نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۱ فروردین ۸, سه‌شنبه

آفتاب آمد دلیل آفتاب

  آفتاب آمد دلیل آفتاب
کمیته مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت)
 
 

هنوز از بهت و شوک ناشی از «پیام شادباش» دسته تحت «رهبری» بهروز خلیق به سازمانهای تروریستی ناتو و القاعده و اخوان المسلمین که وجدان بشریت آگاه را آزار می داد، بیرون نیامده بودیم که در یک اقدام گستاخانه دیگر، در پاسخ به دعوت «مرکز اولوف پالمه» با اعزام بهزاد کریمی، فریدون احمدی و چند دون پایه دیگر به «کنفرانس اتحاد برای دموکراسی در ایران» در کنار ماموران امنیتی رژیم مزدور پهلوی و سازماندهان دستگاه امنیتیِ مخوف رژیم جمهوری اسلامیِ با دستجات سلطنت طلب، سوداگران سیاسی و امنیتی مثل محسن سازگارا، احمد رفعت، علیرضا نوری زاده، شهریار آهی، مشاور امنیتی و یاور همیشگی پرویز ثابتی قرار گرفتند.

آفتاب آمد دلیل آفتاب
کمیته مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت)

زمانیکه در تاریخ دهم شهریور۱۳۹۰ کمیته مرکزی سازمان فدائیان خلق(اکثریت)، علیرغم تمامی مشکلات و معضلات موجود، به رنسانس جدیدی دست زد و متعاقب آن، کلیه حاملان افکار و اندیشه های منحط بورژوایی و بیگانه پرستی را از ارگانهای رهبری سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) اخراج کرد، این رویکرد با مخالفت بخشی از رفقای سازمان و اغلب با بی توجهی برخی نحله های فکری چپ مواجه گردید. اما ایستادگی و تأکید کمیته مرکزی بر آمالها و آرمانهای بنیانگذاران سازمان فدائی و تلاشهایش برای اعاده حیثت و اعتبار فدائی در طول همین دوره کوتاه گذشته، کمترین تردیدی در حقانیت و صحت این گام جدی باقی نگذاشت.

آن علل و عواملی که کمیته مرکزی را به انتخاب چنین رویکردی واداشت، بی گمان بر کمتر کسی در جنبش انقلابی میهن مان ناشناخته است. سیاستها بیگانه پرستانه، برنامه و دیدگاههای بغایت ارتجاعی، ضد مردمی و ضد میهنی گروه کم شماری که با پرویی عجیبی خود را رهبری سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) می نامید و همچنین، تلاشهای بی وقفه آنها برای رسوخ دادن بینش و ایدئولوژی بورژوایی به بدنه سازمان، کوششهایش برای نزدیکی و همدستی با دولتهای امپریالیستی برعلیه کشورمان و قطع هر گونه دفاع از منافع و مصالح کارگران و زحمتکشان ایران، بعنوان وجه مشخصه این گروه، عامل محرک کمیته مرکزی در اتخاذ این تصمیم درست در شرایط سلطه جو شانتاژ، افترا و تهمت های ناروا بود.

زمانیکه کمیته مرکزی در این راه پر از سختی ها و دشواریها گام نهاد، یقین داشت که دیر یا زود باید پاسخگوی اقدامات خود در مقابل دادگاه تاریخ و جنبش انقلابی میهنمان باشد. نکته جالب اینکه، در مدت بسیار کوتاهی پس از آغاز این راه، «آفتاب آمد دلیل آفتاب» و این سرکردگان بی سپاه و «رهبران» همیشه رهبر، دلایل اثباتی انکار ناپذیری در تأئید درستی و حقانیت تصمیمات کمیته مرکزی و محکومیت قطعی خود بدست دادند.

اگر حتی بر طرفداری ضمنی و آشکار این جریان منحرف از اشغال یوگسلاوی، افغانستان و عراق و تقاضانامه هایش به جرج بوش، باراک اوباما، پارلمان اتحادیه امپریالیستی اروپا و دیگر مقامات و نهادهای امپریالیستی برای مداخله اقتصادی، سیاسی و نظامی در کشورمان با دیده اغماض نگریسته و فقط سیاستها و تبلیغات ضد انسانی و ضد انقلابی آن پس از برآمد دهم شهریور کمیته مرکزی مورد توجه قرار گیرد، باز هم حقانیت کمیته مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) در ترد پیروان نئولیبرالیسم سرمایه داری از صفوف سازمان به اثبات می رسد. قابل تأمل است که سیاه ترین صفحات کارنامه این گروه با «پیام شادباش هیئت سیاسی - اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) به مردم لیبی» بمناسبت پیروزی شورشیان القاعده بفرماندهی عبدالکریم بالحاج و مهاجمین ناتو برهبری آمریکا در این کشور باز شد و یکی بعد از دیگری ورق خورد.

هیئت سیاسی - اجرائی باصطلاح سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) «انقلابی» را به مردم ستمدیده لیبی «شادباش» گفت که نه آغازگران بلکه «پیروزمندان» آن تروریستهای القاعده، مسلمانان سلفی، اخوان المسلمین و دولتهای بشدت ارتجاعی عربستان سعودی، قطر، مصر و پیمان تجاوزکار ناتو برهبری آمریکا بودند و نتایج آن عبارت از ترور و کشتار دهها هزار لیبیائی، نابودی کامل زیرساختهای کشور، لغو کلیه امتیازات و تأمینات اجتماعی، بیکاری عمومی، از جمله اخراج و بیکار کردن یک میلیون نفر کارگر خارجی، جنگ همه برعلیه همه، آشوب و هرج و مرج، آدمخواری و تجاوز به عنف علنی بدنبال بمبارانها جنون آمیز ناتو است که در اولین سالگرد این جنایات هولناک، رسانه های جهانی از کشته شدن ۱۶۰ هزار نفر لیبیائی و تشکیل دهها حزب باصطلاح سیاسی و بیش از ۱۶۰ گروه و سازمان مسلح خبر می دهند که برای قبضه قدرت با هم می جنگند.

درست زمانیکه که انعکاس صدای این «پیام شادباش» به « مردم لیبی» وجدان بشریت آگاه را آزار می داد، بسیار گمان می رفت که هیئت سیاسی - اجرائی باصطلاح سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) پس از این رسوایی، جسارت آن را خواهد داشت که نام فدایی را از دفتر دستک خود پاک کرده و با اسم حقیقی خود، بنام دفتر تبلیغات سازمانهای تروریستی ناتو و القاعده یا اخوان المسلمین به فعالیتهای ضدانقلابی خود ادامه دهد.

اما بر خلاف این تصور، این گروه دنباله رو دولتهای امپریالیستی، همچنان به حاتم بخشی از کیسه فدائی اصرار نمود و اعتبار و حیثیت فدایی را وجه المصالحه با ضد انقلابیون مطیع امپریالیسم جهانی قرار داد. بطوریکه،
در چهل و یکمین سالگرد رستاخیز حماسی سیاهکل، از رجبعلی مزروعی، یکی از جنایتکارترین و منفورترین چهره های رژیم جمهوری اسلامی که در سرکوب و کشتار مخالفان رژیم در دهه ۶۰ نقش بی بدیلی بر عهده داشت، دعوت بعمل آورد و در بحث و گفتگو با وی بمناسبت این روز تاریخی، سعی کرد جاودانگی بنیانگذاران جنبش فدائی و مبارزه قهرمانانه آنان را تخطئه نماید.

کمیته مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) هنوز از بهت و شوک ناشی از سیاست بازیهای دار و دسته تحت «رهبری» بهروز خلیق به خود نیامده بود که این پاندولهای سیاسی سرگردان در میان دولتهای امپریالیستی، پا را باز هم فراتر گذاشته و در یک اقدام گستاخانه دیگر، در پاسخ به دعوت «مرکز اولوف پالمه» با اعزام بهزاد کریمی، فریدون احمدی و چند دون پایه دیگر به «کنفرانس اتحاد برای دموکراسی در ایران» که در روزهای ۴ و ۵ فوریه سال ۲۰۱۲ در حومه استکهلم، پایتخت سوئد برگزار گردید، در کنار ماموران امنیتی رژیم مزدور پهلوی و سازماندهان دستگاه امنیتیِ مخوف رژیم جمهوری اسلامیِ قرار گرفت که دست هر یک از آنها تا مرفق به خون انقلابیون ایران آلوده است و بدین ترتیب، به همکاری و همدستی عملی و علنی با دستجات سلطنت طلب، کارکنان تلویزیون «صدای آمریکا» و سوداگران سیاسی و امنیتی مثل محسن سازگارا، احمد رفعت، علیرضا نوری زاده، عبدالله مهتدی و گروهی دیگر به رهبری جناب شهریار آهی، مشاور امنیتی و یاور همیشگی پرویز ثابتی روی آورد.

همه اینها دلایل روشنی هستند برای اثبات حقانیت تصمیمات کمیته مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) در شکستن حوزه فکری گروه وفادار به ایده های نئولیبرالیسم بهروز خلیق و تشکیلات متبوعش در درون سازمان که حاصل ماندن در آن چهارچوب، چیزی جز انحطاط اخلاقی - سیاسی، نمی توانست باشد.

بی تردید، اخراج عده ای که خود را منتسب به فدائیان خلق اکثریت می دانستند، کمیته مرکزی را از آلوده شدن به انحطاط سیاسی و بخصوص، به انحطاط اخلاقی مزمن گروه آقای بهروز خلیق رهانید و در آخرین بحث مستقیم با شماری از رفقایمان بر این رنسانس پای فشردیم و اعلام کردیم و بدرستی هم اعلام کردیم، تاریخ نچندان دور حقانیت ما را ثابت خواهد کرد.

کمیته مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) بر این باور است که آن تاریخ نچندان دور از مدتها پیش فرارسیده و از همه اعضای سازمان و همچنین، تمام تشکلهای وابسته به جنبش چپ ایران انتظار دارد که موضع خود را در قبال این همه بی پرنسیپی ها و سیاست بازیهای میراث خواران جنبش فدائی بی «نشان از پدر»، روشن سازند.
کمیته مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت)
۱۸ اسفند۱۳۹۰

هیچ نظری موجود نیست: