نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۰ تیر ۲۳, پنجشنبه

پانته آ فیوضی، دلالی برای همه فصول


پانته آ فیوضی، دلالی برای همه فصول
حسن داعی
چند هفته پیش و در اوج جنگ و جدال بین احمدی نژاد و خامنه ای، "پانته آ فیوضی" لابیست و دلال با سابقه رژیم و مسئول یک پروژه ساختمانی عظیم در کیش، مورد هجوم باندهای ولی فقیه قرار گرفت و ازاینرو چمدان ها را بست و به واشنگتن گریخت. احتمالا وی در طول این سفر از خود می پرسید که چرا باندهای افسار گسیخته رژیم بدینگونه برای خرد کردن وی وارد صحنه شده اند. مگر وی بجز خدمت کار دیگری نیز برای جمهوری اسلامی کرده بود؟ مگر در سال 1998 برای جوش دادن یک معامله نیم میلیارد دلاری بین مافیای اقتصادی رژیم با کمپانی های آمریکائی دلالی نکرده بود؟ این بار نیز قرار بود که ارتباطات خارج از کشوری خود را برای جذب سرمایه در پروژه ساختمانی کیش و در جهت منافع نظام بکار گیرد.
البته این اولین بار نیست که یکی از دلالان رابطه ایران و آمریکا مورد غضب واقع میشود. 4 سال پیش هاله اسفندیاری که نزدیک به یک دهه برای سازش آمریکا با جمهوری اسلامی و برداشتن فشار از روی رژیم فعالیت کرده بود هنگام سفر به ایران دستگیر و مدتی در اوین زندانی بود. بهمین ترتیب محمد شریف ملک زاده که مسئول شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور و از مسئولان اصلی لابی وابسته به حلقه احمدی نژاد در آمریکا بود، دستگیر و روانه زندان شد.
جرم همگی این افراد این بود که در آغاز برای کل نظام جمهوری اسلامی واسطه گری میکردند و از نفوذ و ارتباطات سیاسی و تجاری شان در خارج برای منافع رژیم خرج میکردند اما کم کم به دلالان یک جناح خاص تبدیل شدند. این جناح خاص نیز با گذشت زمان و کسب قدرت و نفوذ، دچار خود بزرگ بینی شد و در برابر ولی فقیه قرار گرفت. خامنه ای و باندهای وابسته به وی تصمیم گرفتند تا از خیر این افراد گذشته و جلوی شر آنان را بگیرند.
از اینرو ضروری است داستان "پانته آ فیوضی" و معامله نیم میلیارد دلاری 13 سال پیش ایشان را یکبار مرور کنیم تا دلیل نگرانی ولی فقیه از این افراد را بشناسیم و با لابی مماشات در آمریکا باندهای مافیائی رژیم و متحدان خارجی آنها بهتر آشنا شویم. درآغاز نگاه کوتاهی به پیشینه لابی طرفدار مماشات در آمریکا نگاه کنیم. در سال 1996 کنگره آمریکا قانون تحریم موسوم به ILSA  را علیه ایران و لیبی تصویب کرد و جلوی چند معامله بزرگ منجمله یک قرارداد نفتی 2 بیلیون دلاری بین ایران با کمپانی نفتی کونوکو را گرفت. اما یکسال بعد که محمد خاتمی رئیس جمهور شد لابی بزرگ USA*Engage  به نمایندگی از 500 کمپانی بزرگ آمریکائی مثل غولهای نفتی و همچنین کمپانی های بزرگ محصولات کشاورزی مثل گندم و ذرت براه افتاد تا تحریم های اقتصادی علیه ایران را از سر راه بردارد. (برای آشنائی با فعالیت های اخیر لابی کمپانی های بزرگ آمریکا و همکاری شان با نایاک به این سند که مجموعه ای از ایمیل های داخلی نایاک است نگاه کنید: رابطه نایاک با لابی کمپانی های بزرگ)
لابی آمریکائی که بطور تنگاتنگ با مافیاهای اقتصادی رژیم همکاری میکرد، برای پیشبرد فعالیت های خود، به دلالان ایرانی احتیاج داشت تا برداشتن تحریم از روی رژیم ایران را مشروع و موجه جلوه دهد. در همین راستا سه سازمان ظاهرا ایرانی تشکیل شد که به ترتیب اهمیت عبارت بودند از شورای آمریکائی ایرانی به رهبری هوشنگ امیر احمدی، انجمن تجارت ایرانی در سان دیه گو به رهبری شهریار افشار و گروه کوچک موسوم به "ایرانیان برای همکاری بین المللی" به رهبری تریتا پارسی.
من قبلا در باره این گروهها گزارشات متعددی چاپ کرده ام که بعنوان مثال میتوانید به این سری از مقالات نگاه کنید: (پایه های مالی و سیاسی لابی رژیم ایران: بخش اول -  بخش دوم -  بخش سوم)
حال به پروژه "پانته آ فیوضی" میرسیم که رسما بعنوان لابیست معرفی میشود. در سال 98 لابی کمپانی های محصولات کشاورزی در آمریکا در همکاری تنگاتنگ با مافیای وابسته به رژیم و بمنظور شکاف در قانون تحریم ILSA و بازکردن درب تجارت، پروژه ای برای انجام یک معامله بزرگ خرید گندم به ارزش بیش از نیم میلیارد دلار طراحی نمود و از دولت کلینتون خواست که بنا به ملاحظات بشردوستانه، قانون تحریم را از روی محصولات کشاورزی بردارد. البته قابل ذکر است که رژیم ایران به آسانی از کانادا و اروپا گندم وارد میکرد و تحریم محصولات آمریکائی هیچ تأثیری در واردات ایران نداشت و قیمت محصولات کانادائی نیز عموما از رقبای آمریکائی اش بهتر بود. به عبارت دیگر، هدف اصلی، شکاف در قانون تحریم و برداشتن اولین گام برای لغو بقیه تحریم ها بود. حال به شیوه اجرای پروژه نگاه کنیم که بسیار قابل توجه است.
پانیه آ بهمراه پدرش یحیی فیوضی و یک لابیست آمریکائی بنام Richard Bliss  یک شرکت دلالی بنام "Niki  " براه انداختند. کمپانی "Niki  " زیر مجموعه "انجمن تجارت ایرانی" وابسته به شهریار افشار بود که بطور آشکار و ضمن رابطه رسمی با دولت ایران، از طرف کمپانی های نفتی و شرکت کاترپیلار حمایت مالی و سیاسی میشد. چند هفته پس از تشکیل شرکت Niki و طبق قرار قبلی، دولت ایران بطور رسمی تقاضای خود برای خرید سه و نیم میلیون تن گندم را به این شرکت فرستاد. "پانته آ" و شریکش با در دست داشتن این قرار داد به سراغ دولت آمریکا رفتند تا به دلائل بشردوستانه قانون تحریم در زمینه فروش گندم را لغو کرده تا انجام این معامله امکان پذیر گردد.
·        برای آشنائی با نحوه راه اندازی کمپانی دلالی "پانته آ فیوضی: نگاه کنید به این مقاله، و این مقاله
·        برای آشنائی با انجمن تجارت ایرانی وابسته به شهریار افشار مقاله فارسی من را مطالعه فرمایئد.
·        برای آشنائی با رابطه این انجمن با لابی کمپانی های بزرگ آمریکا نگاه کنید به این مقاله و این مقاله
بلافاصله پس از آنکه کمپانی "Niki  " تقاضای خرید گندم و لغو تحریم را تسلیم دولت آمریکا نمود، لابی کمپانی های بزرگ غلات در آمریکا دست بکار شد و با مراجعه به نمایندگان کنگره که از مناطق کشاورزی آمریکا انتخاب شده بودند کارزار وسیعی براه انداخت. دهها نماینده کنگره با ارسال نامه به دولت خواستار انجام این معامله و برداشتن تحریم شدند. در سنای آمریکا بلافاصله یک قانون پیشنهاد شد تا اصولا تحریم از روی مواد غذائی برداشته شود. (برای مشاهده کرنولوژی فعالیت های لابی در این زمینه، این مقاله را نگاه کنید)
حال باید عنصر ایرانی نیز به این لابی اضافه میشد تا به آن شکلی انساندوستانه و مردم پسند داده شود. تریتا پارسی به کمک سازمان کوچک لابی خود تحت نام "ایرانیان برای همکاری بین المللی"، ارسال نامه و طومار از طرف ایرانیان به کنگره برای انجام این معامله و برداشتن تحریم از روی رژیم را شروع کرد. در یک سند که از طریق دادگاه بدست آورده ام، تریتا پارسی فعالیت های لابی خودش در زمینه طومار نویسی را با نماینده فاسد کنگره باب نی هماهنگ میکند. باب نی کارفرمای تریتا پارسی بود که بجرم رشوه گیری به زندان رفت. دو تن از کسانی که به وی رشوه داده بودند قاچاقچیان مقیم لندن بودند که در صدد خرید یک هواپیمای تشریفاتی برای خامنه ای بودند.
با مراجعه به این آدرس میتوانید چند نمونه از طومار و نامه نویسی تریتا پارسی برای حمایت از معامله گندم "پانته آ فیوضی" را مشاهده نمائید. همانطور که خود تریتا پارسی در نامه خصوصی به روی کافی لابیست معروف واشنگتن نوشته بود، بایستی به لابی ضد تحریم شکل و قیافه انساندوستانه داد تا ماهیت تجارت مآبانه آن توی ذوق نزند و این نکته را میتوان در طومار هائیکه از طرف وی برای کنگره ارسال میشد مشاهده نمود. (نامه تریتا پارسی به روی کافی، لابیست واشنگتن و معاون تبلیغاتی جرج بوش)
سرانجام دولت آمریکا در برابر این لابی هماهنگ و گسترده ایکه از شرکت کوچک پانته آ شروع شد و به دخالت سناتور ها و لابیست های حرفه ای رسید عقب نشست و تحریم مواد کشاورزی برداشته شد.   

هیچ نظری موجود نیست: