغ گفتن بر جسم وروان دروغگو و فردی که به او دروغ گفته شده تاثیر می گذارد. به هنگام دروغگوئی فرایند های شیمیائی و هورمونی در بدن دچار تغییر می شوند، برای نمونه کورتیزول در بدن آزاد می‌شود، که خود واکنش های بافتی و شیمیائی مختلفی را سبب می شود. حافظه دروغگو نیز دچار اختلال می شود چرا که تلاش می‌کند پس از دروغگویی هر دو پارۀ ماجرا یعنی دروغ و واقعیت را به خاطر بیاورد، فرد ناراحتی ناشی از این اتفاق را در قالب واکنش های عصبی و روانی، به ویژه خشم نشان خواهد داد. گاه فرد دروغگو به خاطردروغ گفتن دچاربی خوابی و اختلال در خواب می شود. استرس و خشم ، سردرد و اختلال های گوارشی نیزازپیامدهای دروغگوئی می توانند باشند.

نشان دادن صمیمیت و مهربانی بیش از حد در مواجهه با فردی که به او دروغ گفته شده نیز دیده شده است. توجیه دروغ به ویژه به این بهانه که مخاطب شما را مجبور به این کار کرده است، بسیار شایع است. در بسیاری موارد دروغگو سعی می‌کند خودش را از فردی که به او دروغ گفته‌ مخفی کند و وی را نبیند.

برخی ازنشانه‌های دروغگویی

راه وروشی که بتواند به طور دقیق و کامل نشان دهد که فرد دروغ می‌گوید وجود ندارد، برخی از آزمایش ها و تکنیک ها ( دروغ سنج یا پلی گراف) کمک کننده هستند. درعرصه سیاست و جامعه مقایسه گفته ها وادعاهای دروغ با فاکت ها ( اسناد و مدارک و واقعیت ها) روشنگر خواهند بود. برخی ازواکنش ها نیز تا حدودی راهنما هستند.

نگاه نکردن مستقیم به چشم های کسی که دارد به او دروغ گفته می شود. تغییر لحن وصدای دروغگو که می تواند به اشکال بلندتر،آهسته‌تر یا تندتربروز کند.

بی قراری و اضطراب، خشم. تناقض درگفته و رفتار، عرق کردن و لرزش دست ها و گونه ها به هنگام دروغگوئی دیده و شنیده شده اند.

اگردروغگو باتجربه باشد، و یا سیاست بازو شارلاتانِ سیاسیِ، علائم فوق شاید دیده نشوند.

دروغگوی پاتولوژیک

برای دروغ انواع مختلف برشمرده اند با تعریف ها و توجیه های متفاوت، مثل دروغ اجباری، دروغ مصلحت آمیز و...

یکی از انواع دروغ، دروغ پاتولوژیک (جنون دروغ گوئی) یا دروغگوئی "همیشگی و دائمی" ست.

واژۀ "پاتولوژیک"( آسیب شناسانه یا آسیب شناختی)، دراین معنا نیز می توان به کار برد که در بروز پدیده یا علائمی که شاهد آن هستیم احتمال وجود یک آسیب، بیماری و اختلال درجسم و روان فرد وجود دارد و باید با ابزار خاص به سراغ اش رفت، علت بروز آن را شناخت، مکانیسم های رشد و پیشرفت آن را دریافت، تغییرات جسمی و روانی ایجاد شده را پیدا، و پیامدهای ناشی از این تغییرات را دنبال کرد. در نگاه و اقدام های آسیب شناسانه می توان پی برد که آیا اختلال ژنتیک است یا اکتسابی.

دردروغگوئی پاتولوژیک نیزعوامل روانی و جسمانی ( مغزی) نقش آفرین اند. دروغگوی پاتولوژیک دروغگوئی ست که در اکثر مواقع درحال دروغ گفتن است، بدون اینکه حتی توجیهی درپس گفتار ورفتار خود بتواند ارائه کند. برای چنین دروغگوئی راست و دروغ فرقی نمی کند و گفتن حقیقت سخت است، متقاعد کننده دروغ می گوید، دروغ گفتن به عادت وی بَدَل شده است، عادتی که برای دروغگوی پاتولوژیک گاه احساس آرامش و راحتی بهراه می آورد. فراموش کردن دروغ های گفته شده، تکرار آن ها و تغییر حرف هاهمراه با تناقض گوئی ست، دروغگوی پاتولوژیک می تواند به طور ناخودآگاه دروغ های خود را باور داشته باشد. اینان تمایلی برای تغییر رفتار خود ندارند.

دروغگوئی پاتولوژیک می تواند ازعلائم اختلال ها و بیماری های زیر باشد: (3)

1-اختلال های شخصیتی

اختلال شخصیتی خودشیفتگی / اختلال شخصیتی دو قطبی/ اختلال شخصیتی مرزی ( بوردرلاین) / جامعه ستیزی( آنتی سوشیال)

2- اختلال های رفتاری

اختلال فعالیت های بیش از حد طبیعی( هیپر اکتیویتی) و کمبود توجه

اختلال کرداری( نافرمانی و بزهکاری)/ نا فرمانی مقابله جویانه/ تلافی جویانه

اختلال مخالفتِ تدافعی، رفتار مجادله/ مقابله ای

3- اعتیاد به مواد مخدر

دروغگوئی پاتولوژیک با ویژگی های روانی و رفتاری خودخواهی وخود محوری و خود پسندی، حسادت، تندخوئی و زود رنجی، عصبانیت و پرخاشگری و تجاوزگری، دستکاری کردن (رفتارمنیپولاتیو)، رفتارسوء استفاده گرانه، رفتار سادیستیک ( آزار رسان)، فریبکاری و.... نیز همراه ست. خشم واکنش دروغگوی پاتولوژیک است بهنگامی که دروغ های بافته شده توسط او برملا می شود، خشمی که متعاقب انکاردروغ بروز می کند.

سیاست و دروغگویان پاتولوژیک

در بررسیدن و پرداختن به پدیدۀ " دروغ ودروغ پاتولوژیک" در عرصه سیاست، رئیس جمهور امریکا، دونالد ترامپ با اتکا به گفتار و کردارش، و مقایسه و انطباق آن ها با واقعیت ها، فاکت ها، اسناد، می تواند نمونه درخشانی برای بررسی و شناخت این پدیده باشد. وی که همچون بسیارانی از سیاست بازان و صاحبان قدرت، به قدرت رسیدن اش را ضرورت تاریخ و خود را یک " نابغه سیاسی" می پندارد، و یا به آن باور دارد، دارای اختلال شخصیتی خودشیفتگی ست(4)، اختلال و بیماری ای که دروغگوئی از علائم آن است. این خودشیفته و متوهم خود را خطاناپذیر معرفی کرده است، کوچکترین انتقاد و مخالفت را تحمل نمی کند و از همین منظرِمتوهمانه وبلند پروازانه است که به راحتی دروغ می بافد و نشان می دهد که دروغ برای او جذاب و دلنشین است. ترامپ نشان داده است که هم یک دروغگوی اجباری و مصلحتی ست و هم دروغگوئی پاتولوژیک. او یک دروغگوی اجباری و مصلحتی ست چرا که بسیاری از واقعیت ها و حقایق را می داند اما برای عوامفریبی و مردم فریبی و توجیه کارهای خود، واقعیت ها و حقایق را وارونه و قلب شده بیان می کند، در همین راستا نیز گریز از مسئولیت پذیری و بی اعتبار کردن دیگران و مخالفان را نیزآگاهانه پی می گیرد. ترامپ درعین حال یک دورغگوی پاتولوژیک نیزهست، به دروغ های خود باوردارد و برای اثبات آن ها نیز به تئوری توطئه متوسل می شود.

دروغ ازعناصرشکل دهنده پوپولیسم است، و یک پوپولیستِ خودشیفته به مانندِ دونالد ترامپ بدیهی ست از توان و مهارت بیشتری برای دروغگوئی بهره مند گردد، و واکنش اش به مخالفت ها و نارضایتی ها بیش از پوپولیست ها، فرافکنی و توسل به اعمال زبان و رفتار خشن، غیرانسانی و غیردموکراتیک باشد.

دروغ بستررشد و محیط کشتِ خاص خود را می طلبد. آنان که امثال دونالد ترامپ را به قدرت می رسانند سهم بسزائی درگسترش این بستر و تقویت محیط کشت و نهادینه کردن دروغ در سیاست وجامعه دارند، این دست تلقین شدگان و تمکین کنندگان به " ناجیِ دروغگو" با تاخیر به تاثیر زیانبارِ آنچه سبب رشد و گسترش آن شده اند پی خواهند برد. بیهوده نیست علیرغم اینکه رسانه های معتبر امریکائی با دلائل قانع کننده دروغگوئی ها و دروغ های به اندازه کافی بزرگِ ترامپ را افشاء وآشکار ساختن اما نظرسنجی ها و سنجش افکارعمومی نشان میدهند حدود ۳8 تا 40 در صد ازامریکائی ها و یا دوملیتی هائی که به ترامپ رای دادند وی را رئیس جمهوری راست گو و صادق می دانند.

به آدولف هیتلر نیز این جمله را نسبت داده اند: "اگر شما دروغی به اندازه کافی بزرگ بگویید و آن را مدام تکرار کنید، مردم آن را باور خواهند کرد"

) سه روز پس از کشته شدن رضا اوتادی، یکی از شرکت کنندگان در اعتراضات گوهردشت کرج، مراسم یادبودی از سوی خانواده او برگزار شد. این مراسم در حالی سه شنبه ۱۶ مرداد برگزار شد که تردید های جدی در مورد ادعای


سه روز پس از کشته شدن رضا اوتادی، یکی از شرکت کنندگان در اعتراضات گوهردشت کرج، مراسم یادبودی از سوی خانواده او برگزار شد.
این مراسم در حالی سه شنبه ۱۶ مرداد برگزار شد که تردید های جدی در مورد ادعای مقامات مبنی بر تیراندازی به رضا اوتادی از میان جمعیت وجود دارد.
گفته شده رضا اوتادی ۲۵ ساله و فروشنده لوازم چوبی بود.

اعلامیه ترحیم رضا اوتادی که در فضای مجازی منتشر شده است.
اعلامیه ترحیم رضا اوتادی که در فضای مجازی منتشر شده است.

این در حالیست که در پی کشته شدن این جوان ۲۶ ساله، برخی از کاربران شبکه های اجتماعی از کشته شدن او در پی شلیک نیروهای ضدشورش خبر دادند.
برخی سایت های وابسته به مخالفان حکومت ایران می گویند مقامات بسیج تلاش کردند ابتدا او را از نیروهای خود و قربانی حمله معترضان معرفی کنند اما با مقاومت خانواده او روبرو شدند.
به نقل از نزدیکان رضا اوتادی نوشت او ۲۵ ساله، و فروشنده لوازم چوبی بود.

کشته شدن معترضان دی ماه سال گذشته با واکنش انتقادی نهادهای حقوق بشری و دولت ایالات متحده آمریکا مواجه شده بود.