یک بار دیگر به بهانه ی «روز جهانی کودک»، کودکان دروازه غار به روی صحنه می روند و با صدای بلند شعر «خوشحال و شاد و خندان » را می خوانند.
با وجود اینکه پشت سرش برنامه اجرا می شود و خیلی از بچه ها روی صندلی هایشان نشسته اند فرزاد از دروازه ی وسط چمن بالا می رود و می گوید:«می خواهم گٌل شوم مثل خیلی های دیگه که تا الان گٌل شدن».
هر سال جشن «روز جهانی کودک»، در دروازه غار برگزار می شود. برگزار کننده ی جشن امسال شهرداری بود که بعضی از مدارس و اکثر انجمن های فعال در حوزه ی حقوق کودک را برای شرکت در این جشن که در چمن ورزشگاه هرندی برگزار شد دعوت کرده بود، اما این جشن مشکلاتی از جمله: تناسب نداشتن برنامه ها با فضای باز،عدم همکاری مسئولین با یکدیگر، نبود برنامه های تحرکی برای بچه ها، گرمای شدید و…را داشت که باعث نارضایتی بسیاری از بچه ها و حتی فعالین حقوق کودک بود و این در حالی است که شهرداری مبلغی بالغ بر ۹میلیون تومان برای این جشن هزینه کرده بود.
در تمام مدتی که که دنبالش می کردم او بود و بادبادکش در حالی که به هیچ کس و هیچ چیزی توجه نمی کرد.
محمد که از طرف مدرسه آمده می گوید:«میشه ازم توو دروازه عکس بگیری؟» دوربینم را برای عکاسی تنظیم می کنم و او می گوید:«اشکالی نداره دستامو اینجوری بگیرم؟».
هر دویشان با هم اینجا دوست شدند و درباره ی جشن می گویند:«خیلی جشن خوبیه، خوشحالیم از اینکه اینجاییم».
طناب بازی برنامه ای بود که خیلی از بچه ها را از صندلی هایشان بلند کرد و اجازه داد تا برای مدتی هر چند کوتاه آن طوری که خودشان دوست داشتند رفتار کنند.
وقتی نت های شعر «سلطان قلبم» را به صدا در آورد نه تنها بچه ها که حتی مادرانی هم که در جشن حضور داشتند این شعر را خواندند.
با وجود اینکه جشن را دوست ندارند، اما سه تایی با هم به تمام حرف های خانم های مجری گوش می دهند.
یکی از پسرها می گوید:«پاسگاه، شوش و مولوی عکسی ۱۰۰۰تومن می گیری؟».
با وجود اینکه امکانات صوتی خوبی موجود نبود، اما کودکانی که ساعت ها از کار و تفریح شان برای اجرای امروز زدند تلاش می کردند تا صدایشان را به گوش خیلی ها برساند.
به دلیل نبودن مسئول، اجرای برنامه ی طناب کشی هم لغو شد اما بچه ها خودشان برنامه را اجرا کردند و به قول یکی از آن ها:«طناب کشی که معنی نداره باید خود کِشی کنی».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر