نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ مرداد ۲۰, دوشنبه

جنایات بدون مکافات، غزه پیش آدم سوزی ژاپن چیزی نیست

جنایات بدون مکافات، غزه پیش آدم سوزی ژاپن چیزی نیست 
ایرج شكری

این روزها که همزمان بود با سالگرد بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی، کشتار فلسطینیان در غزه هم در جریان بود و هنوز هم هست. توحش نهفته در بیداد طولانی اسرائیل علیه فلسطینی ها که بیش از نیم قرن است با حمایت آمریکا و اروپا از اسرائیل به آن ملت فلسطین اعمال می شود، دراین بمباران یک ماهه که بعد از سه روز توقف دوباره روز جمعه از 8 اوت از سر گرفته شد، یکبار دیگر از طریق تصاویر و اخبار در برابر داوری افکار عمومی قرار گرفت و تظاهرات متعدی علیه آن در شهرهای مختلف جهان به رغم محدودیتها و تهدید به سرکوبی که در بعضی جاها وجود داشت برگزار شد. البته قدرتهای دنیا هم شاهد این این رویداد بودند. آن قدرتهایی که توانایی آن را داشتند که گوش نتانیاهور بکشند و به او بگویند، با این کشتار امنیّت اسرائیل تامین نمی شود قبلا هم آن را آزموده ای، بلکه می تواند سبب برخاستن موج یهودی ستیزی بشود و برای ما هم دردسر آفرین، نه تنها این کار را نکردند، بلکه بر حق اسرائیل برای دفاع از امنیت شهروندانش تاکید کردند، اما اصلا به روی خود نیاوردند که اسرائیل نزدیک 8 سال است با محاصر غزه، نزدیک به دومیلیون نفر در شرایط بشدت دشواری قرار داده و در حال خفه کردن آنان است.
آمریکاهمیشه بی قید و شرط از اسرائیل حمایت کرده و در ماجرای اخیر به رغم توحشی که در کشتار فلسطینیان بی پناه در غزه بکار گرفته شد، اخم بی خاصیتش، همراه با یک کمک دویست و پنجاه میلیون دلاری به اسرائیل بود که ظاهرا قرار است برای تقویت سیستم دفاع ضد موشکی اسرائیل بکار برود. اگر آمریکا تهدید به قطع کمکهای بلا عوض  بیش از سه میلیارد دلاری سالانه می کرد یا اسرائیل تهدید به تحریمهایی می شد که الان اتحادیه اروپا و آمریکا دست در دست یکدیگر علیه پوتین بکار گرفته اند(که اگر خاکی را هم یه کشورش ضمیمه کرد لااقل با رفراندم بوده و نه با کشتار ساکنان آن)، اسرائیل نمی توانست اینطور در کشتار افسارگسیخته باشد و آنچه را که برای خود حق می داند، از ملت دیگری سلب کند و در زمینهایی و املاکی که از آنها گرفته و ساکنانش را اخراج و آواره کرده دست به شهرک سازی برای استقرار یهودیانی که از این سو و آنسوی دنیا برای استقرار و سکونت و شهروند اسرائیل شدن، به آنجا می ورند ، بزند. گویی در دنیای ما برای جنایات بزرگ مکافات و کیفری نیست. از آدم سوزی آمریکا با انفجار دو بمب اتمی در ژاپن هر سال در سالگرد آن گاه لااقل چند کلمه خبر به خاطر مراسم سالگردی که در ژاپن برگزار می شود، حرفی به میان می آید اما از آدم سوزی به مراتب گسترده تری که در مقایسه با آن، آنچه در غزه اتفاق افتاد، مثل وارد کردن خراش کوچک به کسی، در برابر پوست کند و شقه کردن است، چیزی گفته نمی شود. آنچه  اصلا  گویی به فراموشی سپرده شده، بمبارانهای 63 شهر ژاپن با بمب های آتش زا در مارس همان سال 1945 ، پنج ماه قبل از بمباران اتمی است. در بمباران شبانه توکیو که در 10 مارس صورت گرفت ، تنها در یک شب 100هزار نفر زنده در آتش سوختند، رابرت مک نامارا که از سال 1961 تا 1968 وزیر دفاع آمریکا و بعد از آن از 1968 تا  1981 رئیس بانک جهانی بود، در جنگ جهانی دوم و زمان بمباران شهرهای ژاپن، افسر و دستیار ژنرال لومی طراح عملیات بمباران های شبانه شهرهای ژاپن بود (لومی  متولد سال 1906 و مکنامارا متولد  1916- ژنرال لومی جزو گروه طراحی بمباران اتمی ژاپن هم بوده است)،در سالهای پایانی زندگی(در سال 2009 مرد) در مصاحبه ای که در مستندی که بیشتر روی دوران اشتغالش به عنوان وزیر دفاع آمریکا بنا شده و « دِ فاگ آف وار» نام دارد
The  Fog of War
با  نوعی نگاه پرسشگرانه و گاه همراه با اعتراف به غیر انسانی بودن آنچه گذشته است، به  به این مساله هم پرداخته است. او در این قسمت ضمن صحبت هایش به درصد ویرانگری بمباران در چند شهر از شهرهای ژاپن اشاره می کند و ضمن آن اسم شهری از شهرهای آمریکا را که وسعت شهر بمباران شده را دارد را برای مقایسه یاد آور می شود. ویدئو این مستند در یوتیوب به طور کامل و یکجا و نیز به صور قسمت های مجزا قابل دسترسی است. هر بار که اسم شهری بمباران شده ذکر می شود اسم شهر ژاپنی با خط قرمز ظاهر می شود و اسم شهر آمریکایی همسان آن با رنگ سیاه .  لینک قسمتی که مربوط به این موضوع است در زیر آمده است(6 دقیقه است).
طی بمباران های یاد شده، بیش از 500 هزار نفر کشته شدند و 8 میلیون نفر آوره شدند، و بمباران هیروشیما و ناکازاگی تنها 5 ماه بعد از این آدم سوزی وویرانگری صورت گرفت.
خود ماکنامارا در مستند یاد شده، با صدای بغض آلود می گوید ما 100 هزار مردم غیر نظامی ژاپن از جمله زنان و کودکان را تنها در یک شب سوزاندیم. مکنامارا یاد آور می شود که «توکیو شهری به وسعت نیویورک است. ما 51 در صد آن را ویران کردیم». رنج  قربانیان این شهرها باید وحشتناک تر از هیروشیما و ناکازاکی بوده باشد، چون به خاطر انفجار اتمی حتما سریع اتفاق افتاده و تمام شده است. اگر چه ژاپنی های زیادی هم با مرگ تدریجی و دردناک به خاطر آسیب دیدن از تعششعات اتمی طی سالهای بعد جانسپردند و هنوز از بازماندگان زمان انفجار اتمی 69 سال پیش هستند کسانی که به خاطر آسیب های ناشی از تشعشع اتمی در رنجند، بمباران توکیو بار دیگر در 26 مه همان سال (1945) بطور گسترده ای توسط بمب افکن های ب -29  تکرار شد. سوختن  خانه های چوبی آن که از قیر برای ضد آب و غیر قابل نفوذ کردن بام آنها در برابر باران استفاده شده بود، آتش بلندی که انسانها را در خود فرو می برد و می بلعید، انسانهای یک شهر را، فراهم می کرد. آمریکا تا کنون از مردم ژاپن به خاطر آن آدم سوزی ها پوزش خواهی نکرده است، برعکس صدای هایی در دفاع از آن بمباران اتمی از سوی آمریکائیان همیشه شنیده می شود: بمباران اتمی برای به تسلیم واداشتن ژاپن و جلوگیری از کشته شدن تعداد بیشتری از سربازان آمریکایی لازم بود. اما در عمل آمریکا می خواست به عنوان رهبر جهان سرمایه داری و ابر قدرتی که کسی توان ایستادگی در برابر قدرت مرگبارش را ندارد، قدرت خود را به رخ شوروی و کمونیستها بکشد که در به زانو درآوردن هیتلر نقش تعیین کننده داشتند و فاتح برلن بودند و برای این کار، نمایش آدم سوزی اتمی در هیرو شیما و ناکازاکی را انتخاب کرد. ژاپنی ها هم حاضر نیستند از جنایات هولناکشان در نانکن (ناجینگ) در زمان اشغال چین در سال 1937 معذرت خواهی بکنند. بین دویست تا سیصد هزار نفر را کشتند که از آن میان هزاران نفر را برای «هدر ندادن فشنک» گردن زدند یا با زخم سرنیزه کشتند و پانزده هزار نفر به رودخانه ریخته و غرق کردند و دهها هزار زن چینی از دختران خردسال تا زنان سالخورده تا چینی را مورد تجاوز قرار داده و بعد کشتند.
کشتار فلسطینیان در غزه
در 29 روز توحش در کشتار فلسطینیان ساکن نوار غزه، بنابر آمار ارائه شد نزدیک به دوهزار نفر کشته شده اند که بیش از چهار صد تن از آنان کودک هستند و بیش از 9800 نفر هم مجروح شده اند. رقم کشته ها احتمالا بالاتر خواهد رفت چون اجسادی ممکن است در زیر آوارها پیدا بشوند. وقتی صحبت از مجروح می شود، معمولا درجه وخامت و آسیبی که مجروج دیده است از نظرها پنهان می ماند و چیزی در مورد آن در ذهن ها نمی گذرد، در حالی که آسیب دیدگی ممکن است قطع شدن پا و دست و یا صدمه دیدن چشم و بینایی و یا قطع نخاع در اثر اصابت ترکش بمب و توپ باشد. همچنین جراحات شدید اعضای داخلی بدن در اثر اصابت و عبور ترکشها به داخل بدن، مثل صدمه به ریه یا کبد یا روده ها باشد که می تواند خطرناک بوده و باعث مرگ شود و یا رنج جسمی تمام عمر برای قربانی ببار بیاود. بنا به برآورد سازمان ملل 72 در صد کشته شدگان را مردم عادی و کودکان تشکیل می دهند. اسرائیل مدعی است که حدود 900 نفر از اینان را «تروریستها»ی حماس تشکیل می دهند و آن بقیه هم به این دلیل کشته شدند که حماس از آنها به عنوان سپر استفاده می کرد و مانع جا به جا شدن آنها می شد. اما جمعیت  متراکمی که در بمبارانهای مدارس سازمان ملل مورد حمله هواپیماها یا اصابت گلوله توپ ارتش اسرائیل قرار گرفتند، برای پناه گرفتن به آنجا رفته بودند چون گمان می کردند که مدرسه سازمان ملل هدف قرار نخواهد گرفت. سایت تلویزیون فارسی بی بی سی مطلبی داشت با عنوان «چرا جرمی بوئن از غزه گزارش نمی‌دهد» که توضیحی بود برای اخبار شبکه های اجتماعی در مورد علت غیبت و توقف کار این سردبیر بخش خاورمیانه بی بی سی که از غزه گزارش می فرستاده است. در مطلب یاد شده آمده بود که از بعد از انتشار مقاله یی از جرمی بوئن در پایان ماه ژوئیه  در مورد بحران منطقه که برای سایت تحلیلی خبری «نیو استیتسمن» نوشته بود و در آن یاد آور شده بود که او«هیچ" سند و مدرکی" دال بر این که نیروهای حماس از فلسطینیان به عنوان سپر انسانی استفاده کرده باشند، ندیده است»،اسرائیل از او به «بی بی سی» شکایت کرده و مقاله اورا جانبدارانه نسبت به حماس دانسته است و «بی بی سی» هم بلافاصله او را از غزه خارج کرده است. بی بی سی یاد آورشده که جرمی بوئن در تعطیلات بسر می برد و آن حدس و گمانها را رد کرده است(1 ) . در این سو، ارتش اسرائیل فیلمی تبلیغاتی تهیه کرده بود که نشان بدهد وقتی خلبانان اسرائیلی متوجه بشوند نزدیک نقطه و هدف انجام ماموریتشان کودکان و غیر نظامیان قرار دارند، ماموریتشان لغو می شود و از زدن هدف صرف نظر می کنند، این فیلم بعد از کشته شدن سه کودک فلسطینی با شلیک هواپیمای اسرائیل در ساحل دریا، از تلویزیون فرانسه زبان اسرائیل «آی توواِنتی فور نیوز» 2 پخش شد و مفسرانی از قماش همان شلیک کنندگان داشتند توجیه می کردند که قبلا سابقه نفوذ «تروریستها» از طریق دریا و با استفاده از وسائل غواصی وجود داشته است و آن را به منشاء علت اشتباه صورت گرفته وانمود می کردند حال آن که تروریست ها اگر به سواحل شهر های ساحلی اسرائیل با استفاده از وسائل غواصی نفوذ کرده بوده اند، برای سواحل خودشان چه نیازی به از بیرون و از راه دریا آمدن داشتند. دیگر این که بمباران تنها نیروگاه برق غزه سه هفته بعد از آغاز جنگ و در حالی که تعداد زخمی ها به چند هزار رسیده بود و شبکه آبرسانی در بخشی به علت اصابت بمب آسیب دیده بود، اقدامی جز برای به زحمت انداخت مردمی که خانه هایشان ویران و زخمی های بسیاری روی دستشان مانده بود، نبود. با نبود برق، پیداست که خیلی چیزها از کار می افتد، از جمله پمپ های آب شبکه رسانی و دستگاههای بیمارستانی. اگر چه بیمارستان ها ژنراتور اضطرای دارند اما اولا ژنرارتورهای اضطرای تمام برق مورد نیاز بیمارستان را تولید نمی کنند و ثانیا با نبودن سوخت تداوم کار آنها هم با مشکل مواجه است.
 اعتراضها و «اخمها» نسبت به اسرائیل و «دستاورد» نتانیاهو از جنگ
درنده خویی اسرائیل در آخرین بمباران و هدف قرار دادن برای چندمین بار مدرسه یی از مدرسه های ساخته شده توسط سازمان ملل که محلی برای پناه گرفتن گروهی از انبوه مردمی بود که در اثر تخریب خانه هاشان با بمب و توپ و شلیک موشک از ناوهای نیروی دریایی اسرائیل ویران شده بود و نیز به عنوان جای امنی که گمان می بردند از اصابت بمب و توپ درمان خواهد ماند، چنان بود که آمریکا و فرانسه که از گل نازکتر به اسرائیل نمی گویند و به شدت مواظب کلماتی که به کار می برند هستند تا خاطر امثال نتانیاهو و قصابان مردم فلسطین را آزرده نکنند، به طور بیسابقه ای لحن سرزنش آمیز بکار گرفتند و آمریکا آن را اقدامی بیشرمانه خواند و وزیرخارجه فرانسه هم یاد آور شد که دفاع از امنیت، مجوزی برای کشتن کودکان و کشتار مردم عادی نیست. در آن حمله ده نفر کشته شدند که یکی دختر 8 ساله یی بود و در اخبار این رویداد آمده بود که 9 نفر از قربانیان اعضای یک خانواده بودند. دبیرکل سازمان ملل هم آن اقدام را جنایات بیشرمانه ای خواند که باید عاملان آن به محاکمه کشیده شوند. فیدل کاسترو رهبر88 ساله انقلاب کوبا که چند سالی است از قدرت کنار کشیده و امور کشور را به برادرش رائول کاسترو سپرده است در روز 5 اوت در «گرانما» روزنامه حزب کمونیست کوبا در مقاله یی با عنوان «هولوکاست فلسطینی در غزه» (3) روش اسرائیل را شکل جدیدی از فاشیسم نامید. همچنین بنا بر گزارشهای خبری در 5 اوت ، یک معاون وزارت خارجه انگلیس به دلیل عملکرد غیر قابل قبول و از «نظر اخلاقی غیر قابل دفاع »دولت انگلیس در برابر رویداد های غزه از سمت خود استعفا کرد. وی که یک زن و پاکستانی الاصل به نام سعیده وارثی است، سیاست دولت را در دراز مدت به زیان بریتانیا دانسته است 
بهانه حمله اسرائیل به غزه ربوده و کشته شدن سه اسرائیلی بود که اسرائیل حماس و واحدهای نظامی آن را عامل اعلام کرد. اسرائیل هدف از این حمله از بین بردن تونلهایی که حماس از آنها برای نفوذ به مناطق اشغالی و مسکونی اسرائیل استفاده می کند و نیز برای از بین بردن ذخیره موشکی حماس اعلام کرد. اما اگر ربوده شدن آن سه اسرائیلی هم نبود، نتانیاهو حتما بهانه دیگری برای حمله به غزه و ضربه حماس پیدا می کرد. چرا که او چندی قبل از این رویداد به توافق فلسطینان برای تشکیل اتحاد ملی با شرکت حماس واکنش نشان داده و آن را غیر قابل قبول شمرده بود. البته بنا بر نظر بیشتر کارشناسان امور خاورمیانه که در این مساله اظهار نظرهایی از آنها در رسانه ها دیده شد،  نتانیاهو خواهان از بین بردن حماس نیست، بلکه خواهان بی خطر کردن آن برای اسرائیل و نگهداشتن آن مثل استخوان لای زخم و «شاخ» ی در برابر و برای تضعیف موقعیت تشکیلات خودگردان فلسطین و ادامه دو دستگی در بین فلسطینی هاست.
در یکی از بحث های تلویزیونی در مورد رویدادهای غزه  و مساله اسرائیل و فلسطینیان در همان تلویزیون فرانسه زبان اسرائیل (آی توواِنتی فور نیوز) در روز 4 اوت یکی از شرکت  کنندگان در بحث، به نام «نیسیم زویلی» (3) که قبلا پستهای متعدی در اسرائیل داشته (از جمله نماینده کِنِسِت- پارلمان اسرائیل- و سفیر اسرائیل در فرانسه از 2002 تا 2005) رد مذاکره با اتحاد ملی فلسطینان تحت ریاست محمود عباس را سیاست اشتباهی از سوی نتانیاهو دانست و یاد آور شد که نتانیاهو اکنون به اشتباه خود پی برده است. او با یاد آوری این که بحران بین اعراب و اسرائیل سالهای طولانی است ادامه دارد تاکید کرد که راه حل بحران را از طریق مذاکره و گفتگو می توان یافت. او تاکید کرد که حماس تنها 20 هزار رزمنده مسلح نیست بلکه در بین فلسطینیان ریشه پیدا کرده است و نه همه ساکنان غزه اما  چند صد هزار نفر از آن حمایت می کنند. در خارج از اسرائیل در یک برنامه تلویزیونی کانال 5 فرانسه که به میزگردهای تلویزیونی در مورد مسائل مختلف روز اختصاص دارد، در روز 5 اوت از چهار شرکت کننده بحث یکی معاون سفیر اسرائیل در فرانسه(من نمی دانم در ایران در وزارت خارجه  پستی به عنوان معاون سفیر وجود دارد یا معادل این پست همان دبیر اول سفارت است) و سه نفر دیگر یکی استاد دانشگاه و کارشناس امور سیاسی یکی یک اسرائیلی از مشاوران اسحقاق رابین و رئیس فوروم برای صلح که در ضمن گفته شد گذرنامه فلسطینی و فرانسوی همه دارد و دیگری رئیس موسسه روابط بین المللی و استراتژیک بود)، به جز آن معاون سفیر سه شرکت کننده دیگر بر بیهودگی این عملیات نظامی و این که حمله های اسرائیل سبب رادیکالیزاسیون فلسطینیان و محکم تر شدن موقعیت حماس شده تاکید داشتند و پاسکال بونیفَس# رئیس موسسه روابط بین المللی و استراتژیک ضمن انتقاد از عملکرد اسرائیل، یاد آور شد که اگر اسپانیایی ها به کشتن مردم عادی و کودکان و ویران کردن خانه ها در باسک می پرداختند نمی توانستند با ا. ت . آ به صلح برسند و اگر انگلیسی ها هم دست به کشتن کودکان و مردم عادی در ایرلند می زدند، نمی توانستند در آنجا صلح برقرار کنند. او با اشاره به امتناع دولت اسرائیل از شرکت در مذاکره یی با حضور حماس، یاد آور شد که طرف مذاکراه را بسته به میل نمی توان انتخاب کرد ، مذاکره با طرفی صورت می گیرد که در صحنه حضور دارد. در ادامه بحث ژان پل شانی ا ُلو# استاد دانشگاه و مدیر موسسه تحقیقات و مطالعات مدیترانه و خاورمیانه، سیاست ساختن شهرکهای یهودی نشین در زمین های اشغال شده و نیز سیاست «خشونتبار»ی را که دولتهای پی در پی اسرائیل (از احزاب مختلف) در بیت المقدس غربی بکار گرفته اند[ گرفتن زمین و ملک] و اخراج فلسطینان  را، به خاطر مقاومتی که در برابر آن وجود دارد مانع یک طرفه یی دانست که مسبب آن اسرائیل است و نه حماس و هیچ سازمان فلسطینی در آن نقشی ندارند، آنها مردم عادی هستند که تحت فشار قرار گرفته اند. آنگاه او به گفته ای از ژنرال دوگل در نوامبر 1967 اشاره کرد که مساله را اینگونه فرموله کرده بود که «اسرائیلیها زمینهای را گرفتند و بعد در اشغال خود داشتن آن را سازمان دادند که معنی آن بکار گرفتن سرکوب و فشار است و بعد وقتی که با مقاومت روبه روشدند آن را ترویسم خواندند». البته شرکت کنندگان در بحث شلیک موشک از سوی حماس به شهرهای اسرائیل را هم محکوم کردند و بر ضرورت توقف آن تاکید کردند. نظر استاد دانشگاه یاد شده، با رویدادهایی که روز شروع آتش بس در غزه، در بخش غربی بیت المقدس رخ داد همخوانی دارد. در آن روز دو اقدام قهر آمیز از فلسطینیان علیه اسرائیل صورت گرفت. در یک مورد آن، یک فلسطینی با لودری که آن را ربوده بود، یک اتوبوس را واژگون کرد که طی آن چندتن زخمی شدند و خود او با شلیک پلیس کشته شد و در اقدام دیگری موتور سواری با شلیک گلوله ای به یک سرباز اسرائیلی در ایستگاه اتوبوسی وی به شدت زخمی کرد و خود از صحنه گریخت. این دو رویداد باعث ایجاد نگرانی بسیار در پلیس شد و در گزارشهای خبری دیده می شد که به مردم توصیه می کنند که در همه شهرها باید مواظب نفوذ احتمالی تروریست ها باشند. از این گذشته آن طور که در لا به لای بحثها و خبرهای مربوط به رویدادهای غزه آمده بود، این دستگاه امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین بوده که مانع «انتفاضه» دیگری علیه اسرائیل در کرانه باختری شده و از این بابت سبب خشم بخشی از فلسطنیان ساکن آن بخش  شده و حمایت از حماس را در آنان برانگیخته است.  به هر حال به رغم اعلام دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده و اظهار رضایت از سوی دولت اسراییل، از عملیات خونینی که نتانیاهو در غزه پیش برد، در داخل اسرائیل نظرها و صداها همه رضایت و تایید آنچه به دست آمده نیست. واکنش به دستاورد  نتانیاهو، در داخل اسرائیل متفاوت بوده است و حامیان ( شمارشان بیشتر است) و منتقدانی داشته است. از همه تند تر نظر روزنامه یودیوت آهارنوت بود بنابر آنچه در تلویزیون فرانسه زبان اسرائیل در مروری در مطبوعات ت در روز 6 اوت به آن اشاره کرد. این روزنامه برنده این جنگ را حماس دانسته و از جمله یاد آور شده بود که در این یکماه مردم اسرائیل به گروگان حماس در آمدند و با شلیک موشکهای حماس و صدای آژیر ها، روز چند بار به ناچار به پناهگاه می رفتند.64 سرباز اسرائیل هم کشته شدند. به نظر این روزنامه شلیک چندین موشک از سوی حماس(تعداد آن سی یا 35 تا ذکر شده) تنها چند دقیقه قبل از شروع آتش بس هفتاد و دوساعته باز هم نشانه ای بود که حرف آخر را حماس می زند و یا آور شده بود که در مذاکرات مصر هم حماس حرف آخر را خواهد زد.
عمل به مصلحت، مهر باطل بر شعارهای « اسلامی – انقلابی»
 یک نکته در خور توجه هم این بود که دست اندرکاران دولتی و غیر دولتی حامی عملیات اسرائیل در غزه، در موفق بودن این حمله اظهار می کردند که در پایان حمله به حزب الله لبنان در چند سال پیش، خیلیها بودند می گفتند که اصلا آن حمله دستاوردی نداشت و نتوانست حزب الله را در هم بکوبد. اما از بعد از آن حمله به این سو، حزب الله جرأت حمله به اسرائیل را پیدا نکرده است. این البته استدلال بی ربطی هم نیست. چون بعد از آن ماجرا خود حسن نصرالله در یک سخنرانی خطاب به اسرائیل گفت هنوز ما بیست و پنج هزار موشک داریم. اما حزب الله که همانجا بیخ گوش اسرائیل است، نخواست که دویست- سیصد تا از آن موشکها را به نشانه همبستگی با مردم مظلوم غزه به اسرائیل شلیک بکند و صلاح ندید که خشم اسرائیل را برانگیزد. چنان اقدامی - که البته از طرف اسرائیل بی جواب نمی ماند-، سبب شادی و غرور فلسطینان مظلوم و کل «امت عربی - اسلامی» می شد و «اجر معنوی» بزرگی برای او به همراه می آورد. ولی خُب بنا به مصلحت و نه بنا بر وظیفه دینی و اخلاقی عمل کرد و دست به کاری نزد که هزینه اش بی تردید می توانست بالا باشد، ولی حتما روی افسار گسیختگی اسرائیل هم بی تاثیر نبود و می توانست صدای مخالفان در داخل اسرائیل را علیه نتانیاهو بلند کند. همین امتناع حزب الله در اقدام نظامی علیه اسرائیل و در دفاع از زنان و کودکان فلسطینی که خانه هایشان در زیر توپ و بمب و موشک و ویران و پیکرش از هم دریده شد، خود گواه و بیانگر آن است که ایده نابودی اسرائیل، ایده یی است غیرقابل تحقق و آنهایی که از خارج از اسرائیل بر این طبل می کوبند، در معرکه کشتار فلسطینیان به آنان پشت خواهند کرد و آن گروههای فلسطینی هم که این شعار را می دهند و از طریق مسلحانه و نظامی دنبال تحقق این هدف هستند، این نشانه   کم دانشی و بی خردی آنها است و این شعاری است مثل شعارهای پاسداران انقلاب اسلامی که در زیر عبای خمینی به عرش بلاهت رسیده بودند و شعار برافراشتن پرچم اسلام بر فراز کاخ سفید(که گاه آن را کاخ سیاه می نامیدند) و همچین بر فراز کرملین بودند. چون امام پلیدشان خمینی با بلاهت و عقب ماندگی ویژه آخودها در فکر تشکیل دادن «حزب جهانی مستعضفین، حزب الله» بود. همچنین شعار نابودی اسرائیل، شعاری است مثل شعار القاعده و سلفی ها که مدعی گسترش اسلام در جهان و جنگ با کفر هستند.
سکوت و بی تفاوتی کشورهای عربی در کشتار غز نیز، به نحو زننده یی نمایان بود و انتقادهایی را برانگیخت.
ضربه به حماس و ضربه مردم و خسارتها
در مورد ضربه به  توان موشکی حماس، روز قبل از شروع آتش بس، در تلویزیون فرانسه زبان اسرائیلی از یک سرهنگ سابق اطلاعات نظامی اسرائیل به نام «بارک بن زور»، سوال شد که به نظر شما چه میزان از موشکهای حماس از بین رفته است. او در پاسخ با اشاره به این که حماس دوهزار و پانصد موشک شلیک کرده و نیز تعداد موشکهایی که اسرائیل گمان می کند در بمبارانها از بین برده، گفت که 50 درصد از موشکهای حماس از بین رفته که معنی دیگر آن این است که هنوز 50 در صد باقی است. علاوه بر آن گفته می شود حماس در محل نیز قادر به ساخت موشکهایی است که می تواند به شهرهای نزدیک به غزه شلیک کند.  دست اندرکاران دولتی و ارتش اسرائیل  به نظر می رسید که به برتری تسلیحاتی و کار آمد بودن تاکتیک خود که کوبیدن مناطق مسکونی  و جاهایی که خودشان گمان می کردند محل استقرار جنگجویان حماس است، باشلیک موشک از ناوهاشان از دریا و بمباران هوایی و گلوله باران توپخانه و ایجاد وحشت عمومی در پی آن، و بعد پیش روی در زمین کوبیده شده و بدون درگیری های مرگبار برای ارتش اسرائیل بود، خیلی اطمینان داشتند، اما وقتی همان روزهای آغازین عملیات تلفاتشان به ده پانزده نفر رسید صحبت از تلفات سنگین کردند و آن وقت شروع کردند به تکرار این که این بهایی است که سربازانشان برای امنیت اسرائیل می پردازند و البته پشت این منطق چیزی نبود، جز مشروعیت دادن به توحش بیشتر و هدف قراردادن مدرسه و بیمارستان و مسجد و خانه های مردم بی دفاع با بمباران و توپ باران سنگین.
 در آغاز مطلب به آمار تلفات اشاره شد. در بین آن  بیش از 9800 نفر که زخمی شده اند هم کودکان بسیاری وجود دارند. عکسهای بسیار تکان دهنده یی از کودکان مقتول و مجروح  در اینترنت وجود دارد. میزان ویرانیهایی که حمله اسرائیل در غزه ببار آورده است بین 4 تا 6 میلیارد دلار بر آورد می  شود. بنابر ارزیابیهایی که بعد از پایان عملیات اسرائیل در خبرها آمده بود، حدود 17 هزار خانه به کلی ویران شده و 30 هزار خانه آسیب دید است. منطقه شجاعیه که سنگین ترین حملات اسرائیل را تحمل کرد به ویرانه ای تبدیل شده است. اکنون به دلیل قطع آب و برق و کمبودهای دیگر وضع در غزه به شدت اضطرای است و فاجعه انسانی پیش رو است و اقدام فوری در این مورد از سوی جامعه بین المللی ضروی است.
مشکلات بر سر راه گفتگوها و آنچه در پیش است
 مذاکرات با میانجگیری مصر در قاهره روز 7 اوت شروع شد. اسرائیل خواهان خلع سلاح گروههای مسلح و از بین بردن موشکهاست، حماس خواهان برداشته شدن محاصره غزه (که چند سال است ادامه دارد)، آزادی زندانیان و امکان داشتن تاسیسات بندری در غزه و فرودگاه و گسترش منطقه ماهیگیری به مسافتی دورتر از آنی است که اسرائیل اکنون محدود کرده است. بنا برگزارشهای خبری حماس شرط پذیرش ادامه آتش بس را، برداشته شدن محاصر غزه گذاشته بود و چون این شرط پذیرفته نشد، در پایان آتش بس سه روز چند موشک به اسرائیل شلیک کرد و اسرائیل هم پاسخ آن را با بمباران داد و چند نفر دیگر از جمله یک کود 11 ساله را به جمع کشته های فلسطینی ها افزود. در ضمن گروه اعزامی اسرائیل به قاهره هم مصر را ترک کرد و اسرائیل اعلام کرد وقتی به شهرهای اسرائیل موشک شلیک می شود، در مذاکره شرکت نمی کند. البته اسرائیل به طور غیر مستقیم و از طریق مصری ها و نمایندگان تشکیلات خود گردان تحت رهبری محمود عباس شرایط و پیامهای خود را منتقل می کند و نه مستقیم. اروپا و آمریکا و نیز دبیرکل سازمان ملل خواهان برداشتن محاصر غزه هستند و دبیرکل سازمان ملل خواهان آن شد که دورباطل ساختن و ویران کردن پایان داده شود. این فکر که امنیت اسرائیل تنها با صلح پایدار با فلسطینی ها می تواند امنیتی پایدار باشد به نظر می رسد که بیش از پیش مطرح است و در ماه سپتامبر و با گشایش مجمع عمومی سازمان ملل، باید منظر تحولی در یافتن راحلی برای  این مساله بود، چه بسا راه حلی «تحمیلی» آن گونه که لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه از آن صحبت به میان آورد.
منابع و توضیحات:
تصاویری ضمیمه این مطلب است که در «درفش» می  توان دید
1-  لینک مطلب بی بی سی در مورد علت غیبت گزارشگر آن که از غزه گزارش می داد
 i24news - 2 
3- لینک مقاله کاسترو در گرانما- نگارنده ترجمه فرانسه آن را دیدم
بعضی اسمهایی که در متن مقاله آمده است #
 - نسیم زویلی  Nissim Zvili
 پاسکال  بونیفسPascal Boniface
 ژان پل  شانی اولوJean-Paul CHAGNOLLAUD
 ژنرال لومیCurtis Emerson LeMay
شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۳ - ۹ اوت ۲۰۱۴



هیچ نظری موجود نیست: