نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۱ تیر ۲۵, یکشنبه

افغانستان: تکرار ده دروغ بزرگ در رسانه های اصلی

اشتراک eshtrak


انتشار اخبار،مقالات و بیانیه ها در اشتراک،الزاماً بمعنای تائید آنها نیست! خبری سیاسی فرهنگی! از اخگر شعله بر میخیزد!افغانستان: تکرار ده دروغ بزرگ در رسانه های اصلی:جیمز اونیل،ترجمه از آمادور – اشتراک! نوشته شده در ژوئیه 14, 2012

0





افغانستان: تکرار ده دروغ بزرگ در رسانه های اصلی



جیمز اونیل



ترجمه از آمادور – اشتراک



ویرایش از رفیق ا. م. شیری







اطلاعیه اخیر رهبران چندین کشور تشکیل دهنده کمک به افغانستان تا ۲۰۱۴ و ماندن حداقل تا آنموقع، دلائل صوری حمله و اشغال این کشور استراتژیک را مناسب می نمایند. با ملاحظه تاریخ اخیر و دلایل ذکر شده حداقل تکرار ده دروغ بزرگ در سرچشمه رسانه ها موجود است.



۱- دخالت در افغانستان با حادثه سپتامبر ۲۰۰۱ آغاز شد.

افغانستان در بیشتر تاریخ طولانی اش مورد توجه ناخواسته قدرتهای امپریالیستی بوده است. انگلیس سه بار در قرن نوزدهم به افغانستان حمله کرد، هر بار بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. انگلیس انگیزه های متفاوتی داشت ولی حداقل آنها کنترول مزارع خشخاش، یک منبع سود آور آن زمان، منبع بیشترین عرضه جهانی هروئین، همچانکه امروز هست، بود. انگلستان از طریق مواد مخدر مستعمرات را کنترول میکرد. نمونه اش چین بود.



در زمان دولت کارتر، ایالات متحده، برنامه تضعیف دولت سکولار ملی و سپس کنترل افغانستان را آغاز کرد. هدف اصلی، به گفته معمار اصلی آن زبیگنیو برژینسکی که به صراحت اعتراف کرد، به اتحاد جماهیر شوروی»ویتنام خود» را بدهد که با ایجاد شرایطی اتحاد جماهیر شوروی سابق را در افغانستان بدام بیاندازد، که بموقع خود در دسامبر ۱۹۷۹اتفاق افتاد.



آمریکا در سالهای ۱۹۸۰، همراه با پاکستان و عربستان با مسلح کردن جنگجویان چریکی در پاکستان را برای نفوذ در افغانستان و اکثر مناطق مسلمان شوروی و چین،، تامین مالی، آموزش دادند. این مجاهدین یا بطوریکه رونالد ریگان توصیفشان کرد، «مبارزان راه آرادی» بفرماندهی یک جوان عربستانی بنام اوساما بن لادن بود. آمریکا پایگاهی از داوطلبان مجاهد تشکیل داد. این پایگاه به نام عربی القاعده معروف شد تا بوسیله سازمانهای اطلاعاتی غربی از آن برای دامن زدن به مشکلات و زمانی که مورد نیاز است، استفاده شود.



۲- القاعده حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۱ ( «۱۱ /۹») را برنامه ریزی کرد و انجام داد.



این دروغ برای اینکه پایه و اساس حداقل دو جنگ بزرگ را تشکیل میدهد، اهمیت ویژه ای دارد. ادامه حملات به چندین کشور، حمله بی امان به حقوق قانونی هر کسیکه تهدید بالقوه تلقی شود و میلیونها نفر که نه جرمی مرتکب شده اند و نه قرار است که مرتکب شوند. این باصطلاح جنگ علیه ترور از تعریف پایانی برخوردار نیست و بنابراین، بهانه کاملی برای هرچیز شامل به تعلیق در آمدن حکومت قانون تا افزایش بودجه ارتش و امنیت میباشد.



اکنون شواهد قریب به اتفاقی وجود دارد که توطئه تئوری رسمی گزارش کمیسیون (یازده سپتامبر۱۱/۹) و ترویج پیگیرانه سرچشمه رسانه ها تقریبا هیچ شباهتی با حوادث واقعی آنروز ندارد. کین و هامیلتون، روسای مشترک آن کمیسیون، کتابی منتشر کرده اند که یافته های کمیسیون خود را شک بر انگیز خوانده، میگویند که با جلوگیری سیستماتیک نمایندگان دولت آمریکا از تحقیقاتشان، آنها محکوم به شکست بودند.



یک مقاله در مجله معتبر علمی ظاهر شده است که اشاره به غیرواقعی نشاندن داستان رسمی دارد. ولی آنها از طرف منبع رسانه ها کسانیکه نوشته ی مورد علاقه شان «تئوری توطئه » است، نادیده گرفته میشود. نادیده گرفتن حقیقت در واقع، تفسیر رسمی خودش یک تئوری توطئه است. کتابهایی منتشر شده است که حکایت از نامعقول بودن داستان رسمی است، ولی هرگز بوسیله مطبوعات مورد بررسی واقع نشد. از جمله کتاب هفته ناشران هفتگی در نوامبر ۲۰۰۹ بود. پلیس فدرال آمریکا در دادگاه در مخالفت با مهمترین قسمت تئوری رسمی بعنوان شاهد سوگند یاد کرد، ادعای تلفنی از طریق تلفن همراه (سل فون، موبایل یا موبیل) از طرف «ربایندگان» هواپیماها، ولی دوباره حتی یک حرف از این گزارش نشده بود.



۳- گفته میشود که هواپیماهای ربوده شده نزدیک به ۳۰۰۰ نفر را در ۱۱/۹ کشت.



حتی اگر کسی به داستان مقامات رسمی که پروازهای ۱۱، ۷۷، ۹۳ و ۱۷۶ ربوده شده توسط عطا(فرمانده القاعده در ربودن هواپیماهای آمریکایی) و همکارانش و برخورد به برجهای مرکز تجارت جهانی ۱ و ۲ و پنتاگون و سقوط در مزرعه ای در پنسیلوانیا ارزشی قائل شود. مجموع کشته شدگان به کمتر از ۵۰۰ نفر میرسد. سه چهارم کشته شده ها زمانی اتفاق افتاد که برجهای مرکز تجارت جهانی ۱ و ۲ تخریب شدند و این ۱ تا یک ونیم ساعت بعد از سقوط هواپیماها بود که به آنها برخورند و سقوط کردند.



تخریب سه ساختمان مرکز تجارت جهانی، ۱، ۲ و ۷ (دومی هرگز در تلویزیون های ایالات متحده پس از ۱۱/۹ نشان داده نشده است) موضوع تجزیه و تحلیل علمی شدید بوده اند. در آوریل ۲۰۱۰ یک گروه از دانشمندان به رهبری Harrit از دانشگاه کپنهاگ در همکاری با مجله بررسی های علمی گزارش داد که نانو- ترمایت در میان آوار هر سه ساختمان پیدا شده است. این یافته در مطبوعات گزارش نشده است. استفاده از نانو – ترمایت دلیلی است که چگونه هر سه ساختمان را به آن سبک تخریب کرده اند. اظهارات رسمی مقامات مبنی بر اینکه آتش باعث تخریب ساختمانها شد، قوانین اساسی فیزیک را نادیده میگیرد. یکی دیگر از عواملی که توسط رسانه های اصلی نادیده گرفته میشود، علیرغم پذیرش توسط ان آی اس تی (مخفف یک موسسه دولتی است)آنست که ساختمان شمار ۷ تقریبا یک – سوم از وقت سقوطش بصورت سقوط آزاد بود. این بمعنای واقعی کلمه، یعنی اینکه بدون استفاده از مواد منفجره غیرممکن است.



استفاده از مواد منفجره دارای پیامدهایی برای داستان رسمی است. بهمین دلیل است که رسانه های رسمی به سبک سیستماتیک از آن دوری میجویند. حداقل از این مفاهیم و ادعاها بارها تکرار شده و اخیرا از سوی پرزیدنت اوباما در ماه دسامبر ۲۰۱۱ که ایالات متحده(و دیگران) تکرار شد که گویا حملات ۱۱/۹ دلیل مرگ و میر در افغانستان است.



۴- دولت طالبان در سال ۲۰۰۱ از دادن بن لادن خودداری کرد.



دولت بوش خواهان تحویل بن لادن بدلیل نقش احتمالی او بعنوان مغز متفکر حملات ۱۱/۹ بود. دولت طالبان به یک شرط قبول کرد که او را به کشور مستقل سومی برای محاکمه تحویل دهد. آنها اعلام داشتند، خود این ادعای بدون دلیل و مدرک که بن لادن مسئول است، غیر منطقی است است. دولت بوش از ارائه مدرک خودداری کرد و تا به امروز هم هیچگونه مدرکی دال بر اثبات آن، انتشار داده نشده است. حتی اف بی آی (پلیس فدرال آمریکا) دلیلی نداشت که بن لادن را باتهام ۱۱/۹ در» لیست سیاه» بگنجاند. اگر چه باتهام جنایات ادعایی، در لیست دیگری ثبت شده بود. وقتیکه از اف بی آی پرسیدند که چرا نام او او در لیست وارد نشده، سخنگوی اف بی آی گفت برای اینکه اف بی آی دلائل موثقی دال بر دخالت بن لادن در ۱۱/۹ در دست ندارد.



۵- آمریکا(و متحدانش) بدلیل حملات۱۱/۹ حق حمله به افغانستان را داشتند.

منشور سازمان ملل و قوانین بین المللی زمینه استفاده ازنیروی نظامی به عنوان وسیله ای برای حل و فصل اختلافات بین کشورهای عضو را در موارد استثنایی فراهم میسازد. برای دادن چنین پاسخی، آنچه یا با اجازه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد و یا تئوری دفاع از خود مورد نیاز است، که هر کدام تعریف خاص خود را دارد. در دو نوبت جداگانه شورای امنیت سازمان ملل متحد حاضر به تن دادن به تقاضای ایالات متحده برای چنین قطعنامه ای نشد. پیش نیاز برای دفاع از خود به طور کامل وجود ندارد. دخالت استرالیا هیچ مبنایی ندارد. به طور خلاصه تهاجم و اشغال غیرقانونی هستند.



۶- که دلیل حمله به افغانستان حوادث۱۱/۹ بود.



این شاید برزگترین دروغ ماندگار باشد. قبل از ۱۱/۹ دولتهای آمریکا و افغانستان در مورد ساختن خط لوله انتقال گاز طبیعی از حوضه غنی خزر به آبهای گرم دریای عربی، گفتگو کردند. بهر دلیل سیاسی و ژئوپلیتیکی، تنها راه عملی از طریق افعانستان بود.در ژوئن ۲۰۰۱ گفتگوها به نتیجه نرسید. دولت افغانستان با کمپانی آرژانتینی بریداس کورپوراشن، نه با کمپانی نفتی که با خانواده بوش نزدیکی خانوادگی داشت، قرارداد بست.



بوش اجازه حمله به افغانستان را قبل از اینکه برفهای ماه اکتبر باعث مشکلات از میان برنداشتنی لجستیکی شود، داد. بهر حال، آنها فاقد یک عذر موجه تا ۱۱/۹ بودند که چند هفته بعد آنرا بوجود آوردند. نقشه های اشغال، مدتها قبل از ۱۱/۹ کشیده شده بود. تعدادی اهداف استراتژیک داشت. از جمله اینها، کنترول خط لوله گاز، ایجاد پایگاههای نظامی در مجاورت کشورهای چین و روسیه، دسترسی به کنترول منابع زیرزمینی کمیاب که در سالهای ۱۹۸۰ توسط نقشه برداران روسی کشف شده بود، و فعال سازی مجدد تجارت هروئین بود که به طور موثر توسط دولت طالبان بسته شده بود. هروئین یک بخش مهم از عملیات های اطلاعاتی ایالات متحده بوده و هست.



۷- اشغال منجر به بهبودی در عرصه های اجتماعی مانند حقوق زنان میشود.



علیرغم یازده سال اشغال و میلیاردها دلار هزینه، وضعیت زنان، طبق گزارشی تحت عنوان «کودکان را نجات دهیم» که اخیرا منتشر شده است، افغانستان بدترین کشور درجهان در مقام آخر و فقط جلوی کشور نیجر میباشد. در حالیکه کشورهای اشغال کننده در مورد پیشرفت افغانستان با شیپور داد میزنند، حقیقت آنست که اغلب شاخص های اجتماعی نشان از آن دارند که در حال حاضر وضعیت زنان بدتر از زمان دولت ترکی است. آمریکا کارهایی کرد که منجر به تضعیف هر چه بیشتر حقوق زنان گردید.



۸- اشغال امنیت ما را در مقابل تروریستم تأمین می کند.



در واقع، خلاف این ادعا صحیح است. نتیجه مستقیم حملات غرب به کشورهای مسلمان ( در حال حاضر آمریکا حداقل شش کشور را بمباران میکند و در برخی دیگر نیز مداخله میکند) پیدایش گروهای تروریستی می باشد که اغلب آنها، وابسته به القاعده بوده و در حال گسترش اند. منافع مشترک این گروههای مسلح و مرد حمایت غرب، نفرت از «دولتهای مستبد» است. مطالعات زیاد نشان می دهند وقتیکه مردم از حقوق قانونیشان محروم میشوند، برای ابراز نارضایتی و جبران خسارت به روشهای خشونت آمیز روی می آورند. این تصویر فوق العاده پیچیده، الگوئی به خوبی تثبیت شده از سوی کشورهای غربی است که گروههای تروریستی را برای دلائل ژنوپولیتک خود مسلح و پشتیبانی مینمایند. در حال حاضر، چندین نمونه موجود است.



۹- اشغال در سال ۲۰۱۴ پایان می یابد.



این ممکنست صورت پذیرد. اما نه بطور داوطلبانه. یادداشت تفاهمی که اخیرا توسط اوباما و کارزایی امضا شد، ایجاد سه پایگاه عمده آمریکائی و ادامه حضور نیروهای ویژه آمریکا تا سال ۲۰۲۴ در افغانستان را در بر دارد. دولت استرالیا اطلاعیه های مشابهی در مورد نیروهای ویژه اش برای باقی ماندن پس از سال ۲۰۱۴ صادر کرده است. زمان زیادی لازم است که بتوان به خروج نیروهای آمریکا از افغانستان باور کرد. رسانه عمده جهانی کاملا در تجزیه و تحلیل یادداشتهای تفاهم ناموفق بوده اند و اینگونه گزارش متاسفانه یا بدبختانه گمراه کننده است.



۱۰- که دولت افغان بعد از سال ۲۰۱۴ سر پا میماند.



کارزای، اعضای دولتش و دیگران بدلیل ترس از سقوط رژیم آماده رفتن به دبی و دیگر جاها هستند. با سوءاستفاده یا دزدی از میلیاردها کمک خارجی و سود حاصل از فروش مواد مخدر ثروتهای قابل توجهی بدست آورده اند که خود این، رفتن آنها به تبعید را اجتناب ناپذیر کرده است. در حالیکه بام تماشایی سایگون ممکن نیست (اشاره به فرار ویتنامی های پولدار بوسیله هلی کوپترهای آمریکایی) نتیجه قابل تأمل خروج شتابان سربازان غربی- نیروهای نظامی غربی، فروپاشی سریع- سرعت سقوط رژیم دست نشانده کرزای را ممکن می سازد. قطعنامه بعدی، اگر چه باحتمال زیاد، ناخوشایند است، ولی حداقل از نوع افغانی اش خواهد بود.



منبع: June 20, 2012 «Information Clearing House«



*********************************************************************************

هیچ نظری موجود نیست: