نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۹ بهمن ۲۱, پنجشنبه

دکتر حمید عنایت «جمعیت اخوان المسلمین» با




دکتر حمید عنایت

«جمعیت اخوان المسلمین»

با مقدمه ای از ناصر رحیم خانی

دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۷ فوريه ۲۰۱۱



از پس خیزَش مردم تونس و سپس مردم مصر ،سایت ها و وبلاگ های فارسی، خواه سایت های رسمی خبرگزاری های جهانی، خواه سایت های راه اندازی شده به دست دست اندرکاران ایرانی، در این روزها پر است از انشاء نویسی های تنک مایه ی احساسی، نشانه ی کم خبری نوسندگان و همزمان «شجاعت» برخاسته از سر همین کم خبری و بی خبری. و جهت گیری های تبلیغاتی روزمره به جبران این بی خبری ها. در این جهت گیری های تبلیغی با مصرف روز، فرق چندانی هم نمی کند که نویسنده، استاد علوم سیاسی دانشگاه است یا وبلاگ نویس آماتور. در این آوازه گری ها، گوئی در سی ساله ی حکمرانی حسنی مبارک و نظامیان، کارفرما و پشتیبان این جباریت، نه آمریکا بوده است نه اروپا و نه اسرائیل.

آن چه می خوانید نوشته ی زنده یاد دکتر حمید عنایت است. در معرفی و نقد مقاله ی «جمعیت اخوان المسلمین» نوشته ی ریچارد. پ. میچل. نوشته ی حمید عنایت، چهل سال پیش و نخست در مجله ی «کتاب امروز» ( شماره سوم، پائیز ۱۳۵۱ خورشیدی) چاپ شد و بار دوم در سال ۱۳۵۲ خورشیدی در کتاب دکتر حمید عنایت به نام «شش گفتار درباره دین و جامعه»، تهران/ کتاب موج. من این کتاب را نزدیک بیست سال پیش در استکهلم تهیه کردم و خواندم. خط کشیدن زیر پاره ای سطرهای نوشته ، یادگار همان زمان است. در این چند روزه که قفسه های کتاب ها را دوباره مرتب می کردم، رسیدم به کتاب حمید عنایت و کتاب را ورق زدم. نوشته ی «جمعیت اخوان المسلمین» را البته فراموش کرده بودم، دوباره خواندم. دیدم در این روزهای به پاخاستن مردم مصر بد نیست این نوشته را اسکن کنم و بفرستم برای دوستان و سایت های فارسی زبان. معرفی و نقد حمید عنایت، پیشینه ی تاریخی پیدائی و شکل گیری دیدگاه های اخوان المسلمین و نقش آنان در رویدادهای سیاسی مصر را در دوره ای معین، به فشردگی بیان کرده است.
از پس خیزَش مردم تونس و سپس مردم مصر ،سایت ها و وبلاگ های فارسی، خواه سایت های رسمی خبرگزاری های جهانی، خواه سایت های راه اندازی شده به دست دست اندرکاران ایرانی، در این روزها پر است از انشاء نویسی های تنک مایه ی احساسی، نشانه ی کم خبری نوسندگان و همزمان «شجاعت» برخاسته از سر همین کم خبری و بی خبری. و جهت گیری های تبلیغاتی روزمره به جبران این بی خبری ها. در این جهت گیری های تبلیغی با مصرف روز، فرق چندانی هم نمی کند که نویسنده، استاد علوم سیاسی دانشگاه است یا وبلاگ نویس آماتور. در این آوازه گری ها، گوئی در سی ساله ی حکمرانی حسنی مبارک و نظامیان، کارفرما و پشتیبان این جباریت، نه آمریکا بوده است نه اروپا و نه اسرائیل. نگاهی بیندازید به صفحه ی بی .بی .سی: «تحولات مصر از نگاه فارسی زبانان». عباس میلانی از ارتباط ایران با اخوان المسلمین می گوید با پیش کشیدن دیدار طلبه ی هنوز گمنام آن زمان، یعنی دیدار نواب صفوی با سید قطب در بیش از ۶۰ سال پیش. بله بیش از ۶۰ سال پیش در نیمه ی دوم دهه ی بیست خورشیدی. خانم آسیه امینی هم در باره ی خیزش مصر و نقش «ما»، می نویسد: « ماباید به نیرویی که منافع ملی کشور را با اتکا به نیروی مردمی، منافع صلح طلبانه بین المللی تقویت می کنند، انرژی بیشتری بدهیم و به نظر من این گروه ها باید تقویت شوند». اگر با کمی مهربانی این «ما باید» را « عادت زبانی» بدانیم و نه تصوری خیالی از «ما» و از سر « سهو » بدانیم و نه بازتابی از روش و منش کهنه ی کنشگران از گونه ی «سیاسی / تشکیلاتی» ها در عادت دیرین «باید، نباید» گفتن ها، و تازه بعد از این همه، اگر این زبان رمز گونه را به فارسی سر راست بنویسیم، آن گاه « منافع صلح طلبانه بین المللی» برابر می شود با سیاست و استراتژی آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه. و گوئی به پاخاستن مردم مصر هیچ پیوندی با سیاست های حسنی مبارک و آمریکا و اسرائیل ندارد. به راستی کدام قدرت ها «منافع صلح طلبانه بین المللی» را نادیده گرفته اند؟ نقش سیاست های آمریکا و اسرائیل در پایمال کردن روند صلح خاورمیانه چه بوده است؟ چرا جهان بینی ثنویت مانوی، دنیای «شیطان / فرشته» و دوگانه ی «حق و باطل» شیعی، آسوده مان نمی گذارد؟
باری در این آشوب فکری و آشفته بازار سیاسی ایرانی، نوشته ی حمید عنایت، کمکی ست دست کم در شناخت پیشینه ی تاریخی یکی از صورت بندی های سیاسی مصر. نوشته ها و تحلیل هائی درباره ی «جمعیت اخوان المسلمین» و سیاست ها و روش های آن در دهه های بعد، به ویژه از دهه ی هشتاد میلادی به بعد هم کمکی است در شناخت بیشتر این گروه سیاسی /مذهبی. می دانیم حزب «وفد» هم که این روزها در باره ی آن می خوانیم و می شنویم پیشینه ی هشتاد نود ساله دارد با گرایش لیبرالی محافظه کارانه و با فراز و فرود، از دست یابی به قدرت تا گونه ای انزوای سیاسی. حزب « وفد» را سعد زغلول پاشا و همفکران او بنیان گذاشتند با هدف استقلال مصر از کلنیالیسم انگلیس. حزب «وفد» در ۱۹۲۴ میلادی در انتخابات مجلس، اکثریت را به دست آورد و سعد زغلول پاشا نخست وزیر شد. سعد به انگلستان رفت تا دولتمردان وقت امپراطوری را به پذیرش استقلال مصر راضی کند. سعد بی نتیجه از انگلستان بازگشت و از نخست وزیری کناره گرفت. پس از استعفا اما هم چنان تا پایان زندگی از کوشش سیاسی باز نایستاد. باشد که به نوشته هائی از جنس نوشته ی دکتر حمید عنایت، در باره ی پیشینه ی حزب «وفد» و نیز جایگاه کنونی حزب «وفد» و دیگر گرایش ها و صورت بندی های سیاسی مصری دسترسی پیدا کنیم .
ناصر رحیم خانی










































هیچ نظری موجود نیست: