نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ اسفند ۲۴, شنبه

• به پیکرِ بشریت، خِرَد شو و سر باش؛ و یا، چو عشق، دلِ این خجسته پیکر باش.


به پیکرِ بشریت، خِرَد شو و سر باش؛
و یا، چو عشق، دلِ این خجسته پیکر باش.

وچیست وجدان؟ آمیزه ی دل است وخِرَد:
نمادِ آن تویی ، آمیزه ی دل و سر باش.

دو دل مباش به پیروزی ی نهایی ی نیک:
به جنگِ بد چو رَوی، پیشتازِ لشکر باش.

چو شب مباش، که یعنی مشو سیاهی پاش:
چو روز باش، که یعنی فروغ گستر باش.



اسماعیل خوئی

• به پیکرِ بشریت، خِرَد شو و سر باش؛
و یا، چو عشق، دلِ این خجسته پیکر باش.

وچیست وجدان؟ آمیزه ی دل است وخِرَد:
نمادِ آن تویی ، آمیزه ی دل و سر باش. ..
.
چنار و سرو هم، البته، از درختان اند:
ولی به برگ قناعت مکن، برآور باش.

تورا نهایتِ امکان درخت بودن نیست:
تو ذاتِ جنگلی، آری ، درخت پرور باش.

بخیل طبع مبادا شوی چو بارشِ نِزم:
به خود نثاری، باران شو و به جرجر باش.

نکوهش ار شنوی، هوش وش، همه گوش آی،
ستایش ار شنوی، چون غرور شو، کر باش.

تو، خود، نواده ی خورشیدی، ای زمین زاده!
در این دو ویژگی، از جنسِ خاک و آذر باش.

تمیزِ نیک ز بد مرده ریگِ پاکِ خداست:
تو یادگارِ وی ای، با خود آشنا تر باش.

تمیزِ نیک ز بد حالیا وظیفه ی توست:
تو داورِ همگانی، به خویش داور باش.

قیاسِ خویش مکن، در کمال، با دگران:
اگر که خوب ترینی، ز خویش بهتر باش.

بیست و نهم بهمن ۱٣۹۲،
بیدرکجای لندن
 

هیچ نظری موجود نیست: