نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

درحاشيه ی راه پيمائی اول ماه مه در پاريس


شهزاد سرمدی



درراه پيمائی اول ماه مه درپاريس، تمام جريانات سياسی و افراد شرکت کننده، ازحقوق کارگران ايران وخواسته های آنان دفاع کردند.اين يک پيروزی ومايه دلگرمی است وآن را به طبقه کارگر تبريک می گوئيم. طی سال های اخير، طبقه کارگرايران با مبارزات يک پارچه وحفظ استقلال طبقاتي، با طرح خواسته های به حق ومشروع خود توانسته تمام جريانات، گروه ها وسازمان های سياسی ايرانی را مجبوربه دفاع ازخود کند.

واما درپاريس رسم براين است که هرسال کميته ای موقت برای برگزاری راه پيمائی اول ماه مه تعيين می شود تا تدارکات لازم را به اين منظورانجام دهد. لازم به يادآوری است که گذشته ازاشخاصی که وابستگی تشکيلاتی به هيچ جريان سياسی ندارند، افرادی نيزازسازمان های سياسی وتشکل های دموکراتيک به صورت فردی درگردهمآئی برگزاری راه پيمائی اول ماه مه شرکت می کنند. اين سازمان ها و تشکل ها عبارتند از:
سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران ـ جنبش جمهوری خواهان دموکراتيک و لائيک ـ سازمان فدائيان (اقليت) ـ سازمان کارگران انقلابی ايران(راه کارگر) ـ انجمن دفاع از زندانيان سياسی و عقيدتی ـ همبستگی بين المللی با کارگران ايران وغيره........
امسال نيزطبق روال هرساله، "کميته موقت" منتخب سال قبل، برای عصرروز 16 آوريل ازايرانيان مقيم پاريس برای گردهمآئی وانتخاب مسوولين جديد و تعيين شعارها دعوت به عمل آورد. در اين جلسه که حدود بيست نفر از گرايشات مختلف شرکت داشتند، مسوولين جديد با رأی همگانی انتخاب وشعارها نيز به آراء عمومی گذاشته شد. شعار " سرنگون باد جمهوری اسلامی" درمقابل شعارهای " نه به جمهوری اسلامی" و " مرگ بر ولايت فقيه" آرأ اکثريت را از آن خود کرد و تصويب شد. بعد از انجام اين انتخابات دموکراتيک ، کسی هم اظهارمخالفت نکرد و ظاهرا" همگی پذيرفتند که مثل هر سال درتظاهرات شرکت کنند. اما ناگهان چند روز بعد، خبررسيد که افرادی ازشرکت کنندگان درگردهمآئی 16 آوريل، بدون درجريان گذاشتن "کميته موقت " اقدام به تشکيل و شرکت در "کميته همآهنگی ايرانيان برای راه پيمائی اول ماه مه" کرده و به جمع آوری امضاء برای حمايت ازکميته اخيرپرداخته اند. پس ازگذشت چند روز، فراخوان دعوت به راه پيمائی وحمايت از "کميته همآهنگی"، بهمراه امضاء های جمع آوری شده درسايت های ايرانی منعکس شده واز طريق تلفن ازبعضی مسوولين "کميته موقت" خواسته شد باهم در تظاهرات شرکت کنند وبدين سان درواقع "کميته موقت" را درمقابل عمل انجام شده قرارمی دادند.
البته حق دموکراتيک هرکسی است که درهر کميته ای که می خواهد شرکت کند وحق ماهم بود که در "کميته موقت " خود باقی بمانيم که مانديم. اضافه می کنم که هرسال بدون هيچ مشکلی درکنارهم، درراه پيمائی شرکت کرده بوديم ولی امسال، بطورغيرمترقبه بخشی ازاين دوستان تغييرعقيده دادند. سئوالی که دراينجا مطرح می شود، اينست که طی يکسال اخير چه اتفاقی افتاده که شرکت آنها را در "کميته موقت" ناممکن کرده وديگر نمی توانستند درکنارما باقی بمانند واين جدائی را برما تحميل کردند. کسی خواستاراين تفرقه وجدائی نبود و جای تأسف است، ولی اتحاد را هم به هر قيمتی نمی توان پذيرفت. "کميته موقت" با 70 نفرو"کميته همآهنگی" با حدود 120 نفردردوصف جداگانه درراه پيمائی اول ماه مه شرکت کردند. گرچه تعداد ما کمتربود ولی وفاداربه پرنسيب ها واستواربرمواضع ومنافع طبقه کارگرباقی مانديم ونتوانستيم بپذيريم که طبقه کارگر ابزارپيشبرد اهداف جناحی ازسرمايه داری ايران و اپوزيسيون داخل جمهوری اسلامی بشود. ما نمی توانستيم همچون کامِلِئون رنگ عوض کنيم. روزاول ماه مه درپاريس ، درشهرانقلابات پرولتري، پرچم ما رنگ عوض نکرد.
چگونه کسانی که ادعامی کنندلائيک هستند،می توانند با هواداران بخشی ازاپوزيسيون درون رژيم تئولوژيک، کلريکال ومنحط جمهوری اسلامی همصدا شوند؟ درخاتمه بهتراست برجمهوری ای پای فشرد که آينده ی ايران را درحکومت مردم، برای مردم و توسط مردم مد نظرداشته باشد.

ـ پاريس 7 مه 2010



18 اردیبهشت 1389 14:54






نظر شما
نام: مملی
ای-میل:
20:01 18 اردیبهشت 1389
جناب افسر اینها تماما فرآورده طرز تربیت ایرانی مجذوب در اسلام ناب محمدی آنهم بقدمت 1400 سال ننگین است. رنگ عوض کردن ایرانی یکی ار ویژگیهای خاص این طرز تربیت است. ایرانی که 1400 سال است آلوده به باور ننگین و سخیف و جنایت پرور اسلام ناب محمدیست فرآورده ای بهتر از این ندارد. خیلی دردناک است اما براستی واقعیت همین است.

نام: الف
ای-میل:
18:53 18 اردیبهشت 1389
فرهنگ نان به نرخ روز خوری جنبش را به این روز انداخته که باید دنبال رو کسانی شوند که در سیه روزی مردم شریک بوده اند وفکر میکنند خیلی زرنگ هستند برای این وان تعین تکلیف میکنند اما در کنار انهائی که میگویند همین رژیم صورتشان را با جوهر سبز رنگ میکنند که بگویند ماهم همه جاهستیم این فرهنگ مرده خواران است بی هویتی

نام: مجید افسر
ای-میل:
16:21 18 اردیبهشت 1389
نویسنده محترم شما که بعد از یک هفته تصمیم «گرفته اید» افشاگری کنید حداقل انصاف را رعایت می کردید و بچه را به اسمش صدا می کردید این مدل مطلب بی ربط نوشتن یعنی چه می نویسید«ما ناگهان چند روز بعد، خبررسيد که افرادی ازشرکت کنندگان درگردهمآئی 16 آوريل، بدون درجريان گذاشتن "کميته موقت " اقدام به تشکيل و شرکت در "کميته همآهنگی ايرانيان برای راه پيمائی اول ماه مه" کرده و به جمع آوری امضاء برای حمايت ازکميته اخيرپرداخته اند. پس ازگذشت چند روز، فراخوان دعوت به راه پيمائی وحمايت از "کميته همآهنگی"، بهمراه امضاء های جمع آوری شده درسايت های ايرانی منعکس شده واز طريق تلفن ازبعضی مسوولين "کميته موقت" خواسته شد باهم در تظاهرات شرکت کنند وبدين سان درواقع "کميته موقت" را درمقابل عمل انجام شده قرارمی دادند. » خوب این افراد تعلق سازمانی ندارند؟ اسم این افراد را نمی گویم اما سازمان آنها اسم ندارد؟ چرا این همدستان سبز باید پنهان بمانند؟ مگر آنها اولین بار است کارگران را فروخته اند؟ چرا نام «سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران» را که مدتها است مانند اکثریت و حزب توده به فروختن کارگران و مشغول است به قصد نمی آورید من معتقدم باید تعارف را کنار گذاشت و همدستان جمهوری اسلامی چه جناح اصول گرا و چه جناح اصلاح طلب را افشا کرد. خانم محترم نوشته شما زمانی ارزش دارد که تاثیر بگذارد، افشا کند نه آنکه به شیوه منحط ایرانی با تعارف و خجالتی یکی به نعل بزند یکی به میخ. نوشته اید »البته حق دموکراتيک هرکسی است که درهر کميته ای که می خواهد شرکت کند وحق ماهم بود که در "کميته موقت " خود باقی بمانيم که مانديم. اضافه می کنم که هرسال بدون هيچ مشکلی درکنارهم، درراه پيمائی شرکت کرده بوديم ولی امسال، بطورغيرمترقبه بخشی ازاين دوستان تغييرعقيده دادند.« اولا شما در نوشته تان از بقول خودتان »دوستانتان« هراسانید درس اخلاق می دهید که »البته حق دموکراتيک هرکسی است که درهر کميته ای که می خواهد شرکت کند« تلویحا عمل آنها را در اساس نادرست نمی دانید و دوما حتی معترفید»کسی خواستاراين تفرقه وجدائی نبود و جای تأسف است« حتی با وجود سوابق اخیر این تشکیلات شما از اینکه آنان برای چندمین بار پشت به زحمتکشان کشورشان می کنند حتی متاسفید! البته حق دمکراتیک هر کسی است متاسف باشد!! از آغاز »جنبش سبز« این سازمان در پازیس چند بار دشمنی خود را با کمونیست ها و همرزمان کارگران نشان نداده است؟ مگر برای مخالفان جمهوری اسلامی پلیس نیاورده است مگر دستش با ساواکی ها و ساوامائی های سابق مانند »هوشنگ اسدی« در یک کاسه نیست؟ نوشته اید »ما نمی توانستيم همچون کامِلِئون رنگ عوض کنيم« اما آیا آنها در تظاهرات اول ماه مه رنگ عوض کرده اند؟ پس بنویسید آنها همیشه رنگ عوض می کردند اما حالا که مارا با تاسف رها کردند و به دامن مخملباف و اسدی و نگهدار چسبیده اند ناگهان چشم ما قوه بینائی یافته و رنگ ها را تشخیص می دهد. صبح بخیر خانم!

هیچ نظری موجود نیست: