نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۰ خرداد ۲۹, یکشنبه

مراسم شب هفت خصوصی و خانوادگی هدی صابر در بهشت زهرا






در باره مراسم شب هفت خصوصی و خانوادگی برای هدی صابر در بهشت زهرا هیچ اطلاع رسانی عمومی نشده بود و تنها اقوام و برخی آشنایان او از طریق تلفن یکدیگر را خبر کرده بودند. اما باز دورتادور قطعه 100مملو از نیروی انتظامی بود و چند قطعه پایین ترنیز موتور سوارها که شاید نزدیک 30موتور دو ترک بودند ؛ مانور میدادند.




در خلال مراسم نیز 2 بار موج موتور سوار از جلوی قطعه رژه رفتند و طبق معمول چند جوان کم سن و سال هم مشغول فیلم برداری از جمعیت شرکت کننده ای که حدودا100 نفر می شدند ؛ بودند.


مراسم ساعت 18 شروع شد وحدود 20دقیقه قران تلاوت شد .بعد ازان


اقای دکتر شامخی همسر هاله سحابی مدت کمتر از 10 دقیقه در باره شخصیت هدی صابر صحبت کردو مجددا قران قرائت شد. بنا بود فرزند هدی قطعه ای از هدی که در چشم انداز ایران قبلا چاپ شده بود را قرائت کتد . متاسفانه پس از کش و قوس زیاد ماموران امنیتی حاضر پس ا زکسب تکلیف و گفتن اینکه متن باید دیده شود ؛ موافقت نکردند .گفته میشد ماموران گفته اند علت آن این است که فرزند صابر در مسجد گفته بود برای پدر شهیدم صلوات.بنابر این باز قران خواندن قاری در حالی که او خسته شده بود ادامه پیدا کرد.


سپس گفته شد قرار است فیروزه صابر خواهر هدی صابر شعری را بخواند


آقایان باز رفتند بدانند چقدر می تواند این شعر خوانی خطرناک باشد !


قاری باز به خواندن ادامه داد


مشورت ها تمام شد نتیجه اعلام شد که نمی شود


قاری خسته شده بود
گفتند قاری ادامه دهد


قاری دیگری پیدا شد


آمد و به خواندن قرآن ادامه داد
گفتند پایان وقت است
موتورسوارها خودی نشان دادند


دوربین دارها هم همینطور


دقایق آخر مراسم فیروزه صابر برای تشکر از مردم بلندگو را از قاری گرفت


از مردم تشکر کرد که در این هفت روز تنهایشان نگذاشته اند


گفت که هدی و هاله همراه مهندس رفته اند


گفت که ما در حصاریم


و در این حصار اجبارا دوستان و خویشان به زحمت مضاعفی افتاده اند


ماموران به اعتراض نزدیک شدند


یکی شان گفت حصار را خودتان درست می کنید و از این به بعد ما می دانیم با شما چطور برخورد کنیم و حصار و محدودیت را نشان تان میدهیم !


بعد تهدید کردند که وی را دستگیر می کنند


یکی شان معترض بود که چرا حرفهای فیروزه با هماهنگی نبوده است
و چون در انتها فیروزه صابر از مردم دعوت کرد تا در پذیرایی مختصری که تدارک دیده شده شرکت کنند ماموران گفتند به ما گزارش شده که در ساندویچ هایی که به همراه دارید نماد سبز وجود دارد


روی سینی های بزرگ حاوی ساندویچ کاوری کشیده شده و روبان بسیار باریک سبز رنگی هم گوشه آن دیده می شد


نماد سبز پیدا شد


کسی برای آن روبان از قبل هماهنگی نکرده بود


آن را هم همراه کاور روی ساندویچ ها دور انداخته بودند


مامور به سراغ زباله ها رفت


از داخل آن روبان کوچک سبز رنگ را پیدا کرد و با خود برد


گویی مدرک جرم بسیار مهمی را یافته و می برد


با خشونت از مردم خواسته می شد که به سرعت آنجا را ترک کنند


مراسم ساعت 19 به پایان رسید و جمعیت متفرق شدند


زمان یک ساعت تحمل تمام شده بود

هیچ نظری موجود نیست: