نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۷ مرداد ۴, پنجشنبه

خنجر از پشت میزنه علی ناظر

خنجر از پشت میزنه
علی ناظر
 

چند روز پیش حسن روحانی و ترامپ شروع به عربده کشی کرده و تا توانستند بر طبل جنگ کوبیدند ولی خیلی از فعالین سیاسی نه تنها سکوت کردند و روند رو به فزونی جنگ طلبی را محکوم نکردند، قند هم در دلشان آب شد که شاید این دیگی که در حال جوشیدن است، برای «من» بجوشد. چند ساعتی نگذشت که ترامپ آمادگی دولتش برای مذاکره را اعلام کرد و به این فعالین سیاسی خاطر نشان کرد که اگر هم دیگی دارد می جوشد در آن کلّه سگ می جوشد و چیزی به شما نمی ماسد.
اما داستان به همین جا خاتمه نیافت. امروز سردار قاسم سلیمانی پرده از چند واقعیت برداشت. نخست اینکه جنگ برای او و سپاه قدس نه تنها موهبت الهی است، بلکه وقاحت تا به آنجا رسیده که علنا می گوید «طرف تو من هستم». به زبانی ساده تر اینکه، دولت جمهوری اسلامی و رهبر فقیه و چه و چه یعنی حرف پوچ. حرفی داری بیا با من بزن که تمام افسارها در دست سپاه قدس است. باور نداری، دو تا از ناوچه های و نفتکش های عربستان را در باب المندب می زنیم تا باور کنی.
اما صحبت و وقاحت به اینجا ختم نمی شود. وی در سالگرد عملیات فروغ جاویدان به دو نکته اشاره می کند. نخست، خانم مریم رجوی را به «زن ولگرد»ی در راستای رساندن ترامپ به اهدافش، تشبیه می کند «ایسنا: اکنون شما در حال جمع کردن زباله‌های دور ریخته ایران و همان منافقان در آن سوی مرزها هستید و مدام این زن ولگرد را از این تلویزیون به تلویزیون دیگر می‌چرخانید؛ زیرا این تنها امید شما است.»
پاسخ به این توهین را می گذارم به عهده خود فعالین سیاسی حامی مجاهدین. نکته دومی که حائز اهمیت بالایی است، پرده برداری از همپیمانی های آمریکا با جمهوری اسلامی علیه مجاهدین است. سلیمانی خواسته و یا ناخواسته لو می دهد که آمریکا از سپاه خواست تا مجاهدین در عراق را بزنند تا نتوانند علیه آمریکا از خود دفاع کنند. «تسنیم: آقای ترامپ، بپرسید از فرمانده وقتخودتان که چه کسی را به ایران فرستاد پیش من به عنوان سرباز، نه رئیس جمهور اینکشور، که آیا می‌شود به ما مهلت بدهید و از نفوذتان استفاده کنید سربازان ما اینچند ماه مورد حمله مجاهدین عراق قرار نگیرند تا ما از عراق خارج شویم!»
این درخواست زمانی انجام شده که پناهجویان در اشرف و لیبرتی مورد حملات موشکی و تروریستی و زیر نظر کلاه آبی ها قرار داشتند.
حالا، هی به من ایراد بگیرید چرا به خانم رجوی انتقاد می کنی که نباید به این اراذل (و یا بقول خانم مریم رجوی شخصیتهای شریف) مدال آزادی اهدا کنند (جای مسعود خالیست).
پاسخ من همیشه این بوده که از این اجانب رذل آدمکش فاشیست به جز آنچه امروز سلیمانی لو داد انتظار دیگری نباید داشت. این قبیل همراهان همیشه از پشت خنجر می زنند. امروز همراهند و فردا شما را در لیست تروریستی می گذارند. امروز همراهند و فردا با بمب افکن بر سرتان بمب می ریزند. امروز همراهند و فردا با قاسم سلیمانی بر سر شما معامله می کنند.
بازهم تکرار می کنم «کس نخارد پشت من» بهترین، و تنها استراتژی اخلاقی برای آزاد کردن ایران از یوغ حاکمان مرتجع است و نه دخیل بستن به فاشیسم در شکل بولتون و جولیانی و پمپئو و یا رئیس اسبق ساواک عربستان سعودی، حتی اگر فقط در چهارچوب روابط خلص دیپلماتیک باشد. اینگونه مراودات، قاسم سلیمانی ها را وقیح تر و دست ترامپ را برای معامله قرن با جمهوری اسلامی بیشتر باز می کند. باور نمی کنید، صبر کنید تا نتیجه روشن شود.
آینده خیلی ساده رقم خورده است: یا جنگی خانمانسوز رخ می دهد، و یا معامله قرن رخ می دهد. در هر صورت، نتیجه برای ملت شریف ایران یکی است. استثمار هرچه بیشتر، و برای فرزندان مبارز خلق هرچه دور شدن از خواست های مردم – استقلال، آزادی، و عدالت اجتماعی به همت مردم ایران و فرزندان مبارزش.
پیشنهاد مشخص این قلم هم ساده است:
1-     موضع مشخص و فعال علیه جنگ و حمله نظامی بیگانه (تکرار می کنم مشخص و فعال – همچون دوران جنگ ایران و عراق، و نه بسنده کردن به یک مقاله و یک موضعگیری دو پهلو).
2-     دوری هرچه بیشتر از فاشیسم حاکم بر آمریکا (بدون فداکردن مراودات دیپلماتیک سازنده)
3-     فعالیت بی وقفه و شفاف و همه جانبه برای تشکیل جبهه وسیع آزادیخواهان (بدون پیش شرط)
4-     تأکید هرچه بیشتر بر گسترش «کانون های شورش» با ورود به فرهنگ سازی جامعه (بدون ورود به مفاهیم و شعارهای نخنمای مرتبط با رهبر عقیدتی و امثالهم)
5-     تأکید مضاعف بر شعار سرنگونی، سرنگونی، سرنگونی
6-     فعال کردن رسانه ای مستقل و ملی که بازتاب دهنده تمامی نظرات و دیدگاه های سرنگونی طلبانه باشد (سایت همبستگی ملی نمونه ای از شکست این خواست در عمل است).
 
به باور این قلم، دیرکرد در سرنگونی اما تمرکز بر تشکیل جبهه وسیع آزادیخواهان می تواند در دراز مدت بازدهی رادیکالتر برای مردم ستمدیده ایران داشته باشد. شایان توجه اینکه، کمتر سرنگونی طلبی است که از کودتای 28 مرداد و یا روندی مشابه حمایت کند.

در پایان به تمام نیروهای سرنگونی طلب خاضعانه خاطر نشان می کنم که دوری از همکاری برای تشکیل جبهه وسیع آزادیخواهان نه تنها نشانی از آزادیخواهی ندارد، بلکه به مثابه انداختن سنگی بزرگ در روند فرهنگ سازی برای ایرانی مستقل و دموکرات و کثرتگرا است.
شاد باشید
علی ناظر
4 مرداد 1397


منبع: سايت ديدگاه