نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۹ تیر ۱۱, جمعه

شعرهای ژاك پرِوِر - گفتار: احمد شاملو - آهنگ: امير صادقى كُنجانى





ژاك پرِوِر (J.Prevert) شاعر و سناريست و نمايشنامه‏نويس معاصر فرانسوى در فوريه‏ى سال ۱۹۰۰ در حومه‏ى پاريس به دنيا آمد و در آوريل ۱۹۷۷ در مانش درگذشت.
پرِوِر در پاريس رشد كرد. پدرش او را در اوان نوجوانى، غالباً با خود به تآتر مى‏برد و او هرگز ساده‏گى، عظمت و حالت غنايى‏يى را كه صحنه‏ى تآتر به تماشاگر القا مى‏كرد از خاطر نبرد. در سال ۱۹۱۸ به خدمت سربازى رفت و در همان احوال، كه مصادف با پايان جنگ جهانىِ اول بود، به خاور نزديك اعزام شد.
در ابتداى كار شاعرى به سرودن نوعى از شعر (بالاد = قصيده) توجه پيدا كرد. اشعار او در اين دوره مشحون از نكات اميدبخش و حماسى و سرشار از عواطف عاشقانه بود. همين امر موجب علاقه‏ى شديد او به نوشتن فيلمنامه‏هاى عاشقانه شد تا آنجا كه در زمره‏ى برجسته‏ترين فيلمنامه‏نويسان فرانسوى، به‏ويژه در دهه‏هاى ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ درآمد.
ژاك پرِوِر به نهضت ادبى هنرى ربع اول قرن بيستم (سوررآليست‏ها) پيوست و با لويى آراگون، شاعر و رمان‏نويس مشهور فرانسوى (۱۸۹۷-۱۹۸۲) و آندره برِتون، شاعر و داستان‏نويس فرانسوى (۱۸۹۶-۱۹۶۶، كه از پيشوايان مكتب سوررآليسم بود) دوستى و مراوده‏ى ادبى و هنرى داشت. وى در سبك آنان سُنن قديمى شعرى را وارد كرد و اشعارى سرود كه در مجموعه‏ى گفتارها (Paroles) گردآورى شده و اشعارى غنايى، ساده، مردم‏پسند و بسيار جذاب است.
آهنگسازان بسيارى براى سرودهاى او موسيقى ساخته‏اند كه همواره مورد علاقه‏ى شديد گروه كثيرى از جوانان بوده است.
در اشعارش با طنز و طيبت به رويارويى با خشك‏انديشى و تعصب و جزميّت و خرافه‏پرستى رفته و با عوام‏فريبى و بلاهت و جنگ با شدّت تمام مقابله كرده است.
استادى و هنر او در پرداختن قصه‏هاى كوتاه و گزيده‏نويسى به حدى است كه خواننده را به شگفتى وامى‏دارد و مى‏پندارد كه گويا در اعماق ظلمت محض، پرتوى حس مى‏كند.
شعرهايش بيشتر شعرِ آزاد (بدون قافيه، با مصرع‏هاى نابرابر) است ولى از صنايع بديعى خالى نيست. او به تآتر هم سخت دلبسته‏گى داشت؛ يك‏بار با گروه اكتبر (Groupe Octobre) حزب سياسىِ محافظه‏كارى كه در ۱۹۰۵ از طرف اعتداليون در روسيه تشكيل شد، به شوروى مسافرت كرد (۱۹۳۳) و در آن سفر نمايشنامه‏هاى او روى صحنه آمد ولى از بابت سرخورده‏گى حيرت‏آورى كه به او در اين سفر دست داد هرگز و هيچ ننوشت، و جز تنى چند از خاصان نزديك او، هيچ‏كس نفهميد چرا او به اين سفر يا به سفر ايالات متحده رفته است. بسيارى از اشعار او هنوز در زبانِ ادبيات و عامه‏ى مردم است كه او هرگز اقدام به چاپ و انتشار آنها نكرد.
مجموعه‏هاى مهم شعرىِ او عبارتند از: بازديدكننده‏گان شامگاهى (۱۹۴۲)، كودكان بهشت (۱۹۴۴)، گفتارها(۱۹۴۵)، چشم‏اندازها (۱۹۵۱) و باران و هواى خوب (۱۹۵۵).
يكى از نويسنده‏گان فرانسوى در مورد او گفته: «او استاد سخن بود» و هيچ چيز به حقيقت و واقعيتِ شعرى پرِوِر نزديك‏تر از اين گفته نيست. او بزرگ‏ترين نماينده‏ى شعر «سهل و ممتنع» معاصر فرانسه (و شايد جهان) بود.

آيدا شاملو
به نقل از دايرةالمعارف بريتانيكا (از انگليس)
و فرهنگ مؤلفان (از فرانسه)


امير صادقى كُنجانى (۱۳۶۱)
آهنگساز و پيانيست. در تهران متولد شد و از سن ۷ سالگى يادگيرى موسيقى را آغاز كرد. از استادان او در ايران مى‏توان به گاگيك بابايان، فرهاد فخرالدينى، مصطفى كمال پورتراب، فريد عمران و حسن رياحى اشاره كرد. او پس از اينكه از دانشگاه هنر و معمارى فارغ‏التحصيل شد، موفق به اخذ بورس از كنسرواتوار ترينيتىِ لندن شد و هم‏اكنون مشغول تحصيل در رشته‏ى آهنگسازى در اين كنسرواتوار زير نظر دُمينيك مُركات (Dominic Morcutt) است.

نوازنده‌گان:
عسل حناچى (فلوت)، شقايق شهرابى (ابوا)، بهار توسلى (كلارينت)، عليرضا متوسلى (باسون)، ميلاد عباسى (هورن)، بابك ميرداديان (توبا)، آوا شادمانى، ياسمن كشاورزى، طناز اوستاد اسداللهى و عسل حسينى (ويلن)، پگاه عبداللَّه‏زاده (آلتو)، آنكيدو دارش و پروشات زندآئين (ويلنسل)، مريم آزادى (كنترباس)، كسرا پاشايى (پركاشن)، رامين براتى (ترمبون)، احسان نادرى (ترمپت)











هیچ نظری موجود نیست: