نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۰ تیر ۸, چهارشنبه

رابرت فیسک: : شاید احمدی نژاد استعفا دهد


۸,۰۴,۱۳۹۰
robert_fiskایندپندنت- دیپلماسی ایرانی: رابرت فیسک روزنامه‌نگار مشهور بریتانیایی که در تهران به سر می‌برد گزارش تازه‌ای از آخرین تحولات ایران داده است. وی در یادداشتی که در روزنامه ایندیپندنت منتشر شده، می‌نویسد: محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری ایران مرد غیر قابل پیش‌بینی ولی متدینی است، او ممکن است ظرف روزهای آینده به دلیل افزایش بحران سیاسی داخلی ایران که شدیدتر از تحولات پس از انتخابات ایران شده است، مجبور به استعفا شود. بحرانی که به دلیل نزدیکی بسیار احمدی نژاد به معاونش اسفندیار رحیم مشایی به وجود آمده تا به آن جا که به اختلافات عمیق با رهبر ایران آیت الله سید علی خامنه‌ای منجر شده است. اختلافاتی که پس از برکناری حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران و مخالفت رهبر ایران با این برکناری به وجود آمده است.
فیسک در ادامه یادداشتش به دستگیری‌های گسترده‌ای که در میان اطرافیان احمدی‌نژاد انجام شده اشاره می‌کند و می‌نویسد: این روزها فضای سیاسی ایران روز به روز بیشتر ملتهب می‌شود. دستگیری‌ها در حلقه اطرافیان احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی به آنجا رسیده که معاون مستعفی علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران که تحت فشار مخالفان هفته گذشته از سمت خود استعفا داد، دستگیر شده است. تا کنون احمدی نژاد نسبت به تمامی این دستگیری‌ها سکوت اختیار کرده است.
وی درباره ظرفیت‌های احمدی‌نژاد می‌نویسد: ظرفیت‌های احمدی‌نژاد مغایر با آن چیزی است که بتوان در هر کتاب داستان ایرانی یافت. بسیاری می‌گویند که احمدی‌نژاد در طول دوران ریاست جمهوری‌اش به یک غرور سیاسی رسیده و حالا می‌خواهد با این غرور از وزرا و نزدیکانش دفاع کند.
این روزنامه‌نگار بریتانیایی در بخش دیگری از یادداشتش می‌نویسد: بزرگترین مشکل احمدی نژاد رحیم مشایی است. مردی از خطه سواحل دریای خزر که دخترش را به عقد پسر رئیس جمهوری ایران در آورده است. مشایی در دفتر احمدی نژاد مستقر است و حمایت‌های خود را از او از درون دفتر ریاست جمهوری انجام می‌دهد. یک بار احمدی نژاد قصد داشت او را به عنوان معاون اول خود انتخاب کند که معادل نخست‌وزیر در دیگر کشورها است ولی به دلیل فشارهای بسیار سیاسی نتوانست او را به این سمت منصوب کند. به اعتقاد بسیاری از جمله رقبای احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ احمدی نژاد از پتانسیل لازم برای رهبری یک جریان سیاسی برخوردار نیست و این مسئله باعث می‌شود که نتواند در بسیاری مواقع خواسته‌هایش را آن طور که می‌خواهد پیش ببرد. ولی احمدی نژاد باور دارد که مورد حمایت مردم فرودست جامعه یعنی روستایی‌ها، شهرهای کوچک و شهرستان‌ها از اصفهان گرفته تا تبریز و مشهد است، مسئله‌ای که باعث شده از او رئیس جمهوری متفاوت با دیگر روسای جمهور ایران به وجود آید. برای همین است که به او رئیس جمهور مردمی می‌گویند. یکی از طرفدارانش به من گفت: او بسیار شبیه رئیس جمهوری امریکا است که بیشتر ملاقات‌های هفتگی‌اش را در نیوهمشایر انجام می‌دهد. یکی دیگر از طرفدارانش نیز گفت: ما به احمدی نژاد برای این رای دادیم که او برای بی‌کلاس‌ها ایستاد. برعکس موسوی و محمد خاتمی که همیشه به نظر می‌رسید با جک استراو چای انگلیسی می‌نوشند. 
وی سپس می‌نویسد: اما با آمدن رحیم مشایی به دفتر ریاست جمهوری که به طور سنتی در راس امور اجرایی ایران است، اوضاع فرق کرد. او یار بسیار نزدیک احمدی نژاد است. رحیم مشایی در طول جنگ ۸ ساله ایران و عراق در سپاه بود، پس از آن به رادیو خبر ایران آمد و شایعه‌ای هم هست مبنی بر این که او سابقه فعالیت در وزارت اطلاعات را نیز داشته است. به گفته برخی افراد نزدیک به دفتر ریاست جمهوری مشایی تا پایان دور اول ریاست جمهوری احمدی نژاد در دفتر او بوده است. مشایی صحبت‌هایی می‌کرد که جریان محافظه‌کار ایران چندان از این اظهارات خوششان نمی‌آمد. مثلا یک بار گفت ایران با اسرائیل دشمن است ولی با مردم اسرائیل نه. محافظه‌کاران می‌گویند چطور می‌شود ما با مردمی که دولتشان سرزمین‌ فلسطینیان را اشغال کرده مشکلی نداشته باشیم. رابطه مشایی با علمای سنتی قم نیز چندان حسنه نیست. علاوه بر آن در طول زمانی که ریاست سازمان میراث فرهنگی ایران را بر عهده داشت به واسطه مدیریت نامناسب پرونده‌های مالی نتوانست سابقه خوبی از خود به جای بگذارد.
فیسک می‌نویسد: با این حال در تمامی این دوران مشایی از احمدی نژاد جدا نشد. چهار سال دوره اول ریاست جمهوری او و پس از آن تا کنون مشایی نزدیک‌ترین فرد به احمدی نژاد محسوب می‌شود. این نزدیکی تا آن جا پیش رفته که برخی از مردم می‌گویند مشایی مرجع احمدی نژاد است. بسیاری گمان می‌کردند که وی تحت فشارهای بسیار مجبور شود مشایی را کنار بگذارد ولی نه تنها تا کنون دست به چنین کاری نزده است بلکه هر کسی که در کابینه از مشایی کوچکترین انتقادی کند فورا برکنار می‌شود. کسی اگر روزی از مشایی انتقاد کند روز بعد باید حکم بیکاری‌اش را ببیند. این مسائل باعث شده تا برخی در ایران بگویند مشایی احمدی نژاد را طلسم کرده چرا که به طور غیر طبیعی تحت کنترل او است.
در بخش دیگری از این یادداشت فیسک می‌نویسد: در ایران وقتی بی‌امان فشارها به رئیس جمور افزایش می‌یابد، انتظار می‌رود که این فشارها را رئیس جمهور به دیگران منتقل کند چرا که در غیز این صورت اگر کاری نکند دشمنی‌ها علیه او افزایش می‌یابند. از این رو بسیاری می‌پرسند که عاقبت احمدی نژاد به کجا ختم خواهد شد. هنگامی که احمدی نژاد با تاخیر مجبور شد انتصاب مشایی به پست معاونت ریاست جمهوری را پس بگیرد که به گفته برخی از محافظه‌کاران باعث شد تا بسیاری از طرفداران احمدی نژاد آزرده خاطر شوند. احمدی نژاد در حال حاضر تلاش می‌کند در برابر اتفاقاتی که علیه او و مشایی می‌افتد حرفی نزند ولی برخی می‌گویند طی روزهای آینده ممکن است اتفاقات بسیاری بیفتد اگر چه شاید دیر باشد

هیچ نظری موجود نیست: