نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۴ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

مسئولین محترم سایت پژواک
سعید جمالی

مسئولین محترم  سایت پژواک

سایت پژواک بدلایل روشن و شناخته شده و تاریخچه رابطه هایی که وجود داشته، علاوه با مطالب متنوع، محلی برای انتشار نظرات و یا خاطرات افراد معینی در رابطه با جریان موسوم به سازمان مجاهدین بوده است. تا آنجا که اینجانب متوجه بودم مهمترین تفکیک و ویژگی، مرزبندی با جمهوری اسلامی و عوامل و ایادی آن بوده و بنا به همین دلایل یادداشتهایی را نیز من در  آن  منتشر کرده ام. آخرین یادداشت درباره دسته دیگری از قربانیان «جریان حاکم» بود و فردی بنام جلال پاکستان.
امروز با شگفتی تمام دیدم که مطلبی از طرف ایشان در این سایت منتشر شده است.
تشخیص اینکه این فرد جزو عوامل رژیم است نیاز به هیچ بررسی خاصی نداشته و اظهر من الشمس است. تمامی اعمال و عملکرد ایشان اثبات همین مدعاست که مختصرا توضیح میدهم:
 در کمپ تیف اعمال و حرکات این فرد و بویژه پنهان کاریش برای رفتن به دامن رژیم آنقدر تنفر انگیز بود که نیروهای آمریکایی برای حفظ جانش او را به محل جداگانه ای منتقل کردند و سپس بفاصله کوتاهی به سمت رژیم رفت. توصیه های من به ایشان  هم همانطور که در نامه مربوطه آمده فقط و فقط در این رابطه بوده است و بس. این توصیه ها مربوط به همان زمان و شرایط است و تماما بر «عدم الحاق» به رژیم متمرکز بود که صحت این موضوع در ایمیل های خود ایشان هم قابل مشاهده است. هیچ عامل و انگیزه دیگری وجود نداشت و نمیتوانست وجود داشته باشد. با کمی تأمل در نوشته ایشان بخوبی میتوان دریافت که سایر توضیحات و دروغهای شاخدار و رطب و یابس بافتنهای ایشان برای پوشاندن اصل ماجراست.
افراد زیادی قریب به 800_ 900 نفر به ایران رفته اند، عده معدودی در خدمت رژیم قلم میزنند(که ایشان هم جزوشان بوده) ولی الباقی بدنبال زندگیشان رفته اند که طبعا کاری به کارشان نداریم، منظور اینکه  اگر چه عمل ناصوابی انجام داده اند اما چون به خدمت رژیم در نیامده اند دلیلی ندارد  به آنها پرداخته شود.
ایشان برای 9 سال در ایران غیبشان میزند و یکباره سر و کله حضرت با ادعای احیاء سازمان در اروپا پیدا میشود!!
علاوه بر عدم سنخیت کامل ایشان با موضوع احیاء سازمان طی این چند ماه اخیر که بیشتر به جوکی لو رفته شباهت داشت، اقدامات اخیر ایشان و تلاش دروغین برای نسبت دادن خود به دیگران هم جایی شکی باقی نمیگذارد که فقط «مأموریتی» در کار است.
در موارد بسیار نا روشنتر از این کیس، موضعگیری بسیار روشنتر و قاطعانه تر صورت گرفته است. در این مورد که همه چیز روشن است.
امروزه برای همگان و همه ما روشن است که لازمه هر فعالیت سیاسی و... برای افرادی که تنه شان به تنه رژیم خورده در گام نخست اظهار پشیمانی قلبی از آن گذشته و آن عملکرد می باشد.
تا آنجا که بیاد دارم (اگر اشتباه کرده ام تصحیح بفرمائید) در ماجرای مصاحبه همنشین بهار با سعید شاهسوندی، بهمین علت آنرا در سایت منتشر نکردید. آنهم بر سر کیسی که بسیار روشنتر بود و این تفاهم را هم داشتیم که اساس مسئله در «ضعف شخصیتی» ایشان است و نه مزدوری و مأموریت.
در مورد قلیچ خانی نیز این تفاهم وجود داشت که بدنبال عذر تقصیر ایشان به پیشگاه مردم ایران، امکان هر خوشآمدی به ایشان مهیا شد...
همچنین روشن و مورد مفاهمه است که انتشار هرگونه تحلیل و مطلبی اگر چه «کفرگویی سیاسی یا عقیدتی» باشد از طرف هر کس بشرط عدم وابستگی و مأموریت از طرف رژیم روا و مجاز است.
علاوه بر همه اینها، ایشان و سایر افراد مشابه حداقل 20 یا 30 سایت در اختیار دارند که مطالبشان را منتشر کنند و به گوش خوانندگانشان برسانند و ظلمی از این نظر در حقشان روا نشده باشد. بنابراین دلیل موجهی برای انتشار مطلب ایشان بنظر نمیرسد. حتما که شما هم بنا به هزار دلیل و نمونه معتقدید که قانون مطبوعات در این موارد موضوعیت ندارد.
حال اگر معیاری یا ضابطه ای در این میانه تغییر کرده، درست آن بود که اطلاع رسانی شود. اگر هم اشتباه یا سهوی در کار بوده که طبعا قابل اغماض است. اگر هم روال بر همین اساس بوده و بنده برداشت اشتباهی داشته ام وظیفه خود میدانم نسبت به همه زحماتی که تا به اینجا متقبل شده اید اظهار امتنان کرده و برایتان آرزوی موفقیت داشته باشم.
سعید جمالی
سه شنبه 24 شهریور 94/ 15 سپتامبر 2015


هیچ نظری موجود نیست: