نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۴ مرداد ۱۵, پنجشنبه

مادر بهاره هدایت: می خواهند دخترم را بکشند

محبوبه جوادی، مادر بهاره هدایت در مصاحبه با روز از فشارها و تهدیدهایی می گوید که علیه دختر زندانی اش و همسر او شدت گرفته. او می گوید از خرداد ماه بهاره را به صورت غیرقانونی در زندان نگاه داشته و تهدید کرده اند که همسرش را هم بازداشت خواهند کرد. 
خانم جوادی خبر می دهد که دخترش در نامه ای به مسولان دستگاه قضایی و مقامات زندان اوین اعلام کرده است که اگر وضعیت پرونده اش مشخص نشود و فشارهای غیرقانونی ادامه یابد دست به اعتصاب غذا خواهد زد.
بهاره هدایت، عضو شورای مرکزی و سخنگوی دفتر تحکیم وحدت و از فعالان دانشجویی شناخته شده ایرانی است که از سال ۸۸ در زندان به سر می برد. او پس از انتخابات جنجال برانگیز خرداد ۸۸ بازداشت و در مجموع به ۸ سال زندان تعزیری محکوم شد؛ حکمی که براساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مصوب اردیبهشت ۹۲ تنها ۵ سال از آن قابلیت اجرا داشت.
براساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی "در جرائم موجب تعزیر هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه برای هر یک از آن جرائم حداکثر مجازات مقرر را حکم می‌کند و هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند، تعیین می‌کند. در هر یک از موارد فوق فقط مجازات اشد قابل اجراء است و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجراء شود، مجازات اشد بعدی اجرا می‌شود. در هر مورد که مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد، اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد تا یک‌چهارم و اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد تا نصف مجازات مقرر قانونی به اصل آن اضافه می‌شود".
مادر بهاره هدایت می گوید که براساس قانون، بهاره باید بعد از ۵ سال از زندان آزاد می شد. همسر و وکیل او هم بیش از یکسال پی گیری ودوندگی کردند اما آنها را از این طرف به آن طرف و از این دادگاه به فلان دادگاه فرستادند و همچنان بهار را علیرغم تصریح قانون در زندان نگاه داشته اند. 
محبوبه جوادی می گوید که دخترش در اعتراض به وضعیت پرونده اش دست به اعتصاب غذا خواهر زد: بهاره دو هفته پیش به مقامات زندان و مسولان قضایی رسما نامه نوشته و یک فرصت چند هفته ای در نظر گرفته که رسیدگی کنند وگرنه علیرغم میل باطنی اش مجبور است به تنها ابزاری که برای اعلام اعتراض دارد متوسل شود. او اعلام کرده که اعتصاب غذا خواهد کرد. این خیلی دردآور است که بچه من در زندان با دست خالی ناچار شود برای اینکه به پرونده اش رسیدگی کنند دست به اعتصاب غذا بزند. تنها برای اینکه بخواهد براساس قانون خودشان به پرونده او رسیدگی کنند و قانون خودشان را اجرا کنند.
مادر بهاره هدایت می افزاید: ۶ سال از جوانی و زندگی اش را گرفته اند، حالا دیگر چه می خواهند؟ می خواهند بهاره هدایت را بکشند؟ می خواهند جنازه او را دست ما بدهند؟ من با شناختی که از روحیات دخترم دارم خوب می دانم که اگر تصمیمی بگیرد تا آخرش می ایستد و جان و سلامتی اش به خطر می افتد.شوهرش را تهدید کرده اند که بازداشت اش می کنند خدابخشی رفته زندان و رسما به بهاره گفته تا بهاره هدایت نمیرد آزادت نمی کنیم. او را بارها تهدید کرده اند که همسرت را بازداشت می کنیم... این فشار روانی بسیار بالایی است که به بهار تحمیل می کنند. دختر من الان کاملا غیرقانونی در زندان است و هر اتفاقی برای او بیفتد مسئولیت آن با قوه قضائیه و حکومت است.
خانم جوادی با اشاره به پی گیری های صورت گرفته از سوی همسر و وکیل بهاره هدایت توضیح می دهد: آقای نصیری پور، قاضی اجرای احکام در زندان رسما به بهاره گفته که از نظر قانونی و با توجه به ماده ۱۳۴ حکم اش تمام شده و باید آزاد شوید. او گفته که می توانید از نظر قانونی شکایت کنید. ولی ما از کی به کی و کجا شکایت ببریم؟ الان چند ماه است هرکجا همسرو وکیل بهاره می روند به آنها می گویند که ما نامه زده ایم اما می روند دادگاه و می شنوند که نامه نیامده یا نامه گم شده، آخر این چه وضعیتی است؟ کاملا مشخص است که دارند آزار می دهند، دارند اذیت می کنند،من می خواهم بدانم چرا؟ به من بگویند چرا؟ دختر من مگر چی گفته جز اینکه احمدی نژاد فاسد و دروغگوی بی لیاقت و متقلب است؟ خب الان که همه خودشان دارند همین ها را می گویند. معاونان اش هم که چند متر آن طرف تر از بهاره توی زندان هستند به جرم فساد و اختلاس و دزدی.
او می افزاید: بهاره در دولت اول احمدی نژاد هر سال بازداشت شد و زندان رفت یعنی ۴ بار بازداشت شد، کل دولت دوم او را هم که زندان بوده، حالا هم براساس قانون باید آزاد شود،اما دست از سر او بر نمی دارند.تمام این سالها در زندان سلامت و طراوت و جوانی دخترم را گرفتند، دو بار کبد و کلیه اش جراحی شد و الان هم او را مجبور می کنند با به خطر انداختن جان خودش با تنها راهی که مانده، دست به اعتراض بزند، چرا؟ می خواهند بهاره هدایت را بکشند؟ چرا؟ به من به عنوان یک مادر بگویند چرا می خواهند دخترم را بکشند؟ جنازه دخترم به چه دردشان می خورد و چرا نمی خواهند اعتراف کنند هرآنچه دختر من گفت و نوشت عینا اتفاق افتاد و حالا خود همان حرف ها را می زنند بدون اینکه به روی شان بیاورند، بهاره را به خاطر همین حرف ها که الان خود می زنند سالهاست زندانی کرده اند. 
مادر بهاره هدایت سپس تاکید می کند از خرداد ماه هر روز زندانی که دخترش می کشد غیرقانونی است: تمام طول سال گذشته تنها ۲ یا ۳ بار به او ملاقات حضوری دادند، هم پدرش هم من مریض هستیم و نمی توانیم حتی برای ملاقات برویم، پدرش هفته ای ۳ بار دیالیز می شود و نمی تواند ملاقات برود، من هم مدتی است پایم شکسته و نمی توانم بروم و در حسرت شنیدن صدای دخترم هستم که نمی گذارند حتی یک تلفن کوتاه بزند. کجای قانون می گوید زندانی حق تلفن ندارد؟ قانون رسما درباره تلفن و مرخصی و ملاقات حضوری و.. حقوقی برای زندانی در نظر گرفته و اجرا نمی کنند، رسما پا گذاشته اند روی قانون و عین خیال شان هم نیست. این همه سال حکم ظالمانه و همه نوع فشارها را تحمل کردیم، ولی اینکه قانون خودشان را هم اجرا نمی کنند دیگر قابل تحمل نیست. قانون می گوید از خرداد ماه بهاره به صورت غیرقانونی زندان است و باید آزاد شود.
بهاره هدایت به اتهام تبانی و اقدام علیه امنیت ملی به ۵ سال، به اتهام توهین به رهبری به ۲ سال، به اتهام توهین به رئیس جمهور به ۶ ماه و به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۶ ماه زندان و در مجموع ۸ سال زندان تعزیری محکوم شده است او ۲ سال حبس تعلیقی هم از سال ۸۵ دارد که به دلیل شرکت در تجمع اعتراضی زنان در ۲۲ خرداد همان سال برای او صادر شده بود. 
امین احمدیان، فعال دانشجویی و همسر بهاره هدایت پیش از این به روز گفته بود: قبل از عید برای مرخصی که درخواست داده بودیم رابط اطلاعات با بند نسوان و زندانیان سیاسی یعنی آقای عباسی و آقای خدابخش به اتفاق هم رفته بودند به بند و با درخواست مرخصی که پی گیری شده بود از سوی بهار، مخالفت شده بود، آقای خدابخشی گفته بود:بهاره هدایت که به زندان وارد شده باید بمیرد و تمام شود تا بشود تجدیدنظری روی حکم یا مرخصی اش کرد. این نظر آنها اصلا تامین نمی شود. حداقل تجربه به من یکی نشان داده که این آرزوی آنها محقق نمی شود و پیشنهاد من به آنها این است که به فکر کارهای شدنی تر و معقول تری باشند تا اینکه یک فعال دانشجویی را زندان کنند و منتظر مرگ شخصیت اش باشند.

هیچ نظری موجود نیست: