نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۹, یکشنبه

رأی «مردم»، ارادۀ «آقا» و نگاه «ما» (در حاشیه «انتخابات» ریاست جمهوری در ایران)

رأی «مردم»، ارادۀ «آقا» و نگاه «ما»
(در حاشیه «انتخابات» ریاست جمهوری در ایران)
مجید خوشدل
با اظهار نظرهایی از عبدالستار دوشوکی، شکوه میرزادگی، مصطفی صابر، مرجان افتخاری، محمدعلی اصفهانی، یاسمین میظر، فاتح شیخ، شهلا آقاپور، مسعود فتحی
نظرخواهی «زودهنگامی» که در پی می آید، در پیوند با مفهومی متناقض در حاکمیت های دینی- استبدادی است: «انتخابات»!
 تناقض و دوگانگی با این پرسش ساده آغاز می شود و سپس ابعاد اجتماعی به خود می گیرد: حاکمیت هایی که مشروعیت خود از «آسمان» می گیرند، مفاهیم، مقولات و قراردادهای «زمینی» به چه کار آنها می آید؟
در همین راستا؛ چه رابطه ای میان مفاهیمی نظیر «انتخاب»، «آزادی»، «انتخاب آزاد» با عنصر «تقلید» و مجموعه ای از فرامین، تکالیف، مؤلفه ها و توجیه های دین سیاسی وجود دارد و اصولاً تکلیف «انسان مقلّد» و نیز نظام های سیاسی دینی با قانونمندی ها و دستاوردهای مثبت حوامع مدرن چه می تواند باشد؟
در این پیوند آیا نمی باید «ریشه» را نشانه گرفت؛ همان بنیانی که طیفی آنرا «روبنا» تصور کرده و با این «انتخاب» به پاک کردن صورت مسئله ها اقدام کرده اند؟

اما این نظرخواهی زودهنگام است، زیرا تا این لحظه رأی ملوکانه در پیوند با تأیید «کاندیدا» های خودی نهایی نشده است. زودهنگام است، چرا که این گونه نظرخواهی ها در جامعه ایرانی اصولاً باید «زودهنگام» باشد.
ساده کنیم این معادله را: در «انتخابات» ریاست جمهوری پیش روی در حکومت اسلامی ایران آیا قرار است کسی با رأی مستقیم و بی واسطۀ مردم انتخاب شود؟ در این باره نظری به گذشته بیافکنیم:
با توجه به اولین «انتخابات» ریاست جمهوری در حکومت اسلامی ایران و نیز آخرین آن؛ با توجه به حذف و سرکوب کلیۀ کاندیداهای غیرخودی و حتا خودی در آنها؛ با سرنوشتی که برای بنی صدر و سپس تمام «رؤسای جمهور» در ایران اسلامی رقم زده شده است؛ با «انتخابات» مهندسی شدۀ ریاست جمهوری 88 که بیخ گوش مان است؛ و مبارزات مردمی؛ و نیز سرنوشت «رهبران نمادین»؛ و نیز سکوت «مردم» و نسیان «اصلاح طلبان» در این پیوند؛ و با حاکمیتی که دست کمی از سلسله عباسیان ندارد و با حاکمی که عین خلفای عباسی حرف می زند و حکم می راند؛ و با تنها کشوری در جهان که زمامداران اش جملگی سپاهی و اطلاعاتی بوده و هستند؛ و تنها کشوری در جهان که منابع اقتصاد مالی، صنعتی، معادن و نیز مدیریت نشر، مطبوعات و تبلیغات آن در تصرف نهادهای نظامی، امنیتی آن کشور است؛ و تنها کشوری در جهان که کاندیداهایش می توانند جنایتکارانی باشند که به جرم جنایت علیه بشریت تحت تعقیب بین المللی می باشند، اما جرم ها و جنایتها می تواند بخشی از برنامه «انتخاباتی» آنان محسوب شود...
و البته با «مردم»ی که اغلب شان متفاوت اند با مردمان کشورهایی که من و شما در آن زندگی می کنیم؛ خیلی زود فراموش می کنند و اغلب، انسانهایی هستند دین خو، که به استبداد خو گرفته اند و روزمره آنرا بازتولید می کنند و ... بحث از «انتخابات» در ایران اسلامی چه سود و حاصلی دارد؟
طرح بالا می تواند بخشی از واقعیت اجتناب ناپذیر جامعه ایران و نیز نظام سیاسی حاکم بر آن کشور باشد. هر چند امکان دارد طیفی از کنشگران سیاسی با این طرح مخالف بوده و یا با برخی از داده های آن زاویۀ دید داشته باشند.
*    *    *
نظرخواهی ذیل در برگیرنده نقطه نظرات تنی چند از کنشگران سیاسی و اجتماعی از گرایش ها و گروه بندی های مختلف در پیوند با «انتخابات» ریاست جمهوری سال 92 در ایران است.
در این رابطه، شنبه، یازدهم ماه می 2013 دو پرسش را برای دوستانی چند ارسال می کنم؛ با این تفاوت که مثل «گفتگو»ها دیگر قادر نیستم پاسخ ها را به چالش بکشم. اما پرسش ها:
1- در «انتخابات» ریاست جمهوری 92 چه کسی را از صندوق ها بیرون خواهند آورد؛ چرا رژیم اسلامی ایران (ولایت فقیه) به این گزینه تن داده است؟
2- عوارض اجتماعی و سیاسی این «انتخاب» برای حکومت اسلامی چه خواهد بود؟
برای دریافت پاسخ ها پنج روز مهلت در نظر گرفته می شود و در جوف نامه توضیح کتبی کوتاهی نیز ضمیمه می گردد.
باید خاطرنشان کنم که در گردآوری و تدوین این نظرخواهی تلاش کردم:
- شرکت کنندگان از گرایش ها و گروه بندی های مختلف باشند.
- زنان و مردان به تساوی در آن شرکت داده شوند.
- پاسخ ها کوتاه و فشرده باشد (پنج سطر برای هر پرسش).
- پیش از نهایی شدن صف بندی ها و معین گشتن «کاندیدا»ها نظرخواهی منتشر شود.
*    *    *
یادآوری چند نکتۀ حاشیه ای نیز ضروری می باشد:
الف- اسامی شرکت کنندگان به ترتیب دریافت اظهارنظرها درج شده است.
ب- یاسمین میطر به دلیل در سفر بودن و عدم دسترسی به برنامۀ فارسی پاسخ خود را به زبان انگلیسی ارسال نموده است.
پ- اظهار نظر یکی از زنان شرکت کننده به دلیل استفاده از الفاظ و عبارات نامتعارف، عدم اصلاح و اصرار ایشان به درج آنها در این نظرخواهی نیامده است.

عبدالستار دوشوکی
در «انتخابات» ریاست جمهوری 92 چه کسی را از صندوق ها بیرون خواهند آورد؛ چرا رژیم اسلامی ایران (ولایت فقیه) به این گزینه تن داده است؟
با توجه به صف آرائی طیف های مختلف درون نظام حاکم و بخصوص مثلث طرفداران دولت، اصولگرایان و اصلاح طلبان با طیف هاشمی رفسنجانی، و نظر به سورپریزهای گذشته یا بعبارتی نتایج غافلگیر کننده انتخابات ریاست جمهوری از سال ٧٦ تا ٨٨ ، از قدیم الایام گفته اند که پیش بینی مخصوصا در مورد وقایع آینده کار بسیار مشکلی است و فقط می توان گمانه زنی کرد. حدس من این است نمایند اصولگرایان نظیر ولایتی و به احتمال خیلی زیاد قالیباف رئیس جمهور آینده ایران خواهد شد.
عوارض اجتماعی و سیاسی این «انتخاب» برای حکومت اسلامی چه خواهد بود؟
حذف و الیناسیون (از خود بیگانه کردن) طیف احمدی نژاد و هواداران حاشیه ای آن در روستاها و محرومین شهر نشین. خنثی کردن رفسنجانی و اصلاح طلبان بدین منوال که ما به شما میدان دادیم، ولی مردم از شما اقبال نکردند، در نتیجه تاریخ مصرف شما نیز سر آمده است. از منظر اجتماعی، بخش وسیعتری از جامعه متوهم که طرفدار دو طیف حذف شده هستند از بدنه نظام جدا خواهند شد. از منظر سیاسی نظام بسوی تک قطبی و حذف تنش های درونی خواهد رفت. چون چندگانگی در حاکمیت آن هم تحت فشارهای شدید اجتماعی ـ اقتصادی داخلی و بین المللی در درازمدت برای نظام مهلک خواهد بود.
*    *    *
شکوه میرزادگی
در «انتخابات» ریاست جمهوری 92 چه کسی را از صندوق ها بیرون خواهند آورد؛ چرا رژیم اسلامی ایران (ولایت فقیه) به این گزینه تن داده است؟
نمی دانم چه کسی را بیرون خواهند آورد؛ فرقی هم نمی کند. اما یقین دارم کسی از صندوق بیرون خواهد آمد که دو امتیاز داشته باشد. یکی اطاعت بی چون و چرا از خامنه ای، یا سپاه. و دوم قدرت گفت و گو و مذاکره و زد و بند با غرب برای نجات از تحریم های سیاسی و اقتصادی.
عوارض اجتماعی و سیاسی این «انتخاب» برای حکومت اسلامی چه خواهد بود؟
حکومت هر کسی را که انتخاب کند، چون 34 سال گذشته مشکلی اجتماعی و سیاسی نخواهد داشت. و مثل همیشه این مردم هستند که هزینه های سنگینی را می پردازند. البته انتخابات سال 88 را باید استثنا دانست چون مردم تصمیم گرفتند، مقابل حکومت آزادی کش، مردم ستیز بایستند و حکومت اسلامی گرفتار مشکلات شدیدی شد که تا همین اکنون هم ادامه دارد. در واقع باید گفت که هر انتخابی از سوی حکومت می تواند عوارضی داشته باشد، اگر که مردم در پذیرش آن مقاومت کنند.
*    *    *
مصطفی صابر
در «انتخابات» ریاست جمهوری 92 چه کسی را از صندوق ها بیرون خواهند آورد؛ چرا رژیم اسلامی ایران (ولایت فقیه) به این گزینه تن داده است؟
اگر مشایی و رفسنجانی از فیلتر شورای نگهبان بگذرند (که حذف آنها برای "نظام" بی هزینه هم نیست)، آنگاه تقلب در شمارش  آراء آسان نخواهد بود. چرا که اینها دست یکدیگر را بلدند بخوانند. در نتیجه هنوز نمی توان پاسخ روشنی به سوال شما داد. انتخابات در جمهوری اسلامی هراندازه باسمه ای و مسخره باشد، با اینهمه مکانیزمی بوده برای "خودی" ها تا به توازن قوای معینی بین خود رسمیت دهند. خامنه ای کوشید تا "بچه" را با جایش بیرون بیندازد، اما موفق نشد و باید فعلا به این بازی ادامه دهد.
عوارض اجتماعی و سیاسی این «انتخاب» برای حکومت اسلامی چه خواهد بود؟
این یک بازی باخت باخت برای رژیمی است که باید برود. حتی اگر پروژه خامنه ای یعنی از سر گذراندن نسبتا آرام انتخابات 92 و بیرون کشیدن کسی مثل جلیلی یا ولایتی از صندوق پیش برود، بحران و بن بست جمهوری اسلامی سر جایش خواهد بود و بدتر هم خواهد شد. تا همینجا نزاع ها در جمهوری اسلامی بالا گرفته و تمسخر و چالش کل نظام در بین مردم داغتر شده است. حالت خطرناک تر برای جمهوری اسلامی این است که مردم جایی پایشان را در بین شکاف بالایی ها بگذارند و رژیم را بیش از پیش تضعیف کنند.
*    *    *
مرجان افتخاری
در «انتخابات» ریاست جمهوری 92 چه کسی را از صندوق ها بیرون خواهند آورد؛ چرا رژیم اسلامی ایران (ولایت فقیه) به این گزینه تن داده است؟
انتخابات در ایران و تعدادی از کشورها "کاریکاتوری" از مدل جهانی شده سرمایه داری غرب و ساختارهای آن است. در واقع "تحمیلی دورانی" به قدرتهای استبدادی و اسلامی است. عربستان هم که ارتجاعی ترین نمونه است "انتخابات" را پذیرفته. "آری و نه" خمینی در سال 58 نمونه روشن این تحمیل و کاریکاتور است. روند گذار از ولایت فقیه از "درون و از بالا "با مخالفهای احمدی نژاد اغاز شده، درگیریها و جناح بندیهای امروز، فقط بر سر تقسیم درآمد نفت بین باندهای اقتصادی و نظامی است. منافع اکثریت جامعه هیچ جائی در این کاریکاتور ندارد.

عوارض اجتماعی و سیاسی این «انتخاب» برای حکومت اسلامی چه خواهد بود؟
اختلافات و درگیریهای پسا انتخابات ادامه خواهد یافت. بحران سرمایه داری جهانی، تحریمها، فلج اقتصادی، تورم، بیکاری و گرانی چشم انداز اعتراضات خود جوش اجتماعی، بدون "آلترناتیو مشخص و رادیکال" و سرکوب شدید را نشان میدهد. اما تهدید های نظامی امریکا، اسرائیل و بحران در منطقه پس از سرنوشت سوریه در یک مقطع تعین کننده و حساس میتواند به عامل "وحدت ملی" تبدیل شود. که همسوئی ناسیونالیستها، پوپولیست ناسیونالیست- اسلامی و نظامی را برای "تغیرات آرام" امکان پذیر میسازد. ولی راه طولانی است.
*    *    *
محمدعلی اصفهانی
در «انتخابات» ریاست جمهوری ۹۲ چه کسی را از صندوق ها بیرون خواهند آورد؛ چرا رژیم اسلامی ایران (ولایت فقیه) به این گزینه تن داده است؟
يک دستگاه منسجم که با اعتماد به نفس لازم، و با تضمين کافی، نشسته باشد و تصميم گرفته باشد که چه کسی را از صندوق ها بيرون بياورد وجود ندارد. در اين نظام، پس از خمينی، توازن مرتباً تغيير کننده ی قوا در هر مقطعی و هر مناسبتی، در ارتباط با همان مقطع معين و همان مناسبت معين است که تکليف يک موضوع را تعيين می کند. بايد ديد که برآيند مجموعه ی کشمکش های نيرو های متفاوت، متخاصم، و متضادی که نظام اليگارشی واره ی موجود را تشکيل می دهند، منجر به «رياست جمهوری» چه کسی خواهد شد.
پاسخ قسمت دوم پرسش شما هم با توجه به آنچه گفتم، در يک جمله اين خواهد بود: چون ناچار شده است که يا به برآيند مجموعه ی کشمکش های درون خود، تن دهد، و يا فروپاشی کامل خود را بپذيرد!


 عوارض اجتماعی و سیاسی این «انتخاب» برای حکومت اسلامی چه خواهد بود؟
اين «انتخابات»، نه صحنه ی رقابت، بلکه صحنه ی لشگر کشی نيرو های درون حاکميت است در برابر هم. يعنی اين «انتخابات»، در دو جبهه جريان دارد: جبهه ی جنگ نيرو های درونی نظام با يکديگر؛ و جبهه ی جنگ مردم با کل اين نيروها.
اکثر رأی دهندگان را مخالفان نظام، يعنی حتی مخالفانِ خودآگاه يا ناخودآگاه همان کاندیدايی که آن ها به او رأی می دهند و داخل نظام است تشکيل می دهند. نتيجه ی چنين معادله يی، طبعاً تسريع روند چند قطبی تر شدن نيرو های درون نظام خواهد بود به دست خودش از سويی، و به دست رأی دهندگان از سوی ديگر.
متأسفانه، فعلاً مردم ـ رأی دهندگان و رأی ندهندگان ـ ابتکار عمل را در دست ندارند. و اين البته به اين معنی هم نيست که ابتکار عمل در دست نظام باشد. به همان دلايلی که در پاسخ به پرسش اول گفتم.
*    *    *
فاتح شیخ
در «انتخابات» ریاست جمهوری 92 چه کسی را از صندوق ها بیرون خواهند آورد؛ چرا رژیم اسلامی ایران (ولایت فقیه) به این گزینه تن داده است؟
اگر انتخاباتی در کار نیست و "کسی را از صندوق بیرون خواهند آورد"، دیگر به پیشگوئی "کسی" چه نیاز است؟ کشمکش بر سر پرکردن صندلی خالی بالای رژیم برای نجات آن از بحران است. از منظر اعتراض اجتماعی کارگران و محرومان جامعه، جمهوری اسلامی رفتنی است، نجات آن جزو محالات است و از هیچیک از این جانیان کاری ساخته نیست. از منظر جناحی از بورژوازی که نجات رژیم را در کنار آمدن با غرب میبیند، رفسنجانی مناسبترین گزینه است. اما تناقضات ذاتی این استبداد سیاسی خاص و منافع زمینی جناح حاکم (خامنه ای و سپاه) اجازه نمیدهد به این گزینه تن بدهند. ظاهرا جلیلی را بالا میکشند و کار برون رفت از بحران را بر جمهوری اسلامی سخت تر میکنند. این هم از فاکتورهای رفتنی بودن این نظام است.   
عوارض اجتماعی و سیاسی این «انتخاب» برای حکومت اسلامی چه خواهد بود؟
هر روز عمر بیشتر این حکومت، بار بیشتر بر گرده اکثریت عظیم جامعه است. جلیلی، رفسنجانی یا هر جانی دیگری از صندوق بیرون آورده شود، ناگزیر است بحرانهای نظام را به معیشت طبقه کارگر و توده های محروم منتقل کند. این بساط رسوا که برچیده شد، جامعه میماند و اعتراضات طبقاتی که با فرونشستن گرد و غبار "انتخابات"، آشکارتر از پیش گریبان نظام را میگیرد. افت شدید موقعیت این استبدادِ سرمایه داری در کل سرمایه داری جهانی و در صفبندی دول منطقه، سختی معیشت کارگران و محرومان جامعه، بیکاری انبوه نسل جوان، ناتوانی نظام حاکم از تامین معیشت برای کارگران و تامین سودآوری برای بورژوازی، جامعه را به آستانه انفجار رسانده است. در چنین اوضاعی کارگران چه دارند که از دست بدهند؟ حال آنکه با انقلاب خود میتوانند رهایی را برای خود و کل جامعه بدست آورند.
*    *    *
مسعود فتحی
درانتخاباتریاستجمهوری۹۲چهکسیراازصندوقهابیرونخواهندآورد؛چرارژیماسلامیایران(ولایتفقیه) بهاینگزینهتندادهاست؟

اظهارنظر در مورد این که در انتخابات این دوره ریاست جمهوری چه کسی از صندوق های رای بیرون خواهد آمد، با توجه به اتفاقی که در دقیقه نود و روز آخر ثبت نام کاندیداها رخ داد،‌ چندان آسان نیست. با حضور مجدد رفسنجانی در انتخابات، و نیز ثبت نام مشائی، می توان گفت جناح مقابل تلاش خواهد کرد، به توافق رسیده و با یک چهره (مثلا جلیلی) در مقابل رفسنجانی و احتمالا مشائی یا کاندیدای دیگری از دولت، وارد گود شود. از این رو نمی شود پیش بینی کرد که کدام  یک از صندوق بیرون خواهند آمد. اما اگر آرا شمرده شود، شانس رفسنجانی با توجه به مواضعی که بعد از اعتراضات سال ۸۸ گرفته است،‌ بیشتر است.

عوارضاجتماعیوسیاسیاین«انتخاب» برایحکومتاسلامیچهخواهدبود؟

در صورت انتخاب رفسنجانی طبعاً اوضاع به سوی نزدیکی با غرب و حل بحران هسته ای، تخفیف تحریم ها و نیز  تغییراتی در وضعیت عمومی جامعه خواهد رفت. البته در مناسبات با غرب راه دیگری برای حکومت نمانده است، هر کسی از صندوق در بیاید، مجبور است، برای تضمین فروش نفت هم شده، دست به سازش هایی بزند. درآمد نفت شاهرگ حیاتی دولت جمهوری اسلامی است. به هر حال حضور مجدد رفسنجانی در انتخابات نشانه احساس خطر جدی در مورد آینده نظام جمهوری اسلامی در صورت ادامه وضعیت فعلی است.
*    *    *
شهلا آقاپور
در «انتخابات» ریاست جمهوری 92 چه کسی را از صندوق ها بیرون خواهند آورد؛ چرا رژیم اسلامی ایران (ولایت فقیه) به این گزینه تن داده است؟
ابتدا بگویم که از نگاه یک شاعر/ هنرمند به رویدادهای جامعه سرزمین مادری ام نگاه می کنم نه یک تحلیلگر یا فعال سیاسی. از دیگر سو، من بر این باور نیستم که انتخابات در حکومت اسلامی چیزی را ازنگاه منافع مردم و نیازهای این زمانی و این جهانی جامعه تغییر دهد. از همین نگاه هم مهم نیست چه کسی از صندوقها بیرون می آید.
 عوارض اجتماعی و سیاسی این «انتخاب» برای حکومت اسلامی چه خواهد بود؟
مشکل در حکومت اسلامی ساختار مافیایی و جنگ منافعِ زیر مجموعه های این مافیاست که بتناسب ساختاری، چنین مجموعه ای ناتوان از مدیریت سیاسی/ اقتصادی/ فرهنگیِ مورد نیاز ایران است. حکومت اسلامی با بحران و خفقان بشکلی تحمیلی و سرکوبگرانه تا کنون دوام آورده است. بنابراین انتخابات در چنین مجموعه ای تاثیری در شرایط کلی ایران ندارد مگر همۀ این حکومت برکنار شود.
*    *    *
یاسمین میظر
1- It really depends on the ruling circles assessment of the situation, if they realise how bad
the situation is they 'engineer' a surprise winner to save capitalism and to fool ordinary people, if they don't they will go for a 'principlist' ossoulgara.
People expect a miracle to save them from the current disaster and these so called elections (because they are not real elections) provide a diversion.

2- None of the candidates have anything to say about the working class, unemployment.  unpaid wages. Al the candidates seem to be in favour of 'resolving the nuclear issue'  and one assumes whoever gets elected they will work to reduce sanctions  however I doubt if that will effect the lives of ordinary people as prices will remain high.
In an election already known to be subject to 'engineering ' by revolutionary guard, in an election that only male  supporters of an  Islamic constitution can become candidates, the revolutionary left has only got one option: to  boycott the elections and continue the call for the overthrow of Iran's Islamic  regime and its myriads of factions and tendencies.

*    *    *
تاریخ انتشار: 18 ماه می 2013

هیچ نظری موجود نیست: