سی ام خرداد 1360
مجيد مشيدي
دیروز سی ام خرداد بود، روزی که رژیم اسلامی در سال 1360 اولین کودتا خونین سراسری خود را علیه احزاب و سازمانهای آزادیخواه طراحی کرد. درست است که قبل از این تاریخ در بندر انزلی، ترکمن صحرا ، خوزستان و کردستان اقدام به کشتار کرد اما در سی ام خرداد شصت بنا به دستور خمینی، می بایست تمام نیروها و جریان های مترقی یکی پس از دیگری حذف می شدند. تجزیه و تحلیل شرایط کنونی، بدون بررسی و درک کودتای اول امکانپذیر نخواهد بود.
باید گفت ،خمینی شخصا طراحی کودتا سیاه سی ام خرداد علیه دگراندیشان و احزاب و سازمان های مترقی را از اردبیهشت ماه سازماندهی می کند. در همان اردبیهشت ماه، بهزاد نبوی (اکنون اصلاح طللب) و رجائی از نمایندگان حزب جمهوری اسلامی پیشنهاد حذف بنی صدر و کودتا را نزد خمینی می برند. به دستور خمینی ، نظام سازماندهی کودتا را در دستور کار خودش قرار می دهد. جمهوری اسلامی برای انحراف و اغفال اذهان عمومی در شب 15 خرداد60 در تلویزیون سراسری مصاحبه ایدئولوژیکی مابین عبدالکریم سروش، مصباح یزدی، احسان طبری و فرخ نگهدار همگامان جمهوری اسلامی، را سازماندهی می کند تا توده ها را مشغول کند در 17 خرداد 60 به دستور رئیس دیوان عالی کشور قاضی القضات بهشتی و حکم لاجوردی جنایتکار دادستان انقلاب مرکز، بگونه ای جمعی و بدون دادگاه روزنامه های انقلاب اسلامی،میزان، آرمان ملت، خبرنامه جبهه ملی و… تعطیل اعلام شد.
مجاهدین خلق به دنبال توقیف نشریات یاد شده٬ با صدور اطلاعیه ای اعلام داشت: «توطئه تعطیلی روزنامه های غیرحزبی٬ به ویژه روزنامه انقلاب اسلامی ایران٬ گام بلندی است در مسیرحذف رییس جمهور دکتر بنی صدر که جزخفقان هرچه بیشتر وخشنودی دشمنان این میهن و سرکوب و کشتار داخلی را در پیش ندارد.»
خمینی مطابق برنامه روز بیست خرداد 60، بنی صدر را از فرماندهی کل قوا عزل کرد و در 25 خرداد محل سکونتش مورد حمله قرار گرفت.
پنجشنبه 28 خرداد 1360 مصادف بود با صدور پیامی از سوی خمینی به مناسبت نیمه شعبان ٬ در قسمتی از این پیام آمده بود:
"... امروز و روزهای آینده ٬ روز شکست جریان دشمنان قسم خورده اسلام است. روز شکست فرد یا افراد نیست. روز شکست جریانی است که به اسلام معتقدنیستند و اگر هم باشند ٬ مسلّماً تا حدودی است که با قوانین غرب برخورد و مخالفتی نداشته باشد. روز شکست جریانی است انحرافی که حضور به موقع شما ٬پایه های آن را لرزاند و فرو ریخت.دوستان عزیزم! بسیار دقت نمایید و کاملاً بهوش باشید و هوشیارانه با آرامش کامل ولی با تمام توان در صحنه باشید ... خمینی دست یکایک شما را می بوسد و به یکایک شما احترام میگذارد و یکایک شما را رهبر خودش می داند؛ که بارها گفته ام: من با شما یکی هستم و رهبری در کار نیست. من خوب درک می کنم که حضور شما در این روزهای حسّاس به چه معنایی است ٬ و به امید پیروزی نهایی شما بردشمنان تان روزشماری می کنم. ... افسران ٬ درجه داران و سربازان رشید اسلام ٬ شما خوب می دانید که منافقین ٬ که امروز به عنوان طرفداران پروپاقرص« بعضی ها » اطراف آنها را گرفته اند و به بهانه طرفداری از آنان دست به انفجار و درگیری مسلّحانه می زنند و هر روز در گوشه ای تشنّج می آفرینند ٬همان ها بودند که از روز اول شعار« انحلال ارتش » را سر می دادند. من با قدرت ملت دلاور ٬ مقابل ضدانقلاب که تصمیم گرفته است بعضی از افراد رابهانه قرار داده و علیه شما هر روز دست به اغتشاش بزند ٬ خواهم ایستاد... امروز ٬ منافقین و جبهه ملی و حزب دمکرات و تمامی ضدانقلابیون ٬ دست در دست یکدیگرگذاشته اند تاشما و انقلاب پاک ملت را نابود کنند. مگر نمی بینید که هر روز در گوشه ای جمع می شوند و دست به خرابکاری می زنند؟... شما مردم عزیز ٬ هوشیارباشید و آرامش خودتان را حفظ کنید... و با حضور دائمی خود ٬ تلاش هرج و مرج طلبان را خنثی کنید..." فردای آن روز ٬ خامنه ای در مراسم نماز جمعه تهران دلایل حذف بنی صدر را تشریح کرد در حالی که نیروهای حزب الله با شعار" خمینی بت شکن ٬ بت جدید را بشکن " تصمیمات کودتا را تائید می کردند.
مجاهدین از این رو سه اعلامیه پیاپی ٬ در روزهای 27 و 28 خرداد ٬ انتشار دادند. در یک اطلاعیه 27 خرداد٬ متعاقب هشدار قبلی در مورد تهدید جان رییس جمهور ٬ با عنوان« هشدار مجاهدین خلق در رابطه با تهدید جان زندانیان انقلابی »مدعی شدند که هم زمان با «کودتای ارتجاعی امپریالیستی» احتمال کشتار زندانیان وابسته به گروه ها و از جمله سازمان وجود دارد . روز شنبه 30 خرداد 1360، روز بررسي طرح عدم کفايت سياسي بنيصدر در مجلس بود. مجاهدین در روز سی خرداد برای جلوگیری و مقابله کودتا سیاه ارتجاع تظاهرات مسالمت آمیز سی ام خرداد را سازماندهی کرد و بیش از پانصد هزار تن در این تظاهرات مسالمت آمیز شرکت کردند. ولی خمینی و اربابانش به هیچ وجه انتظار نداشتند که مردم به مقابله با طرح کودتای آنان بپاخیزید، بدین جهت فرمان آتش به توده ها را شخصا صادره کرد.
آن روز كه رادیوی ارتجاع پرده را از روی همه چماقداریها و تاخت و تازها كنار میزند و بهصراحت خطاب بهپاسداران میگوید و كرارا تكرار میكند كه بهاذن امام بهروی مردم رگبار باز كنید. پاسداران تظاهرات مسالمت آمیز را بهخون میكشند.
آخوند جنایتكار محمدیگیلانی حاكم منصوب شده توسط خمینی نعره میكشید كه:
" محارب بعد از دستگیرشدن توبهاش پذیرفته نمیشود، كیفر همان كیفری است كه قرآن بیان میكند، كشتن بهشدیدترین وجه، حلقآویز كردن بهفضاحتبارترین حالت ممكن و دست راست و پای چپ آنها بریده شود. اسلام اجازه میدهد كه اینها را كه در خیابان تظاهرات مسلحانه میكنند، دستگیر شوند و در كنار دیوار همانجا آنها را گلوله بزنند. از نظر اصول فقهی لازم نیست بهمحاكم صالحه بیاورند، برایاینكه محارب بودند، اسلام اجازه نمیدهد كه بدن مجروح اینگونه افراد باغی بهبیمارستان برده شود بلكه باید تمامكشته شوند"
آخوند جنایتكار موسویتبریزی، دادستان كل ضدانقلابی وقت خمینی میگوید:
" اینها محاكمهشان توی خیابان است. كشتن اینها واجب است نه جایز ، هر كس در برابر این نظام و امام عادل مسلمین بایستد، كشتن او واجب است. اسیرش را باید كشت و زخمیش را زخمیتر كرد كه كشته شود "
رفسنجانی جنایتكار كه آن زمان رئیس مجلس ضدخلقی رژیم بود، بهحكام چنین خط میدهد:
" برطبق فرامین الهی(!)حكم بر اینها لازمالاجراست: 1ـكشته شوند 2ـبهدار كشیده شوند 3ـدست و پایشان قطع شود 4ـاینها از جامعه جدا شوند. رفسنجانی تأسف میخورد كه چرا قبلاً كشتار را راه نینداخته و میگوید: اگر آن روز منظورم اوایل انقلاب است، 200نفر از اینها را میگرفتیم و اعدامشان میكردیم، امروز اینقدر نمیشد."
آیا بیانیه های جنتی ، یزدی و دیگران پس از کودتا خونین 22 خرداد با بیانیه های موسویتبریزی، رفسنجانی و محمدیگیلانی چه تفاوتی با هم دارد؟پس از کودتا سی ام خرداد سال شصت روزانه صدها نفر را در سراسر کشور به جوخه های اعدام سپردند و قلع و قمع مخالفان آغاز شد.این کودتا از حمایت کشورهای غربی برخوردار بود و باعث شد که رژیم اسلامی تثبیت شود و تا به امروز در قدرت بماند. پس از کودتا اول ، در 22 خرداد سال1388 تاریخ تکرار شد سرکوب و کشتار مخالفان در ابعاد وسیع مانند سی ام خرداد شصت دوباره توسط کودتاگران نظام اسلامی و یک بار دیگر با حمایت غرب بوقوع پیوست.
خطبه نماز جمعه 29 خرداد 1388 توسط علی خامنه ای یکی از به یاد ماندنی ترین پلاتفرم عملی رژیم فقاهتی در تاریخ 31 ساله خود خواهد بود. دقیقا برابری می کند با پیام 28 خرداد 1360 خمینی در راستای سرکوب مخالفان نظام فقاهتی است که پس از این فتواها سنگ فرش های خیابان ها از خون مردم گلگون شد. مظلوم نمائی خامنه ای که از خمینی آموخته است یک نوبت در پیام 18 تیر ماه استفاده کرده بود و در سر فصل بیست و دوم خرداد هم برای دومین بار " تقدیم کردن بدن معلولش به امام زمان" را برای لباس شخصی ها و سربازان بدنام امام زمان مطرح می کند. خمینی هم در پیام بیست و هشت خرداد سال شصت به نیروهای سپاه می گوید: " خمینی دست یکایک شما را می بوسد و به یکایک شما احترام میگذارد و یکایک شما را رهبر خودش می داند؛ که بارها گفته ام: من با شما یکی هستم و رهبری در کار نیست."
سی ام خرداد شصت سرفصل خونین و سراسر جنایت رژیم اسلامی است که تمام سرمداران نظام از خمینی ، خامنه ای ، رفسنجانی ، موسوی ، کروبی ، خاتمی و... در آن دست داشتند ! بررسی اساسی در اوضاع سیاسی آن دوره برای هر نیرو سیاسی در اپوزیسیون امروز ضروری است. تهدید واقعی در آن دوره و اکنون از جانب احزاب و سازمان های سیاسی است که مبارزه برای سرنگونی رژیم اسلامی را مبارزه ی طبقاتی نمی بینند! یاد تمام جانباختگان سی خرداد شصت گرامی باد !
مجیــد مشیــدی
21 ژوئن 2010
31خرداد1389
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر