نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۱ مهر ۱۸, سه‌شنبه

با «زلال» نامیدن «ایران تریبونال» نمی توان برای آن حقانیت تراشید (درحاشیه سخنرانی حسن حسام دراستکهلم)

با «زلال» نامیدن «ایران تریبونال» نمی توان برای آن حقانیت تراشید (درحاشیه سخنرانی حسن حسام دراستکهلم)

سایت خبری جنبش خرداد :درشب یادمان کشتارزندانیان دهه شصت در استکهلم، که در ماه سپتامبر برگزار شد، حسن حسام سخنانی ایراد داشت که نگاهی فشرده خواهیم داشت به آن. در این جا خواهیم دید که کسی که خود را یک مبارز کمونیست و شاعر ستمدیدگان می داند، چگونه به طرز لجوجانه ای هنوزهم ازگردانندگان «تریبونال لندن » دفاع آتشین می کند و هستی سیاسی اش را با آن گره زده است و همزمان چگونه تلاش می کند تا  منتقدین » تریبونال لندن » را بی اعتبار سازد. تلاشی که البته همان طور که خواهیم دید نافرجام و بیهوده است.
او در سخنرانی اش بدرستی  باردیگرپرده از جنایات وحشیانه رژیم اسلامی علیه فرزندان ایران بر می دارد و مخصوصا یاد زندانیان سیاسی و همه قربانیان کشتاردهه شصت را شورانگیزانه گرامی می دارد.
اما وقتی تلاش می کند تا از» تریبونال لندن » بعنوان مدافع قربانیان دوران سیاه دهه شصت یاد کند، نشان می دهد که دردفاع از آرمان زندانیان سیاسی پیگیرنیست. مخصوصا حالا که کاملا روشن گردیده که بسیاری از گردانندگان اصلی» ایران تریبونال» سرشان به جایی دیگری وصل است و تحت پوشش محاکمه نمادین رژیم جنایت کار ولایت فقیه، اهداف معینی را دنبال می کنند.
حسن حسام خودش خوب می داند که دادستان ارشد این دادگاه نمادین یعنی آقای پیام اخوان در ضیافت غارتگران جهان در کنفرانس » داووس » لقب » رهبرجوان جهانی» را دریافت داشته و بهمراه تیم قضات این تریبونال که برخی از آنان نو محافظه کاران مدافع آتشین هارترین جناح های سیاسی قدرت های امپریالیستی هستند، ماموراجرای «عدالت فاتحان» شده اند.
 برای بسیاری از نا آگاهان وساده لوحان شاید ترکیب اصلی و پشت پرده گردانندگان » ایران تریبونال» چندان مهم نباشد ولی آیا فقط همین اندازه ازحقایق در باره تریبونال کافی نیست تا کسی که خود را کمونیست می داند و در گیر نبردی همه جانبه با ارتجاع، سرمایه داری و امپریالیسم است، به ماهیت تیم دادستانی و گروه قضات » ایران تریبونال» پی ببرد؟ حسن حسام آدم چندان بی تجربه ای نیست . او جایگاه افراد و گروهها را که هر یک برای اهداف و منافع معینی می جنگند، تشخیص می دهد. مثلا او مفهوم واقعی عنوان » رهبرجوان جهانی» را می داند و می فهمد که کمک مالی گرفتن  تشکیلات  حقوق بشری از دولت های امپریالیستی  وسازمان های بورژوازی به چه معنایی می تواند داشته باشد. اما با وجود همه این ها چرا حسن حسام این چنین شتابان به بیراهه می رود و بسیاری از حقایق درباره گردانندگان این تریبونال را نادیده می گیرد؟ چه اتفاقی افتاده که او با کسانی همگام شده که صراحتا وابستگی و سرسپردگی شان به امپریالیسم را جزو افتخارات خود می دانند. کسانی مانند پیام اخوان که از تحریم اقتصادی غرب علیه ایران پشتیبانی می کنند و گزارش برنامه کارخود را درصحن کنگره آمریکا قرائت می کنند؛ و یا کسانی مانند ایرج مصداقی که اکنون معلوم شده عنصر پوششی مجاهدین خلق است. فرد معلوم الحالی که علنا ازتحریم های اقتصادی علیه ایران پشتیبانی کرده و می گوید «این همه آدم در تصادفات جاده ای کشته می شوند تلفات تحریم ها که بدتر از آن نخواهد بود.»
 همه این ها را فردی مانند حسن حسام می داند، اما چرا سرمایه سیاسی خود را پشت «ایران تریبونال» هزینه می کند و از  » زلالی ایران تریبونال» سخن می گوید؟   اما حقیقت این است که در سال های اخیربدلیل شکست جنبش های انقلابی در سطح جهان، گرایش نیرومندی در میان فعالان سیاسی درچرخش به سوی فاتحان جهان پیدا شده که ایستادگی دربرابر این موج ویرانگر کار آسانی نیست. موج نیرومندی که تقریبا بسیاری از فعالان  سیاسی را تحت تاثیر قرار داده است. برخی ناگهان انقلاب را شوم می شمارند و به یک رفرمیست – لیبرال تمام عیار تبدیل می شوند؛ برخی از یک «چپ دو آتشه» ناگهان به یک ناسیونالیست خشمگین تبدیل می شوند و تازه یادشان می افتد راه مبارزه با ستم قومی و ملی نه از طریق همبستگی زحمتکشان ملیت های ساکن کشور، بلکه از طریق سنگر گرفتن زیرپرچم ناسیونالیسم ملت های تحت ستم امکان پذیراست. همان ناسیونالیسمی که خواب تکرار تجربه عراق را می بینند، بعضی ها هم علنا از تهاجم نظامی و تحریم اقتصادی علیه کشورجانبداری می کند.
 امروزه به بهانه های مختلف دارند پشت توده های کار و زحمت را خالی می کنند و از قرار معلوم بسیاری تلاش دارند تا ازغافله عقب نمانند و در این زمینه دارند از یکدیگر سبقت می گیرند. همه این ها البته تنها به خاطرشکست سنگینی نیست که انقلاب جهانی در سطح بین المللی متحمل شده است. حقیقت این است که بوی کباب را نیز باید به این ها افزود. قدرت و امکانات عظیم مالی امپریالیستی خیلی ها را به وسوسه می اندازد و زانوها را سست می کند. آخردر سنگر انقلاب و پابرهنگان ایستادن مالیات دارد. از پیروزی در افق نزدیک نیز خبری نیست. بی جهت نیست که حتی دیگر مردم را خطاب قرار نمی دهند و تازگی مد شده تا درکنگره آمریکا و پارلمان فرانسه، در کنار کسانی که خواهان ایجاد منطقه ی پرواز ممنوع در کردستانند، عرض حال بنویسند و ازآن چه در ایران می گذرد شکایت کنند. و این یعنی پناه بردن به فاتحان. مخصوصا درمیان حامیان اصلی و آتشین «تریبونال لندن» این پناه بردن به فاتحان و عدالت کذایی شان، رنگ بیشتری بر خود می گیرد.
آری اوضاع چنین است و تاسف بارتر آن که فردی مانند حسن حسام و برخی ازهمفکرانش یا حقایق را نمی بینند و یا می بینند و بنا به ملاحظاتی از کنارش به راحتی می گذرند و در توجیه آن می کوشند.
حسن حسام خودش هم خوب می داند که دیگر گند قضیه مربوط به دست در اندرکاران اصلی » ایران ترییونال» در آمده و مسئله ازمنابع مشکوک مالی نیزعبورکرده است. او بهتر می داند که لااقل منتقدان چپ تریبونال ریگی در کفش ندارند و اگر در این میان کسی ریگی کفش داشته باشد گردانندگان پشت پرده تریبونال هستند که تاکنون حتی یک کلمه در باره موضوعات به قول حسن حسام » بنیادی» یعنی محکومیت جنگ و تحریم های فلج کننده اقتصادی موضع گیری نکرده اند.
اما در این مسیر پر و پیچ خم، عدالت واقعی و جنبش همه ستم دیدگان راه خود را سرانجام خواهد یافت و عوامفریبان را به حاشیه خواهد راند. در این میان تکلیف افرادی چون  پیام اخوان و قضات نئولیبرال انگلیسی  «ایران تریبونال» و همچنین افراد سیاه کاری چون ایرج مصداقی کاملا روشن است. کسانی مثل حسام که عمری را در راه مبارزه برای آزادی، عدالت و سوسیالیسم سپری کرده اند، هنوز فرصت آن را دارند تا خطای های فاحش خود را جبران کرده وشجاعانه درصف مبارزان سوسیالیسم و آزادی قرار داشته باشند. به امید آن روز.
«آن کس که حقیقت را نمی داند، نادان است؛ آن کس که حقیقت را می داند و کتمان می کند تبه کار است» (برتولت برشت)
۱۵ مهرماه ۱۳۹۱ـ ۶ اکتبر ۲۰۱۲


هیچ نظری موجود نیست: