نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۴ آبان ۲۹, جمعه

ازای هر یک زن خیابانی ۷ مرد خیابانی وجود دارد، این خبر تأمل‌برانگیز را دکتر مجید ابهری، جامعه‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی به روزنامه تهران امروز می‌گوید و هشدار می‌دهد، درصورتی‌ که کارشناسان فکری برای این موضوع نکنند، به‌زودی با بحران‌های اجتماعی جدی‌تری روبه‌رو خواهیم شد.

rospigari
  •   
چتن‌فروشی در مردان ایرانی از زنان پیشی گرفته است
خبرگزاری هرانا ـ به ازای هر یک زن خیابانی ۷ مرد خیابانی وجود دارد، این خبر تأمل‌برانگیز را دکتر مجید ابهری، جامعه‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی به روزنامه تهران امروز می‌گوید و هشدار می‌دهد، درصورتی‌ که کارشناسان فکری برای این موضوع نکنند، به‌زودی با بحران‌های اجتماعی جدی‌تری روبه‌رو خواهیم شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تهران امروز، هرچند نیروی انتظامی در قالب طرح‌های امنیت اخلاقی با این موارد برخورد می‌کند اما «مردان خیابانی» این روزها در بیشتر خیابان‌ها دیده می‌شوند و برای زنان و دختران مزاحمت ایجاد می‌کنند. ابهری آمارهای ناخوشایند دیگری نیز دارد. ۷۶ درصد مردان خیابانی متأهل هستند و هر مرد خیابانی در طول روز به‌طور میانگین یک صدبار برای زنان نجیبی که هرگز سوار بر ماشین آن‌ها نمی‌شوند،‌ بوق می‌زند.
کارشناسان می‌گویند: “همیشه پای مردان خیابانی در میان است و تا مردان خیابانی نباشند، سن روسپیگری زنان در کشور- بر اساس آمار منتشرشده از سوی مسئولان سازمان بهزیستی -کاهش پیدا نمی‌کند. هرچند رئیس سازمان بهزیستی، روز گذشته این کاهش سن را تکذیب کرد اما دکتر مجید ابهری، دراین‌باره می‌گوید: «اگر زنان خودفروش خیابانی به‌عنوان یک ناهنجاری اجتماعی در جامعه ما غیرقابل‌انکار هستند، این بستر اجتماعی است که باعث تولد و رشد این ناهنجاری و ضد ارزش شده است.» او معتقد است که بازار غریزه جنسی نیز مانند سایر بازارها تابع اصل عرضه و تقاضاست و حضور مردان تنوع‌طلب و غیرهمسو با هنجارهای اجتماعی در این میان مزید بر علت است”.
“هر مرد خیابانی روزانه یک‌صد بوق”
او معتقد است که مردان خیابانی بافاصله گرفتن از هنجارهای فردی و گروهی رفتارهایی دور از حرمت اجتماعی انجام می‌دهند و البته تأکید می‌کند که به دلیل مشکلاتی که بر سر راه ازدواج جوانان است، بعضی جوانان مجرد در راستای غریزه جنسی خود به این‌سو می‌روند، اما دکتر ابهری به آمار بالای مردان متأهلی که در زمره مردان خیابانی قرار می‌گیرند اشاره می‌کند: “جای تأسف دارد که ۷۶ درصد مردان خیابانی متأهل هستند! مردان متأهلی که به ارزش‌های اخلاقی خانواده و جامعه پایبند نیستند. این در حالی است که جوانان مجرد جامعه ایرانی، بار بدنامی این پدیده را به دوش می‌کشند”.
دکتر سعید معدنی مدیر گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تهران مرکز نیز دراین‌باره به تهران امروز می‌گوید: “مردان متأهلی که در هر کوچه و خیابان به دنبال سوار کردن زنان بر ماشین خود هستند، یا همیشه چنین کاری را به‌عنوان تفریح انجام می‌داده‌اند یا در جوانی به دلایلی مانند فقر مالی مثلاً نتوانسته‌اند ماشین بخرند و چون تفکری بیمارگونه دارند، گمان می‌کنند حالا که صاحب خودرو هستند می‌توانند جوانی کنند! چنین افرادی از نگاه بیمارگونه خود تمایزی بین زنان متشخص وزنان خیابانی نمی‌بینند.”
او تأکید می‌کند: “هر مرد خیابانی به‌طور میانگین صد بوق در طول روز برای زنان می‌زند تا بالاخره طعمه خود را پیدا کند.”
«مینا. م» معلم ۲۸ سال ، به‌تازگی ازدواج‌کرده و محجبه است. او هرروز صبح ناچار است مسیری طولانی را برای رسیدن به محل کارش و بازگشت از آن بپیماید تقریباً هرروز بعدازظهر با رانندگانی مواجه می‌شود که وقتی او را تنها سر خیابان می‌بینند برایش بوق و چراغ می‌زنند! او به تهران امروز می‌گوید: “بعضی‌ها حتی ترمز می‌کنند، دنده‌عقب می‌آیند و پیشنهاد می‌دهند سوار ماشینشان شوم. بارها از ترس اینکه شاگردانم مرا در این حالت نبینند ناچار شده‌ام به آن‌طرف خیابان بروم تا مطمئن شوم این مزاحم دست ازسرم برداشته است.”
«زهره. آ» ۴۰ ساله و خانه‌دار است و دو پسر دانشجو دارد. زهره نیز تجربه چنین مزاحمت‌هایی را در زندگی‌اش دارد. او به تهران امروز می‌گوید: «چند بار برایم پیش‌آمده. راستش را بخواهید هم سن و سال پسرم بودند! دلم می‌خواست مادرانه نصیحتشان کنم اما منصرف شدم از این کار! بعضی وقت‌ها از ترس این مزاحم‌ها ترجیح می‌دهم تنها از خانه بیرون نیایم.» «تهامه. م» کارمند است و از این بوق زدن‌های مکرر دل‌پری دارد ، او می‌گوید: “خیلی وقت‌ها زمان رد شدن از خیابان ماشین‌های شخصی که حتی معلوم است مسافرکش هستند بوق یا چراغ می‌زنند و ترمز می‌گیرند. قرار گرفتن در چنین شرایطی در خیابان باعث می‌شود خجالت‌زده شوم. حتی برایم پیش‌آمده که راننده وانت‌بار هم توقف کرده و منتظر مانده تا سوار ماشینش شوم.”
دکتر ابهری به مزاحمت‌های مکرری که این مردان برای زنان در خیابان ایجاد می‌کنند اشاره‌کرده و ادامه می‌دهد: “در بیشتر موارد این مردان پیش پای زنان نجیب، متأهل و متعهد، زنان باردار و حتی زمانی که مادران همراه فرزند خود هستند ترمز می‌گیرند” او با تأکید بر اینکه چنین رفتارهایی نوعی خشونت است که در حق زنان جامعه انجام می‌شود می‌گوید: “این‌کارسبب بروز تنش و همچنین آزار زنان جامعه می‌شود. این مردان به‌ظاهر می‌خواهند مسافرکشی کنند و حتی ممکن است زنان و دخترانی هم بدون اطلاع از قصد آن‌ها سوار بر ماشینشان شود. آن‌ها همه را به یک‌چشم نگاه می‌کنند و برایشان زنی که قصد خودفروشی دارد و زنی که برای رسیدن به مقصدی خاص به خیابان آمده فرقی نمی‌کند. بدون شک این نوع نگاه، بیمارگونه است.”
دکتر ابهری ادامه می‌دهد: “تنوع‌طلبی و هرزه‌گردی یکی از ویژگی‌های مردانی است که در چارچوب رفتارهای منطقی و متعارف جامعه به ارضای نیازهای خود نمی‌پردازند. اگر مردان تنوع‌طلب نباشند روسپیگری در جامعه گسترش نمی‌یابد. واقعیت این است که کالبدشکافی پدیده زنان خیابانی بدون توجه به موضوع مردان خیابانی تحلیل یک معلول بدون علت است.”
“چاره چیست”
تنها حضور مأموران نیروی انتظامی به‌صورت ثابت و سیار است که می‌تواند از وقوع این مزاحمت‌ها بکاهد. به‌ویژه در محل‌های کم رفت‌وآمد، این‌ها را دکتر ابهری می‌گوید.
البته او معتقد است قوانین هم نیاز به بازنگری دارند و ادامه می‌دهد: “متأسفانه این روزها این موضوع در تهران و کلان‌شهرها به یک تفریح مبدل شده است. تفریحی که عواقب ناگواری برای زنان کشورمان به دنبال دارد. بنابراین علاوه بر مدیریت جنسی در کشور و برنامه‌ریزی‌هایی که باید توسط مسئولان انجام شود، باید قوانین مجازات این مردان تشدید شود”.
بی‌توجهی به ارزش‌های اجتماعی و کمرنگ شدن غیرت اجتماعی دلایلی است که دکتر ابهری برای بروز این پدیده عنوان می‌کند. او می‌گوید: “اتفاقاتی که برای آمران به معروف افتاد و همچنین دردسرهایی که ممکن است دامن افراد را بگیرد سبب می‌شود تا هیچ‌کس در برابر این مزاحمت‌ها اجازه دخالت به خود ندهد. به همین دلیل مردان خیابانی بدون وحشت از عواقب اجتماعی به این مزاحمت‌ها ادامه می‌دهند.”
هستند کسانی که تن را برای گذران زندگی به حراج می‌گذارند تا منبع درآمدی داشته باشند که با آن روزگار بگذرانند این تن‌فروشی زن و مرد و کودک و جوان و پیر نمی‌شناسد شکمی که گرسنه باشد همه ارزش‌ها و هنجارها را نیز کمرنگ می‌بیند اینان مقصران اصلی نیستند اینان تحت شرایط محیطی که در آن رشد کردند به روسپی تبدیل شدند
«روسپی» کسی است که درآمدش از طریق رابطه جنسی است علل و انگیزه روسپی کسب درآمد است و انگیزه جنسی برای او معنی ندارد کاترین مکینون می‌گوید : «در تن‌فروشی زنان با مردان رابطه جنسی دارند و این در حالی است که آن‌ها هرگز تمایل به داشتن این رابطه ندارند درنتیجه پول به‌عنوان شکلی از زور عمل می‌کند نه به‌عنوان اندازه‌گیری میزان رضایت. این عمل مانند زور فیزیکی در تجاوز جنسی است» نه‌تنها تن‌فروشی یک فعالیت استثماری است بلکه خیلی‌ها معتقدند که تن‌فروشی شباهت زیادی به تجاوز جنسی دارد چون در این رابطه به‌سلامت فیزیکی و یا آسیب روانی قربانی توجهی نمی‌شود و آن‌ها به‌طور دائم در معرض خشونت روانی و جنسی و در بعضی موارد شکنجه نیز قرار دارند بنابراین انگیزه تن‌فروشی فقط و فقط کسب درآمد است و نه لذت جنسی.
روسپیگری فقط محدود به زنان نیست ما شیوع آن را سال‌های اخیر بین کودکان و مردان نیز مشاهده می‌کنیم کودکانی که برای دریافت اسکناس و گذران روزگار خود به تن‌فروشی می‌پردازند. و حالا طبق آماری که معاونت اجتماعی نیروی انتظامی داده است آمار مردانی که برای فروش تن خود و فحشا به همجنسان خود و یا غیر همجنسان خود رومی آورند در سالجاری ۲۴ درصد افزایش داشته است و در سال گذشته نیز ۶۵ درصد تن فروشان را در تهران البته به خود اختصاص داده است .
فقر و بیکاری یکی از اصلی‌ترین دلایل این پدیده است درواقع مسائل فرهنگی نیز بی‌تأثیر نیست می‌توان گفت فقر اقتصادی در کنار فقر فرهنگی و عاطفی بستر مناسبی برای تن‌فروشی مهیا کرده است نابسامانی‌های خانوادگی اعتیاد، مهاجرت، فرار از منزل، کمبود عاطفه پرجمعیت بودن خانواده‌ها و وجود تبعیض بین فرزندان، عوامل زمینه‌ساز این بحران اجتماعی است اما فقر و بیکاری مهم‌ترین دلیل تن‌فروشی در کشور ما محسوب می‌شود در حال حاضر روسپی‌گری در کشور ما بیشتر در بین متأهل‌ها دیده می‌شود و این معضل اجتماعی در بین افراد تحصیل‌کرده در حال رشد است و محل جلب مشتری‌های آن‌ها در خیابان‌ها و پارک‌ها بازارچه‌ها و میدان‌های شهر هست یعنی در کل اجتماع و هر روسپی تنها ۵ دقیقه برای مشتری منتظر می‌ماند در دهه ۶۰ و ۷۰ سن روسپیگری بالای سال بود اما طبق آمارها سن روسپیگری به ۱۲ سال رسیده است و سهم روسپی شدن کودکان در سال‌های اخیر بسیار نگران‌کننده هست حدود ۱۲ درصد روسپی‌ها بااطلاع همسر خود به این کار دست می‌زنند تن‌فروشی رابطه تنگاتنگ با شیوع ایدز نیز دارد حدود ۵۰ در صد زنان روسپی به ایدز مبتلا هستند در طول هشت سال اخیر شیوع ایدز در مصرف‌کنندگان مواد مخدر و زندانیان کاهش‌یافته اما شیوع ابتلا به این بیماری در زنان از طریق جنسی در حال افزایش است تا حدی که رسانه‌های کشور از زبانه وزیر بهداشت وضعیت ایدز در کشور را به کوه آتشفشان تشبیه کردند ما در سال‌های اخیر شاهد صادر کردن دختران وزنان ایرانی به کشورهای چین و مالزی هستیم این در حالی است که قبلاً گزارش‌هایی از خریدوفروش دختران در کشورهای عربی بخصوص امارات متحده عربی و پاکستان منتشرشده بود حراج دختران ایرانی در «فجیره» موجی از خشم مردمی و نفرت را برانگیخت که زنان و دختران ایرانی را مثل برده‌های اعصار بربریت به مبلغی حدود ۵۰۰ دلار به حراج گذاشتند.
امروزه تجارت بردگی جنسی یکی از پرسودترین فعالیت‌ها در ایران است و خود مقامات حکومتی در خریدوفروش و سو استفاده‌های جنسی از زنان و دختران دست دارند امروزه کمتر کسی است که نداند سر نخ اصلی این باندهای قاچاق به کشورهای عربی و عرضه زنان تن‌فروش در خیابان‌های تهران و شهرهای بزرگ به حاکمان و حکومت ارتباط ندارد.
در کشور ما مجازاتی که برای روسپی‌ها در نظر گرفته‌شده صد ضربه شلاق هست و در مواردی هم حتی این مسئله به اعدام نیز ختم می‌شود برای حل این معضل اجتماعی دو تا راه‌حل اسلامی مطرح شد راه‌حل اول کشتن و سوزاندن تن‌فروشان و خانه‌های فساد و راه‌حل دوم صیغه تعدد زوجات یا خانه‌های عفاف بود.
سیاست‌هایی که دولت برای حل این بحران اجتماعی به کاربرد نه‌تنها به حل آن کمکی نکرد بلکه به تسهیل این روند نیز کمک شایانی کرد با همین لایحه خانواده زمینه‌ساز تن‌فروشی رسمی و قانونی را مهیا کرد و با مسئله صیغه هم درواقع به ترویج و تبلیغ روسپیگری مذهبی پرداخت.
دلیل اصلی شیوع روسپیگری در کشور ما فقر و بیکاری است و کشوری که نرخ تورمش به ۲۶ درصد رسیده و ۴۰ در صد مردمش در زیرخط فقر در حال گذران زندگی هستند شیوع این معضل نیز عجیب و دور از انتظار نیست.

هیچ نظری موجود نیست: