نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ تیر ۲۶, چهارشنبه

چرخش بهار منطقه از ضد ديكتاتوري نظامي به ضد ديكتاتوري مذهبي جنبش ضد استبدادي خاورميانه ادامه دارد؛ کاوه احمدی علی آبادی

چرخش بهار منطقه از ضد ديكتاتوري نظامي به ضد ديكتاتوري مذهبي
جنبش ضد استبدادي خاورميانه ادامه دارد؛
کاوه احمدی علی آبادی

جنبشي كه در منطقه به بهار عربي موسوم است، گسترده تر از كشورهاي عربي تحقق يافت و آغاز آن با جنبش سبز ايران بود و چيزي نگذشت كه دومينوي اعتراض به مرزهاي آفريقا رسيد و سپس كشورهاي عربي را در برگرفت و عجيب آن كه اينك به تركيه رسيده است. چرا كه اين جنبش اساساً جنبش ضد هر نوع از ديكتاتوري است؛ چه نظامي و مدرن و چه مذهبي و سنتي و چه ديكتاتوري در حد يك نظام مثل رژيم بعث سوريه و چه به اندازه يك تصميم اشتباه، مثل ممنوعيت هاي جديدي كه دولت اسلام گراي تركيه براي جامعه تركيه اعمال كرد.
رفتار اخير نخست وزير تركيه مرا به ياد آن جوك انداخت كه سه نفر را نيروهاي انتظامي مي گرفت و مي برد (چون در ايران نيروي انتظامي مدافع حقوق مردم نيست، بلكه مسئول محدود نمودن آن به بهانه هاي مختلف است) و يك نفر بدنبال ماشين نيروي انتظامي مي دويد و مي گفت ما چهار نفر را كجا مي بريد؟ تو گويي كساني كه در همسايگي كشور تركيه در مقابل خواسته هاي مردمي ايستادند و آنان را اغتشاشگر و غيردموكراتيك خواندند و بهانه اي براي سركوب شان و به آراي خويش به عنوان مشروعيت بخش بر تصميمات شان تكيه كردند و تظاهرات مسالمت آميز مردمي را در زمره حق مردم نشمردند، چه سرنوشت خيري پيدا كردند كه نخست وزير محترم تركيه خواسته جا نماند و ايشان را الگوي خود ساخته است! رفتار درست مقامات ترك همان بود كه رئيس جمهور تركيه انجام داد و واكنش نخست وزير تركيه از كنش تا منش و لحن درست نبود. بي شك در خون هيچ ديكتاتوري، ديكتاتور نوشته نشده، بلكه انسان ها در موقعيت ها و كنش و منش هاست كه به تدريج ديكتاتور مي شوند و اين آزمون به مثابه يك خطر اينك سراغ اردوغان آمده است. از هم اينك مي توان پيش بيني كرد كه اردوغان نقد انتخابات رياست جمهوري آينده را باخته است و اگر حزب مطبوع اش فكري به حال جانشيني نكند، آن حزب نيز بازنده خواهد بود.
مشكلي كه اينك در تركيه دهن باز كرده به هيج وجه محدود به مسائل زيست محيطي پاركي در استانبول نيست و آن تنها جرقه اي بوده كه موجب فوران اعتراضات و نارضايتي ها در بخش هاي ديگر شده است. مهمترين اش، دخالت دولت اسلام گراي تركيه در زندگي خصوصي مردم است. مشكل كوچك از بين بردن فضاي سبز ميدان تقسيم استانبول كه با كنش و منش كاملاً اشتباه اردوغان به يك اعتراض عمومي بدل شد، تنها مشكلي بزرگتر را عيان ساخت كه اينك بخشي از جامعه مدني تركيه را به ميدان آورده است. ارزيابي آنان اين است كه اردوغان پس از اين كه نظاميان ترك را قلع و قمع كرد، حالا دارد چهره واقعي اش را به مردم نشان مي دهد و شروع كرده يك به يك به وضع قوانين اسلامي تحميلي براي ديگران و منم و منم كردن. از محدوديت هاي جديد اعمال شده براي مصرف مشروبات الكلي، تا ممنوعيت استفاده از رنگ قرمز تند براي لاك مهمانداران هواپيمايي ترك (حتي توصيف آن مضحك مي نمايد)! حتي در همين پروژه جايگزين فضاي سبز نيز نوعي رياكاري اسلامي خفته بود. چيزي را كه تلويزيون هاي ترك اينك نمي گويد، آن است كه قرار بوده مسجدي در كنار آن ساخته شود. مردم تركيه احساس مي كنند كه اردوغان حالا دارد، آرام آرام نقاب از چهره اش برمي دارد. اين برداشت تنها مختص آنان نيست و رفتار اخير نخست وزير تركيه آنقدر عجيب و در تعارض با رفتار گذشته اش بود كه اتحاديه اروپا آنچه را كه مي بيند، باور نمي كند. اردوغان با اين سخنان غيرمسئولانه و كارناوالي كه راه انداخته مي خواهد تركيه را كشور الگو و پيشرو منطقه سازد؟! آيا اگر تا بدين حد پرتنش و چالش برانگيز در منزل خانوادگي تان سخن بگوييد، پس از مدتي اعتبارتان را از دست نخواهيد داد، چه رسد يك مملكت؟ رفتارتان در پاسخ به اولين چالش جديد دولت تان، آن ميزان ناپخته و سبك بود كه براي بي اعتباري و حتي سقوط تان نياز به هيچ توطئه خارجي نباشد. دقيقاً راه همان رفقاي سابق تان را برگزيده ايد كه آنان را خوب نصيحت مي كرديد، اما نوبت خودتان كه رسيد حسابي مردود شديد تا همان اندك روزنه اميدي كه براي اسلام گرايان منطقه باقي مانده بود، بر باد رود و محض اطلاع تان بگويم كه همان نظامياني را كه با شما اختلاف داشتند، به زندان انداختيد، اما اينك آنان بر شما پيروز شدند. چون حالا با اين رفتارهاي غيردموكرات شما، صحت سخنان آنان دارد اثبات مي شود كه حزب شما، همچون ساير اسلام گرايان تركيه، خواهان نابودي دموكراسي لائيك تركيه است و نه تنها آن را به مردم تركيه كه كشورهاي منطقه، اتحاديه اروپا و دول غربي به رخ مي كشد كه آشتي اسلام و دموكراسي تنها يك سراب زودگذر بوده است. آنان تا اين لحظه در همان زندان بر شما پيروز شدند. هيچ متوجه گفتارها و رفتارهاي تان هستيد و عواقب آن را مي دانيد؟ شما داريد با خام دستي تمام، نه تنها سال ها زحمات حزب تان، كه سال ها تلاش هاي تركيه را بر باد مي دهيد؛ آن هم بابت هيچ. تازه به عنوان يك كشور تأثيرگذار و دموكرات و همزمان اسلام گراي منطقه، در نزد اتحاديه اروپا جايگاهي ويژه يافته بوديد و تازه آمريكا در استراتژي آينده خود در منطقه، تركيه را جايگزين اسرائيل ساخته بود، اما چون كودكي بازيگوش، همه را داريد مفت از چنگ مي دهيد! اينك سخنان همان كساني را داريد اثبات مي كنيد كه در لابي اسرائيل تلاش داشته و دارند تا به امريكا بفهمانند كه از تركيه دست بكشد و ترك ها شريكي مناسب و مطمئن نيستند. اگر از واكنش كمي سرد اوباما در سفر اخيرتان به آمريكا شوكه شديد، واقعيت آن است كه آن كسي كه بايد گله كند، اوباماست كه قول هاي داده به او را درخصوص نحوه رفتار با نظاميان ترك زير پا گذاشتيد. خيلي زود خود را گم كرديد و اين نقيصه بزرگ تمامي سياستمداران خاورميانه به جز حاكمان عربستان در نيم قرن اخير بوده (و حكام عربستان با وجود آن كه در سطح اجتماعي و مذهبي با تنگناهاي بسياري در جامعه شان مواجه بودند، اما در سياست هايشان در اين نيم قرن اخير از بسياري از تحصيل كرده هاي ديگر كشورها، پخته تر و هوشيارانه تر عمل كردند) كه تا كمي كشورشان به ساماني رسيد و سياستمداران شان جايگاهي در منطقه و جهان پيدا كردند، با سبك سري تمام، خود را گم كرده و همه چيز را بر باد دادند؛ از جمله رضا شاه و شاه سابق ايران. چند سالي بود كه دست شاه به دهانش مي رسيد كه ناگهان چنان به نخوت افتاد كه براي جوامعي كه ششصد سال جامعه شناسي از آن جلو بودند، نسخه مي پيچيد و البته چيزي نشد كه سقوط كرد؛ آينده اي كه تنها در چند قدمي راه غلطي كه برگزيده ايد، براي شما نيز مي بينم. بگذار تا براي اردوغان روشن سازم: به من و شما هيچ ربطي ندارد كه ديگران مايل اند، مشروبات الكلي بخورند يا تا چه ساعات روز يا شب مجازند، بخورند! بي تعارف، به همسر اسلام گراي شما و همسران ساير هم حزبي هاي تان هيچ ربطي ندارد كه ساير خانم ها، رژه لب يا لاك چه رنگي مي زنند و آيا تحريك كننده است يا خير!! وزير امور خارجه تركيه درست گفته كه انعكاس وقايع اخير تركيه در رسانه ها بسيار به وجهه جهاني دولت اسلام گراي ترك لطمه زده است، اما مشكل از رسانه ها نيست و اگر رسانه هايي آن را انعكاس ندهند، برخلاف رسالت شان عمل كرده اند، بلكه مشكل از اسلام گراياني است كه تا پيش از رسيدن به قدرت، يك چهره و پس از تصاحب آن، چهره اي ديگر و كاملاً متضاد با قبل از خود نشان مي دهند و اينك تو گويي حداقل اردوغان چنين وانمود مي كند و مدتي است كه خود را يكه تاز يافته و چون حكومت هاي ايدئولوژي زده براي مردم تعيين تكليف مي كند و حتي تعداد فرزند آوري خانواده ها را هم مي خو.اهد با توصيه هاي دولتي تعيين تكليف كند! وجهه اي كه برحسب حقايق و واقعيات در اذهان شكل نگرفته باشد، بلكه به دروغ و از روي ريا شكل گرفته باشد، همان بهتر كه خراب شود و حقيقت خود را عيان سازد. خيلي شانس آورديد كه به تازگي راه آشتي با كردهاي تركيه را كليد زديد و گرنه سقوط تان صد در صد بود. مگر مي تواند هر كسي به دلخواه خود، هر كسي را تروريست بشمارد!!! اين اتهامات براي خود تعاريف مشخص حقوقي دارند و كساني را كه تروريست خوانديد، در يك كشور دموكرات حتي مي توانند بابت همين اتهام محاكمه تان كنند. اتفاقاً اشتباه كوچك رفيق سابق خانوداگي تان، اسد نيز همين بود كه هر كسي را به دلخواه تروريست و اغتشاشگر مي خواند و به خود اجازه مي داد، بابت آن ديگران را مجازات سازد. نياز نيست تا كسي هوش سياسي زيادي داشته باشد، تا دريابد كه شخص شما، انتخابات آينده رياست جمهوري را نقد باخته است و اگر حزب تان نيز شخصي را جايگزين تان نسازد كه كنترل گفتار و رفتارش را نداشته باشد، آن نيز شكست سختي خواهد خورد. محض اطلاع تان بگويم كه شكست شما، آخرين تلاش اسلام گرايان براي ماندن در عرصه سياسي تركيه خواهد بود و پس از آن هيچ حزب اسلام گرايي را اجازه فعاليت نخواهند داد؛ چون تجربه نيم قرن شان نشان داده، تنها يكبار به حزبي اسلام گرا با ديده خوش بينانه نگريسته شد، چيزي نمانده بود تمام كشور را بر باد دهد. اگر تصور مي كنيد كه تنها با دستاورد رونق و رشد اقتصادي مي توانيد رضايت ها را در كشور و جهان جلب كنيد، سخت در اشتباه ايد. اگر در مدرسه مذهبي كه درس خوانده ايد، به شما ياد نداده اند كه اساس دموكراسي بر حقوق برابر انسان ها و عدم دخالت دولت در زندگي و حقوق خصوصي افراد است و هيچ معترض بي سلاحي را نمي توان به صرف اعتراض و تظاهرات محكوم كرد، يا حتي همين قدر اسلام را نمي شناختند كه به شما ياد دهند: در دين اجباري نيست، پس برويد جاي تان را به كسي دهيد كه اين اوليات را بداند و قادر باشد تا مسند مهمي را براي يك كشور بزرگ منطقه، آن هم در حساس ترين شرايط برعهده بگيرد. شما با اين رفتارهاي نامعقول اخيرتان كه چون يك كارناوال به همراه خانواده و طرفداران تان راه انداختيد (رئيس جمهور كنوني ايران نيز به جاي گوش سپردن به توصيه ها و عمل بدان ها، شعار داد و از همين دست كارناوال ها چون شما راه انداخت كه اينك مي توانيد نتيجه اش را براي او و همدستان اش ببينيد)، تنها يك چيز را براي اتحاديه اروپا ثابت مي كند: آنان اشتباه كردند كه به درخواست شما از آن اتحاديه براي تصاحب پستي سياسي در گذشته موافقت كردند (به سبب منع قانوني اي كه داشتيد) و حداقل تاكنون نزد ساير هم حزبي هايتان، چنين رفتارهاي عجيب و غريب و پرخاشگرايانه اي ديده نشده و لااقل عبدالله گل در همين وقايع اخير بسيار پخته سخن گفته و واكنش نشان داده است.
چنين رفتارهايي توسط اسلام گرايان در تركيه، مصر و هر جايي كه اسلام گرايان قدرت را بدست مي گيرند و به شدت در آزمون قدرت بازنده مي شوند، موجب شده كه نسل هاي جديد ديدگاهي به شدت منفي نسبت به آنان پيدا كنند و واكنش نسل هاي جوان به آن، تغيير دين، اعتراضات مدني و حتي انقلاب هايي براي تغيير رژيم باشد كه بسته به ميزان ديكتاتوري اسلامي متفاوت بوده است. يك چيز مسلم است. اكنون جنبش بهار عربي از ضد ديكتاتوري به ضد مذهبي دارد تغيير زاويه مي دهد و اگر در موفق ترين شان صداي اعتراض مردم را در ميدان تقسيم تركيه بلند كرده، در زشت ترين و رياكارانه ترين شكل اش در حكومت ايران، بوي تعفن آن چنان همه جا را برداشته كه حتي صداي حكومتي هاي ايران را بيرون آورده است. اين وقايع به همراه محاكمه كردن نهادهاي مدني در مصر توسط اخواني ها، و كشته شدن برادر زاده مالكي در سوريه، اين پيام روشن را به دولت اوباما مي دهد كه دوران خوش بيني ساده لوحانه گذشته است و بايد واقعيات مشهود امروز را ببيند و باور كند و اگر در عراق و مصر به خود نيايد و دست روي دست بگذارد، چيزي نمي گذرد كه با حكومت هاي خطرناكي همچون حكومت ايران در عراق و مصر مواجه خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست: