3 روز،22 ساعت گذشته پروانه معصومي
حضرت سید آیتالله سایهتون مستدام!
با احتیاط چندبار دستش را زیر چانهاش میبرد. مبادا ناشیگری کند و قسمتی از موها و چانهاش از شال زردرنگش بیرون بیاید. الهام چرخنده، اولین زنی که در سینمای پس از انقلاب آواز خواند در سالن شهید چمران دانشگاه تهران، روبهروی حضار جشن فرهنگ و هنر انقلاب میایستد، دستش را روی سینهاش میگذارد و فرارسیدن روز پدر را به آیتالله خامنهای تبریک میگوید: «ھﻤﯿﻦ ﺟﺎ ﺗﻮﻟﺪ آﻗﺎ اﻣﯿﺮاﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ را ﺑﻪ رھﺒﺮ ﻋﻈﯿﻢ اﻟﺸﺄن ﮐﺸﻮرﻣﺎن ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ. آﻗﺎ! انشاء الله ﮐﻪ ﺳﺎﯾﻪ ﺗﺎن.ﻣﺴﺘﺪام ﺑﺎﺷﺪ. روز ﭘﺪر ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﺒﺎرک.»
این دومین تبریک الهام چرخنده به آیت الله خامنهای درسال اخیر است. اولین بار، دقایقی بعد از تحویل سال 93 به عنوان مهمان ویژه برنامه نوروزی شبکه چهارم سیما رو به روی مردم نشست شعر کوتاهی خواند و ترکیب نامتعارفی از کلمات حضرت، سید و آیتالله را به صورت پس و پیش، برای خطاب قرار دادن علی خامنهای به کار برد: «اگر اجازه بدهید، اولین تبریکم رو عرض کنم به رهبر عظیمالشان کشورم؛ حضرت سید آیتالله علی خامنهای. آقاجانم عیدتان مبارک. انشاءالله که سایهتون مستدام باشد.»
او در اولین تبریک هم تعظیم میکند و دست روی سینه میگذارد. شاید تا قبل از انتشار این ویدئو کمتر کسی تصور میکرد که مجری سابق شبکهی M.I.T.Vکه برای داغ شدن برنامهاش مقابل دوربین همسرش را میبوسید، این چنین دل در گرو ولایت فقیه داشته باشد! او مجری اولین مسابقه آکادمی موسیقی در شبکه ماهوارهای مهاجر بود و در اولین حضور سینماییاش در فیلم «شب یلدا» به کارگردانی کیومرث پوراحمد، پشت پیانو نشست و بدون توجه به فتوای ولی فقیه آهنگ «دل دیوانه» را خواند. آیتالله خامنهای در فتوایی آواز خواندن زنان مقابل نامحرمان را حرام اعلام کرده است.
او در جشن هنر و فرهنگ انقلاب نه به اجرای برنامهی «ستاره مهاجر» اشارهای کرد و نه به آواز خواندنش مقابل دوربین پوراحمد، در عوض خود را قاری قرآنی معرفی کرد که زمانی عضو فعال بسیج مساجد بوده است.
او به طور مستقیم از مخالفت عدهای پس از تبریک عید به رهبر جمهوری اسلامی صحبت کرد: «ﺑﻌﺪ از ﭘﺨﺶ اظﮫﺎر ارادﺗﻢ در آﻏﺎزﯾﻦ روزھﺎی ﺑﮫﺎر ﺑﻪ رھﺒﺮ اﻧﻘﻼب اﺗﻔﺎﻗﺎت ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺑﺮاﯾﻢ اﻓﺘﺎد. دﻗﯿﻘﺎ ﺑﻌﺪ از ﭘﺨﺶ اﯾﻦ وﯾﺪﯾﻮ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻣﻦ ازﺷﺒﮑﻪ ھﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎن، ﺻﺪای آﻣﺮﯾﮑﺎ و ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن ﺻﺤﺒﺖ ھﺎﯾﯽ ﺷﻨﯿﺪم و ھﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺮﺧﯽ دوﺳﺘﺎﻧﻢ در ﻋﺮﺻﻪﺳﯿﻨﻤﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻟﻄﻒ داﺷﺘﻨﺪ و ﭘﯿﺎﻣﮏ ھﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮاﯾﻢ ارﺳﺎل ﻣﯽ ﺷﻮد. ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪم ﮐﻪ ﭼﻘﺪر ازدﺳﺘﻢ ﻧﺎراﺣﺖ ھﺴﺘﻨﺪ و ﭼﻘﺪر از اﯾﻦ ﮐﻼم ﻣﻦ ﭘﺮﯾﺸﺎن ﺷﺪه اﻧﺪ.»
پس از انتشار بازتابهای ویدئو تبریک عید در فضای مجازی، الهام چرخنده در پاسخ به مخالفین عکسی در صفحه اینستاگرامش منتتشر کرد. تصویری از خودش که روی لباسش کنار کلمهی ایران، عبارت « ھﻤﻪ ﺟﺎﻧﻢ اﻣﯿﺮاﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ، رھﺒﺮم، ﺧﺎﮐﻢ، ﺗﻤﺎم ﻣﺴﻠﻤﯿﻦ» به چشم میخورد. البته او به همینحد هم بسنده نکرد و در جشن فرهنگ و هنر انقلاب، پا را فراتر گذاشت تا نشان دهد یک ولایی تمام عیار است: «ما در بخش فرهنگی هم نیازمند یک 9 دی فرهنگی هستیم.» طرفداران ولایت فقیه روز 9 دی را روز غضب امت بر فتنه گران یعنی معترضان به انتخابات 88 میدانند. او در بخش پایانی مراسم با عنوان این که میخواهد یک بسته فرهنگی تقدیم کند، روز پدر را به آیت الله خامنهای تبریک گفت.
الهام چرخنده، تنها سینماگری نیست که یکباره به سمت ولایتمداری چرخیده است. افراد زیادی در عرصه سینما، در سالهای گذشته، یکباره تغییر مسیر دادهاند، نقشهای بیشتری گرفتهاند، بودجههای بهتری، ممنوع التصویریشان متوقف شده، مشکلات اخلاقیشان نادیده گرفته شده، گذشتهشان فراموش شده ، اما محبوبیتشان از دست رفته است. دلایل برخی از این چرخش ها هم هنوز مشخص نشده است و راز آلود باقی مانده !
پیش به سوی کارگردانی!
جهانگیر الماسی یکی از سینماگران حاضر در جشن فرهنگ و هنر انقلاب بود. او در انتخابات سال 88 از محمود احمدینژاد حمایت کرد. اگر چه این حمایت چهرهاش را نزد عموم مردم مخدوش کرد اما در عوض باعث شد محمود احمدی نژاد نسبت به او احساس دین کند و در دوران ریاست جمهوریاش همراه رحیم مشایی، وزیر ارشاد و جواد شمقدری در پشت صحنهی فیلم سینمایی الماسی «رنج سرمستی» حضور یابد.
جهانگیر الماسی چند سالی است که در تمامی دیدارهای رهبری با سینماگران حضور دارد و در بسیاری از گفتو گوهایش از سخنان آیتالله خامنهای مثال میآورد و تمامی بیانیههای سینماگران ولایتمدار را امضا میکند. او در دوران اصلاحات حضور کمرنگی در سینما داشت، اما در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد و همراه شدن با ولایت مداران تندرو، به سمت کارگردانی سینما قدم برداشت. او در سالهای اخیر تنها با خبرگزاریها و روزنامههای سرسخت اصولگرا مصاحبه کرده است. درست مثل روزگذشته که در گفتو گو با «نسیم» به الهام چرخنده لقب دلاور داده و گفته: «شعار دادن کار سادهای است اما وفاداری به اصول کار سختی است. الهام چرخنده با این سخن انتخاب خود را کرد و اصول خود را عیان ساخت.»
شوق دیدار و بدن تبدار
دیدار آیتالله خامنهای و سینماگران در سال 89 با حواشی زیادی همراه بود. بسیاری از سینماگران معترض به نتایج انتخابات و حوادث پس از آن در دیدار رهبری حضور نیافتند.برخی از سینماگران مثل جعفر پناهی، محمد رسولاف و... هنوز در زندان به سر میبردند، بنابراین واکنش عموم مردم نسبت به حاضران در جلسه رهبری، غضبناک بود، چه رسد به سخنرانان جلسه که در مدح علی خامنهای صحبت کردند.
پروانه معصومی یکی از بازیگران حاضر در مراسم بود که در چند دقیقه صحبت خود از ذوق و شوقش برای دیدار با خامنهای صحبت کرد: «من امروز بيمار بودم و حدود 39 درجه تب داشتم، اما با شوق فراوان در اين مراسم حضور پيدا كردم.» او در بخش دیگری از سخنانش گفت: « من می دانم فردا اگر مردم منرا ببینند نوع دیگری مرا نگاه میکنند، برای این که خدمت شما بودم، برای این که من هم نیم ساعت، یک ساعت زیر آن سقفی نفس کشیدم که شما نفس کشیدید.»
کمپین من از پروانه معصومی متنفرم همان وقت راه افتاد. عکسهای پروانه معصومی در فیلمهای قبل از انقلاب کنار عکس او با پوشش چادر مشکی مقابل آیتالله خامنهای، قرار گرفت. بعد از این ماجرا پروانه معصومی بارها درباره فساد سینما گفتوگو کرد و جالب این که در یکی از گفتوگوهایش با روزنامه «جوان» گفت: «پشت صحنهی فیلمهای قبل از انقلاب سالمتر بود!»
افتخار به رهبر، تشکر از حراست
لعیا زنگنه هم مثل الهام چرخنده به تازگی وارد این بازی شده است. هنرپیشه محبوب دهه هفتاد، چند وقتی است که حضور فعالی ندارد. او که به تازگی در برنامه «ستاره» شبکه سوم سیما حضور پیدا کرده، تلویحی به مشکل شخصیاش اشاره و از حراست سازمان صدا و سیما، برای حل مشکلش تشکر میکند. او هم یک قدم پا را جلوتر میگذارد و به صورت مستقیم به ستایش آیتالله خامنهای میپردازد: «افتخار من زندگی در کشوری است که رهبر آن ذریه فاطمه زهرا است.» پس از انتشار ویدئو تبریک الهام چرخنده به علی خامنهای، ویدئوی صحبتهای لعیا زنگنه در برنامه «ستاره» هم سر از یوتیوب، فیس بوک و توئیتر درآورد. احتمالا چند ماه آینده، لعیا زنگنه و الهام چرخنده روزهای پرکاری را در پیش دارند.
هدف؛ حفظ جایگاه در سینمای ایران
محمدرضا شریفینیا، اما از سینماگرانی است که پس از آزادی از زندان ولایت مداری را بر هر چیز دیگری ترجیح داد. حافظ قران ،از شاگردان شریعتی و از توابین دهه شصت که سال 65 با دریافت عفو از زندان آزاد شد. او از همان وقت به دامان ولایت پناه برد و با این که عنوان مافیای سینمای ایران را از سوی رسانهها دریافت کرده،خبرهای مربوط به باند بازی های او در رسانههای دست راستی یا منتشر نمیشود یا بلافاصله حذف میشود.
سال 89 هفتهنامه «صبح صادق» وابسته به سپاه پاسداران خبری را با عنوان شروط غیر اخلاقی مافیای سینمای ایران برای بازیگران تازهکار،منتشر کرد. خبری که محمدرضا شریفینیا را هدف قرار داده بود: ««م.ش» که در بسیاری از فیلم ها علاوه بر بازیگری در قالب دستیار کارگردان و انتخاب بازیگر، ایفای نقش می کند، با تشکیل یک مافیای انحصاری، ورود بازیگران جدید را در کنترل خود گرفته و به سوء استفاده های مالی و اخلاقی می پردازد. بازیگر مذکور که به فساد اخلاقی مشهور بوده و از توابین گروه منافقین نیز می باشد، معرفی بازیگران مرد برای ایفای نقش در سینما را مشروط به پیش پرداخت اولیه ۸-۷ میلیون تومانی کرده است. همچنین بازیگران زن، علاوه بر این پیش پرداخت با صراحت شگفت انگیزی به تن دادن به مسائل غیراخلاقی برای پیشرفت سریع تر دعوت می شوند.»
این خبر همان وقت در سایت رجا نیوز هم کار شد اما بلافاصله حذف گرید و هفتهنامه «صبح صادق» هم از پیگیری گزارش منصرف شد! محمدرضا شریفینیا در تمام جلسات دیدار با رهبری شرکت میکند. به ده نمکی برای ساخت فیلم کمک میکند و در «اخراجیها 3» انتخابات 88 را به سخره میگیرد. مطابق خواست رهبر از محمود احمدینژاد حمایت میکند. هدف او روشن است، نمیخواهد جایگاهش را در سینمای ایران را از دست بدهد پس مطیع بی چون و چرای ولی فقیه است و در عوض به شدت مورد حمایت بسیج و سپاه است. هرچند که در میان عموم مردم محبوبیتی ندارد. او پس از انتخابات 88 در کنسرت گروه «سون» شرکت کرد اما زمانی که معرفی شد به جای تشویق از جانب حضار در سالن،«هو» شد.
چه کسی راست میگوید؟
حکایت مسعود کیمیایی و همکاریاش با وزارت اطلاعات، از آن حکایتهای عجیب و غریب سینماست که با گذشت نزدیک پانزده سال از آن روزها، هنوز هم روایتهای جالبی از آن شنیده میشود. در بحبوحه ی جنجال قتل های زنجیره ای در سال 78، سینا مطلبی دستیار جوان کیمیایی، در یادداشتی که در یکی از روزنامه های سیاسی وقت، منتشر شد از جلساتی که کیمیایی با سعید امامی داشته خبر داد و گفت : کیمیایی فیلمهای سلطان و ضیافت را هم به سفارش او ساخته است.
منتقدان و صاحبنظران دنبال نشانهها را گرفتند تا رد پای سعید امامی را در این فیلمها بیابند. علی ضیافت در مقابل چشمان حیرتزدهی دوستان، کارت شناساییاش را برای مامور پلیس رو میکند و کلتش را روی میز میگذارد. سلطان وسط اتوبان داد و بیداد، سر میدهد. خانهاش را خراب کردهاند. شهرداری را مسئول میداند. کمی بعد شهردار تهران محاکمه میشود. هنور بحثها ادامه دارد که شمس الواعظین سردبیر روزنامه عصر آزادگان، خبر را تکذیب و از کیمیایی عذرخواهی میکند. اما ماجرا به همینجا ختم نمیشود. اواخر دهه هفتاد، کیمیایی دست به قلم میشود و در یادداشتی از دیدار سعید امامی با او و بیضایی در هتل لاله تهران و پیشنهاد امامی برای ساخت فیلم به آنها خبر میدهد. این یادداشت علت بیکاری بیضایی را در آن سالها مشخص کرد، او به خواست سعید امامی تن نداده بود. اما کیمیایی درباره این که خودش با پیشنهاد امامی چه کرده، دیگر توضیحی نداد!
بعد از این موضوع تقریبا بسیاری از منتقدان، مطمئن شدند که او به پیشنهاد امامی جواب رد نداده و در عوض،گوگوش را با کمک او از کشور خارج کرده است . کیمیایی پس از این یادداشت دیگر از پاسخ دادن به سوالات مربوط به سعید امامی طفره رفت. او در گفت وگو با علیرضا معتمدی خبرنگار مجله «فیلم» در اینباره میگوید: «حیطه سعید امامی، حیطه آتش است، اجازه بدهید از کنارش رد شویم.»
همکاری چهرهها با جریانهای صاحب قدرت و دفاع از آن یکسویه نیست، مطمئن باشید در پس این همکاریها منافع هر دو طرف درمیان اس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر