نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۸ مرداد ۱۲, دوشنبه

جلسه دادگاه یا مراسم خودزنی؟


جعفر پویه

مضحکه دادگاه نمایشی و محاکمه خفت بار دستگیر شدگان اعتراض به انتخابات قلابی توسط دم و دستگاه قضایی روز شنبه 10 مرداد بوقوع پیوست. بالاخره کوه موش زائید و دستگاه قضایی رژیم جمهوری اسلامی یکی از وقیح ترین شوهای تا کنونی خود را به نمایش گذاشت. حضور بیش از صد نفر در یک نمایش قضایی و محاکمه فله ای آنان، اوج وقاحت سیستم قضایی رژیم ولی فقیه را نشان می دهد. جالب اینکه کسانی در این بیدادگاه حضور داشتند که خود در گذشته نه چندان دور از برپا دارندگان نمایش های مشابه بودند. دادگاهی مُضحک برای بالاترین مقامات اجرایی و تصمیم گیرنده از رده خارج رژیم، محتوا و کارکرد سیستم مافیایی آنرا ثابت کرد. بهزاد نبوی، عطریانفر، ابطحی، رمضانزاده، صفایی فراهانی و ... از جمله متهمین این نمایش مسخره بودند. مضحکه پوچ و غیرقابل تصوری که قوه قضائیه تحت امر ولی فقیه برپا کرده بود، بیش از گذشته اجرای عدالت به شیوه آخوندها را رسوا ساخت و گروکشی و گروگانگیری افراد برای مقاصد سیاسی و تحت فشار قرار دادن آنان برای خود زنی و فحش و بدگویی به خود به دستور گزمه ها و گماشته های رجاله استبداد حاکم، اوج رزالت سیستمی را نشان می دهد که در صورت نیاز نزدیکترین کسان خود را نیز قربانی خواهد کرد.
اجرای سناریویی از پیش طراحی شده و وادار کردن بالاترین مقامات گذشته رژیم به اجرای آن در یک نمایش مضحک تنها می تواند اندکی از فشار خون رهبر کودتاچی ها بکاهد. والا همه می دانند که مردم نه تنها اندک تره ای برای چنین افتضاحات سیاسی خرد نمی کنند، بلکه عزم شان برای فروکوفتن استبداد حاکم و برپایی سیستمی دموکرات بیش از گذشته جزم خواهد شد. وادار کردن کسانیکه به نتیجه یک انتخابات قلابی اعتراض کرده اند، در یک نمایش مفتضح به گفتن اراجیفی که تنها از مخیله رهبر کودتاچیان ترشح می کند، خود نشان دهند بی محتوا بودن این شوی تلویزیونی است. چه کسی باور میکند که مسئولین ستادهای انتخاباتی کاندیداهایی که به دستور ولی فقیه با رای سازی بازنده شده اند، بجای کار انتخاباتی، برای بیگانگان جاسوسی میکردند و یا در صدد براندازی رژیمی بودند که خود از بنیاندگذاران آن و تلاشگران برای ادامه عمرش هستند.
اختلاف در بین باندهای قدرت در رژیم ولایت فقیه آنچنان بالا گرفته است که اکنون دیگر بدون هر پرده پوشی ای رهبران دار و دسته های غارتگر به جان هم افتاده اند و برای بی آبرو کردن و از اتوبوس قدرت پیاده کردن یکدیگر دست به هر کاری می زنند. باند علی خامنه ای ولی فقیه رژیم برای منکوب کردن دار و دسته رفسنجانی دیگر نیروهایی که در زیر پرچم او نیستند را به تخت و شلاق بسته است، تا آنان را وادار سازد برعلیه دیگران پرونده سازی کنند. باند مجاهدین انقلاب اسلامی یکی از قدیمی ترین آنهاست. بهزاد نبوی و دیگر سرجنبانان این باند تحت فشار قرار دارند تا به اعمالی اعتراف کنند که حتا بچه دبستانی نیز آنها را باور نخواهد کرد. حزب مشارک، حزب کارگزاران سازندگی، دار و دسته آخوندهای خط امامی یعنی "مجمع روحانیون مبارز" و ... بسیاری دیگر از جمله این افراد هستند.
کشاندن دانه درشتها به یک نمایش مضحک و حضور پرشمار آنان در یک شوی مفتضح در بیدادگاهی نمایشی، نشان می دهد که رژیم سعی دارد تا اینگونه ترس و وحشت را به بدنه جامعه منتقل کند. تماشا کردن تلویزیون توسط خانوادهها و دیدن مراسم خودزنی پایوران رژیم که اکنون تاریخ مصرف شان تمام شده است، می تواند ترس از بی آبرویی را به داخل خانواده ها ببرد و آنها را از عاقبت اعتراض به وحشی گریهای رژیم بترساند. این یکی از خواسته های آنانی است که مضحکه محاکمه قانونی پرشمار برپا می کنند تا با آن بتوانند مردم را از ادامه اعتراضات خیابانی بترسانند. اما واقعیت این است که این شوهای عَفَن و مَضحکه های رزیلانه نه تنها در بین مردم محلی از اِعراب ندارد، بلکه توسط آنان به هیچ گرفته شده و آنها هرگز این مزخرفات رسوا را باور نمی کنند.
دیگر اینکه ولی فقیه بی آبروی رژیم سعی دارد تا به این وسیله برای خود و دولت برکشیده اش مشروعیت دست و پا کند. پر واضح است که وادار کردن سیاستمداران و فعالان سیاسی و اجتماعی به خود زنی و اعتراف بر علیه خود نه تنها برای دولت و رژیم مشروعیتی ببار نخواهد آورد، بلکه سیستم تواب ساز و آدم خُرد کن آنرا بیش از گذشته مورد نکوهش قرار خواهند داد و از آن اظهار بیزاری خواهند کرد. نمایش مسخره دادگاه پرشماری که تنها عده ای شکنجه شده و از نظر روحی خرد شده را وادار به اعتراف بر علیه خود می کند، این پرسش را برای مردم باقی خواهد گذاشت که این دادگاهی برای محاکمه و اجرای عدالت است یا جلسه نمایش توانمندی دم و دستگاه اطلاعات جهنمی رژیم ولایت فقیه در نابود سازی شخصیت انسانها و وادار کردنشان به اعمالی بر علیه خود؟
قیافه رقت بار ابطحی، معاون پارلمانی رئیس جمهور سابق خاتمی که در اثر شکنجه و بدرفتاری چندین کیلو وزن کم کرده و صورت و چهره درب و داغان او گویای فشار بی حدی است که بر او می رود و یا این گفته محمد عطریانفر از رهبران حزب کارگزاران در پشت تریبون که "من برای شکستن خود آمده ام". به اندازه کافی گویا هست که عطریانفر نه برای شکستن خود بلکه پس از شکسته شدن به پشت تریبون آمده است.
جمع پریشان حاضر در سالن که مدتهاست با بیرون از زندان ارتباطی نداشته و بطور کامل ایزوله بودند، شاهد و گواه اتفاقی بودند که سالهاست بساط آن به علت عمل کارکرد غیرمنطقی آن یرچیده شده بود. اما اکنون کفگیر ولی فقیه نظام به ته دیگ خورده است و برای برون رفت از وضعیت به شدت خطیر کنونی راهی بجز قربانی کردن تعدادی از عناصر خودی به عقل اش نمی رسد. اما هم این راه پایانی می تواند هشداری باشد به دم و دستگاه تواب ساز وزارت بد نام اطلاعات که دیگر حنای این نمایشهای مُضحک و مسخره رنگی ندارد و هیچ کسی گفته های چند فرد به شدت شکنجه شده و تحت فشار قرار داده شده برای واقعی ساختن تئوری توطئه خارجی را باور نخواهد کرد.
برای فرار از زیر بار ننگین تقلب بزرگ انتخاباتی و رسوا شدن دم و دستگاهی که کاری بجز دستکاری در صندوقها برای بیرون کشیدن شخص مورد نظر رهبر نظام ندارد، برپایی دادگاه نمایشی و وادار کردن کسانی به خود زنی کار ساز نیست. مردم به کل سیستم غیر قانونی و ضد مردمی شما اعتراض دارند. شما بجای پاسخ به مردم، جوانان آنان را به گلوله بسته اید و عده بسیاری را به شهادت رسانده اید. شما جوانان این مرز و بوم را در بازداشتگاههایی که روی بازداشتگاههای گشتاپو را سفید کرده است، آنقدر مورد ضرب و شتم قرار داده اید که به قتل رسیده اند. شما عده بسیاری را مورد حتک حرمت قرار داده اید و آنها را به شدت در انظار عمومی کتک زده اید. شما حتا در برابر یک اعتراض ساده مردم بردبار نبوده اید و با آنها با شدت هرچه تمامتر برخورد کرده اید. حال بجای پاسخگویی به مردمی که در خیابانها حضور دارند و خواهان حق و حقوق انسانی خود هستند، دادگاه نمایشی برگزار میکنید و ابطحی را وادار میکنید تا اقرار کند که همه این اعتراضات به این یا آن شخص وابسته است و یا کسانی از قبل با برنامه ریزی دست به چنین اعمالی زده اند. اما پاسخ نمی دهید که مردمی که در نماز جمعه بدون گوش دادن به رفسنجانی یکصدا بر علیه دم و دستگاه شما شعار دادند، از کجا آمده بودند؟ آیا آنها نیز گوش به فرمان خارجیها داشتند و یا مردم همین مملکت اند که خواهان حقوق انسانی و شهروندی خود هستند؟
شما بجای پاسخگویی به این مردم و دلیل اینکه به چه علت گماشتگان شما جوانان آنان را در بازداشتگاهها تا سرحد مرگ کتک زده اند و جنازه های آنان را در سردخانه های میوه در جنوب شهر تهران نگهداری می کنند. بیش از صد نفر از دستگیرشدگان را در یک شوی مسخره به صف میکنید و آنان را وادار به خود زنی میکنید.
خجالت بکشید، حیا کنید، شرم داشته باشید، این اعمال ضد انسانی شما مدتهاست که در نزد مردم رسوا شده است و دیگر کودکان نیز حرفهای مسخره شماها را باور نخواهند کرد. وادار کردن آدمها به خود زنی، نشان از شقاوت و بی رحمی شکنجه گران شما دارد، اینرا همه ی مردم بخوبی می دانند. بس کنید، بساط این بی شرمی ها را برچینید.
اگر رفسنجانی و علی خامنه ای در بالای نظام با هم اختلاف دارند، اگر باندهای داخلی قدرت بر سر تقسیم آن با یکدیگر کشاکش دارند، اگر دزدان و غارتگران بر سر تقسیم درآمد ملی این مردم با یکدیگر به رقابت برخواسته اند و اختلافاتشان آنچنان بالا گرفته است که همچون گرگها دارند یکدیگر را می درند، اما این همه هیچ ربطی به مردم کوچه خیابان ندارد. مردم برای آزادی و حقوق شهرندی خود در خیابانها حضور دارند. اختلافات شما در بالا هیچ ربطی به ما مردم ندارد. شما هر آنقدر که می توانید بر سر و کله هم بکوبید. در پایان ناچارید برای حفظ نظام تان با یکدیگر کنار بیائید. یا شاید هم تصمیم جدی برای حذف یکدیگر از قدرت دارید. هرکدام از اینها باشد، این موضوعی است در بالا و شکاف در بین رهبران و قدرتمداران که ربطی به مردم ندارد. شما اختلافات خودتان را بپای ما مردم ننویسید. این موضوعات هیچ ربطی به ما مردم ندارد. ما آزادی و دموکراسی می خواهیم. ما خواهان حقوق شهروندی خود هستیم. ما جامعه خود را به گونه ای می خواهیم که همه آحاد ملت از حقوقی مساوی در برابر قانون برخوردار باشند. ما جامعه ای می خواهیم که درآمد حاصل از ثروت ملی ما به گونه ای هزینه شود که همه مردم از مواهب آن برخوردار شوند. و ما به یک کلام آزادی و دموکراسی می خواهیم.
باندهای داخلی شما، هرکدام به نوبت مدتی بر سر کار بوده اند. کارنامه اعمال سالهای در قدرت شما هنوز باز است. شماها در عمل ثابت کرده اید که وقتیکه به حقوق عامه مردم می رسید با همدیگر هیچ فرقی نداید. شماها درمقابله با مردم با هم همدست هستید. اما اگر امروز بر سر منافع خود و برای تقسیم قدرت با یکدیگر دعوا دارید، آنرا به پای مردم ننویسید. این به مردم هیچ ربطی ندارد.
چون ما مردم آزادی و دموکراسی را برای همه می خواهیم، به همین دلیل به شکنجه گران و ددمنشان وزارت اطلاعات اعتراض می کنیم که شما حق ندارید هیچ کسی را شکنجه کنید و یا آنقدر با او بدرفتاری کنید و تحت فشارش قرار دهید که او را وادار به خود زنی کنید. وادار کردن انسانها به اعتراف با شکنجه و تحت فشار در دخمه های تاریک سازمانهای اطلاعاتی توسط هر شخص و با هر کس حتا با رهبران باندهای داخلی حکومت مضموم و محکوم است. ما این عمل غیر انسانی شما را بدون توجه به کسی که مورد بی حرمتی قرار میگیرد محکوم می کنیم و دادگاهای برآمده از این چنین اعترافات و اقاریری را به کلی غیر قانونی و غیر انسانی دانسته و خواهان برچیدن آنها هستیم.
آزادی حق همه آحاد مردم ایران است. شما حق ندارید هیچ کسی را شکنجه کنید و بدون حضور وکیل در دادگاهای نمایشی وادار به اعترافات بی شرمانه کنید. این عمل شما پایمال کردن حقوق انسانی همه دستگیر شدگان و محکوم است. مردم معترض در خیابانها خواهان حقوق انسانی خود هستند. آنان برعلیه دم و دستگاه جبار و ظالم شما اعتراض می کنند. شما با برگزاری دادگاهای فرمایشی و وادار کردن دستگیر شدگان به اعترافات بی شرمانه، ثابت می کنید که حق با مردم است. مردم خواهان برچیدن بساط هم این بیدادگاهای شما هستند که اساسی ترین حقوق دستگرشدگان را پایمال می کند. شما با این دادگاها نشان می دهید که به کرامت انسانها اهمیت نمی دهید. در حالی که مردم حاضر در خیابانها خواهان حقوق انسانی خود هستند. آنها خواهان این حق اساسی و انسانی هستند که بتوانند رهبران و دولت مردان خود را خود و با رای مستقیم خویش انتخاب کنند. شما با تقلب فرد مورد تایید رهبرتان را به مردم تحمیل میکنید و اگر آنها به این عمل بی شرمانه شما اعتراض کنند، یا آنان را در خیابانها با شلیک تیر مستقیم به قتل می رسانید و یا در بیداگاهایتان وادار به خود زنی و اعتراف بر علیه خود می کنید. این اعمال شما خلاف همه موازین به رسمیت شناخته شده حقوق بشر و بر علیه همه موازین انسانی است. اعمال ددمنشانه شما در نابود سازی شخصیت انسانها در بیقوله های اطلاعاتی و وادار کردن آنان به کارهایی خلاف کرامت انسانی بکلی غیر قابل قبول و غیر انسانی ست و ما آنرا با قدرت هرچه بیشتر محکوم میکنیم. ما می گوییم که یکی از خواسته های ما مردم در خیابانها برچیدن بساط هم این دادگاهای قرون وسطایی و برخورد با بازداشت شدگان به شیوه زندانهای گشتاپو است. ننگ بر شما و ننگ بر دم و دستگاه آدمکش و ضد انسانی تان که انسانها را آنچنان خرد می کند که تبدیل می شوند به موجوداتی که برای رهایی از وضعیت به شدت غیر انسانی دست به هر کاری می زنند و به همه خواسته ای غیر انسانی و بی شرمانه شما گردن می گذارند. این اعترافات اوج بی شرمی شما در شکنجه و سخت گیری بر دستگیر شدگان است. عدم حضور وکلیل نشانه غیر قانونی بودن بیدادگاهای شماست. گفته ها و اقاریر تحت شکنجه دستگیرشدگان از اعتبار ساقط است و در هیچ شرایطی شما نمی توانید از آنها در بیدادگاه هایتان استفاده کنید. دادگاهی با بیش از صد تن متهم سیاسی از نوادر تاریخ محاکمه است. هم این نشان از محاکمه فله ای و بی خاصیت توسط شما دارد. هیچ کسی چنین دادگاهی را به رسمیت نمی شناسد و محکومین چنین دادگاهی نمی توانند برای شما مشروعیت ببار آورند. بلکه هم این دادگاه نشانه عدم مشروعیت شماست. دادگاهی که هیچ کدام از موازین حقوقی به رسمیت شناخته شده تا کنونی توسط انسانهای آزاد را دارا نیست، از درجه اعتبار ساقط است. پس شرم کنید. بیش از این پایوران و رهبران گذشته خود را پیش چشم دیگران بی آبرو نسازید. زیرا تماشاچیان به مصداق این بیت معروف می گویند:
آنکه با مادر خود زنا - با دیگران چها کند؟

هیچ نظری موجود نیست: