نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۱, چهارشنبه

آیا همایش "هلند" جوابگوی مبارزۀ خلق های افغانستان برای رهائی از اسارت اشغالگران خارجی میباشد ؟

عبدالودود پوپلزائی سایت افغانی «اصالت»
جمعه، ۱۸ اپریل ۲۰۰۸
قرار معلوماتیکه توسط برخی از دوستان مواصلت کرده، و از برخی تماسهای تیلیفونی اطلاعاتی بدست آمده است: بتاریخ ۱۹ اپریل ۲۰۰۸ همایشی و یا جلسۀ مشترکی از وابستگان حزب متحد ملی و نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان و دیگران در "هلند" دایر میشود. قرار توضیحات واصله در نظر است که در این جلسه نیروهای "چپ افغانی" و منجمله آنعده کسانیکه به هیچ سازمانی و گروهی در گذشته و اکنون نپیوسته اند و موضعگیری اصولی خودرا در برابر آنان حفظ کرده اند در یک جبهه به اصطلاح "وسیع چپ" افغانی متشکل و منسجم سازند. به عده ای از اعضای "حزب متحد ملی" و "نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان" و "دیگران" وظیفه داده شده است که چنین تماسهای را انجام دهند و دیگران را بمنظور اشتراک در سهمگیری درین جلسه دعوت نمایند.چندین سالی از آغاز فعالیت چنین سازمانها سپری شده، هنوز معلوم نیست که چه کارهای را بمنظور تحقق اهداف والای خلق های رنجدیده افغانستان انجام داده اند . . . با نظر اندازی مختصری در طرحهای برنامه ای قبلی این سازمانها بملاحظه میرسد که تمام موضعگیری ها و پلانهای پی ریزی شده با طرحهای اشغالگران خارجی نزدیکی و تا حدی تطابق داشته است، و کوشیده اند پیوندهای سازشی را در تفاهم و تقارب جستجو کنند.! لذا بدیهیست که نتوانسته اند در دفاع از خواسته های مردم برای رهایی از قید اشغالگران، جلوگیری از مداخلات توطئه گران خارجی و سرکوب "القاعده" و "طالبان" چیزی را انجام دهند، و در جانبداری از موضعگیری ملی و دموکراتیک فعالیت های خویشرا عیار سازند، بلکه در اکثر مواقع و مواضع در برابر اقدامات ضد ملی و پلانهای تخریبکارانه خارجی ها در تحکیم تسلط نظامی، به نفع انحصارات سرمایه داری و امپریالیستی و استفاده از افغانستان بحیث بازار دروازه های باز، و رفت و آمد آزاد سوداگران سیاسی و جاسوسی و مرکز تجاوز و غارت علیه کشورهای آسیای میانه جنوب شرق آسیا، شرق میانه و هندوستان و غیره، سکوت اختیار کرده اند، و برخی اقدامات را "مثبت" و به نفع "صلح و ثبات" ارزیابی کرده مورد حمایت و پشتیبانی قرار داده اند، حتی عده ای بیشتر پیش میروند و بمباردمان های امریکا و ناتو را به نفع صلح و آرامش در افغانستان میشمارند . . ! چنین است موضعگیری های سازمانهای به اصطلاح "ملی" و "دموکراتیک"، "اصلاح طلب" افغانی ! آیا میتوان از آنان در طرح های ملی دیگری باور و تصورات مثبتی در ذهن داشت؟؟و در موازات با اشغال نظامی، کشت و تولید مواد مخدر، فعالیت های موسسات امنیت خصوصی که تعداد آن به بیش از (۵۰۰) میرسد، سازماندهی قتل و کشتار، رهزنی و آدم ربائی، جابجا شدن آدمکشان و ویران گران "جهادی" دیروز و باندیست های رنگارنگ در پُست های کلیدی دولتی، پارلمانی و قوه قضائیه و دستگاه های امنیت ملی، شبکه های گسترده دستگاه های جاسوسی کشورهای مختلف، و مافیای تبلیغاتی بین المللی از ماورای تلویزیون ها و پروگرام های رادیوئی، و رسانه های گروهی دیگری، ادامه و گسترش یافته است! و هیچ اقدامی بمنظور متوقف ساختن و جلوگیری از آن صورت نگرفته است. در چنین حالت، آنان با کدام "آبرو"، "حیثیت" و "منطق" میتوانند از موضع "ملی"، "چپ" و "دموکراتیک" و به زبان واقعی مردم صحبت و یا به اصطلاح از "منافع" و "خواست های" خلق های افغانستان ابراز حمایت و پشتیبانی نمایند!!! جای تعجب و تأسف است!درینجا سوال دیگری مطرح است: قبلاً چه کرده اند و در کدام موضع ملی قرار داشتند و یا هستند که حالا میخواهند نیروی "چپ" را زیر به اصطلاح واژۀ "اتحاد" به دنبال خود بکشانند!. . . مُورچه به غار خود داخل شده نمیتوانست، تخم مرغی را هم با خود کشانید!! بهر حال، صحبت دربارۀ کدام نیروی چپ افغانیست؟ آنانیکه در حقیقت هنوز خودرا و موضعگیری خودرا درست و بشکل مناسب درک نکرده اند؟ و هنوز نمیدانند که به نفع "کی" کار میکنند، بنفع مردم یا دشمنان مردم؟! هنوز قناعت پیدا نکرده اند که افغانستان و خلق های ستمدیده افغانستان زیر چکمۀ اشغالگران خارجی، آهسته آهسته . . به سوی مرگ سرازیر میشوند یا خیر؟!هنوز این دانشمندان "چپ راستگرا" در خواب پنبه دانه می بینند! و معتقدند که با بمباردمان افغانستان و سوختاندن مزارع و قریه ها، ویران کردن خانه ها، و کاشانه های مردم، قتل و کشتار بیگناهان میتوانند "صلح و ثبات" را در کشور بوجود آورند. آنان میخواهند با غرش تانک و توپ های مُدرن امریکا و ناتو "پایه های" ملی و دموکراتیک و "اصلاحات" را در افغانستان "ریشه دار" و "تحکیم" نمایند! و گویا میتوانند به ایجاد "زندگی خوشبخت" "فضای آرام" و "استقرار" در کشور، سرعت ببخشند!! آنان فراموش کرده اند، که جورج بوش "جنگ بر علیه ترور" را وظیفه ای میخواند که پایانی برآن نیست! و معاون او دیک چینی آنرا جنگ بی پایان میداند که برای پنجاه سال یا بیشتر ادامه خواهد داشت، و بوش بار دیگر بتاریخ ۲۱ مارچ ۲۰۰۸ گفته است: طالبان هنوز شکست نخورده، و دولت افغانستان راه درازی برای خاتمه دادن به این گروه پیش رو دارد! این طرحی است که نه تنها برای افغانستان بلکه برای آینده جهان نگاشته اند: از افغانستان شروع و یک به یک به نقاط دیگر جهان سرایت خواهد کرد . .! برژینسکی در کتاب خود: صفحه شظرنج بزرگ . . . مینویسد: "وظیفه خودی ما اینست که این امر را قطعی کنیم، که هیچ دولت، و یا مجموعه ای از دولت ها آنقدر ظرفیت و توانائی بدست نخواهند آورد که بتوانند امریکا را از منطقه . . . به بیرون راند، و یا حتمی نقش تعیین کننده آنرا از میان ببرند . . ."!؟چه جوابی را "حزب متحد ملی" و یا "نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان" و "دیگران" خواهند داشت؟! آنان قبل از همه، و قبل از هرچیز باید اندکی به ارگان های قدرت دولتی کنونی در افغانستان نظراندازی کنند تا "قضاوت روشن و درستی" را به سادگی بتوانند بدست آورند! کیها اند که مقامات قدرت "حاکمیت ملی" را اشغال کرده و رهبری را بدست گرفته اند؟!آنانیکه امروز در رهبری ارگانهای امنیت ملی کشور- وزارت دفاع، داخله و امنیت قرار دارند، آیا آدمکشان و جنایتکاران و دهشت افگنان دیروز نیستند؟! اکثریت چوکی های ولسی جرگه، مشرانو جرگه را کی اشغال کرده است؟ با کدام مقام "دولتی" و "اراده ملی" میتوان وظایف "ملی" را انجام داد!؟ با کدام "ارگان ملی" و "حامیان وطن" و با کدام رهبران دارای "هویت ملی" میتوان زمینه تفاهم و همکاری را بدست آورد . .؟!آنان "چپی ها" نیستند که با چنین سازمانهای لغزش یافته احساس همدردی و روحیه همکاری را نشان میدهند!! و مفکوره های سازش کاری و "مصالحه" را در سر می پرورانند . . آنان راست راستگرایان هستند که خودرا زیر "پرده" چپ به شیوه نظامی ستر و اخفا مینمایند!آقایان دانشمند "ملی" و "میهنی" و "دنباله روان" و چپ راستگرا باید از موضعگیری سالم و اصولی چپ واقعی آگاهی درست یابند که:حل اوضاع و شرایط پیچیده کنونی ملی، وابسته امروز قبل هرچیز به هدف اصلی و مبرم مبارزه:رهائی از اسارت اشغالگران خارجی، متوقف ساختن مداخلات در امور افغانستان و واژگون ساختن پلانها و نیروهای تروریست جنایتکار و دهشت افگن "القاعده" و "طالبان" و ایجاد یک پایگاه ملی و دموکراتیک در کشور، بمنظور نیل به استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی میباشد. قبلاً به صراحت گفته شده بود و اکنون تکرار میشود:برای خلق های افغانستان، و بمنظور نجات و رهائی از تسلط اشغالگران بجز موجودیت یک حزب نیرومند ملی و دموکراتیک، ترقیخواه که به کمک آن رزمندگان افغانستان را بخاطر منافع زحمتکشان بسیج سازد و دشمنان را شکست دهد، راه دیگری وجود ندارد. چنین حزبی راه سازش، انحراف و گمراهی را نخواهد پذیرفت. چنین حزبی سد راه "ریویزیونیزم" و "اپورتونیزم" و "شوونیزم" میباشد.چنین حزب به اساس تحلیل علمی، واقعبینانه و مطابق با منافع و اهداف ملی خلق های افغانستان مبارزه رهائی بخش خودرا تا سرحد پیروزی به پیش خواهد برد. ترس و بیم و عقبگرائی در فرهنگ چنین حزب وجود نخواهد داشت . هرگاه این حزب با امکانات پاک و شریفانه خود بتواند زحمتکشان و روشنفکران کشور را متحد و به ضرورت رهائی از قید اسارت اشغالگران آگاه و معتقد سازد و به ایجاد جبهه متحد ملی موفق شود، افغانستان به سوی پیروزی و به موفقیت های بزرگی دست خواهد یافت . ضرورت است که مبارزه در راه آگاهی و بسیج ساختن تمام ملیت ها و اقوام بر اساس تأمین منافع توده های وسیع زحمتکش و بر اساس مناسبات برادرانه، مبارزه علیه هرگونه ستم ملی آغاز و تشدید بخشیده شود، و بجای مناسبات پوسیده اجتماعی شیوه های نوین در سیستم پیشرفته اقتصاد ملی مبتنی بر روابط عادلانه طرح ریزی و پیشبرده شود. جوابگوی چنین ضرورت و شرایط را یک حکومت منتخب ملی و دموکراتیک میباشد. هدف عمده و مبرم دیگر مبارزه امروزی ایجاد یک جبهه متحد ملی فراگیر نمایندگان سیاسی اقشار اجتماعی و روشنفکران کشور در یک پارلمان منتخب و دموکراتیک و ایجاد حکومت منتخب با توانمندی قانونی در جمله اهداف ملی قرار دارد . . . با چنان نیرو و قدرت ملی و توانمندی میتوان هرچه زودتر به اشغال نظامی خارجی خاتمه بخشید و زمامداری را بدست خود مردم افغانستان سپرده و فعالیت های تروریستی را سرکوب و صلح و ثبات را برقرار کرد، و تمام پدیده های ضد ملی در زمینه های گوناگون کشور و زندگی مردم ریشه کن و برچیده ساخت. این بود موضعگیری سالم و اصولی نیروی چپ افغانی . . .!به تحقق رساندن چنین مسؤولیت بزرگ، وظیفه شریفانه تمام وطندوستان، آزادیخواهان و نیروی چپ واقعی افغانستان است . . . گمراهان و فریب خوردگان میتوانند درین روند ملی سهم خودرا ایفا کنند در صورتیکه وابسته گی خودرا تماماً از زنجیر اسارت اشغالگران قطع و به اهداف ملی و مبارزه ملی خلق های افغانستان صادقانه بپیوندند . .!اینست راه مبارزه رزمندگان چپ برای آزادی!آیا همایش "هلند" چنین موضعگیری سالم را در مبارزه برای آزادی، استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی می پذیرد؟!

هیچ نظری موجود نیست: