نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۱ بهمن ۳, سه‌شنبه

احمدی نزاد ؛ رئيس جمهوری که عادت دارد سکته بدهد ( بخش دوم )

احمدی نزاد ؛ رئيس جمهوری که عادت دارد سکته بدهد ( بخش دوم )
محمود خادمی

مثلثِ تغيير ؛ احمدی نژاد سوژه اصلی

در بخش قبلی مقاله به علت و منشاء اختلاف و دعوای باند های رژيم اشاره کرده و نوشتم که اين اختلافات ذاتی نظام دينی است و ريشه در قانون اساسی دينی ؛ نظام دارد . همچنين به بحرانهای مرگبار گريبانگير رژيم و ترس از آينده تيره و تار و وحشت از طغيان مردم بعنوان شرط های بيرونی تشديد و تسريع نزاع های درونی اشاره کردم و در آخر مقاله تأکيد نمودم ؛ اپوزسيون و مخالفين رژيم تنها در صورتی می توانند از شکاف گسترده کنونی ــ که بحران مرگ و سرنگونی را نصيب رژيم کرده و در موعد انتخابات ؛ بحرانها بسيار هم شديدتر می شود ــ در راستای سرنگونی رژيم استفاده کنند که ؛ شکاف و انشقاق را جدی و واقعی بدانند . اکنون ادامه مقاله
در سايه مناقشات اتمی و تحريم گسترده اقتصاديِ غرب و پيامدهای فلج کننده و زيانبار آن برای رژيم ــ تورم و گرانی سرسام آور که موجب فقر و نداری بيشتر مردم شده و نارضايتی را دامن ميزند ــ و همچنين بدليل ترس از آينده نظام و وحشت از شورش و طغيان مردم عاصی از نظام ؛ بسياری از معادلاتِ گذشته در درون حاکميت بهم ريخته و قبل از هر چيز اتحاد موقتی که در صفوف اصولگرايان برای بالا کشاندن احمدی نژاد ــ در انتخابات 88 و بعد غلبه بر بحرانهای ناشی از قيام اعتراضی مردم بعد از انتخابات ــ بوجود آمده بود اکنون با شکست جدی مواجه گشته و صف بنديهای جديد در درون نيروهای اصولگرا بوجود آمده است .
با وضعيت جديدِ پيش آمده و شدت گيری اختلافات ميان باندهای اصولگرا ؛ روال کار معمول و ساز و کارهای رايج رژيم مختل شده و کار کرد روتين رژيم بهم خورده است . جايگاه و مشروعيت ارگانهای قانونی ؛ اصلی و با نفوذ ( مجلس ؛ قوه قضائيه ؛ رياست جمهوری ؛ رهبری نظام و ...... ) پيش از همه از طرف خود سران حکومت بزير سئوال رفته است .
احمدی نژاد با بی محلی و بی اعتنائی به مجلس ؛ قوه قضائيه و رهبری کار و برنامه خود را پيش می برد و حرف خود را ميزند ؛ مجلس و قوه قضائيه برای رئيس جمهور کشور پرونده ؛ مدرک و اتهام می سازند ؛ قوه قضائيه احمدی نژاد را تهديد به دستگيری و محاکمه ميکند ؛ احمدی نژاد برای ولی فقيه و حکم حکومتی اش تره هم خورد نمی کند ؛ جلسات سخنرانی و توطئه چينی عليه يکديگر هر روز و شب در جريان است ؛ باندها و دستجات رژيم هر روز اسناد و مدارک جديدی از فساد و دزدی عليه يکديگر افشاء می کنند و ......
اين اختلافات در شرايطی هر روز شدت و دامنه گسترده تری بخود ميگيرد ــ و ممکن است بيکی از خونين ترين درگيريهای تاريخ حيات نظام جمهوری اسلامی تبديل شود ــ که متأسفانه يک آلترناتيو گستردهِ ملی و دمکراتيک برای تأثير گذاری بر شرايط و استفاده از وضعيت موجود ؛ در صحنه کشور حضور ندارد و از آلترناتيوهای رنگارنگ خارج کشوری هم در اين شرايط حساس کاری ساخته نيست ؛ که اگر چنين آلترناتيوی در صحنه حضور ميداشت ؛ ميتوانست در اين زمينه مساعد به سازمان اصلی نبرد برای سرنگونی رژيم تبديل شود .
در کنار بی عملی اپوزسيون و مخالفين برای بهره برداری از شرايط ؛ باندهای قدرت برای نجات از اين وضعيت بحرانی به تکاپو افتاده اند . اوضاع بحرانی و چشم انداز تبره و تار نظام و ترس از قيام و سرنگونی ؛ سردمداران و جناحهای رژيم را به چاره جوئی و تغيير مجبور ساخته است . انتخابات پيش روی رياست جمهوری در حاليکه خود از عوامل تشديد کننده نزاعها ميباشد در عين حال ؛ ميتواند برای باندهای رژيم بستر ساز تغيير نيز باشد .
محملهای مادی تشديد اختلافات اين بار نيز مانند انتخابات رياست جمهوری 88 ؛ نحوه برگزاری انتخابات و ساز و کارهای بکارگرفته شده برای برگزاری انتخابات ميباشد که مورد توافق و اعتماد طرفين دعوا نمی باشد زيرا :
يکم ــ باند احمدی نژاد و دار و دسته اصلاح طلبان ( خاتمی و رفسنجانی ) ؛ به دخالت و جانبداری شورای نگهبان در تشخيص صلاحيت کانديداها اعتراض دارند و آن را مغرضانه ــ عليه باند خود ــ و جانبدارانه ــ برای باند رقيب ــ ميدانند . اين عامل می تواند بيکی از عرصه های جنگ و دعوا بين باندها تبديل گردد.
دوم ــ امور اجرائی انتخابات ــ که اکنون قوانين مربوط به آن در مجلس در حال بررسی است ــ بر اساس روال سابق زير نظر وزارت کشور برگزار می شود ؛ يعنی ارگان برگزار کننده انتخابات وابسته به باند احمدی نژاد می باشد . اصولگرايان وابسته با باند ولی فقيه از دو سال مانده به انتخابات همواره احمدی نژاد را متهم کرده اند که برای تأثير گذاری و تقلب در انتخابات ؛ وی مشغول به مهره چينی و جابجائی نفرات می باشد .
احمدی نژاد در واکنش به طرح " اصلاح قانون انتخابات " که ــ برای کوتاه کردن دست باند احمدی نژاد در دخالت های انتخاباتی ــ در دستور کار مجلس قرار دارد گفته است : نمايندگانی که سوگند خوردند خلاف قانون عمل نکنند ؛ نبايد پول ؛ هزينه و وقت مردم را برای تصويب قانونی مغاير قانون اساسی صرف کنند . انتخابات آزاد هم اصالت دارد و هم ضرورت و اينکه حدود انتخاب رئيس جمهور بر اساس اعتقاد يک گروهی محدود شود ؛ درست نيست و اين مغاير با روح قانون اساسی است . بعضی ها فکر می کنند اگر مردم را محدود کنند ؛ خودشان سر جايشان ميمانند ؛ اما اينطور نيست .
احمد خاتمی امام جمعه تهران : موضوع احمدی نژاد بدون " مشائی " ــ کانديدای احتمالی احمدی نژاد برای رياست جمهوری ــ اصلی ترين موضوع روز اصولگرايان است و بشدت دنبال می شود .
امّا طرفين اين جنگ و دعواها چه کسانی هستند ؟ ويژگی و اهداف هر يک چه ميباشد ؟ موضوع بخش دوم مقاله حاضر ميباشد .

مثلث اختلافات و تغيير :
1 ) احمدی نژاد ؛ سوژه اصلی :احمدی نژاد که بعد از انتخابات 22 خرداد 88 به ويترين اصلی نارضايتی های سياسی و اجتماعی تبديل شده بود ؛ مدتی بعد از انتخابات چهره عوض کرده و در لباس اپوزسيون داخلی نظامِ ولايت فقيه ظاهر و ميرود که بتدريج سنگرهای اصلاح طلبان را فتح نمايد !! بنابراين وی سوژه اصلی و شماره 1 هر سناريوی احتمالی و در عين حال ميداندار هر نزاع و حادثه ای در مسير انتخابات خواهد بود . چهره ای که نه تنها بسادگی حذف شدنی نيست بلکه حادثه آفرين و خطرناک برای بقا و ادامه نظام در وضعيت فعلی اش می باشد .
احمدی نژاد در همان دور اول رياست جمهوری اش ؛ کارنامه نظام در سالهای قبل از رياست جمهوری خودش را زير سئوال برد و بر خلاف رهبران جنبش سبز و اصلاح طلبان که از آن دوران تحت عنوان " دوران طلائی امام " ياد ميکنند ؛ از همه مسئولان ان دوره انتقاد کرده و آنان را لجن مال نمود . و در ادامه و بخصوص از دور دوم رياست جمهوری اش نشان داد که به جمهوری اسلامی بعنوان يک نظام اسلام گرا ؛ اعتقادی ندارد . همچنين نشان داد که به نهاد روحانيت و اجرای احکام شريعت باور ندارد ؛ برای ولی فقيه بعنوان نايب امام زمان ؛ مقام و منزلتی قائل نيست و ..... .
اکنون ديگر همه باندهای نظام به اين بی اعتقادی احمدی نژاد به دستگاه مذهبی ؛ روحانيت و ولی فقيه اذعان دارند . در زير نمونه هائی از اظهارات مقامات هر دو باند ارائه می شود .
محمد حسين صفار هرندی وزير ارشاد در دولت اول احمدی نژاد : اينها ( اشاره به باند احمدی نژاد ) در طول يک مسافرت گاهی يک رکعت نماز هم نمی خواندند .
روزنامه رسالت : بر خلاف تصور پيشين مبنی بر اينکه احمدی نژاد اولين کسی است که در مسير احيای دولت اسلامی گام بر ميدارد ؛ دولت او با آرمانها و اهداف اسلام عزيز فاصله دارد و حتی در برخی از مواضع دچار انحرافاتی شده است .
عبدالله نمازی امام جمعه کاشان با اشاره به طغيان های احمدی نزاد عليه ولی فقيه ميگويد : کسی که کلام فقيه عادل ( ولی فقيه ) را سبک شمارد ؛ حکم امام معصوم را رد کرده است ؛ چرا که اختيارات رهبری از سوی خدا تفويض شده است .
اتهام اصول گرايان بديدگاههای احمدی نژاد نه تنها هيچوقت توسط وی و ياران اش نفی نشده بلکه با تکرار مواضع خود عليه روحانيت و ولی فقيه ؛ آنرا نيز تائيد کرده اند . اسفنديار رحيم مشائی مرشد و مراد احمدی نژاد : دوران اسلام گرائی بپايان رسيده ؛ اسلام هست امّا دوره اش بپايان رسيده است. و در مطلب ديگری مشائی می گويد : روند تحولات اين نيست که بشريت مسلمان شود تا به حقانيت برسد . بشر سرعتش بالا رفته و فهمش نيز به حقايق ميرسد و ديگر لازم نيست برای رسيدن به حقيقت پوسته اسلام را طی کند . ..... يعنی بشريت دارد بيک عصاره اصلی ميرسد که در اين عصاره يک فهم بزرگ قرار دارد .
احمدی نژاد در سخنانی در سمينار " قوه مجريه در قانون اساسی " می گويد : تنها مقامی که در کشور نماد شکل گيری اراده ملی است و همه مردم در يک انتخابات يک فرد را انتخاب می کنند ؛ رئيس جمهور است ــ يعنی ولی فقيه نفر اول نيست ــ .
احمدی نژاد آشکار در اين سخنان ؛ بسياری از تابوها و خط قرمزهای نظام را در هم شکسته و علنا" موقعيت خود را از ولی فقيه ــ خامنه ای ــ که منتخب مردم نيست فراتر قرار ميدهد و در اين جلسه از لزوم تغيير قانون اساسی سخن می گويد ؛ اظهاراتی که اصلاح طلبان حتی در اوج اقتدار شان هم از بيان آن هراس داشتند . يعنی احمدی نژاد عليرغم اعتقادات خرافی امام زمانی ؛ نامه انداختن در چاه جمکران ؛ بشقاب گذاشتن برای امام زمان موقع غذا خوردن و ....... در اين زمينه بسيار جلوتر از اصلاح طلبان ؛ پرچم بی اعتقادی به حکومت دينی و بعبارتی نوعی از سکولاريزم را در درون نظام به دست گرفته است .
اوجگيری مخالفت اصلاح طلبان با احمدی نژاد ــ در اين روزها و در آستانه انتخابات رياست جمهوری ــ نيز به همين مسئله بر ميگردد . احمدی نژاد با رو در رو قرار گرفتن با ولی فقيه و دستگاه دينی و ...... زير پای اصلاح طلبان را خالی کرده است . و اينکه اصلاح طلبان بخاطر اعتقاد به ولی فقيه ؛ برای ورود به انتخابات مجبور به التماس و استغاثه بدرگاه ولی فقيه ميباشند ؛ خود بخود مواضع احمدی نژاد را تقويت ميکند . زيرا در ميان باندهای رژيم امروز کسی می تواند تا حدودی روی رأی مردم حساب کند که حسابهای خود را از ولی فقيه جدا کرده باشد .
البته روشن است که احمدی نژاد همواره از عقايد خرافی اش در باره امام زمان هم ؛ هدفی جز دور زدن و نفی ولی فقيه را نداشته است . بی اعتقادی به ولی فقيه شايد عاملی بوده است که باعث شده ؛ احمدی نژاد بسيار با جربزه تر از خاتمی و ساير اصلاح طلبان در برابر خامنه ای ايستاده است . ياين اعتبار شايد هم مشکل واقعی ميان اصلاح طلبان و احمدی نژاد ؛ در اختلاف ايدئولوژيک ــ يعنی بی اعتقادی احمدی نژاد به ولی فقيه و حکومت دينی ــ ريشه داشته باشد .
بهر حال اکنون احمدی نژاد در نبرد سهم خواهی از قدرت و ثروت با اتکا به سازماندهی بخشی از سپاه ــ اقشار ميانی و افرادی که از پرتو رياست جمهوری وی دستی فراخ در شريان اقتصادی کشور يافته اند ــ ؛ حمايت قشر فرو دست و حاشيه نشين در شهرهای ايران ــ که به کمک های نقدی و جنسی رئيس جمهور چشم دوخته اند ــ و همچنين بخشی از مردم و جوانان تکنوکراتی که با شعارها و برنامه های ملی گرايانه وی موافق اند ؛ و ار تضعيف حضور روحانيت و اسلام گرائی در زندگی روزمره مردم و طرفداری از شعارهای آزادی پوشش و تلاش برای رفع تحريم اقتصادی از طريق دوستی با غرب و ..... استقبال می کنند ؛ حساب کرده است .
احمدی نژاد در خطابه هائی به خامنه ای و سر دمداران جناح وی ؛ آنان را به " اجرای کامل قانون اساسی " و بررسی " نحوه اجرای کامل اصول قانون اساسی " و " رعايت حقوق اساسی ملت " هشدار ميدهد و خود را در پيگيری انجام اين کارها مصمم اعلام می کند .
احمدی نژاد در نامه علنی به رئيس قوه قضائيه می نويسد : در سخنرانی های عمومی تذکرات لازم برای اجرای عدالت و رسيدگی دقيق به حقوق مردم را داده ام ؛ بخصوص در جلسه مورخ 4 /4 /91 مسئولين قضائی در مشهد مقدس ؛ نگرانی خود را در باره اهتمام کلی قوه قضائيه به تأمين رعايت حقوق اساسی ملت مندرج در اصول متعدد قانون اساسی و از جمله اصول 2 و 3 و 6 و 9 و 19 و 20 و 22 و 23 و 24 و 25 و 26 به صراحت اعلام نمودم .
در مورد تغيير قانون اساسی در " همايش ملی قوه مجريه " ميگويد : ..... البته اين به معنای کامل بودن قانون نيست ؛ چرا که ما نيز معتقديم قانون بر اثر گذشت زمان نياز به اصلاحاتی دارد و وحی منزل نيست . بهر حال اکنون احمدی نژاد در مقام يک مدافع حقوق و آزاديهای مردم ؛ حامی حکومت قانون ؛ طرفدار برخورداری مردم از انتخابات آزاد ؛ مدافع ايرانيت و ارزش ها و سنن ملی ؛ مخالف سلطه روحانيون بر مردم و کشور و ..... به سخن در آمده است .
اما تغيير فرصت طلبانه مواضع احمدی نژاد و تشديد نمايش مخالفت در مقابل باند ولی فقيه در آستانه انتخابات و پايان دوران رياست جمهوری در بستر فشار و برنامه ريزی اصولگرايان طرفداران خامنه ای برای حذف وی و يارانش از قدرت صورت گرفته و هيچ صبغه ملی ؛ ميهنی و آزاديخواهانه ندارد . ضمن اينکه احمدی نژاد چون ديگر سران رژيم از بروز يک انفجار اجتماعی و پاسخگوئی به مردم در آينده وحشت دارد . علاوه بر آن :
يکم ــ احمدی نژاد با تمرد و طغيان عليه ولی فقيه و سرپيچی و امتناع از دستورات وی می خواهد نشان دهد که وی فصل الخطاب نيست ؛ و با تحقير و بی اعتنائی خود ؛ از نقش وی در حفظ ساختار قدرت ؛ برای نبرد نهائی بکاهد .
بهمين خاطر عليرغم تکرار و تذکرهای دائمی ولی فقيه ؛ احمدی نژاد او را جدی نمی گيرد . رويه و رفتار احمدی نژاد در برابر ولی فقيه باعث شده که ؛ ديگر سران و مسئولين نظام نيز به دستورات و توصيه های ولی فقيه وقعی نمی گذارند . اين امر باعث شده که ديگر با ساز و کارها و شيوه های رايج و تا کنونی ؛ نتوان بحرانهای گريبانگير نظام را حل و فصل نمود .
امروزه ديگر ترديدها نسبت به اقتدار و توانائی های ولی فقيه بقدری گسترده شده است که سايت رسمی ولی فقيه مجبور شده است ؛ با ابلاغ دستورالعملی با اين وضعيت مقابله کند . در اين ابلاغيه نوشته شده است : هيچ کس حق ندارد به بهانه اينکه فرمان رهبری اشتباه است و يا ممکن است اشتباه باشد از اطاعت از آن شانه خالی کند .
دوم ــ احمدی نژاد با روياروئی با خامنه ای و ديگر نهادهای قدرت و ساير افراد وابسته به خامنه ای ؛ بشکلی ميخواهد دامان خود را از آلودگيها و تباهی های بوجود آمده ــ در دوران رياست جمهوری اش ؛ بويژه حوادث بعد از انتخابات رياست جمهوری 88 ــ پاک و مبرا جلوه دهد و خود را بعنوان کسی که با اقتدار گرائی ولی فقيه و فساد و تباهی دستگاه دينی مخالف بوده و هست جا بزند . و به نوعی نقش مخالف باقيمانده در قدرت را بازی کند تا رأی و نظر تعدادی از مخالفين و معترضين استبداد دينی را بخود جلب نمايد .
بهر حال احمدی نژاد و يارانش از شرايط بحرانی کشور و اوضاع فلاکت بار اقتصادی و نارضايتی های عمومی برای ايجاد يک رو در روئی و تصفيه حساب نهائی با ولی فقيه بهره گرفته اند . همچنين وی با تکيه بر آنچه که از ولی فقيه زير بغل دارد ؛ شرايطی ايجاد کرده است که تاکنون توانسته است دوام بياورد و خواسته های خود را پيش ببرد .
افسوس که احمدی نژاد نماد بی کفايتی نظام و فساد و تباهی ولی فقيه است ؛ بی ريشه و امّا خود شيفته ؛ خود کامه ای بی پرنسيب و شديدا" دروغگو است و نميتوان و نبايد حرکات و حرفهای او را جدی گرفت و گر نه حرفهائی که وی و يارانش عليه ولی فقيه ؛ مجلس گوش بفرمان و قوه قضائيه نظام ميزند تأثيرات بسيار گسترده تری از افشاگريهای اپوزسيون و هر افشاگری ديگر مخالفين رژيم داشته و دارد .
اسدالله بادامچيان : افراد ؛ گروههای مسئله دار و جريان انحرافی ( باند احمدی نژاد ) قصد دارند وارد فضای انتخاباتی شوند و شايد استکبار جهانی نيز از آنها استفاده کنند و فضای انتخابات را بسمت تخريب چهره های معتمد و حرمت شکنی پيش ببرد ( وحشت سران رژيم را از پرونده های زير بغل احمدی نژاد نشان ميدهد ) .
بهر حال اگر چه بعيد است ؛ ولی اگر باند احمدی نژاد در انتخابات موفق شود !!! ؛ دامنه تغييرات مورد نظرش ــ بر خلاف تغييرات ادعائی اصلاح طلبان ــ بسيار وسيع و گسترده خواهد بود و قطعا" چارچوب های نظام را پشت سر خواهد گذاشت و سمت گيری نهائی تغييرات وی ؛ حاکميت يک ديکتاتوری سکولار و غير دينی است . وی ميخواهد اين پروژه را با تکيه به اهرم های ملی و سوء استفاده از ارزش ها و سنن ملی و کاستن از فشارهای اجتماعی و افزايش تدريجی آزاديهای فردی و برقراری رابطه عادی با غرب و امريکا و ..... پيش ببرد .
امّا از مشکلات جدی پروژه وی اين است که ؛ احمدی نژاد بخاطر سوابق نا مطلوب داخلی و خارجی ــ و مشارکت در همه فسادها ؛ جنايات و جنگ افروزيها در گذشتهِ رژيم ــ بدترين نفر برای پيش بردن چنين سناريوئی است . درست بهمين خاطر ؛ ممکن است پيش برد چنين سناريوئی بدليل نارضايتی مردم از کليت رژيم و شرايط مساعد ــ جداگانه در اين باره توضيح ميدهم ــ برای دخالت و به صحنه آمدن عنصر اجتماعی ؛ اين سناريو به سناريوی سرنگونی رژيم تبديل شود . يعنی با شدت گيری منازعات انتخاباتی ؛ کنترل شرايط از دست رژيم خارج شده و جابجائی سناريو صورت گيرد .
اگر چه باند اصولگرايان وابسته به ولی فقيه در مجلس و قوه قضائيه بارها خطر جريان انحرافی را گوشزد کرده اند و آنرا خطری بالاتر از فتنه ــ اصلاح طلبان ــ اعلام کرده اند و اگر چه ؛ سايت تابناک ــ محسن رضائی ــ و منصور امانی مداح سرشناس اصولگرايان ؛ احمدی نژاد را به زندان تهديد کرده اند ؛ اما روشن است که ولی فقيه و نظام دينی باين سادگيها از شر احمدی نژاد و پرونده های زير بغل اش رها نخواهند شد . ضمن آنکه بعيد است سردمداران نظام در اوضاع بحرانی و ملتهب کنونی تا قبل از انتخايات رياست جمهوری در رابطه با احمدی نژاد دست به اقدام خطرناکی بزنند .
تابناک سايت وابسته به محسن رضائی دبير مجمع تشخيص مصلحت خطاب به احمدی نژاد : برای رفتن به زندان عجله نکن .
منصور امانی مداح اصولگرايان خطاب به احمدی نژاد : با هم به زندان می رويم .
بهر حال دو دوره حکومت در جمهوری اسلامی به احمدی نژاد نشان داده است که بدون اقتدار تام و تمام اجرائی که مستلزم تسويه حساب با ولی فقيه و کوتاه کردن دست روحانيت و ارگانهای وابسته به آنها در قدرت است ؛ نمی تواند گامی در راستای پروژه اش ؛ برای حل بن بست های داخلی و خارجی بر دارد . بنابراين مصمم است با نشانه رفتن اتوريته روحانيت و ولی فقيه و با به چالش کشيدن قدرت آنان ؛ راه را برای تبديل شدن باند خود به يگانه قدرت بلامنازع در درون رژيم هموار کند شايد راه گريزی برای نجات از بن بسته های نظام بيابد . ....... ادامه دارد

محمود خادمی ــ 22.01.2013
arezo1953@yahoo.de
3 بهمن 1391  

هیچ نظری موجود نیست: