ریاچه هامون صابری یا دریاچه سیستان در شرق ایران و در شمال استان سیستان و بلوچستان در نزدیکی زابل واقع شده است...
بخشی از این دریاچه در ایران و بخش بزرگتر و پرآب آن در
افغانستان واقع شده است. هامون بزرگترین دریاچه آب شیرین ایران بوده است
که به آن تالاب هامون نیز می گویند...
در گذشته های دور دریاچه هامون، دریایی بزرگ و پرآب
بوده است. پس از خشکسالی ها و تقسیم بندی های کشورها و نرسیدن آب به مرزهای
ایران به مرور قسمت های وسیعی از آن خشک شده است و اکنون به چهار دریاچه
مجزا تقسیم شده است: دریاچه هامون صابری یا سیستان، دریاچه هامون پوزک
ایران، دریاچه هامون هیرمند و دریاچه هامون پوزک افغانستان که بخش کوچکی از
آن نیز در ایران واقع شده است...
مسیر دسترسی به دریاچه هامون صابری
(یکی از مسیرها): از جاده زابل به نهبندان، سه راهی میل نادر پاسگاه نیروی
انتظامی وجود دارد که باید از آن به سمت چاه خرما تغییر مسیر داد. بسته به
فصل و وضعیت آب دریاچه مسافت کمتر یا بیشتری از این جاده را باید رفت تا به
آب رسید. برای رسیدن به آن از جاده اصلی حدود ۲ کیلومتر در خاکی نامناسب
باید پیشروی کرد.
منبع اصلی تامین آب هامون صابری، رود هیرمند افغانستان و
آب رودهای کوچک فصلی می باشد. نمونه ای از آب راهه هایی که به هامون صابری
می ریزد...
میل نادر که از زمان نادرشاه افشار به جامانده، در
گوشه جنوب غربی دریاچه هامون و در کنار جاده دسترسی نهبندان به زابل واقع
شده است...
زمانی هامون تا به اینجا آّب داشته و قایق ها در اینجا
تردد داشته اند. بقایای گمرک بلژیکی ها در جنوب غربی دریاچه هامون صابری و
در میانه راه میل نادر به چاه خرما...
نزاع مارها که نتیجه ای تلخ برای هر دو به جا گذاشته...
کاروانسرای فرنگی در غرب دریاچه هامون...
این دیوارها و بناهای نیمه کاره باقی مانده نشان از اهمیت منطقه و رونق اقتصادی در گذشته های نه چندان دور دارد...
بازارچه ای در کنار کاروانسرای فرنگی هامون صابری...
نمایی رو به هامون...
اینجا همه چیز به گل نشسته...
وقتی در کنار هامون صابری می ایستی با دشتی وسیع و پست روبرو هستی که تا دوردست ها ادامه دارد...
چین و چروک هایی از جنس زمین خشکیده هامون...
دیدار از دریاچه هامون یکی از آرزوهای من بود. دریاچه
ای که تصور می کردم زمانی که به آن برسم دیگر خیلی دیر شده باشد و به جای
دریاچه با کویری خشکیده و بی آب مواجه بشوم...
در طول مسیر رسیدن به دریاچه، مرتب منطقه را با نقشه
تطبیق می دادم و می دیدم که طبق نقشه باید درون آب باشیم اما هنوز در خشکی
سوار بر ماشین هستیم!
البته با توجه به شنیده ها و اخبار متفاوتی که از هامون
رسیده بود چندان امیدی به دیدن آب در هامون نداشتم اما خوشبختانه زودتر از
تصور به آب رسیدیم...
هیچ حس قابل اتقالی برای نوشتن وجود ندارد. سکوت و تنهایی هامون را فقط زمانی می توانی درک کنی که در آغوشش قرار بگیری...
هرچند مشاهده دو دسته پلیکان و یک دسته فلامینگوی در
حال پرواز بر روی دریاچه هامون بسیار عجیب و در عین حال امیدوار کننده بود و
گروه ما را به سر ذوق آورد اما تصور پرندگان فراوان در حال پرواز بر روی
دریاچه و مردمانی که زمانی سوار بر توتن به دنبال روزی خود از هامون دست و
دلباز بودند دنیای از حسرت و افسوس به دنبال دارد...
شب قبل و در طول مسیر صحبت های زیادی در مورد علل خشک
شدن دریاچه هامون و وضعیت فعلی آن به میان آمد که از آن جمله می توان به سد
کجکی و سد کمان خان بر روی هیرمند در افغانستان، عدم تصمیم جدی بر حفظ
هامون از سوی مسولان، کم شدن بارندگی ها و ... اشاره کرد.
سد کجکی در سمت راست و دریاچه هامون در سمت چپ هر عکس دیده می شود. منبع عکس: ویکی پدیا
اما عدم پایبندی افغانستان به توافق سال ۱۳۵۱ بین ایران
و افغانستان درباره سهم آب ایران مهم ترین عامل وضعیت کنونی دریاچه هامون
می باشد... (دیده بان کوهستان)
سپاس از اداره کل محیط زیست استان سیستان و بلوچستان و
محیط زیست زابل و به ویژه محیط بانان گرم و صمیمی محیط بانی هامون به خصوص
آقای صیادی عزیز که در این بازدید همراه ما بودند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر