نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ آذر ۵, سه‌شنبه

آمارهای دردناک درباره فحشا و روسپیگری از کاهش سن فحشا تا روسپیگری زنان متاهل


سكوت شبهاي تهران را گاهي صداي بوق هاي پي در پي يك ماشين مدل بالا مي شكند،اما نيمه شب است و چه نيازي ...
سكوت شبهاي تهران را گاهي صداي بوق  هاي پي در پي يك ماشين مدل بالا مي شكند،اما  نيمه شب است و چه نيازي به بوق زدن؟خوب كه بنگري در گوشه اي از خيابان سايه اي نحيف از يك زن را مي بيني ،زني كه براي قيمت فروش تنش در نيمه شب چانه مي زند.زني كه به ظاهر لبخند به لب دارد و گاهي بلند مي خندد اما مشخص نيست پشت آن چهره رنگ آميزي شده هم لبخندي هست يا خير؟كسي چه مي داند شايد اين لبخندها  واقعيست ،شايد هم از سر دردمندي و استيصال است . اما چشمان بي تفاوت و عاري از شور زندگي و گاها نمناك را چطور مي توان توجيه كرد؟

فحشا در ایران نیز مانند همه کشورهای جهان رواج دارد .عوامل روی آوردن زنان به فحشا را اما می توان فقر ،اعتياد ،ازدواج اجباري،بيكاري،زياده خواهي و تنوع طلبي مردان،وجود فضاي ياس و نااميدي بين جوانان و عدم وجود امكانات براي ازدواج و تشكيل خانواده ، ازدواج مجدد مردان و طلاق  برشمرد.

عواملی که به نظر می رسد هر چه در کشور بیشتر بای می شود صدای بوق ماشین ها در شب را بلند تر و بلند تر می کند.

اما در شرایطی که مسولان و جامعه شناسان کشور نگران روابط پنهانی دختران و پسران جوان هستند و گزارش هایی نیز از آمار كاهش سن برقراری رابطه جنسی حتي میان دانش آموزان کم سن دبیرستانی منتشر شده و از سوی دیگر آخرین آمار های موجود از بهزیستی نیز نشان می دهد که سن فحشا در ایران 16 سالگی است، اما هنوز برای این مسئله نه تعريف درستي ارائه شده است و نه راه حل اجتماعي شايسته اي كه از گسترش آن جلوگيري كند و همواره این مساله به عنوان یک تابوی اجتماعی پنهان شده است و آمارهای درستی از آن در دسترس نیست.

در آخرین اظهار نظر از زبان مدير كل دفتر امور آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي در سال 86 با تاكيد بر اينكه سن فحشا در ايران پايين است سن دختران فراري 9 سال و بحراني اعلام شده است.

بنا به گفته این مقام مسئول :" بر اساس آمار به دست آمده از دختران فراري در شهر تهران، ميانگين سن دختران فراري 9تا 17سال است."

از سوی دیگر، دكتر قرایی رییس انجمن جامعه شناسی ایران اواسط سال 90د اعلام کرد  که در حال حاضر سن روسپی گری در ایران حدود 8-10 سال كاهش یافته و از سن 20 تا 30 سال به 12 تا 18 سال رسیده است.

وی  البته این كاهش سن را مربوط به  افزایش برخی آسیب های اجنماعی نظیر افزایش طلاق ،تنوع طلبی مرد ها ،عدم امكان ازدواج ،اعتیاد ،بیكاری و .... دانست .

يک كارشناس آسيب هاي اجتماعي نیز  آمار مراكز فحشا در سطح شهر تهران را 8 هزار باند اعلام كرده است.

معيني كارشناس آسيب هاي اجتماعي، در همايش بررسي آسيب هاي اجتماعي، گفته:" طبق آمار در مدت 7 سال متوسط سن فحشا از 28 سال به زير 20 سال رسيده ودر حال حاضر كف اين سن تا 13 سالگي پايين آمده يعني در ميان نوجوانان به طور روزافزوني گسترش يافته است.".

اين كارشناس مسائل اجتماعي تصريح كرده:" بين 300 تا 600 هزار زن خودفروش در جامعه ما قابل رديابي هستند و بسياري از دانش آموزان دبيرستاني اين معضل اجتماعي را به طور رسمی مي پذيرند.

در این میان سال گذشته و در جدیدترین اظهار نظر درباره سن فحشا، دكتر حبيب الله مسعودي فريد  مدير كل امور آسيب‌ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي كشور با اشاره به كاهش متوسط سن زنان تن فروش در كشور، گفته است: در چند سال اخير سن اين زنان همواره با كاهش مواجه بوده است و در سال 89 تا 90 نيز ميانگين سني اين زنان يك سال كاهش يافته است.

به گفته وی بر اساس آمارهاي مراكز بازپروري سازمان بهزيستي 10 تا 12 درصد زنان خياباني متاهل هستند و اغلب آنان در سنين ابتداي جواني 20 تا 29 سال قرار دارند.

نکته دردناک اما اینجاست که پای زنان متاهل نیز به روسپیگری باز شده است.

به گفته دکتر ابهری عضو مرکز پژوهش های دانشگاه شهید بهشتی ، حدود 67 درصد از مردان متقاضي مجرد و مابقي آنها متأهل هستند كه به دليل زياده‏ خواهي و تنوع ‏طلبي به زنان روسپی روي آورده ‏اند.

به گفته وی  بيشتر زنان روسپي نيز مجرد هستند. اما اين عمل در بين زنان متأهل نيز وجود دارد. گاهي مرد معتاد، همسرش را مجبور به اين كار مي‏كند و حتي مشتري‏ هايي را معرفي مي‏كند.

بنا بر اظهارات  مجید ابهری، آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری، در موارد نادري نيز زن متأهل با اختيار كامل، چنين فعلي را انجام مي‏دهد و همسرش هم مطلع است و تشويق مي‏كند.

 هر چند تصور اين وضعيت ناگوار كه مردي زن خود را به اين عمل ترغيب كند و راضي به اين كار شود، بسيار مشكل است؛ اما در اين شرايط، مرد خانواده بي‏ غيرتي خويش را توجيه مي‏كند و به جايگزيني معيارها يا حركت معكوس در معيارها مي‏پردازد. به طور مثال مي‏گويد: «من از صبح تلاش مي‏كنم، اما درآمدم كفاف مخارج زندگي را نمي ‏دهد. همسرم نمي‏ تواند شغلي داشته باشد، اما از اين راه مي‏تواند كمك خرج خانواده باشد و…» تمام اين موارد توجيهات كودكانه است که باعث افزایش فحشا می شود.

 اما نکته مهم تر اینجاست که از آنجا که روسپیگری در کشور  تابویی اجتماعی به حساب می آید هر گز به طور علمی به آن پرداخته نشده تا راهکارهای اساسی برای نجات زنان آسیب دیده اندیشیده شود و تا این تابو شکسته نشود و آمار دقیقی از فحشا وجود نداشته باشد تا آسیب شناسی ها صورت بگیرد نرخ فحشا نیز افزایش خواهد یافت
.

هیچ نظری موجود نیست: