29فروردين وقتى كشور چين حق دارد فرش تبريز و كاشان را به نام خود در جهان به فروش رساند، آيا كشورهاى همسايه بايد براى صادرات خود از ما اجازه بگيرند؟/بر اساس تاريخ مندرج در ظرف بسته بندى شيلات، براى صادر كننده حداكثر 3 ماه مهلت وجود دارد تا آن را به دست مصرف كننده برساند!. ايلنا: وقتى سالها پيش در معدودى از فيلم هاى سينمايى و سريال هاى تلويزيونى آن سوى آبها، از خاويار يا فرش ايرانى هر چند در يك سكانس فقط يادى ميشد، بيننده وطنى با حس برانگيخته شدن غرور ملياش لذت ميبرد و چه بسا آن را سوژه بحثى در محفلى خانوادگى ميكرد؛ بدون آن كه بداند خاويار قدمتى 400 ميليون ساله دارد و متعلق به عصر ژوراسيك است! ماهيانى كه فسيلهاى زنده جهان ناميده شدهاند و 6 گونه با ارزش آن در جهان در درياى خزر زندگى ميكنند. ماهيانى كه درياى خزر به تنهايى 93 درصد از ذخيره خاويار و ماهيان خاويارى جهان را در خود جاى داده است و در اين ميان نيز كيفى ترين گونهها سهم صيادان ايرانى است كه در عميقترين قسمت آبهاى درياى خزر مشغول صيد ماهيان خاويار بودهاند. تجارت يك ميليارد دلارى و بسيار پرسود خاويار كافى بود تا حس منفعت جويى انسانها برانگيخته شود و آنها بدون توجه به نشانهگذارى و سرپيچى از كنوانسيون «سايتس» در كم شدن گونههاى ماهيان خاويارى بسيار تاثير گذار شوند و تاسف بارتر آن كه پس از فروپاشى اتحاد جماهير شوروى كه چهار همسايه مدعى براى بهره بردارى از آبهاى اين درياى با ارزش تراشيد، روند غير مسئولانه اين كشورها نيز نتوانست جبران رهاسازى 22 ميليون بچه ماهى خاويارى از گونه قره برون در دريا توسط ايران و مجازات هاى سنگين مانند جريمه نقدي، حبس، توقيف قايق و ابزار صيد براى صيد قاچاق آن توسط ايران كه مديريت حفظ و تكثير و رها سازى ماهيان خاويارى درياى خزر را بر عهده دارد، بنمايد. اگر چه در محافل شيلاتى و طى سال هاى اخير كارشناسان با احتياط شديد موضع گيرى ميكنند و تغيير چند باره روساى سازمان شيلات طى چند سال اخير به دغدغه دلسوزان اين صنعت افزوده شده است، اما نمى توان شوك اظهارنظر عبدالحسين ناصرى نماينده گرگان و آق قلا در مورد زيان 150 ميليارد ريالى دپو شدن 5/4 تن خاويار در سردخانه هاى كشور را ناديده گرفت! زيانى كه اگر چه وى در انتقادش رنگ و بوى سياسى به آن بخشيد و صادر نشدن مجوز صادرات اين حجم از خاويار را متوجه پروتكلى كرد كه 10 سال قبل با كشورهاى حاشيه درياى خزر امضاء شده بود. پروتكلى كه بر اساس آن مقرر شده بود چنانچه يكى از آن كشورها مخالف صادرات ايران باشد، اين كار صورت نگيرد. اگر چه اين انتقاد ناقص ماند و نماينده گرگان در گفت و گويى اشاره به چرايى متوقف نشدن صادرات خاويار طى 9 سال اجراى پروتكل نشد؛ اما نمى توان به قول اين نماينده اصولگراى مجلس هشتم، زيان هاى سياسى توقف صادرات خاويار علاوه بر زيان هاى اقتصادى آن را ناديده گرفت. به ويژه آن كه به قطع دست ايران از بازار جهانى خاويار، ترفندهاى سياسى برخى كشورها براى رقم زدن سرنوشت مشابه پسته، فرش و زعفران براى اين محصول نيز به واقعيت و آرزوى آنها نزديك تر خواهد شد! در واقع به اعتقاد كارشناسان، فارغ از انگيزه و چرايى پذيرش پروتكل مورد انتقاد نماينده گرگان در مجلس هشتم از سوى دولت وقت، اين گونه نامهربانيها، نتيجه سهلانگارى متوليان حمايت از صادرات محصولات داراى ارزش افزوده فراوان كشورمان بوده است و بايد مجلس و دولت هر چه سريعتر در سياستهاى صادراتى كشور تجديد نظر كنند. يكى از كارشناسان شيلات كه نخواست نامش فاش شود، عقد پروتكل 10 سال پيش با كشورهاى همسايه درياى خزر را با قطع مجوز صادرات خاويار ايران بيارتباط و نوعى فرافكنى براى سرپوش گذاردن بر مديريت ضعيف نمايندگان طرف مذاكره از سوى سازمان شيلات ميداند و ميگويد: چطور تا پيش از سال 2010 ميلادي، به رغم عقد آن پروتكل، ايران با ارائه دلايل محكم مجوز صادراتياش را ميگرفت و تمام كشورها، به رغم ميل باطني، نميتوانستند بر آن توافق نكنند!؟ به گفته اين كارشناس،ايران در حالى جلسه مرتبط با سهميه صادراتى سال 2010 ميلادى را ناكام ترك كرده است كه هر سال جلسات مربوطه در يكى ديگر از كشورهاى همسايه خزر به جز ايران برگزار ميشد و ايران در آن جلسات سهميه صادراتى اش را ميگرفت! البته در اين ارتباط و دلايل طفره رفتن معمول طرف روسى نقطه نظرهاى متفاوتى به ذهن خطور ميكند و وقتى روسها 12 سال در گشايش نيروگاه اتمى بوشهر و اخيراً ارائه موشكهاى تدافعى اس 300 بد سابقه شدهاند ميتوان اين عشوهها و غمزهها را هم در يك راستا ديد و تنها راهكار خروج از بن بست را اتخاذ ديپلماسى موثر در قبال اين كشور عنوان كرد. چرا كه به گفته برخى صاحبنظران شيلاتي، از آنجا كه سهم روسيه از صيد خاويار خزر مصرف داخلى جهت جهانگردهاى ثروتمند غربى دارد؛ منع شدن همه كشورهاى حاشيه درياى خزر به صادرات خاويار نه تنها ضررى را متوجه روسيه نميكند، بلكه از بعد استراتژى بازاريابى ميتواند مانع يكه تازى ايران در بازار جهانى خاويار شود و قيمت آن را هم در جهت افزايش سود طرف روسى ارتقا بخشد. اين فارغ از دليلى است كه در مواضع بعضاً احساسى و صريح، نثار متوليان امر صادرات ميشود. به طور مثال چندى پيش يكى از منتقدان نتيجه آخرين كميسيون مشترك در كامنتى كه براى يك سايت اينترنتى گذاشت، نوشته بود: «چرا ما عادت كرديم تمام مشكلاتمان را به گردن اين و آن بيندازيم؟ وقتى (...) متوليان امر باعث شد كمر فرش ايران شكسته شود، تقصير كشورهاى همسايه چيست؟ آيا جز اين است كه همه كشورهاى دنيا به دنبال افزايش ثروت و درآمد مردم خود هستند؟ وقتى كشور دوست و (...) چين حق دارد فرش تبريز و كاشان را به نام خود در جهان به فروش رساند، آيا كشورهاى همسايه بايد براى صادرات خود از ما اجازه بگيرند؟ وقتى زعفران كشور ما به صورت فله اى به اسپانيا و ايتاليا صادر ميشود و ارزش افزوده بسته بندى آن نصيب آنها ميگردد، چه انتظار ديگرى داريد؟» اگر چه يك مخاطب ديگر همان سايت نيز پيشنهاد ديگرى دارد و مى گويد: بهتر است خاويار ايران را به گونه اى در داخل كشور توزيع كنيم تا نيروهاى جوان و خلاق كشور بتوانند از تاثيرات بسيار مغذى آن بهره مند شوند. او اعطاى يارانه از سوى دولت جهت اختصاص خاويار ممتاز ايرانى به چهره هاى جوان و خلاق كشورمان را فرصت سازى از اين موقعيت ارزيابى ميكند و مى افزايد: اگر قرار باشد تاريخ مصرف خاويارهايى كه قرار بود صادر شوند در سردخانه ها منقضى شود، همان بهتر كه بدون دست روى دست گذاشتن آن را به صورتى هدفمند توزيع كرد. به گفته اين شهروند، در واقع اختصاص اين يارانه نوعى سرمايه گذارى براى ساختن جامعه اى سالم و تندرست است كه بتواند هسته اى فكر كند! اگر چه زمزمههاى كارشكنى روسها در تصويب و سهميه بندى صادرات خاويار ايران در اجلاس تير ماه بندر انزلى با ترك اجلاس از سوى نماينده روسيه مسجل شده بود و محمد پور كاظمى رئيس موسسه ماهيان خاويارى و نماينده دولت ايران در اجلاس در موضعى خوشبينانه آن را به معناى توقف صادرات خاويار خزر ندانسته بود، اما گفت و گوى سرپناه رئيس وقت سازمان شيلات با «واحد مركزى خبر» حدود دو هفته پيش از اجلاس تهران نيز عجيب مى نمود و ادعاى بعدى پس از صادر نشدن مجوز صادرات به خاويار ايران را زير سوال مى برد؛ آنجا كه رئيس وقت سازمان شيلات پس از اظهار نظرش در مورد قرار گرفتن خاويار پرورشى سر سفره ايرانيان كه البته اشاره اى به قيمت آن هم نكرد؛ از پيگيرى جدى سازمان شيلات براى گرفتن مجوز صدور 7 تن خاويار ايران خبر داد كه همين امر بيانگر ناكامى هيات مذاكره كننده ايرانى با طرف هاى مذاكره در اجلاس تهران است. البته پيش از اجلاس تهران نيز بدبين ترين كارشناس شيلاتى تصور نمى كرد ايران تن به تصميم آن كميسيون دهد و از منافع خاويارهاى استحصالى درياى خزر كه در سردخانه ها چشم انتظار مجوز صادرات بودند سرباز زند. صادراتى كه به دليل قرار داشتن محصول در سردخانه ها توجيهى براى حفاظت از ذخاير خاويارى درياى خزر نمى تواند باشد و علامت سوال بزرگترى را پيش رو قرار ميدهد. در واقع تنها چيزى كه در اظهارات سرپناه سوژه محافل خبرى شد، وعده او مبنى بر قرار گرفتن خاويار بر سر سفره ايرانيان بود كه اسباب شوخى و مزاح نيز شده بود. يكى تداخل خاويار با بوى نفتى سفره هاى ايرانى را غير ممكن دانست و ديگرى اظهار خشنودى كرد كه از سال 1389 خاويار جاى نان 2 هزار تومانى را سر سفره هاى ايرانى خواهد گرفت! يكى از عبارت «سر سفره» اعلام تنفر و ديگرى از نفتى كه سر سفره ها آمد، اعلام كفايت كرد و گفت: «همه چيز از سر سفره رفت تا جاى نفت باز بشود، احتمالاً اين بار خودمان بايد از سر سفره بريم تا جاى خاويار باز گردد!» در هر صورت فارغ از دستمايه هاى طنزى كه قصه خاويار ايرانى در سال 1388 رقم زد، اظهارات محمد تقى برخوردارى كارآفرين برتر ملى در سال 1387 خورشيدى مبنى بر امكان پرورش ماهى خاويارى در خارج از آب دريا هم نتوانست مرهمى بر زخم ها باشد، چرا كه وى به رغم ادعاى اين كه توانسته است پنج تن خاويار توليدى را به 15 تن برساند و امكان ارتقاى آن به 70 تن را در صورت وجود نقدينگى و سريع درصد ور مجوز دارد، يك سال و نيم در انتظار دريافت وام بانكى براى راه اندازى صنعت فراورى خاويار مانده است! در هر صورت در آستانه نوروز 89 و در حالى كه مردم خود را براى تحويل سال پر حادثه 1388 آماده مى كردند، عبدالحسين ناصرى نماينده مردم گرگان و آق قلا و مخبر كميسيون امنيت داخلى و شوراها بار ديگر اقدام به موضع گيرى صريح تر از قبل كرد و به روشنى پيكان تقصير انقضاى تاريخ مصرف 5/4 تن خاويار مرغوب ايرانى در سردخانهها را متوجه معاون وزير جهاد كشاورزى و رئيس معزول سازمان شيلات كشور كرد كه تن به پروتكل با كشورهاى حاشيه درياى خزر داده است. وى با بيان اين كه پروتكلى به اين مهمى را بايد شخص رئيس جمهورى به طور مستقيم دستور ميداد يا به تاييد نمايندگان مجلس ميرسيد، افزود: يك معاون وزير به تنهايى نميتواند و نبايد قادر به امضاى چنين كارى باشد كه متاسفانه صورت گرفته و ما را در عمل انجام شده قرار داده است! در هر حال چه باب ميل اين نماينده باشد و چه نباشد؛ ظاهراً هيچ شانسى جز فروش يا توزيع رايگان خاويارهاى استحصالى در بازار داخلى متصور نيست و از آنجا كه به اذعان همين نماينده تاريخ انقضاى آنها سر آمده است، بايد اين خاويارها را غير قابل مصرف «ارزيابى كرد كه اگر چنين باشد؛ مشخص نيست چه كسى بايد تاوان ناكامى و خسارت مالى در جلب كشورهاى همسايه و به ويژه روس ها را در صادر نشدن مجوز صادرات محموله هاى خاويار ايرانى بپردازد!؟ كارشناس فروش يكى از شركت هاى پر سابقه در امر عمل آورى و صادرات خاويار با بيان اين كه پس از قطع امكان صادرات 5 تن سهميه خاويار صادراتى ايران، بايد اين محصول در بازار داخلى مصرف شود، مى گويد: متاسفانه به دليل نبود تقاضا از سوى بازار داخلى كه آن هم ناشى از گران بودن خاويار براى مصرف كنندگان ايرانى است، خاويارها در سردخانه مانده است! وى اگر چه بسيار محتاطانه سخن ميگفت، اما وقتى با اصرار خبرنگار مبنى بر شائبه انقضاى تاريخ مصرف خاويارهاى دپو شده مواجه ميشود، به گفتن اين جمله بسنده مى كند: «بر اساس تاريخ مندرج در ظرف بسته بندى شيلات، براى صادر كننده حداكثر 3 ماه مهلت وجود دارد تا آن را به دست مصرف كننده برساند!» وى مى گويد: قيمت خاويارها بر اساس نوع ماهيان خاوياري، و ريزى و درشتى خاويارها و برخى پارامترهاى ديگر تفاوت ميكند، اما به طور نمونه مى توان گفت كه در حال حاضر بهترين نوع خاويار ايران در بسته هاى 50 گرمى بازار داخلى 165 هزار تومان قيمت خورده است و البته اين در حالى است كه همين خاويار در بازار اروپا 3 برابر نرخ فروش در داخل ارز آورى دارد! جالب آن كه اين تقاضا مشروط به صادرات عمده و صرفاً براى كشورهاى اروپايى است و به طور مثال شركت «پتروسيان» در فرانسه پس از خريد 3 برابرى نرخ خاويار داخلي، آن را بر اساس سلايق مشتريان اروپايى بسته بندى و با قيمت بالاتر در فروشگاه ها عرضه مى كند! اين كارشناس فروش خاويار، دليل افزايش قيمت خاويار طى سال هاى اخير را رشد فرهنگ مصرف مشتريان خارجى و حتى داخلى به رغم قيمت گران آن مى داند و مى گويد: البته با توجه به شرايط دشوار اقتصادى در داخل كشور تنها زمانى مى توان به فروش خاويارهاى استحصالى در داخل كشور اميدوار بود كه قيمت ها از نرخ كنونى بسيار پايين تر بيايد. كلى گويى اظهارت در توجيه توقف صادرات خاويار ايران با هدف حفظ ذخاير خزر بر خلاف سياق سال هاى گذشته قانع كننده نيست. اما تناقض تمايل متوليان به اخذ مجوز از سويى و دپو ماندن 5/4 تا 5 تن خاويار صادراتى در سردخانه هاى شيلات حاكى از ناكامى بزرگى است كه دليل آن هر چه باشد، عاملى غير از ادعاهاى عنوان شده را به اذهان متبادر ميسازد. شايد دست كم توقف صادرات خاويار ايرانى اين دستاورد را داشته باشد تا با پذيرايى از ديپلمات هاى خارجى در ميز صبحانه عقل از چشم آنها ربود تا خاويار خزر تنها خوراكى گرانقيمتى در جهان نباشد كه در ميهمانى هاى رسمى مقام هاى خاص جهان سرو ميشود. به طور قطع خاويار خزر به غير از سرو شدن در صبحانه كارى ولاديمير پوتين نخست وزير روسيه به افتخار حضور باراك اوباما رئيس جمهورى آمريكا در تيرماه 1388 در مسكو مى تواند با قدمتى پيش از وجود دايناسورها پاى صبحانه سايرين نيز سرو شود. البته اگر قبل از تحقق پيش بينى مركز تحقيقات ماهيان خاويارى ايران، زودتر از سال 1400 خورشيدى ذخاير خاويار درياى خزر به صفر نرسيده باشد! گزارش از عليرضا صفاخو پايان پيام 29 فروردین 1389 |
۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه
150 ميليارد ريالى زيان دپو شدن 5/4 تن خاويار../بلاهای ناشی از سياست رژيم و کارچاق کنان آن برای صادرات فرش، پسته، زعفر
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر