نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۹ فروردین ۷, شنبه

دشمنان جدید نظام اعیاد و مناسبت ها و سالگرد ها


سعيد اطلس (گيل آوا)


جوانان بیدار و بپا خاستۀ میهنمان در آخرین کمپین گستردۀ اعتراضی خود در مراسم چهارشنبه سوری آخر سال 1388، بی اعتناع به تهدیدات ولی فقیه یال و کوپال شکستۀ نظام و جیره خواران اش دوباره حضور و شور و حال مبارزاتی خود را که در مراسم 22 بهمن به گروگان گرفته شده بود، به نمایش گذاشتند. این راه گشایان بی باک با حضور خود در تجمعات محلی و مکانهای عمومی ضمن برافراشته نگه داشتن درفش خونین جنبش آزادیخواهانۀ مردم ایران، نشان دادند که میانه ای با خطوط ماراتونی سازش و تعامل ندارند. حال ممکنست که عده ای به درستی این نظر را مطرح کنند که آن جوانانی که در مراسم چهارشنبه سوری با شعار های ساختار شکن در معابر عمومی ظاهر شده بودند، تنها شامل بخشی از جوانان کشورمان بوده اند و نه تمامی آنها. این موضوع واقعیت دارد اما باید به این نکته نیز عنایت داشت که در هر جنبش ضد استبدادی ، عمدتا کسانی نقش آفرینان اصلی و تاثیر گذار هستند که اهل مایه گذاری اند. معمولا همین راه گشایانِ جبهۀ مقدم هستند که با شکستن موانع ذهنی و تابو های معماری شده از سوی حکومت های دیکتاتوری، راه را برای ورود سایرین در ابعاد وسیع هموار می کنند. بهمین دلیل است که حاکمان دیکتاتوری که با یک جامعۀ انفجاری مواجه هستند، معمولا هراس شدیدی از باز شدن سر کلاف و فوران انفجارهای انباشته شده در درون جامعه، توسط این معترضین آگاه و اثر گذار دارند. این موضوع در مورد رژیم حاکم که هم از درون و هم از بیرونِ خود، در معرض تهدید و از هم پاشیدگی فزاینده است بیشتر صدق می کند.

واقعیت امر این است که اکثریت جوانان 20 تا 30 ساله ای که امروزه نقش آفرینان اصلی میادین اعتراضی بر علیه حکومت ظلم و جور آخوند های حاکم هستند، از زمانی که چشم به دنیای سیاست و فعالیت های سیاسی گشودند، همواره در جوِّهای سیاسی هدایت شده توسط نیروها و تشکّلات منتسب به دوم خرداد که خود بخشی از مجموعه یا زیر مجموعۀ نظام جمهوری اسلامی بوده اند، قرار داشته اند. بهمین دلیل است که می بینیم در هر کجا که جناح مغلوب رژیم قصد امتیاز گیری از جناح حاکم را داشته است، با سازماندهی های کنترل شده در مثلا ارگان های دانشجویی شان، اعتراضات دانشجویی را تقویت و هدایت می کردند و هر جا هم که لازم بود فتیله ها را پایین می کشیدند و پشت دانشجویان مبارز مستقل را خالی می کردند. در اعتراضات گستردۀ دانشجویان در 18 تیر سال 1378 رد پای اینگونه سیاسی کاری های جناح دوم خردادی این نظام حکومتی را میتوان دید. اما پراتیک های اعتراضی 10 ماهۀ گذشته که در ابتدا با شعار مدنی"موسوی رای مرا پس بگیر" آغاز شد، در روند خود طی مدت نسبتا کوتاهی به شعارهای ساختار شکن از جمله مرگ بر خامنه ای و دیگر شعارهای تند ضد حکومتی راه برده است. این پروسۀ پر شتاب بخوبی بیانگر این حقیقت است که این بار بر خلاف گذشته این جوانان تجربه اندوخته و آگاه ایران زمین هستند که با عبور از دالان های پوشیده از تارهای عنکبوتی حفظ نظام، از فرزندان خط امامی خمینی فاصله گرفته و با سرعتی موذون بسمت سرنگونی این رژیم خیز بر داشته اند. این همان فرجامی است که خاتمی نیز در تاریخ 2009/09/06"با نگرانی در مورد آن، یعنی رادیکالیزه شدن جنبش،به حاکمان جمهوری اسلامی هشدار داده بود. البته با این اشتباه محاسبه که اگر ولی فقیه رژیم بجای بر گزیدن خط بگیر و ببند و گسترش ارعاب و سرکوب، راه سازش با جناح معترض را در پیش بگیرد، چراغ جنبش خاموش می شود.

حال با توجه به روشن تر شدن سمت گیری استراتژی مبارزه، می توان به یک ارزیابی واقعی تر از موقعیت کنونی و آیندۀ جنبش و مقایسه اش با گذشته ای نه چندان دور رسید و در همین رابطه نقاط قوت و ضعف رژیم و جنبش را مورد ارزیابی مجدد قرار داد.

در این ارزیابی ترجیحآ بخشی از یکی از نوشته های پنج سال پیش خود، تحت عنوان " انتخاب کنیم یا که انتخاب کنند" را که در همین سایت قابل رویت است، پایۀ مقایسه و ارزیابی مجدد قرارمیدهم.

قدرت سیاسی و اجتماعی رژیم جمهوری اسلامی ایران در سال 1389

ارزیابی نقاط قوّت (باز دارندگی)
در حال حاضر (1389)

1- ارزیابی نقاط قوّت (باز دارندگی)
5 سال پیش

ساختار امنیت داخلی رژیم نسبت به گذشته دچار افت قابل توجه ای شده است. در چند ماه گذشته تعداد قابل توجه ای از عناصر مجرب وزارت بد نام اطلاعات رژیم توسط باند احمدی نژاد تصفیه و از کار بر کنار شده و عده ای از آنها نیز به خارج از کشور گریخته اند. بعلت بی اعتمادی جناح حاکم رژیم به مجموعۀ تشکیل دهندۀ وزارت اطلاعات که گفته میشود که در آن عناصر دوم خردادی هم وجود دارند، ارگان موازی با آن را تحت مدیریت آخوند جنایتکار طائب، در سپاه ایجاد کرده اند.

حرفه ای بودن سازمان کار، طراحان و استراتژیست ها و عناصر تشکیل دهنده ارگان های امنیتی و جاسوسی رژیم به ویژه در مقابله با نیروهای اپوزیسیون و مخالفین جدی.

از نظر روابط بین المللی در بدترین وضعیت ممکن بسر برده و کاملآ منزوی شده اند. تجربیات رژیم در زمینۀ دیپلماسی رشوه و وقت خریدن نیز در حال حاضر کاربرد آنچنانی برایش ندارد.

داشتن تجربیات قابل توجه و شناخت کافی از دیپلماسی رشوه و بده بستانهای سیاسی و اقتصادی.

هنوز علایمی از بکار گیری تجربیات گذشتۀ شان در ادارۀ بحران دیده می شود. هر چند که ابعاد بحران در کشور دامنه ای بسیار وسیع یافته است. در این زمینه رژیم از همکاری شرکای گذشته اش هم که در این زمینه نقش موثری داشته اند، محروم مانده است.

بیست و شش سال تجربه کار در حاکمیت کشوری بحران زد

هنوز هم با حربه های مذهبی و سوپر ارتجاعی خود میتوانند بخش قابل توجه ای از نا آگاهترین اقشار جامعه را بدنبال خویش بکشانند. البته سفر های شهرستانی اخیر مقامات رژیم و تجمعات حکومتی در چند ماهۀ گذشته تماما حکایت از افت چشمگیر توان نیرویی رژیم در گرد آوری دنباله روهای سنتی اش در مراسم فرمایشی دارد.

سوء استفاده از عنصر مذهب و داشتن آشنایی کامل با روحیات و روانشناسی قشر سنتی جامعه

ارزیابی نقاط ضعف (شکنندگی)
در حال حاضر (1389)

2- ارزیابی نقاط ضعف (شکنندگی) 5 سال پیش

بسی وخیم تر از 5 سال گذشته است

عدم مشروعیت

این مخالفت فرا گیر از مرحلۀ اعتراضات نسبتآ خاموش سالیان گذشته به مرحلۀ پیش از قیام رسیده است.

مخالفت فراگیر عمومی نسبت به رژیم

فرا گیر تر شدن اعتراضات مردم باعث بی آینده گی رژیم شده است. تحت چنین فضایی انگیزه های تولید و سرمایه گذاری پایین آمده، معاملات راکد میماند، سرمایه ها از کشور خارج می شود و انگیزۀ دُزدی و مال اندوزی سریع در بین مقامات،کارگزاران و مدیران کشور افزایش پیدا می کند. از نمونه های کنونی می توان به افشای شبکه فساد مالی دولتی اشاره کرد که در آن پای مدیران بلند پایۀ دولتی در میان است.

از هم گسیختگی اقتصاد کشور و بحران مدیریت و رواج فساد در کلیه سطوح اداری کشور

بحران های اجتماعی از جمله گستردگی بیکاری، اعتیاد، فحشا و فقر هنوز هم بصورت معضلی غیر قابل حل در همه جای کشور به چشم می خورد.

وفور بحران های عمیق و رو به افزایش اجتماعی در کشور

"آخوند لرزۀ "اصلی مردم ایران با ریشتری بسیار بالا و ویرانگر، بدنبال پس زلزله هایی که در طی 10 ماه گذشته آنها را بارها لرزانیده است، در راه است!

- وجود پتانسیل انفجاری در بخشی از جمعیت عاصی و فقر زده ایران و همچنین جوانان و دانشجویان

در بخش اول که به حضور اپوزیسیون و میزان اثر گذازی اش در فروزان نگه داشتن مشعل جنبش مردم ایران بر می گردد، این حضور بسی پر رنگ تر از سالیان پیش است که خود بحث مفصلی است. در مورد بخش دوم، فکر نمی کنم که هیچ جنبش رهایی بخشی به اندازۀ جنبش مردم ایران از تکنولوژی اطلاع رسانی مدرن بهره مند شده باشد. امروزه رژیم حتی با صرف هزینه های هنگفت مالی و انسانی نیز نتوانسته است، از رد و بدل شدن گستردۀ اطلاعات و عکس از ایران به خارج کشور و بالعکس جلو گیری بعمل بیاورد. این موضوع حاکمان تهران را بشدت مستاصل کرده است.
تهدید اعمال تحریم های اساسی و حتی گزینۀ جنگ و بمباران تاسیسات اتمی ایرات توسط آمریکا، هیچگاه جدی تر از زمان حاضر، در رسانه های بین المللی مطرح نبوده است.

حضور اپوزیسیون و دسترسی مخالفین رژیم به وسایل ارتباطی و اطلاع رسانی

مدرن که میتوان تهدیدات بالقوه از سوی امریکا را نیز به آن افزود.

نتیجه گیری (زمان حاضر):
بنظر میرسد که رژیم به شدت بیمار آیت الله های کذایی تهران که در تمامی دوران 30 سالۀ زمامداری شان با عدم مشروعیت از یک طرف و مقاومت جانانۀ مردم روبرو بوده اند به ماههای آخر حیاتشان نزدیک تر شده اند. جوانان مشعل بدست ایران به دفعات نشان داده اند که با عزمی جزم بسوی خیمۀ اصلی نظام خونریز و ایران بر باد ده آخوند های حاکم در حرکت اند و تنها به سرنگونی این رژیم می اندیشند وبس.

نتیجه گیری (5 سال گذشته):

در بررسی موارد لیست شده در بخش اول ، با یک بیمار سرطانی ثروتمندی مواجه هستیم که تمامی امکانات و دار و ندار خود را در جهت طولانی تر کردن عمر خود به خدمت گرفته است و به مدرنترین و مجهزترین کلینیک های خدماتی و درمانی دوستان غربی خود دسترسی دارد و از تجویز نسخه های آنان بهره فراوان می جوید. اما نکته قابل توجه این است که در بین امکانات مذکور، هیچگونه امکان و یا داروی شفابخش و سلول سازی و جود ندارد، بلکه تماما جنبه باز دارندگی داشته و نهایتا از سرعت رشد آن مرض کشنده می کاهند.

اما در بخش دوم آنچه که به چشم میخورد مجموعه ای از انبارهای باروتی است که دور تا دور خیمه نظام را فرا گرفته است و شواهد، گواه این واقعیت است که دست اندرکاران حکومت، تا کنون نتوانسته اند هیچ توفیقی در کنترل روند رو به افزایش محتویات این انبارها داشته باشند

با تشکر
سعید اطلس – لندن (27 مارس 2010)


منبع: سايت ديدگاه

هیچ نظری موجود نیست: