نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۴ شهریور ۵, پنجشنبه

تالاب مشهور انزلی در ساحل دریای خزر و در شهر انزلی به گفته قدیمی های شهر زمانی ۲۰ هزار هکتار وسعت داشت و در بعضی نقاط عمق آبش هم به ۱۱ متر می رسید. اما حالا بخشهای بسیار بزرگی از این تالاب زیبا خشک شده است و عمق آن در بیشتر نقاط هم به حدود یک متر و یا کمتر رسیده است.

انزلی؛ تالابی در آستانه پایان


زهره خسروانى، شهروند خبرنگار

تالاب مشهور انزلی در ساحل دریای خزر و در شهر انزلی به گفته قدیمی های شهر زمانی ۲۰ هزار هکتار وسعت داشت و در بعضی نقاط عمق آبش هم به ۱۱ متر می رسید. اما حالا بخشهای بسیار بزرگی از این تالاب زیبا خشک شده است و عمق آن در بیشتر نقاط هم به حدود یک متر و یا کمتر رسیده است.
وضعیت این تالاب به حدی نگران کننده شده که حتی مسوولان سازمان محیط زیست استان گیلان و کارشناسان هشدار داده اند آینده ای مانند دریاچه ارومیه در انتظار این تالاب است.
این تالاب در شرایطی به این وضعیت گرفتار شده است که در یکی از پرباران ترین و مرطوب ترین نقاط ایران واقع شده است و به دریا خزر هم متصل است. اما با این حال وردخانه های بزرگ و کوچکی که منابع تامین آب آن بوده اند آنقدر در معرض دستخوش و برداشت آب قرار گرفته اند که سهمی برای رساندن به تالاب در آنها باقی نمانده است.
در مجموع ۱۱ رودخانه اصلی و ۳۰ رودخانه فرعی به همراه جریانهای سطحی حوضه آبخیز این تالاب که برابر با ۳۶۰ هزار هکتار است  منابع آب مورد نیاز این تالاب را تأمین می‌کنند.
این تالاب همچنین زیستگاه ده ها گونه پرنده و جانور مختلف است که در صورت از بین رفتن به مرگ و نابودی یا حداقل کوچ این جانوران از این منطقه منجر خواهد شد. از طرفی دیگر معیشت بخش زیادی از مردم شهر انزلی و روستاهای اطراف نیز به حیات این تالاب گره خورده است چرا که از راه نشان دادن قسمت های مختلف آن به گردشگران و همچنین صید ماهی و … برای خود درآمدزایی می کنند اما اگر روزی این تالاب به سرنوشت دریاچه ارومیه مبتلا شود نه گردشگری برای دیدن آن خواهد رفت و نه دیگر ماهی در آن برای صید یافت خواهد شد.
البته به این موضوع باید این نکته را هم اضافه کرد که عدم رعایت نکات حیاتی درباره این تالاب توسط همان مردم محلی نیز خود از اصلی ترین علت های تخریب و تهدید این تالاب زیبا است. به عنوان مثال بر اساس برخی آمارها در مجموع در حدود ۲۸۰۰ تا ۳۰۰۰ قایق موتوری در قسمتهای مختلف این تالاب فعال است که به صورت روزانه در آن برای صید و جا به جایی گردشگران رفت و آمد می کنند.
اما همین قایق ها به دلیل تولید آلودگی صوتی و همچنین رفت و آمد به قسمت های حساس تالاب و ریختن بنزین و روغن حاصل از کارکرد موتورهایشان منجر به آلودگی آب این تالاب و بر هم خوردم آرامش گونه های گیاهی و جانوری آن شده اند.
علاوه بر این بخش زیادی از رانندگان همین قایق ها با گرفتن پول بیشتر از برخی گردشگران آنها را به قسمت هایی از تالاب می برند که طبق قانون انجام این کار ممنوع است. در برخی از این قسمت ها گل لاله معروف مرداب می روید و رانندگان قایق ها برای راضی کردن گردشگران قایق های خود را به داخل محوطه محل رشد این گل می برند و باعث آسیب دیدگی شدید این گیاه می شوند.
علاوه بر این گردشگران هم به دلیل عدم رعایت مسایل محیط زیستی و ریختن انواع زباله و یا کندن گل ها و ساقه های لاله مرداب شرایط را برای تسهیل نابودی و انقراض این گونه گیاهی مهم فراهم می کنند.
به همین دلیل است که هم اکنون تنها در قسمت های بسیار کوچکی از این تالاب می توان گل لاله مردابی را پیدا کرد و در بیشتر مناطقی که قبلا این گل می رویید حالا اثری از آن پیدا نمی شود.
هم اکنون در اطراف تالاب انزلی، بدون رعایت حریم آن، روستاهای متعددی ایجاد شده و پیشروی شالیزار‌ها در اطراف آن نیز به حجم مشکلات منطقه افزوده است، به شکلی که ورود مستقیم فاضلاب شهری و روستایی و نیز آلاینده‌های کارخانه‌های اطراف به این تالاب، اکوسیستم این منطقه را در معرض خطر نابودی قرار داده است.
به گفته مسوولان اداره کل محیط زیست استان گیلان در حال حاضر جدی‌ترین مشکل تالاب انزلی ورود پسابهای تصفیه نشده صنعتی، خانگی، کشاورزی و استفاده بیش از حد از کود‌ها و سموم کشاورزی و همچنین تخریب اراضی تالابی (تغییر کاربری) است. رسوبهای وارده از حوضه‌های بالادست و رودخانه‌های حوزه آبخیز تالاب و نبود آموزش مناسب در مدیریت پسماند و همچنین نبود مدیریت کشاورزی همگام با طبیعت، از اصلی‌ترین مشکلات تالاب انزلی است.
در این تالاب هم مانند دیگر رودخانه ها و دریاچه ها و تالابها مردم و مسوولان با بی توجهی و اهمیت ندادن به این ذخیرگاه های مهم طبیعی آنقدر عرصه را بر انها تنگ کرده ایم که اغلبشان در آستانه نابودی قرار گرفته اند. اما در هنگام رسیدگی به مشکلاتش هر کدام دیگری را متهم به کم کاری می کنیم اما اگر بخواهیم واقع بینانه نگاه کنیم همه ما به یک اندازه در این بحران ها نقش داریم. من این

هیچ نظری موجود نیست: