نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۱ اسفند ۱۸, جمعه


مطهری : قرار نیست ولی‌فقیه در همه جزئیات حکومت دخالت کند

 
علی مطهری٬ نماینده مجلس می‌گوید برای نامزدی در انتخابات نیازی به «کسب اجازه» از رهبر جمهوری اسلامی نیست٬ جلب نظر بسیج و سپاه در انتخابات از سوی نامزد‌ها «اشتباه و خطرناک» است و شورای نگهبان در تائید صلاحیت‌ها «سخت‌گیری بی‌مورد و افراطی» دارد.
به گزارش دیگربان، آقای مطهری این اظهارات را در گفتگو با شماره چهارشنبه (۱۷ اسفندماه) روزنامه قانون بیان کرده است.
وی گفته است: «اینکه برخی افراد عنوان می‌کنند که من از رهبری برای کاندیداتوری در انتخابات کسب اجازه کردم، تعبیر اشتباهی است زیرا اساسا نیازی به اجازه گرفتن از ایشان نیست.»
مطهری افزوده است: «در واقع این دوستان برای کاندیداتوری باید از مردم اجازه بگیرند وکسب تکلیف کنند.»
مهم‌ترین گزیده‌های این گفتگو در زیر می‌آید:
 
 
* به خاطر دگراندیشی و تفکر منتقدانه نمی‌توان دانشجو یا استاد را از تحصیل یا تدریس محروم کرد... اگر استادی در چارچوب سرفصل‌های درس خود، ضمن بیان مطالب معین شده، نظر کار‌شناسی مخالف خود را هم بیان کند یا دارای دیدگاه‌های اجتماعی و سیاسی متفاوت از دیدگاه نظام باشد نمی‌توان به این بهانه وی را از حق تدریس محروم کرد.
 
* اگر برداشت ما این طور باشد که احزاب حق اظهار نظر بر خلاف نظر ولی فقیه را ندارند، طبیعتا احزاب برای ادامه فعالیت خود با مشکل مواجه می‌شوند و عملا احزاب آزاد نخواهیم داشت.
* کمیسیون ماده ۱۰ احزاب گاهی سختگیری‌های بیش از حد و غیر ضروری اعمال می‌کند و به سادگی مجوز تاسیس حزب نمی‌دهد و با احزاب منتقد برخورد می‌کند و احیانا میان احزاب و گروه‌های سیاسی برای برگزاری کنگره یا تجمع تبعیض روا می‌دارد. این مسائل باید حل شود.
* باید بپذیریم در کشور بحران وجود دارد و می‌توان با استفاده از انتخابات پیش رو از این بحران عبور کرد و باید به نحو احسن از این فرصت بهره برد. باید بستری فراهم شود تا شخصیت‌های سیاسی طراز اول و احزاب در آن مشارکت داشته باشند.
* انتخابات هر چه مردمی‌تر و واقعی‌تر باشد به نفع نظام و کشور است و به هر میزان به سمت انتصاب پیش برویم به کشور آسیب جدی وارد می‌گردد.
* یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌های ما در این عرصه وارد کردن رهبری در امر انتخابات است...... برخی از کسانی که به رهبری ارادت ویژه‌ای دارند و به اصطلاح ولایت مدار هستند از هر تلاشی دریغ نمی‌کنند تا آن کاندیدای خاص رای بیاورد.
* عده‌ای هم که منتقد و مخالف و احیانا معاند هستند تمام کوشش خود را صرف رای نیاوردن آن فرد می‌کنند. این اتفاق نقطه آغاز فتنه است و منجر به پدید آمدن خصومت‌ها در جامعه می‌‌شود.
* ما باید به این نکته کلیدی توجه کنیم که انتخابات متعلق و مرتبط با مردم است. ارتباط انتخابات با رهبری صرفا در مرحله بررسی صلاحیت‌هاست.
* مقام رهبری از طریق شورای نگهبان اعمال نظر می‌کند و این حق قانونی ایشان است و اشکالی هم ندارد و ما بیش از این حقی برای وارد کردن رهبری در انتخابات نداریم اما اینکه بعد از معرفی کاندیداهای صالح از طرف شورای نگهبان به دنبال کشف نظر رهبری باشیم کار درستی نیست.
* اینکه برخی افراد عنوان می‌کنند که من از رهبری برای کاندیداتوری در انتخابات کسب اجازه کردم، تعبیر اشتباهی است زیرا اساسا نیازی به اجازه گرفتن از ایشان نیست. در واقع این دوستان برای کاندیداتوری باید از مردم اجازه بگیرند وکسب تکلیف کنند.
* این دیدگاه غلط در بین اصولگرایان به وفور یافت می‌شود که به صورت مداوم در همه مسائل مربوط به حوزه وظایف و اختیارات خود تاکید دارند که باید ببینیم نظر رهبری چیست. اصولا در انتخابات، هر شخص یا گروهی باید خودش با استفاده از معیارهای اسلامی‌به فرد اصلح برسد.
* متاسفانه این معضل از بین سیاستمداران به بخشی از مردم عادی هم سرایت کرده و تصور می‌کنند باید به دنبال کشف نظر رهبری باشند. در این میان عده‌ای هم از این نوع نگرش سوءاستفاده می‌کنند و کاندیدای مورد نظر خود را تحمیل می‌کنند.
* آسیب دیگر، دخالت دادن سپاه و بسیج در انتخابات است. به طور مثال کاندیدایی اعلام می‌کند که نظر مثبت سپاه و بسیج را هم جلب کرده‌ام. این هم نگاهی اشتباه و خطرناک است، چرا که اصولا سپاه و بسیج به عنوان یک نهاد حکومتی حق دخالت در انتخابات و به طور کلی سیاست را ندارند.
* سختگیری‌های بی‌مورد و افراطی در بررسی صلاحیت نامزد‌ها در شورای نگهبان هم آفت دیگر انتخابات است. شورای نگهبان نباید به بهانه‌های واهی، از حضور منتقدان در عرصه انتخابات ممانعت به عمل آورد، نباید گرایش‌های سیاسی و گروهی را در امر تایید صلاحیت نامزد‌ها دخالت دهد.
* الان فضای خوبی بر مطبوعات حاکم نیست و سخت گیری‌های غیر ضروری وجود دارد و من به عنوان نماینده قوه مقننه در هیات نظارت بر مطبوعات شخصا از این فضا راضی نیستم.
* برخی فکر می‌کنند اگر رئیس‌جمهور با رای بالا انتخاب شود رهبر محدود می‌شود در حالی که این طور نیست. این نوع تفکر معتقد است ولی فقیه باید در همه جزییات حکومت دخالت کند.
* این‌‌ همان تفکری است که امروز در بعضی از نمایندگان مجلس هم وجود دارد که به طور مثال اگر بخواهیم وزیری را استیضاح کنیم و یا به دنبال طرح سوالی باشیم، باید از رهبری اجازه بگیریم و طبیعتا دولت و رئیس جمهور و حتی قوه قضاییه را هم غیر مستقل می‌خواهند که در مسائل مهم و مؤثر حق تصمیم گیری نداشته باشند.
* برخی تصور می‌کنند رئیس جمهوری که با رای بالا انتخاب شود ممکن است با اتکا به آرای خود از اوامر رهبری اطاعت نکرده و سر باز زند، در نتیجه خواهان انتخاباتی قابل کنترل و محدود هستند.
 
* بنده اصولا آقای مشایی را رجل سیاسی نمی‌دانم که بخواهند کاندیدای ریاست جمهوری شوند... کسی که صرفا چند سال رئیس دفتر رئیس جمهور یا رئیس میراث فرهنگی بوده رجل سیاسی محسوب نمی‌شود.
* خود آقای احمدی‌نژاد هم در سال ۸۴ رجل سیاسی نبود و شورای نگهبان نباید صلاحیت ایشان را تایید می‌کرد. خب ایشان تایید صلاحیت شدند و در این چند سال کشور ضرر‌های آن را مشاهده کرده است.
* اگر فرض کنیم که به دلیل برخی تهدید‌ها و فشارهای آقای احمدی‌نژاد، شورای نگهبان صلاحیت آقای مشایی را تایید کند باید ختم انقلاب را اعلام کنیم.
* اشتباهی که در سال ۸۴ رخ داد که عده‌ای به علت بغضی که با آقای‌هاشمی‌داشتند در زمره حامیان آقای احمدی‌نژاد قرار گرفتند و به کشور آسیب جدی وارد شد نباید مجددا تکرار شود.
منبع: دیگربان

هیچ نظری موجود نیست: