نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۸ بهمن ۴, یکشنبه

به بهانه انتشار اینترنتی کتاب بیشماران ترجمه دکتر هزار خانی


ایرج شکری

دانلود کتاب بیشماران- لینک در زیر همین مطلب
!لااکراه فی الدموکراسی

به بهانه انتشار اینترنتی کتاب بیشماران ترجمه دکتر هزار خانی


چندی پیش در پرسش و پاسخی که از پژواک ایران با آقای رضا روحانی به مناسبت 16 آذر انجام داده بود * انجام داده بود، ایشان در اولین پاسخ (در قسمت اول) اشاره به کتابی ترجمه دکتر هزارخانی کرده بود و یاد آور شده بود که آن کتاب قرار است روی اینترنت قرار بگیرد. چندی بعد از آن، انتشارات بنیاد رضائیها، در معرفی کوتاهی در مورد کتاب، در سایت «همبستگی ملی» وابسته به مجاهدین، اطلاع داد که این کتاب به زودی در روی اینترنت قرار خواهد گرفت. دو سه روز پیش مطلع شدم که این کتاب روی اینترنت قرار گرفته است و دوستی فایل آن را برای من فرستاد. به سایت همبستگی ملی سر زدم که ببینم در آنجا روی اینترنت قرار گرفته دیدم نه در آنجا نیست.* به سایت مجاهدین سرزدم و روی وردی کتابخانه کلیک کردم در آنجا هم خبری از آن نبود، کتاب گزارش دیدار دکتر هزارخانی و کتاب «آفتکاران» و یکی دو کتاب دیگر بود، اما نه کتاب «بیشماران- دمکراسی در عصر امپراطوری» که کتاب مورد بحث است. بعد به سایت شورای ملی مقاومت سر زدم. در صفحه اصلی چیزی نبود. روی علامت«معرفی کتاب» کلیک کردم ، دیدم کتاب آنجاست. البته سه کتاب آنجا بود اول یعنی در بالا کتاب دیدار دکتر از اشرف، بعد کتاب شکنجه نوشته کاظم مصطفوی و در آخر، در پایین کتاب بیشماران. در حالی که قاعدتا این کتاب که جدیدتر از آن دوتای دیگر بود، باید بالا قرار می گرفت. حالا این که چرا کتابی 480 صفحه یی(60 صفحه آن به منابع و توضیحات اختصاص دارد) که ترجمه اش حتما وقت و انرژی زیادی از دکتر گرفته است، تنها روی سایت سایت شورا قرار گرفته است و نه آن دوتای دیگر، طبعا به خاطر این نبوده است که دکتر چون عضو شورا بوده است خواسته اند که این کتاب انحصارا در سایت شورا قرار داده شود، چرا که خود کتاب از انتشارات بنیاد رضائیهاست و عقل و منطق هم به طور طبیعی نمی پذیرد که کتابی که آن همه روی آن زحمت کشیده شده است و با هدف غیر انتفاعی منتشر می شود و ظاهرا هدف از آن خدمتی فرهنگی و برای ارتقاء سطح آگاهی و گسترش افق نگاه ما به مسائل دنیای کنونی و چالشهایی که در جهان بعد از جهانی شدن در جریان است، بوده است، از آن سه سایت اصلی موجود تنها در یکی از کم بازدید کننده ترین آنها، قرار داده شود. مساله بر می گردد. مساله به بینش سیاستگزاران و گردانندگان سازمان مجاهدین و خود محوربینها مربوط است. اینها اصلا از ورود به چنین بحثهایی گریزانند و آن را به زیان خود می دانند و قرار دادن آن تنها در سایت شورا، پیامی برای هوادارنشان دارد که مفهوم ان همان این مرزبندی و وارد نشدن به این مقولات است. بی تردید بحثهایی که در این کتاب آمده است دارای چنان اهمیت و ارزشی بوده است دکتر هزار خانی وقت و نیرو برای ترجمه این کتاب چهارصد وهشتاد صحفه یی بگذارد و به گمان من شاید هدفش از ترجمه آن بییشتر این بوده است که دست اندرکاران سازمان آن را بخوانند و به تغییر و تحولات دنیای کنونی چشم باز کنند، تحولاتی که در دنیایی که اینطور به هم پیوسته است و در عصر انقلاب رسانه یی و ارتباطات، دامنه امواج آن به همه جا می رسد و دیوراهای تشکیلاتی یا سد های سانسور دولتی نمی تواند مانع عبور امواج این تحولات به درون حصار ها شوند. چند جمله از مقدمه نویسندگان کتاب بیشتر می تواند توضیح دهنده مساله «مرزبندی» که من اشاره کردم باشد:
« مشخصه دوّم بيشماران, كه در مساًلة دموكراسي اهميت تعيين كننده دارد,
به سازماندهي سياسيش ارتباط پيدا ميكند (اما در اينجا هم عنصر سياسي به
سرعت با عنصر اقتصادي, اجتماعي, فرهنگي درميآميزد). براي آن كه چشم
اندازي از گرايش دموكراتيكي كه تحرّك بخش است داشته باشيم, كافي است به
نحوة تكوين شكلهاي مدرن مقاومت, شورش و انقلاب نظري بيفكنيم. خواهيم
ديد كه گرايش به سمت شكلهايي بيش از پيش دموكراتيك از سازماندهي
است، از اشكال متمركز ديكتاتوري و فرماندهي انقلابي، به سوي سازماندهي هاي
شبكه ای يي كه در آنها اتوريته در روابط تعاوني جاي دارد. آنچه از خلال چنين
تحولي عيان ميشود، اين استكه شكلهاي مقاومت و سازماندهي انقلابي، فقط
وسيله هايي براي رسيدن به يكجامعة دموكراتيك نيستند، بلكه بيش از پيش،
نقش نهادهايي را بازي مي كنند كه ميبايست از درون, در بطن ساختارهاي
تشكيلاتي, روابط دموكراتيك ايجاد كنند».
چطور می شود از دستگاه رهبری تشکیلاتی که انتقاد درونی از هم پیمانان خود را تحمل نمی کند و با زیر پا گذاشتن اساسنامه و ضوابطی که خودشان وضع و تدوین کرده اند، خودسرانه دست به حذف منتقد می زنند، انتظار داشت بحثهایی نطیر آنچه از مقدمه نقل شد، خوشایند آنان واقع شود؟ کتاب در دادگاه تاریخ را هم که دکتر هزارخانی در ترجمه کرده بود و اولین چاپ آن در تیرماه سال 60 منتشر شد، اهمیت فراوانی در روشن کردن ذهنها در مورد جنایات استالین و بهای سنگینی که از میراث لنین و انقلاب اکتبر بابت خودکامگی او پرداخته شده، داشت. در روزهای بگیر وببند اسدالله لاجوردی بود و من هم بیش از یکسالی بود «خانه نشین» شده بودم که این کتاب را می خواندم. با خودم می گفتم که اگر حاصل عمر دکتر هزار خوانی ترجمه همین یک کتاب بوده باشد، خدمت بی نظیری در ارتقاء آگاهی و دانش سیاسی به فعالان و مبارزان سیاسی به ویژه نیروهای چب کرده است. چون در آن زمان هنوز انتقاد از استالین در بخش بزرگی از نیروهای چپ، زمینه پذیرش نداشت. هم چنانکه که ماجرای کنگره بیستم حزب کمونیست اتحاد شوروی و انتقادات خرشچف از سرکوبیهای دوران استالین که در آن «بیگناهان به اعترافهای وحشتناک واداشته شده بودند» و اعاده حیثیت از گروهی از اعدام شدگان که به تاکید خروشچف «نه جاسوس بودند ونه خیانتکار»، کلا با مارک ریویزیونیسم، مهر باطل خودرده بود. اما، کتاب در دادگاه تاریخ آن قدر پر از شواهد تاریخی بود و حقیقت در بر داشت که از بلندی دیوارهای حاشا و سد دگمها عبور کند و فکرها را به خود مشغول کند. آقای دکتر هزارخانی خود در مقدمه کتاب در مورد انگیزه اش در مورد ترجمه آن کتاب (که کتابی پرحجم و بیش از 800صفحه بود) نوشته است:«لابد لازم است بگویم که انگیزه ام در ترجمهٌ این کتاب چه بوده است. دلیل خیلی ساده ای دارد: از آنچه پیداست، بخش بزرگی از آنچه چپ ایران نام دارد، به نحوی هولناک گرفتار قانقاریای استالینی است و به گمان من نمی توان سهم بزرگی را که کمبود شناخت، در بروز این پدیده داشته است، انکار کرد. هنگامی که ترجمهً این کتاب در فرانسه منتشر شد، ژان النشتین مورخ سرشناس حزب کمونیست، در مقاله ای در اظهار داشت که از این کتاب ششصد و ده صفحه ای، محتویات پانصد و شصت صفحه اش بازگویی واقعیات تلخی است که در مجموع از آنها بی خبر نبودیم(لوموند، شماره 3 نوامبر 1972). تصور نمی کنم در ایران، به ویژه در میان نسل جوان، افراد زیادی باشند که بتوانند چنین ادعایی کنند. پس انگیزه ام در ترجمه این کتاب روشن است: رساندن اطلاعات تاریخی، به ویژه به کسانی که استالینسم را همان سوسیالیسم می پندارند.
اما لزومی ندارد در این نکتهً بدیهی هم قلمفرسایی کنم که برگرداندن اظهار نظرهای مدودف در این کتاب، به زبان فارسی، به هیچ وجه دلیل آن نیست که باهمهً این اظهار نظرها موافقم. در واقع با بسیاری از آنها، به ویژه با توّهماتی که در باره جریان ناشی از کنگره بیستم عنوان شده و اینجا و آنجا سعی دارد «سوسیالیسم» اصیل را در دیدگاههای خروشچفی بجوید، اصلا مخالفم. منتها اختلاف فکری را دستاویز قرار نداده ام تا بجای امانت داری، سانسورچی بشوم و برای حفظ بهداشت ایده ئولوژیکی! خواننده، حرفها و اظهار نظرهای مدودف را قیچی کنم. به علاوه اهمیت سندی کتاب چندان است که اینگونه وسواسهای کودکانه را بی مورد می کند. خواننده باید در نظر داشته باشد که این کتاب در اوضاع و احوال سالهای آخر دهه 60 توسط یکی از شهروندان شوروی، و به قصد انتشار در کشور شوروی نوشته شده است. والسلام». متاسفانه دکتر هزارخانی این بار برای این کتاب که حتما وقت و نیروی بسیاری برای آن صرف کرده مقدمه یی ننوشته است و نظر و انگیزه خود را شرح نداده است. خود این هم می تواند باز دلیلی بر این باشد در ترجمه این کتاب انتظار انتشار گسترده آن را نداشته و با هدف مخاطبان محدودی که این کتاب را می توانتد بعد از چاپ بدستشان برسد، نوشته است. گذاشتن آن برای دانلود روی اینترنت هم شاید ناشی از در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتن سیاستگزاران سازمان مجاهدین بوده باشد. به هر حال از محدویت انتشار اینترنتی آن به نحوی شرح آن گذاشت یعنی قرار دادن آن تنها روی سایت شورای ملی مقاومت، و با توجه به این که دست اندرکاران تبلیغات مجاهدین هم بخوبی می دانند که سایت شورای ملی مقاومت حدود یک دهم سایت همبستگی باز دیدکننده دارد، این مسائل نشان دهنده اکراه دستگاه رهبری مجاهدین از ورود به بحثهایی از نوع است که در کتاب مطرح شده است. خب ایرادی نباید گرفت. برای اصلاح روشهای نادرست و گاه زیانبحش مجاهدین در تبلیغات و بعضی مسائل ما بیست سال تلاش کردیم نتیجه یی نگرفتیم. پافشاری که کردیم«کنترل اعصاب» عالیجنابان بهم خورد و بزرگواری با «تحملی شگفت انگیز» آنها را به آرامش دعوت کرد تا دست به کاری «خود بخودی نزنند» تا با حذف منتقد قال قضیه کنده شود. بهتر است بپذیریم که لااکره فی الدموکراسی! در زیر فهرست مطالب کتاب بیشماران – دموکراسی در عصر امپراطوری آمده است که خود نشانگر اهمیت مطالب کتاب است. لینک دانلود کتاب را هم آمده است تا علاقمندان آن را دانلو و مطالعه کنند. توصیه من آن است که خوانندگان محترم این یادداشت با ارسال فایل دانلو شده آن با ایمیل به دوستان خود در داخل کشور در ثمر بخش بودن هرچه بیشتر زحمات ارزنده آقای دکتر هزارخانی در ترجمه این کتاب نقشی بعهده بگیرند. سه پاراگرف هم از مقدمه نویسنگان کتاب انتخاب کرده ام که آن را معرفی مناسبی برای این دیدم.

كتاب دنبالة كتاب پيشين ما, »امپراتوري «, است كه شكل جهانيِ
حاكميت معاصر را بررسي ميكرد. موضوع آن تفسير گرايش نظام سياسي
جهاني در حال شكلگيري بود, يعني شناسايي شكل نويني از نظام جهاني كه
از ميان مجموعة گستردة روندهاي معاصر در حال مشخصشدن و سربرآوردن
است و ما آن را امپراتوري مين اميم. ما از اين نقطه شروع بهحركت كرديم كه
اگر امپرياليسم را به معنايي بگيريم كه توسط قدرتهاي مدرن به مرحله عمل
درميآمده, يعني اساساَ مبتني بر توسعة حاكميت دولت ملت به يك سرزمين
خارجي است, در اين صورت درك اين نظم نوين با رجوع به مفهوم امپرياليسم
ميسّر نيست.
براي نخستين بار, دموكراسي دارد به يك امكان واقعي در مقياس جهاني
تبديلميشود. موضوع اين كتاب همين امكان است كه ما به آن پروژة بيشماران
نام دادهايم. پروژة بيشماران تنها خواستِ دنيايي مبتني بر برابري و آزادي را
بيان نميكند, تنها به طلب يكجامعة باز و دموكراتيك جهاني بسنده نميكند,
بلكه وسيله تحقّق اين خواست را هم عرضه مي كند. امّا جاي اين مطلب در
نتيجهگيري كتابمان است, نه در نقطة شروعش.
پيشاز آنكه دورتر رويم, بايد مفهوم بيشماران را از مفاهيم ديگري كه آنها
هم بر سوژه هاي اجتماعي اطلاق مي شوند مثل مردم, تودهها و طبقه كارگر
متمايز كنيم. مشخصة جمعيت البته وجود انواع تفاوتهاست, ولي لفظ مردم (يا
خلق) اين گوناگوني را به نوعي وحدت تقليل مي دهد و از جمعيت يك هويت
ويژه ميسازد: خلق يكي است. بيشماران به عكس بسيارند. بيشماران مركب
از تفاوتهاي بيشمار دروني هستند كه نميتوان به يك وحدت يا هويت ويژه
تقليلشان داد تفاوتهاي فرهنگي, رنگي, قومي, جنسي و جنسيتي, و همچنين
شكلهاي گوناگون كار, شيوههاي گوناگون زندگي, جهانبينيهايگوناگون, اميال
و خواستهاي گوناگون.
ما از خوانندة كتاب ميخواهيم همواره به خاطر داشته باشد كه اين كتاب
يك اثر فلسفي است. از نحوهيي كه مردم امروز ميكوشند جنگ را براندازند و
جهان را دموكراتيكتر سازند, نمونههاي فراواني عرضه خواهيم كرد, امّا نبايد
انتظار داشت كه كتاب ما به سؤال »چه بايد كرد؟ « هم پاسخ دهد يا برنامة عمل
مشخصي را پيشنهاد كند. .
فهرست
پيشگفتار زندگي مشترك
۱
جنگ
۱ ۱ : ساده دل
استثناها
گولم
حالت جنگي عمومي
بيو - قدرت و امنيت
خشونت مشروع
ساموئل هانتينگتون, مشاور پشت پرده
۲ ۱ : دستگاههاي ضد براندازي
زايش جنگ جديد
انقلاب در امور نظامي
مزدور و وطن دوست
عدم تقارن و »سلطة همه جانبه «
۳ ۱ : مقاومت
اولويت مقاومت
از ارتشخلق تا جنگ چريكي
اختراع مبارزات شبكه يي
هوش ابرگونه
از بيو قدرت تا توليد بيو پوليتيكي
۲
بيشماران
۱ ۲ : طبقات خطرناك
شوند اشتراك كار
غروب دنياي دهقاني
دو ايتاليايي در هند
غناي فقير (يا: فقرا خود مائيم!)
بيشماران اهريمني: داستايفسكي انجيل مي خواند
حاشيه ۱: روش: به دنبال ماركس
مرگِ دانش غم زده؟
۲ ۲ : دربارة جسم
آپارتايد کامل
سفر به داوس
»حكومت بزرگ « بازمي گردد
زندگي در بازار
۳ ۲ : آثار بيشماران
ناهنجاري جسم
هجوم غولها
توليد »مشترك «
فراسوي عمومي و خصوصي
كارناوال و جنبش
بسيج »مشترك «
حاشية ۲: سازماندهي: بيشماران در سمت چپ
۳
دموكراسي
۱ ۳ : راهپيمايي طولاني به سوي دموكراسي
بحران دموكراسي در عصر جهاني شدن مسلحانه
پروژة دموكراتيك ناتمام مدرنيته
شورش بدهكاران
دموكراسي تحققن يافته سوسياليسم
برلين ۱۹۵۳
از نمايندگي دموكراتيكتا افكار عمومي جهاني
»سراپاسفيدان «
۲ ۳ : مطالبات دموكراتيكجهاني
دفاتر شكايات
شكايات در مورد نمايندگي
شكايات در مورد حق و عدالت
شكايات اقتصادي
شكايات بيوپوليتيكي
همگراييها در سياتل
تلاشها براي اصلاحات جهاني
اصلاحات سيستم نمايندگي
اصلاحات در زمينة حقوق و عدالت
اصلاحات اقتصادي
اصلاحات بيوپوليتيكي
بازگشت به قرن ۱۸ !
حاشيه ۳: استراتژي: ژئوپوليتيكو پيوندهاي نوين
شمايلشكنان
۳ ۳ : دموكراسي بيشماران
حاكميت و دموكراسي
دو چهرة حاكميت
استعداد بيشماران
توانا باشي
دانشجديد دموكراسي: مديسون و لنين
******
http://www.pezhvakeiran.com/page1.php?id=17702 *
لینک مستقیم دانلود کتاب بیشماران
http://www.iranncr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=711
نشانی اینترنتی سایت شورای ملی مقاومت. در صفحه اصلی روی «معرفی کتاب» کلیک کنید از آنجا می توانید کتاب را دانلو بکنید.
http://www.iranncr.org/
پ 21 دی 1388- 11 ژانویه

هیچ نظری موجود نیست: