نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۱ تیر ۳۱, شنبه

هشی: "اقليت" و فرخ نگهدار در بی بی سی!

محمد هشی: "اقليت" و فرخ نگهدار در بی بی سی!



برنامه فارسی زبان تلويزيون بی بی سی در تاريخ سه شنبه 8 ماه مه 2012 مصادف با 19 ارديبهشت 1391 در برنامه پرگار  خود موضوع درستی و يا نادرستی مبارزه مسلحانه بعد از استقرار جمهوری اسلامی را به بحث گذاشته بود. شرکت کنندگان در اين بحث فرخ نگهدار  يکی از رهبران سابق فدائيان اکثريت و  حسن بهزاد  از سازمان فدائيان اقليت بودند و همچنين دو جوانی که به احتمال قوی آن دوران را به چشم نديده بودند و در طی اين بحث سوالاتشان را با مدافعين و مخالفين اين اقدام طرح می کردند.
جالب است که مشاهده اين برنامه فورا روشن می کرد که موضعی که فرخ نگهدار و نماينده بی بی سی در اين بحث داشتند دقيقا موضعی بود که جمهوری اسلامی مظلوم نمايانه در طول وجود ننگين اش اتخاذ و تبليغ کرده و می کند.  اين موضع چنين ادعائی را ترويج می کند که نظام جمهوری اسلامی را  نيرو های معتقد به مبارزه مسلحانه به طرفی سوق دادند که دست به اسلحه ببرد و به قول اينها دست به خشونت بزند. به اين ترتيب بی بی سی به عنوان نماينده  تفکری نظام امپرياليستی انگلستان يک بار ديگر با برنامه ای بسيار مشخص شده حرکت انقلابی توده ها ی زحمتکش و ستمديده ايران را بر عليه نظم استثمارگرانه حاکم مورد تخطئه قرار داد و نشان داد که به تخطئه کشيدن حرکت مسلحانه مردم عليه نظام جمهوری اسلامی هدف اصلی اين برنامه بوده است. در بحث مربوط به خشونت، فرخ نگهدار که خود را مخالف هر گونه خشونتی جا می زد  بدون اشاره به خشونت ضد انقلابی سردمداران جمهوری اسلامی به عنوان مسببين اصلی سرکوب و خشونت در جامعه ایران، در رابطه با موضع آن زمان تشکيلات خود مدعی شد که آن ها معتقد بودند که بايد شدت اين خشونتی که از طرف رژيم انجام می شود را  کم کرد تا نيرو های خودشان را حفظ کنند. اما ديگر نگفت و متاسفانه نماينده اقليت هم نگفت و تاکيد نکرد که تشکيلات فرخ نگهدار بر اساس همين طرز تفکر بود که برای حفظ نيرو های خود ش با دادن اسامی اعضای خود به دستگاه امنيتی  جمهوری اسلامی در تاريخ تابستان  سال 60 برای لاجوردی ها و ديگر همکارانش دقيقا مشخص کرد که  کسانی که در اين ليست وجود ندارند، عضو اقليت هستند! و مستحق خشونت اسلامی! متاسفانه نماينده اقليت در اين بحث هرگز اين بحث را هم باز نکرد که آنها که آب به آسياب خشونت جمهوری اسلامی می ريختند اتفاقا همین فرخ نگهدار با سازمان اکثریت اش بودند  که زير علم مبارزه با امپرياليسم رژيم سینه می زدند و ضد امپرياليست بودن خمينی و اعوان و انصارش را  بر سر نيرو های مخالف رژيم جمهوری اسلامی می کوبيدند. و از همه مهمتر متاسفانه از طرف سازمان اقليت در اين گفتگوی تلويزيونی هرگز همکاری اطلاعاتی سازمان اکثريت به رهبری فرخ نگهدار و فتاپور و...با نظام جمهوری اسلامی در جهت سرکوب مردم ایران حتی مورد اشاره هم قرار نگرفت.
يکی از نکات تفکر انگيز اين جلسه اين بود که کسانی که خود را موافق مبارزه مسلحانه مردم جا می زدند و اساسا به همين دليل هم به اين برنامه دعوت شده بودند هرگز به ببينندگان برنامه نگفتند و توضيح ندادند که خمينی اساسا به اين دليل به قدرت رسيد که انقلاب مردم را سرکوب کند و البته سرکوب انقلاب هم جز از طريق اعمال خشونت و زندان و شکنجه و اعدام  معنای ديگری ندارد. بنابراين خشونتی که خمينی و جمهوری اسلامی اش بر عليه مردم ما بکار گرفتند برای سرکوب انقلاب بود و قدرتهای غربی هم درست به همين خاطر خمينی را به قدرت رساندند. بنابراین، از بدو تشکيل نظام جمهوری اسلامی در سال 1357 خط مشی خمينی کاملا مشخص بود. خمينی در نوروز 58 یعنی درست یک ماه و نیم بعد از روی کار آمدنش سسندج را به خون کشاند و در تابستان سال 1358 در اوج درگيری های کردستان رسما  و مشخصا اعلام کرد تنها راه مواجه شدن با نيروی مخالف در کردستان استفاده مستقيم  از ارتش و زور است و در همين راستا هم سپاه پاسداران را شکل داد  تا راحت تر بتواند مبارزات مردم ما را سرکوب کند. همان سپاهی که بعدا حزب توده و اکثريت خواهان مسلح شدنش  به سلاح های سنگين شدند. همان سپاهی  که تا آن زمان با سلاح های سبک اش قتل عام مردم کردستان و قتل عام خلق قهرمان ترکمن و عرب و بلوچ را پيش برده بود و حالا فرخ نگهدار خواهان مسلح شدن این سپاه به  سلاح سنگين بود تا بهتر بتواند يک مرتبه مقاومت اين خلقهای قهرمان را در هم بشکند!
همانطور که گفتم متاسفانه در اين بحث هيچ اشاره به اين قضيه که نظام جمهوری اسلامی از بدو تشکيل شمشير آخته کشيده و کمر به سرکوب مبارزات مردم بسته بود نشد. هيچ اشاره ای هم به رفتار وحشيانه و سرکوبکرانه گروه های فشار حزب اللهی به رهبری ماشاالله قصاب و زهرا خانم و لات و لوت ها والوات های ديگری که تحت عنوان حزب الله در ايران فعاليت داشتند و در آن سالها بيرحمانه کمونيستها و آزاديخواهان را می زدند و می کشتند، نشد. يعنی مسببين خشونت کنار گذاشته شدند و کسانی که قربانی خشونت بودند به عنوان مسبب آن معرفی شدند. تا در همکاری بی بی سی و فرخ نگهدار گروه های مخالف نظام مشتی ماجراجوی اسلحه به دست خشن و مدافع قتل عام جلوه داده شوند، تا جوانان امروز متوجه نشوند که اين رژيم جمهوری اسلامی بود که  از بدو حرکت اش با سرکوب مستقيم نيرو های کمونيستی و نيرو های انقلابی کمر به قتل آزادی بسته و راه استقرار ديکتاتوری عنان گسيخته کنونی را هموار می کرد.
يکی ديگر از نکات برجسته در طی اين بحث 55 دقيقه ای عدم پرداختن به مطالبات بر حق و انقلابی مردم در طول سالهای 57 تا 60  بود. مطالباتی که اساسا برای تحقق آنها بود که مردم انقلاب کرده و مبارزه می کردند و جمهوری اسلامی هم مبارزات آنها را برای جلوگيری از تحقق همين مطالبات سرکوب می نمود. این امر بسیار مهمی است که روشن نمودن آن و بحث بر سر بر حق بودن و يا نبودن آن مطالبات باید قبل از بکارگیری این یا آن شکل مبارزه برای رسيدن به آنها طرح شود، تا روشن شود که مردم برای رسيدن به چه خواستهائی فرياد اعتراض سر داده بودند و جمهوری اسلامی برای جلوگيری از تحقق چه مطالباتی شمشير را از رو بسته بود. بنابراين  بحث مبارزه مسالمت آميز و يا قهر آميز می بايست بعد از اين بحث طرح شود تا معلوم شود که سردمداران جمهوری اسلامی چه جنايتکارانی هستند و در جلوی تحقق چه مطالبات بر حقی ايستاده بودند. به همين دليل هم بود که در اين بحث  اشاره ای به تشکلات کارگری، تشکيلات های منظم دانش آموزی و دانشجوئی که در دوران سالهای 57 تا 60 تشکيل شده بود و هيچ حرکت مسلحانه ای هم نمی کردند و با اين همه جمهوری اسلامی وحشيانه آنها را سرکوب نمود، نشد. متاسفانه در اين بحث حتی يک بار از تشکلات زنان آزاد و آزاده در طی سالهای 57 تا 60 که برای مبارزه با قوانين اسلامی و ارتجاعی در لگد مال کردن حق آزادی پوشش از جمله حجاب اجباری مبارزه می کردند هيچ اشاره ای نشد تا هر چه بيشتر روشن شود که جمهوری اسلامی بر صورت و لبان زنانی تيغ می کشيد که از حق پوشش آزاد خود سحن گفته و برای رسيدن به اين خواست هم دست به مبارزه قهر آميز نزده بودند.
با توجه به آنچه گفته شد بايد تاکيد کنم که بحث مزبور از هيچ گونه بار مثبتی برخوردار نبود و تلاش آگاهانه ای بود جهت تخطئه مبارزات بر حق مردم ما. از این رو شرکت نماینده سازمان اقلیت در آن جلسه که به نام دفاع از مبارزه قهر آميز مردم ما در آن سالها در آن حضور یافته بود، به تخطئه مبارزات مردم ما توسط فرخ نگهدار و بی بی سی کمک نمود و نادرست و به ضرر اين خط سياسی بود. از سوی ديگر به نظر من يکی از  بزرگترين اشتباهات  سياسی که در اين برنامه انجام گرفت بر سر يک ميز نشستن نماينده اقليت با فرخ نگهدار به مثابه يکی از منفور ترين چهره های سياسی تاريخ 30 سال اخير ایران بود. کسی  که خود در آن سالها بيشرمانه از جمهوری اسلامی دفاع می کرد و يکی از مهره هائی بود که با دستگاه های امنيتی جمهوری اسلامی رابطه داشت و با دفاع اش از خمينی در  ايجاد اختناق و کشتار دستجمعی زندانيان سياسی شريک بود. در اينجا لازم می دانم که عنوان کنم که بحثی که در اين مقاله من مطرح می کنم به هيچ عنوان  تخطئه کردن فرد خاصی و يا تفکری که مدعی است از مبارزه مسلحانه مردم ما پشتيبانی می کند نيست. اما اگر سازمان اقليت، فرخ نگهدار را خائن می داند – چون اگر نمی داند که بحث ديگری است- لازم است توضيح دهد که چه تحولی رخ داده که حال حاضر شده است با يک خائن بر سر ميز بحث بنشیند و او را طرف گفتگوی خود قرار داده است؟ و به اين وسيله برای تفکری همچون تفکر آقای نگهدار مصونيت سياسی بخرد؟ به نظر من برای هر فرد ايرانی که اين بحث و مجادله را در بی بی سی مشاهده کرد سوال مزبورمطرح شد که سازمان اقليت نمی تواند با سکوت آن را به فراموشی سپرده و يا ماست مالی کند. بنابراين با صراحت بايد اعلام کرد که اين برنامه به هيچ وجه به نفع نيرو های انقلابی نبود و متاسفانه نماينده مدافع حرکت مسلحانه حتی در چهارچوب همين برنامه هم نتوانست از اين خط دفاع نمايد. امری که نشان داد برای دفاع از يک خط انقلابی قبل از هر چيز بايد به آن باور داشت. از طرف ديگر، در شرايطی که بی بی سی و سازشکاران در تلاش اند تا يک بار ديگر اين تفکر را در مردم جا بيندازند که نظام جمهوری اسلامی را قهر آميز نمی توان ساقط کرد و بايد به تحولات درونی آن دلخوش نمود و چشم اميد به جناح های درونی آن و يا پشتيبانان امپرياستشان بست، شرکت نماینده سازمان اقلیت در چنين برنامه ای و ناتوانی در دفاع از خط انقلابی و ضرورت مبارزه مسلحانه برای سرنگونی این رژیم، خطائی بود که بخشودنی نيست.
محمد هشی
تير 1391 -  جولای 2012

هیچ نظری موجود نیست: