نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ مهر ۱۰, چهارشنبه

Loaded language آب و تاب دادن به زبانِ زبان بسته

Loaded language آب و تاب دادن به زبانِ زبان بسته
همنشین بهار

وقتی نمایشنامه و فیلم، یا نقاشی و کاریکاتوری می‌بینیم، داستان و شعر و مقاله و کتابی می‌خوانیم، به موزه می‌رویم و تندیسها و تابلوها را تماشا می‌کنیم یا آهنگ و ترانه ای می‌شنویم...
همیشه همه چیز روشن و شفاف و «هلو هلو برو تو گلو» نیست. به هزار دلیل (از جمله به خاطر سوء نیت ها و سوء‌ تعبیرها) صاحب اثر نمی‌تواند همه چیز را صاف و پوست‌کنده جلوی دید بگذارد. باید او را درک کرده، ببخشیم و در عوض فهم خویش را به کار گیریم. دوستی به شوخی و جدی می‌گفت تو مقولات سخت را هم آسان می‌نویسی اما در مورد این مطلب «هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز» چه خاکی باید به سرش بکند؟ خودش پاسخ داد هیچی. فهم خویش را به کار گیرد.
 
این بحث در مورد Loaded language زبان احساس محور و احساس بنیان و احساس برانگیز است. زبان پُرطمطراق و «عبارات جهت‌دار» کسانی که با لفاظی و حراّفی و با آب و تاب دادن به زبان و بازی با کلمات، احساسات مخاطب (و نه اندیشه او را) انگولک می‌کنند.
ـــــــــــــــــــــــــ
مار چه شکلی است؟
این زبان‌بازی و عبارت پردازی که گاه با شور و فتور و اشک و آه و گاه با «های و هوی» و تب و تاب، همراه می‌شود و حراف و هنرپیشه مربوطه، آسمان و ریسمان و ری و روم و بغداد را بهم می‌بافد، علاوه بر معنای ظاهری، حاوی پیام پنهانی نیز هست و فیلمی که بازی می‌شود یا فیلی که هوا می‌رود، برای القای همان پیام است.
آکروبات بازی با زبان و استفاده از «عبارات جهت‌دار»، ویژه رمالان و دجالان است و مرا به‌ یاد داستان «مار چه شکلی است؟» و ادا و اطوار مارگیری که از معلم روستا می‌خواست شکل مار را بنویسد... می‌اندازد. این داستان مال گذشته های دور نیست. مربوط به همین الآن است !
ـــــــــــــــــــــــــ
زبان‌بازی برای برانگیختن احساسات
کسیکه به زبان پرطمطراق و عبارات جهت‌دار متوسل می‌شود، گاه لفظ قلم حرف می‌زند و خدای سَجعه و عبارت پردازی است و گاه «شّر و وّر» و دره‌وری می‌گوید و لیچار می‌بافد.
می‌تواند زبان «چهل مرغون» را هم بریزد تا سفسطه‌هایش، منطق جلوه کند. می‌تواند مار را هم از لونه اش بیرون بیآورد و گربه را به رقاصی وادارد. 
اگر ضروری ببیند گیاه را (همه گیاهان را) علف هرز و حیوان را (همه حیوانات را) هیولا معرفی می‌کند. می‌تواند کاه را کوه کرده، شب را روز بنمایاند و چونان ساحران فرعون، از ریسمان مار و مارمولک بسازد.
او در واقع «فرهنگ زبان جدید» بوجود می‌آورد و زبان سازی را پیش می‌گیرد. یا بهتر بگویم زبان را دستکاری می‌کند و روی آن «بار» و سوز و گداز می‌گذارد. برای چی؟ برای اینکه مخ طرف را بزند و کول احساساتش برود و ذهنیت عاطفی و مذهبی وی را تور بزند.
دستکاری در زبان و وارونه نشان دادن کلمات را همه تجربه کرده ایم. معانی غایی نهفته در کلمات لوث شده یا بهتر بگویم «لود» شده و بویژه بعد از ملاخورشدن انقلاب بزرگ ضد سلطنتی، به صلیب‌های جور و جهل کشیده شده است.(شرح این رنج، در این بحث نمی‌گنجد و از آن می‌گذرم.)
...
بعد از تجاوز آمریکا به عراق و رویش علفهای هار و هرزی مثل «واثق البطاط» (سردسته جیش المختار، که به لیبرتی موشک زد)، کلمات حسین و آزادی و مقاومت، جز یزید و استبداد و تروریسم معنا ندارد. واثق البطاط در یک سخنرانی در حرم امام حسین برای زوار، با یاد کردن از عاشورا، شرح می‌دهد که جیش المختار، مبارزه می‌کند و سمبل مقاومت مردم عراق است و تا رسیدن آزادی از پانمی‌نشیند !
ـــــــــــــــــــــــــ
«کافی» های بی‌عمامه و زبانِ زبان بسته
در زندان شاه و بعد هم، کلماتی چون لیبرال و روشنفکر، فحش بود. (هنوز هم تا حدودی هست.)
مثال دیگر:
واقعه ۱۱ سپتامبر که پیش آمد، واژه «مدرسه» آلوده به تبلیغات سی ان ان و فاکس نیوز شد و با مراکز تعلیماتی طالبان، این همانی ‌کردند.
در گفتمان «نیوت گینگریچ» Newt Gingrich، «دونالد رامسفلد» و «کالین پاول»، مدرسه با مراکز ضد آمریکایی طرفدار تروریسم یکی بود!
... 
نوع تبلیغ امثال گوبلز، مک کارتی، فخرالدین حجازی، شیخ احمد کافی... و نیز کافی های مدرن و فکلی، ما را در فهم «لودِد لنگوییج» Loaded language کمک کرده، بلایی را که بر سر زبان زبان بسته و بر سر این نسل سوخته می‌آورند، نشان می‌دهد.
بلایی که اول باید شور و فتور ایجاد کند و بعد کرکره عقل را پایین بکشد.
...
هیچ «معلم»ی، های و هوی نمی‌کند و به خرد و عقل تیپا نمی‌زند. این کار مبلغین است. آنها نیاز دارند با احساسات دیگران بازی کنند...
امثال علی (علی بن ابیطالب)، ابن باویه، شیخ مفید، غزالی...
کانت، کارل مارکس، ارنست بلوخ، اصحاب مکتب فرانکفورت...
دکتر ارانی، پویان،حنیف، جزنی، پاکنژاد، شعاعیان، دکتر شریعتی، مهندس بازرگان، آیت‌الله طالقانی و موسی خیابانی... به هرار زبان می‌گفتند بیاندیشید. بیاندیشید. بیاندیشید و فهم خویش را به خدمت بگیرید...افلا تفکرون...افلا تعقون؟ 
ـــــــــــــــــــــــــ
پای استدلالیان همیشه چوبین نیست.
عقلی که بازاری بدید و تاجری آغاز کرد ــ عقل Ratio (عقل جزئی reason)، عقل دودوتا چهارتای معامله‌گر است، همان که به تعبیر مولوی بر کیسه های خالی گره‌های محکم می‌زند. همان که اقبال لاهوری، بهانه‌جویش نامیده و کارش افزودن گرهى بر روى گره‏هاى دیگر انسانى است.
چه کنم که عقل بهانه‏جو گرهى به روى گره زند...
اما عقل سلیم و روشنگر که به خروج آدمی از نابالغی یاری می‌دهد، موضوعش جداست.
اگر intellectus یا عقل‌ کلی‌، یعنی خردی که بار‌ها در کلام انبیاء و اولیاء آمده، و ابن‌ سینا و ابن‌ عربی‌ و صدرالدین‌ شیرازی‌ و دکارت و امثال دکارت از روش به کاربردنش می‌نویسند ــ غایب باشد، واویلا است. بی‌گدار به آب می‌زنیم و نامش را عشق می‌گذاریم.
شاید همه ما نیاز داریم از احساسات و شور و شوق، کمی فاصله گرفته و به عقل و استدلال میدان داده، تلاش کنیم بین این دو تعادل بر قرار کنیم. پای استدلالیان همیشه چوبین نیست.
ـــــــــــــــــــــــــ
پانویس
خرد و احساس همنشین همدیگرند.
احساس (به معنی مثبت کلمه) زیبا و نیکو است. عطر خرد دارد و با احساسات و هیجانهای خام عاطفی یکی نیست. خرد و احساس همنشین همدیگرند. گاهی تفکر، منجر به بوجود آمدن احساس می شود و گاهی احساس، منجر به جاری شدن فکر. آنجه نباید با آن بازی شود و می‌شود، احساسات است.
...
در این بحث، بازی با کلمات، با کاریکلماتور و جابجا کردن واژه ها فرق دارد.
...
سیاست و هنر بازیگری
از آقای ناصر رحمانی نژاد شنیدم که آرتور ميلر، (يکی از برجسته ترين نمايشنامه نويسان آمريکايی و برنده جايزه پوليتزر) در مقاله On Politics and the Art of Acting با بررسی زندگی رؤسای جمهور ایالات متحده (فرانکلین روزولت، جان اف کندی، بیل کلینتون و رونالد ریگان) به بازیگر بودن آنان (بازیگر به معنی واقعی کلمه، نه بازیگر فیلمهای سینمایی) اشاره می‌کند و اینکه چگونه امثال ریگان فیلم بازی می‌کنند! نه در سینما، بلکه در سیاست. چگونه تمام تلاششان را برای به هیجان آوردن و سر کار گذاشتن مردم به کار می‌برند.
... 
منابع
1.       Rumsfeld, Donald (2003-10-16). "Rumsfeld's war-on-terror memo" (Transcript). USA Today. Retrieved 2008-01-14.
2.       "Madrassas breeding grounds of terrorists: Powell". The Tribune. 2004-03-11. Retrieved 2008-01-14.
3.       "Politics and the English Language", Horizon, 1946-04, retrieved 2012-02-12
4.  Arthur Miller, "On Politics and the Art of Acting" text of Jefferson Lecture at NEH website.
منبع:پژواک ایران

هیچ نظری موجود نیست: