شادی می گوید پدر یک بازاری است و روح یک پسر یکدنده در وجودش است و باید بدانی چگونه با این خصوصیتش کنار بیایی
فاطمه می گوید پدرم کتابدار یک مسجد است و مردم فکر می کنند او پدر سخت گیری باید باشد ولی اینطور نیست. او به من اجازه داد در سن ۱۵ سالگی با دوستانم به نمایشگاه کتاب برویم.
پدر کتایون نظامی بازنشسته است: «همه می گویند زیادی مراقب احوال من است ولی من فکر می کنم او یک پشتیبان و حامی فوق العاده است»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر