گزارشی در خصوص فقر و تقسیم ثروت در جهان
طبق گزارش «شاخص گرسنگی جهانی ۲۰۱۳»، در حالی روند کلی شاخص گرسنگی رو به کاهش اعلام
شده، در ۱۹ کشور
هنوز گرسنگی و قحطی بیداد می کند. در واقع این شاخص، روند گرسنگی در کشورهایی را نشان
می دهد که از درجه هشدار به وضعیت هشدار بسیار جدی رسیده اند.
در هشتمین گزارش سالانه «موسسه پژوهشی سیاست
بین المللی غذا» وضعیت گرسنگی در ۱۲۰ کشور در حال توسعه و در حال گذار مورد ارزیابی قرار
گرفته است. یافته های این گزارش بر اساس جمعیتی که ازتغذیه کافی برخوردار نیستند و
نیز کودکان زیر پنج سالی که وزنشان کمتر از حد طبیعی و روند مورد انتظار رشد
کرده است می باشد. یکی از مبانی دیگر تنظیم این گزارش، میزان مرگ و میر کودکان زیر پنج سال است. در کشورهای
حاشیه افریقا، فقردرحال گسترش می باشد و پیش بینی میشود که در سال 2015 تعداد کسانی
که تحت فشار این معضل هستند در این منطقه به 400 میلیون نفر(به نصف مجموع جمعیت آن)
خواهد رسید. در حالیکه این رقم در سال 1990 در حدود 240 ملیون نفر بود.
یکی از مظاهر فقر، اجبار کودکان به انجام
کار است که بنام پدیده« کودک کار» شناخته می شود و ناشی از بیکاری سرپرست و به عبارتی،
نان آورخانه می باشد و به دنبال آن شرایط فاجعه آمیز راهی شدن کودکان برای کار را فراهم
می آورد. سازمان ملل معضل کارکودک را در کشورهای واقع در آسیا و حوزۀ اقیانوس آرام
و کشورهای امریکای لاتین و حوزۀ دریای کارائیب، در صحرای افریقا و در دیگر نواحی جهان
به شدت محسوس اعلام کرده است. از آن جمله در کشورهای افریقایی نیز تعداد کودکان کار،
به رقم قابل توجهی رسیده که تزئید بیش از یک میلیون هزار نفر رسیده است.
علیرغم این گزارشات و اخبار پیرامون مسئله
گرسنگی درکشورهای آفریقایی و علاوه بر برداشت از رسانه ها و پوشش دهی خبری ریاکارانه
این رسانه ها، کمتر از هشت درصد از گرسنگان، قربانیان شرایط بحرانی هستند. افراد گرسنه
بی شماری، (بیش از یک میلیارد نفر گرسنه در جهان، که خبرها ی منتشره در رسانه های دست
راستی بدانها اشاره نمی کنند) دراقصی نقاط جهان با شرایط وخیم گرسنگی دست و پنجه نرم
می کنند، این افراد همه گروه های سنی را شامل می شوند، از کودکانی که مادرانشان قادر
به تولید شیر کافی نیستند، تا افراد مسنی که وابستگانی ندارند که تحت نگه داری آن ها
قرار گیرند. این گرسنگان همان ساکنین بیکار محله های فقیرنشین شهر، کشاورزان بی زمینی
که بر روی زمین های زراعی دیگران کار می کنند، کودکانی که در اثر ایدز و یا بیماری
دیگر مطرود شده اند و نیاز به تغذیه ویژه و یا اضافی برای زنده ماندن دارند، هستند.
بلاخص کودکان، زنان و اقشار روستانشین در خط مقدم گرسنگی قراردارند.
کشورهای ثروتمند با استفاده از قدرت مالی،
نظامی و تخصصی خود و در زدوبند با سازمانهای اقتصادی جهانی، در جریان معاملات اقتصادی
با کشور های فقیر، به سود های کلان دست می یابند. آنها با استفاده از ترفند های سیاسی
و اقتصادی و فرصت های نا مشروعی که خود تدارک می بینند، سیستم اقتصاد بین المللی را
طوری مختل می کنند که کشورهای فقیر را مجبور به فروش کالاهای خود با قیمت های نازل
می کنند. در صورت رفع این اجبار و اصلاح قوانین حاکم بر سیستم اقتصاد بین المللی، منجمله
اصلاح رژیم اقتصادی سازمان تجارت جهانی، کشورهای زیر خط فقر میتوانند از غارت جلوگیری
نمایند که توسط حکومت های غنیِ امپریالیستی صورت می گیرد.
اگر هدف دولت امریکا و ارتش و دول به اصطلاح
مدافع حقوق بشر، کمک رسانی میبود، میلیون ها کودک کشور خودشان را از فقر و گرسنگی
نجات میدادند. به عنوان مثال حداقل در یک دهه گذشته کاهش رشد اقتصادی و ناکامی دولت
امریکا که مدعی دموکراسی و احقاق حقوق بشر می باشد در پوشش تامین اجتماعی موجب شده
تا میزان فقر در این کشور به بالاترین حد خود برسد. تازه ترین نظر سنجی کارشناسان اقتصادی
و استادان نشان میدهد که در سال ٢٠١٢ بیش از سه میلیون نفر به صفوف فقرا در امریکا
اضافه شده اند و روز به روز هم در حال ازدیاد هستند. از حدود پنجاه میلیون امریکایی
که با خطر گرسنگی روبرو هستند نزدیک به هفده میلیون آن کودک و اکثریت شان سیاهپوستان
آن کشور اند که هنوز هم مورد استثمار وحشیانه و تبعیض قرار دارند. علاوه بر این جنایات،
دولت آمریکا متکی به سیاست های کثیف اش به وسیله ارتش و سربازان خود، درطول تاریخ،
مجهز با پیشرفته ترین سلاح های جهان نه با کودکان ویتنام، نه تنها با کودکان فقیر عراق،
سودان، افغان و غیره کمکی نکردند که آنان را با ماشین کشتار و جنایت شان بدبخت تر نمودند
و هم اکنون هم به همراه مابقی کشورهای امپریالیستی همچنان به افزودن مصیبت، فقر و گرسنگی
میلیون ها انسان در کشورهای خود و دیگر کشورها مشغول اند.
در کشورهای اروپایی هم فقر و به دنبال آن
گرسنگی قابل مشاهده و بسیار محسوس است که نارضایتی و بی تابی در برابر این معضل با
اعتراضات و شورش های متعددی همراه بوده است. در بروکسل تظاهراتی به دعوت اتحادیه های
کارگری دوازده کشور اروپایی برگزار شده که بیش از سی هزار نفر در آن شرکت کرده اند
و نخستین تظاهرات بزرگ اتحادیه های کارگری در سال ۲۰۱۴ میلادی به حساب می آید و پایان دادن به
سیاستهای ریاضتی اقتصادی، نابسامانی های ناشی از سرمایه داری و ایجاد فرصتهای شغلی
از خواسته های معترضان بوده است.
بنابرین مبارزه علیه فقر جهانی و گرسنگی
که بارزترین نمود آن است را بدون مبارزه علیه توزیع غیرعادلانه و نابرابر ثروتهای جهان،
حرص و ولع سیری ناپذیر دول سرمایه داری و سیاست های سالوسانه و مخربشان و بدون مبارزه
علیه جنگ و نفی مناسبات منـفی جاری در سیستم تجـارت جهانی که در حفـظ و گسترش فقر جهـانی
نقش بسزایی دارد، نمی توان به ثمر رساند.
رها صارمی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر