روشنگری. افغانستان  سال گذشته نیز بزرگ ترین تولید کننده تریاک جهان بود و به تنهایی ۷۵ درصد کل مصرف تریاک جهان را تولید کرد. در واقع میزان تولید مواد مخدر در افغانستان هر سال بر سال پیش فزونی میگیرد و سازمان ملل پیش بینی میکند امسال افغنستان ۹۰ در صد تریاک جهان را تولید کند. با اینکه در سال ۲۰۱۲ دولت به کمک سازمان ملل  ۹۶۷۲ هکتار مزارع خشخاش را پاکسازی کرد که نسبت به پاکسازی سال قبل ۱۵۴ درصد افزایش داشت، اما در همین سال زمین های زیر کشت نسبت به سال قبل از آن بیش از ۱۸ درصد افزایش پیدا کرد وبه طور متوسط به رقمی در حدود ۱۵۴۰۰۰ هکتار رسید . هرگاه تولید تریاک هم در این سال ها کاهش یافته است تنها به علت بدی آب و هوا در آن سال و آفت زدگی محصول بوده است .
ویرانگری بمب ها و تانک ها و هواپیماهای بدون سرنشین، علیرغم فجایع تکان دهنده شان  ، در مقایسه با عواقب دیرپای جنگ شاید چندان بزرگ نباشد. اقتصاد افغانستان در اثر  جنگ ویران شده است و « صنعت » قاچاق در طول سال های بعد از ۲۰۰۰  برابر نیمی از اقتصاد رسمی آن بوده است. برای درک معنای این رقم مقایسه با کلمبیا روشنگراست. در این کشور که جنگ مواد مخدر آن از جنبه های مختلف شهره جهان است، صنعت تولید کوکائین هرگز از ۵ در صد اقتصاد رسمی فراتر نرفته است. در افغانستان از هر ده افغانی، یک نفر از راه کشت و قاچاق تریاک تامین معاش میکند.
واقعیاتی که به رونق تولید و تجارت مواد مخدر در افغانستان دامن زده است، از ارقامی که سازمان ملل در این رابطه منتشر کرده است، کمتر هولناک نیست. ۲۰ سال جنگ که بر زمینه رقابت ابرقدرت ها و اشغال و لشگرکشی های مستقیم و غیر مستقیم هردو « ابرقدرت» بر پاشد، فاکت هایی بوجود آورده که یکی از دیگری هولناک تر است. از جمله:
برخلاف تصور عموم، این فقر نیست که عامل اصلی رونق تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان است، بلکه قیمت بالای تریاک و سود حاصل از آن است. بنا برگزارش سازمان ملل بهای بالای تریاک در سال های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ به ترتیب ۷۷ و ۷۱ درصد علت شیوع کشت خشخاش در روستاها را تشکیل میداد. در حالیکه فقر و تامین سرپناه و غذا و لباس در سال های مزبور به ترتیب به نسبت  ۱۸ و ۱۳ درصد  عامل افزایش کشت در مزارع به شمار می آمد.
وقتی که سود بالاست، طبقات بالا رونق تجارت را بر عهده میگیرند. . در این رابطه دست هیچیک از طرفین صاحب نفوذ در افغانستان پاک نیست، اگر چه همه همدیگر را متهم کرده و سرخود را پنهان میکنند. در مورد طالبان ها، تردیدی نیست که اکنون تولید و تجارت مواد مخدر بخش اصلی مالیه طالبان ها را تامین میکند و علاوه بر مالیه، این تجارت خانه خراب کن برای طالبان ها به وسیله ای برای به دست آوردن نیرو و حفظ کنترل هم تبدیل شده است. این در حالی است که طالبان ها وقتی در قدرت بودند به شدت و با اعمال خشونت بسیار جلوی تولید مواد مخدر را میگرفتند. اینهم نمونه ای دیگر از ریاکاری و منفعت جویی مذهب در خدمت قدرت.
اما سهم طالبان ها  – و سایر جنگ سالاران و فرقه ها و مجاهدین، نباید بر واقعیت دیگری پرده بیندازد: سهم دولت در رونق تجارت مواد مخدر. در حقیقت بسیاری معتقدند  در این رابطه نقش و سهم طالبان ها درمقابل نقش دولت بکلی رنگ می بازد. بازیگران  بسیار متنوع هستند از آنها که دور حلقه مرکزی قدرت هستند مثل برادر حامد کرزای، احمد ولی کرزای تا فرمانداران محلی. در سال ۲۰۰۵ سربازان ناتو در مقر فرماندار ایالت هلمند، آخوندزاده، چندین تن هروئین کشف کردند.
اما مقامات ناتو و دولت های غربی هم در این زمینه دست شان پاک نیست. تولید مواد مخدر، و در واقع چشم پوشی بر کشت خشخاش و تولید تریاک و هروئین برای این مقامات، یکی از راه های مهم یارگیری دو ائتلاف ر همه سطوح بوده است. به عبارت دیگر در این زمینه آنها با طالبان ها و القاعده رقابت کرده اند.
طنز تاریخ اینکه ، آنهایی که با اشغال افغانستان و تحمیل جنگ بر آن، آنهم  به نام عدالت یا آزادی، این بلا را بر سر مردم افغانستن آورده و مواد مخدرو طالبان ها و اسلام گرایان را به جان مردم انداختند، خود از عواقب آن مصون نماندند. نه غربی ها و نه شرقی ها. هروئین افغانستان فقط به غرب نمیرود، گزارش سازمان ملل نشان میدهد تعداد روس هایی که هرساله از هروئین افغانی میمیرند بیش از تعداد سربازانی است که در جنگ  و اشغال افغانستان جان خود را از دست دادند.
گزارش سازمان ملل را اینجا بخوانید:
http://www.unodc.org/documents/crop-monitoring/Afghanistan/ORAS_report_2012.pdf