نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ اسفند ۲, جمعه

نظام جلالی

نگاهی به زندگینامه سیاسی خانواده لاجوردی و قتل خواهر اسداله لاجوردی جلاد

۲ اسفند اخبار روز
27396_882 خواهر لاجوردی:
خواهر ۷۰ ساله اسدالله لاجوردی که نام وی فاش نشده «به طرز مشکوکی» در دماوند به قتل رسید. به گفته سردار رادان این قتل «انگیزه‌های امنیتی نداشته است». حسین لاجوردی فرزند اسدالله لاجوردی ضمن اعلام خبر گفت این حادثه قتل سه روز پیش رخ داده و دو روز قبل، مسئولان جنازه وی را پیدا کردند. بنا به این گزارش خواهر اسدالله لاجوردی در منزل در تهران کلاس‌های مختلف دینی و مذهبی برگزار می‌کرده و این اتفاق نیز یکی دو ساعت پس از پایان کلاس‌اش که در منزل برگزار شده بود، رخ داده است. در حالی‌که صبح امروز، پنج‌شنبه یکم اسفندماه این خبر منتشر شد و فرزند اسدالله لاجوردی از پیگیری نیروهای انتظامی در این‌ رابطه سخن گفته بود، عصر امروز احمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی از دستگیری قاتل خواهر لاجوردی خبر داد. رادان به جزئیات این دستگیری اشاره‌ای نکرده ولی اعلام کرد که قاتل پس از انجام اقدامات اطلاعاتی و عملیاتی نیروهای پلیس، شناسایی و دستگیر شد.
اسدالله لاجوردی:
اسدالله لاجوردی در جنوب تهران متولد شد. پدرش هیزم‌فروش بود. او در دومین سال تحصیلی در دبیرستان، ترک تحصیل کرد و در کنار پدر به کار مشغول شد. اسدالله لاجوردی، که در ترور حسنعلی منصور، نخست‌وزیر ایران در سال ۱۳۴۳ نقشی را بر عهده داشت. پس از ترور بازداشت شد و نهایتاً به تحمل ۱۸ ماه حبس محکوم شد. پس از آزادی ضمن اشتغال به فروش روسری، دستمال و لباس در بازار تهران مشغول شد. لاجوردی در اردیبهشت ۱۳۴۹ به اتهام حمله به هواپیمایی ال عال، پس از برگزاری مسابقه فوتبال میان تیم ملی فوتبال ایران و تیم ملی فوتبال اسرائیل بازداشت شد. وی پس از محاکمه به ۱۸ سال حبس جنایی محکوم گردید. لاجوردی در فروردین ۱۳۵۳ از زندان آزاد شد و در اسفند‌‌ همان سال مجدداً بازداشت شد. اتهام او «فعالیتهای زیرزمینی و همچنین خودداری از پاسخگویی راجع به اقدامات خرابکارانه خود» در همکاری با مجاهدین خلق بود. سرانجام لاجوردی به همراه بسیاری از زندانیان در ۲۷ مرداد ۱۳۵۶ آزاد شد.
لاجوردی در کنار مهدی عراقی و اسلامی از مسوولان انتظامات کمیته استقبال از روح الله خمینی بودند. در جریان رسیدگی به پرونده گروه فرقان او از ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ با نظر بهشتی دادستان انقلاب تهران شد. لاجوردی از اعضای شورای مرکزی جمعیت مؤتلفه اسلامی بود که زندانیان سیاسی دهه ۶۰ خورشیدی و دگراندیشان اسدالله لاجوردی را از عاملان اصلی سرکوب‌ها و اعدام‌های آن دوران می‌دانند. در دوران ریاست او بر زندان اوین و دادستانی انقلاب بسیاری از زندانی سیاسی اعدام شدند و یا مورد شکنجه قرار گرفتند. در دی ۱۳۶۳ او توسط شورای عالی قضایی از تمامی مناصب برکنار شد و تا زمان مرگ خمینی هیچ پست دولتی نداشت. در سال ۱۳۶۸ لاجوردی دوباره به مدیریت زندان‌ها برگشت و ریاست سازمان زندان‌ها را تا اسفند ۱۳۷۶ بر عهده داشت که در این زمان رئیس دفتر رییس قوه قضاییه از او خواست که استعفا دهد. لاجوردی در ۱ شهریور ۱۳۷۷ د رمحل کسب خود در بازار تهران و در حالی که هیچ سمت رسمی نداشت، توسط دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نام‌های علی‌اکبر اکبری ده‌ بالایی و علی‌اصغر غضنفرنژاد کشته می‌شود که به گفته همسر لاجوردی یکی از مهاجمان فورا سیانور می‌خورد و خودکشی می‌کند اما نفر دوم فرار می‌کند و لی در آبادان دستگیر می‌شود اما همین گفته همسر لاجوردی با نوشته تسنیم کاملا متفاوت هست. تسنیم می‌نویسد در جریان ترور، دو تن توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند. علی اکبر اکبری، در اثر شدت جراحات وارده در حین عملیات، در بیمارستان درگذشت و فرد دوم که علی اصغر غضنفر نژاد- معروف به سیاوش نام داشت به شرکت فعال خود اعتراف کرد.
همسر اسدالله لاجوردی:
زهرا گل گل با اسدالله لاجوردی ۲۶ ساله در سن ۱۳ سالگی در سال ۱۳۴۰ ازدواج کرد. آن‌ها ۶ فرزند دارند که پنج پسر و یک دختر به نام زهره سادات لاجوردی که عضو جبهه پایداری و استاد دانشگاه است. (همسر لاجوردی از آنجائیکه می‌داند لاجوردی بسیار منفور و جنایتکار بوده است در مصاحبه خود با روزنامه رسالت تماما تلاش می‌کند که از او یک چهره دل رحم و رئوف و نازک دل بسازد که در عین حال مبارزی قهرمان و چهره‌ای ملکوتی بوده است و به قول معروف به روباه گفتند شاهدت کیه گفت دمم، که در راستای همین تلاش وقیحانه خود می‌گوید) لاجوردی کانون گرمی را در خانواده ایجاد کرده بود. او واقعا همسر و پدر نمونه‌ای بود ضمن اینکه انسان بزرگی هم بود. ایشان خیلی گذشت داشت. بسیار فروتن بود.
از ویژگی‌های اخلاقی لاجوردی بگویید. واقعا زبانم قاصر است. ایشان همه خصوصیات عالیه را داشت. یک روز به آقای لاجوردی گفتم: دوست دارم دو تا مرغ عشق در خانه داشته باشم. ایشان گفت: من طاقت ندارم که آن‌ها در قفس باشند. اگر راضی می‌شوید که آن‌ها در خانه آزاد باشند موافقم. مرغ عشق‌ها را آزاد گذاشته بودیم هر وقت می‌خواستند به قفس می‌رفتند و هر وقت می‌خواستند آزادانه در خانه پرواز می‌کردند. (در جایی دیگراز مصاحبه می‌گوید) پس از انقلاب لاجوردی رئیس سازمان زندان‌های کشور شدند، از این دوران برایمان بگویید، چه طور شد که این پست را به ایشان پیشنهاد کردند و ایشان هم قبول کرد؟
لاجوردی می‌گفت: بیشترین زمان عمر من در زندان سپری شده است یا به عنوان زندانی و یا به عنوان زندانبان. آن زمان شهید بهشتی ایشان را به این سمت منصوب کردند. این کار، برای لاجوردی خیلی مشکل بود و به من گفت: انگار استخوانی در گلو دارم. چون او روحیه‌ای بسیار عاطفی داشت. لاجوردی کانون گرمی را در خانواده ایجاد کرده بود. او واقعا همسر و پدر نمونه‌ای بود ضمن اینکه انسان بزرگی هم بود. ایشان خیلی گذشت داشت. بسیار فروتن بود. (در این مصاحبه همسر لاجوردی آنچنان تلاش می‌کند با دروغگویی از لاجوردی انسانی دل رحم بسازد تو گویی جنایات لاجوردی در زندان در اوج سرکوب جریانات سیاسی او مسئول شکنجه گران و کشتار مبارزین نبوده است و هر دفعه هم که می‌خواسته یک حادثه مهم در زندگی لاجوردی رخ دهد این خانم قبلش خواب نما می‌شده است که انقدر معجزه در زندگی آن‌ها رخ داده تو گوئی زن لاجوردی اولین پیامبر زن بعد از ۱۴۴۰۰۰ پیامبر مرد بوده است.)

یکسال عید ایشان گفت: خانم بیایید موقع تحویل سال را با هم به کانون اصلاح و تربیت برویم و در کنار بچه‌های زندانی بگذرانیم. ایشان از قبل هدایا و شیرینی برای بچه‌ها تهیه کرده وقتی بچه‌ها ایشان را دیدند، دورش را گرفتند و او هم یکی یکی آن‌ها را بغل می‌کرد و به آن‌ها عیدی و شیرینی و شکلات می‌داد. واقعا برایم لذت بخش بود.
یکی از خلقیات لاجوردی این بود که سریع از هر اشتباهی و خطایی می‌گذشت و هیچ وقت یک مسئله‌ای را دنبال نمی‌گرفت. هیچ وقت در زندگی حساب کشی نمی‌کرد. هیچ سختگیری در کار نبود، هیچ وقت سختگیری نمی‌کرد و اگر هم می‌خواست نکته‌ای را متذکر بشود با خنده و با رویی گشاده مطرح می‌کرد. وقتی لاجوردی در زندان بود زمانی که می‌توانستیم به ملاقات برویم به بچه‌ها نمی‌گفتم که به زندان می‌رویم، چون کوچک بودند و ناراحت می‌شدند، به آن‌ها می‌گفتم: می‌رویم باغ پدرجان و می‌رفتیم حیاط زندان، وقتی با ایشان ملاقات می‌کردم سعی می‌کردم روحیه خود را خیلی بالانشان بدهم و سعی می‌کردم بخندم و لبخند بزنم. یک روز ایشان به من گفت: خانم می‌دانید! این خنده‌های شما تا ملاقات بعدی با من است و از نظرم محو نمی‌شود. ایشان خیلی عاطفی بود. من هر چقدر از ایشان و خوبی‌هایش بگویم. کم گفته‌ام (واقعا از این همه دروغگویی و ریا همسر لاجوردی حال آدم خراب می‌شود و اینکه مردم را احمق فرض می‌کنند و تلاش می‌کنند که از چنین قاتلی تصویری دروغین بسازند که گویا این جلاد زمان بهترین و رئوف‌ترین انسان روی زمین بوده است.)

حسین لاجوردی پسر لاجوردی:
پسر اسدالله لاجوردی برکناری پدر خود را «نتیجۀ گزارشهای خلافی» ذکر کرد که به مرحوم آیت الله منتظری ارائه گردید و همچنین فشارهایی که از طرف شورای عالی قضایی وارد آمد.
در پی اظهارات مجید انصاری، رئیس دو سالۀ سازمان زندان‌ها در زمان خمینی، که تاکید کرده بود اسدالله لاجوردی (مسئول وقت دادستانی انقلاب و زندان‌ها و بازداشتگاه‌های کشور) توسط خمینی از سمت خود برکنار شده بود، مرتضی بختیاری، وزیر دادگستری دولت محمود احمدی‌نژاد که از همراهان لاجوردی بوده، به سخنان این فعال اصلاح طلب واکنش نشان داد و ضمن «بی‌اساس» خواندن آن، ادعا کرد: «امام از برکناری لاجوردی بی‌اطلاع بوده و پس از شنیدن خبر آن نیز ناراحت شده بود.»
وزیر دولت احمدی‌نژاد در ادامه به این عضو دولت اصلاحات (انصاری) حمله کرده و مدعی می‌شود: «اظهارات بی‌پایه و اساس وی، در حالی که همه اسناد مربوطه موجود می‌باشد ظلم بسیار بزرگی به کسی (لاجوردی) است که همه عمر خود را برای نظام گذاشت و از سوی رهبری ( خامنه‌ای) مرد پولادین انقلاب نام گرفت.» گفتنی است مجید انصاری طی گفت‌و‌گویی با سایت جماران، ضمن انتقاد از عملکرد اسدالله لاجوردی در زمانِ مسئولیت بر دادستانی و همچنین زندانهای کشور، در پاسخ به برخی سوالات از جمله دوران ریاست خود بر سازمان زندان‌ها در زمان خمینی (از ۶۵ تا ۶۶) و ماجرای برکناری لاجوردی توسط آیت الله خمینی گفته بود «امام بعد از دریافت گزارش زندان‌ها گفت آقای لاجوردی اگر جمهوری اسلامی به‌دست این‌ها (مجاهدین) ساقط شود بهتر از آبروی اسلام است که با این کار‌ها (خودسری‌های داخل زندان) برود. شما بروید مسئولیت را تحویل دهید. ا
حسین لاجوردی می‌گوید ایشان (انصاری) اشاره می‌کند که چهار پنجم زندانیان گروهکی توسط من (انصاری) آزاد شده‌اند. لازم است یک بار دیگر سخنرانی امام را در آن ایام را گوش دهند که فرمود این آزادی‌ها خلاف اسلام است. آقای انصاری! آنچهارپنجم گروهکی که شما آزاد کردید بسیاریشان جذب سازمان شدند و در عملیات‌های مختلف بر ضد رزمندگان اسلام شرکت کردند و هزاران نفر از جوانان ما را به شهادت رساندند.
در ادامه این نامه حسین لاجوردی آمده است: به خاطر گزارش انصاری، بار‌ها هیئتهای مختلفی از زندان بازدید داشته‌اند و از جمله آن چندبار هیئت‌هایی از طرف امام و مجلس ماموریت یافتند تا این ادعا‌ها را بررسی کنند و گزارشی تهیه کنند که یکی از این هیئت‌ها را انصاری نام برده که شامل دعایی، هادی نجف آبادی، سید هادی خامنه‌ای بود که گزارش بازدیدشان را به امام دادند و انصاری هم اشاره می‌کند که گزارش‌ها منتج به نتیجه نشد و بعد می‌گوید چون گزارش‌ها نتیجه نداد شورای عالی قضایی به بنده ماموریت داد که از زندان‌ها گزارش تهیه کنم و من هم آماده کردم و به مسئولان وقت گزارش دادم.
احسان لاجوردی پسر دیگر لاجوردی:
احسان لاجوردی در نامه​ای خطاب به انصاری نوشت که اگر این گرگ​های درنده(مجاهدین و…..)  را ول نمی‌​کردید، تعداد زیادی شهید نمی‌​شدند.
جمعی از یاران سید اسدالله لاجوردی: نامه چند نفر از یاران لاجوردی به مجید انصاری: امام، لاجوردی را تایید کرد، نه شما را:احمد قدیریان، سید اسدالله جولایی، مرتضی صالحی، داود رحمانی، حسین همدانی، محمدعلی امانی و…(اسامی همکاران جنایتکار لاجوردی جلاد در آن سالهای سیاه )
مهم‌ترین نوآوری اسدالله لاجوردی در زندان‌های ایران  تجاوز جنسی به دختران باکره از طریق ازدواج اجباری آن‌ها با زندانبانان :
تجاوز جنسی به زندانیان در جمهوری اسلامی ایران
رینالدو گالیندو پل فرستاده ویژه سازمان ملل در گزارش خود پیرامون وضعیت حقوق بشر در ایران به گفته‌های خانواده‌های اعضای مجاهدین خلق اشاره می‌کند که مقامات رسمی زندان مدارک ازدواج دختر زندانیشان را به آن‌ها داده‌اند. مدارکی که به مفهوم تجاوز جنسی به دختران زندانی پیش از اعدام است. روزنامه گاردین در گزارشی در سال ۱۹۸۹ مهم‌ترین نوآوری اسدالله لاجوردی در زندان‌های ایران را تجاوز جنسی به دختران باکره از طریق ازدواج اجباری آن‌ها با زندانبانان ذکر می‌کند. شاید این ابتکار برای رفع تردید‌ها در مورد ممنوعیت شرعی اعدام دختر باکره صورت گرفته باشد. [۸]
ژاله احمدی، پزشک و پژوهشگر، در «دائرةالمعارف زنان و فرهنگ اسلامی»، می‌نویسد در بین سال‌های ۶۰ تا ۶۶ هزاران زندانی سیاسی زن بازداشت شده و در زندانهایی مانند اوین و گوهردشت نگاهداری شدند. بگفته احمدی این دسته از زندانیان که تحت نظارت نزدیک توابین و ناظران زن و در دستان محافظان مرد زندان قرار داشتند که آن‌ها را شکنجه داده، به آن‌ها تجاوز کرده، با آن‌ها ازدواج کرده یا آن‌ها را اعدام می‌کردند. احمدی سپس به توصیف شکنجه‌ها پرداخته و با بیان اینکه زندانیان تحت شستشوی مغزی، تحقیر و تخریب روحیه قرار داشته‌اند، می‌گوید که برخی از زندانیان جهت پایان این شکنجه‌ها تصمیم به ازدواج موقت با زندانبان‌ها می‌گرفتند و برخی دست به خودکشی می‌زدند.
رضا افشاری استدلالی از شهرنوش پارسی‌پور را نقل می‌کند که یک دلیل اینکه چرا داستان‌های معتبر کمی از آزار جنسی وجود دارد را اینطور توضیح می‌دهد که به زنانی که نزدیک به اعدام بودند تجاوز می‌کردند و از آنجایی که آن زندانیان کشته می‌شدند امکان اینکه داستان خود را بنویسند را نداشتند.
در اینجا گوش کنیم به دروغگویی اسدالله لاجوردی و تمجید آیت الله گیلانی جلاد از لاجوردی
اوین، اسدالله لاجوردی و دعاخوانی توابین در دهه ۶۰
در اینجا نگاهی بیندازیم به عکس هایی مربوط به لاجوردی آدم کش که این عکس ها سند خوبی از چهر ه های افراد امنیتی است که مستقیم یا غیر مستقیم با لاجوردی در ارتباط بودند و عمدتا چهره های امنیتی و اطلاعاتی و شکنجه گران دوران سیاه لاجوردی هستند.
گزارش تصویری: لحظاتی پس از ترور اسدالله لاجوردی جلاد




































هیچ نظری موجود نیست: