نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۸ خرداد ۱۳, چهارشنبه

اين بار نفت به جان تالاب ميانکاله افتاد :

11خرداد :
از بين رفتن صنعت اکوتوريسم، در حالی که بخش زيادی از مردم اين منطقه از اين راه امرار معاش می کنند صدای آلمان :پالايشگاه نفت مازندران، در نزديکی تالاب ميانکاله، در مراحل مقدماتی اجرايی خود قرار دارد. منتقدان مي‌گويند، اين پالايشگاه نه تنها موجب شکوفايی اقتصادی نمي‌شود، بلکه گردشگری و حيات تالاب را با خطر مواجه خواهد کرد. پروژ‌ه‌ی پالايشگاه نفت مازندران نه تنها از سد مخالفت‌های سازمان حفاظت محيط زيست و فعالان زيست‌محيطی گذشت، بلکه اينک در مراحل ابتدايی اجرايي‌ خود قرار گرفته است. احداث پالايشگاه نفت بهشهر از مصوبات دور نخست سفر رييس‌جمهور محمود احمدي‌نژاد، به استان مازندران بوده و در دور دوم سفر، رييس‌جمهور دستور مشخص شدن هر چه سريع‌تر تکليف اين پروژه را داده است. طرفداران محيط زيست معتقدند که احداث پالايشگاه در فاصله‌ی بسيار نزديکی از تالاب بين‌المللی ميانکاله صنعت گردشگری و موقعيت آب و هوايی اين منطقه را با خطری جدی مواجه مي‌سازد. طبق مصوبه‌ی شورای عالی حفاظت محيط زيست در سال ۱۳۷۶، برای ساخت پالايشگاه بايد مجوز و تأييديه‌ی سازمان حفاظت محيط زيست را دريافت کرد. ناصر کرمي، کارشناس اقليم‌شناسي، در پاسخ به اين پرسش که آيا احداث پالايشگاه در مازندران غير قانونی است، مي‌گويد: ‎,قطعا. اينها رفتند مجوز گرفتند و کارشان را شروع کردند در حالی که مجوز محيط زيست را نداشتند. ضمنا طرح مغاير با طرح‌های بالادست آن منطقه، يعنی طرح آمايش سرزمين استان مازندران و طرح جامع استان است. اما اين کارها پوپوليستی است، مثل احداث سد، کارخانه‌ی فولاد و پالايشگاه. چون فناوری ارزانی دارد و سرمايه‌گذاری آن راحت است و شما در اصل هزينه‌ی اين کارها را از طبيعت مي‌پردازيد. آنها اين را محاسبه نمي‌کنند و مي‌گويند، من با ۵ ميليارد پالايشگاه ساختم. نمي‌گويند که اين پالايشگاه هزينه‌ی واقعي‌اش ۲۰۰ ميليارد است، آن پولی که تو از طبعيت و محيط مي‌پردازی., حر منصوري، مسئول انجمن ديده‌بان ميانکاله‌، نظر خود را در اين باره اينچنين ارائه مي‌دهد: ,هيچ نوع موافقت اصولی يا ارزيابی اثرات زيست‌محيطی در منطقه صورت نگرفته. ما در آن منطقه سنگ بستر را در عمق خيلی پايين‌تری نسبت به جاهای ديگر داريم و اين خودش باعث مي‌شود از بالادست يعنی جنوب غربی ميانکاله آب‌های روان همه‌ی مشتقات نفتی را به سمت ميانکاله ببرند. دقيقا جهت اين آب‌ها به سمت ميانکاله هست., به گفته‌ی الهه‌ی موسوي، خبرنگار زيست‌محيطي، حاميان اصلی اين پروژه همان‌هايی بودند که آن را در سفرهای استانی پيشنهاد دادند، يعنی هيأت دولت: ,ما در تمام سفرهای استانی رييس‌جمهور محترم، آقای احمدي‌نژاد، شاهد اين هستيم که بدون اينکه ملاحظات زيست‌محيطی رعايت شود، يک‌سری طرح‌هايی تصويب مي‌شود و اين طرح‌ها مسئولين محيط زيست کشور را در مقابل عمل انجام‌شده قرار مي‌دهد., خانم موسوی مي‌گويد، استاندار و فرماندار بهشهر و استاندار مازندران همه از کسانی بودند که در پيگيری اين طرح شرکت داشتند. غير از سازمان محيط زيست، سازمان جنگل‌ها و منابع طبيعی آبخيز‌داری نيز با اين طرح مخالفت کرد. اين سازمان منطقه‌ی حسين‌آباد بهشهر را مکان مناسبی برای احداث اين پالايشگاه نمي‌دانست. اما بعد سازمان محيط زيست اعلام کرد که گزارش اجمالی زيست‌محيطی منطقه مورد تأييد سازمان قرار گرفته و کميته‌ی ارزيابی با کليات طرح موافقت کرده است. به گفته‌ی الهه موسوی: ,همان بلايی که به سر احداث پتروشيمی در گلستان آمد که ابتدا سازمان ايستادگی کرد و بعد تحت فشارهای مختلف (در واقع فشارهای خود دولت) به طور مشروط قبول و با کليت قضيه‌ موافقت کرد., انجمن‌های غير دولتی و اساتيد دانشگاهی رشته‌ی محيط زيست و دست‌اندرکاران صنعت اکوتوريسم نيز از مخالفان اين طرحند. آنها معتقدند که تأسيس پالايشگاه در نزديکی تالاب ميانکاله يعنی از بين رفتن صنعت اکوتوريسم، در حالی که بخش زيادی از مردم اين منطقه از اين راه امرار معاش کرده و صنعت اکوتوريسم در ميانکاله بسيار فعال است. حر منصوري،مسئول انجمن ديده‌بان ميانکاله‌، در اين باره مي‌گويد: ,ما در سال قبل بيش از چهارهزار گردشگر داشته‌ايم که به صورت محسوسی در اقتصاد منطقه تأثير داشتند، برای بازديد از ميانکاله چکمه مي‌خريدند، ماشين مي‌گرفتند، خانه‌های محلی اجاره مي‌کردند، از ليدر استفاده مي‌کردند و به طور محسوس اقتصاد خردی را در منطقه ايجاد کرده بودند., اين در حاليست که در برخی رسانه‌های ايرانی آمده، رؤسای پروژه‌ی مازندران در نامه‌ای به رييس‌جمهور گفتند که با اجرای اين پروژه تحولی ايجاد مي‌شود و اينکه با اين کار مردم منطقه‌ از فقر و بيکاری رها مي‌شوند. اما نظر دکتر کرمی چيز ديگری است: ,هميشه اين آدم‌هايی که اين طرح‌های مخرب را دارند، در سنگر توسعه پناه مي‌گيرند. در حالی که محيط زيست مشکلی با توسعه ندارد. ما نمي‌گوييم، توسعه يا مبارزه با فقر بد است. اما شما همان نامه را بخوانيد که چقدر اغراق‌آميز است. مي‌گويد، ما اگر يک پالايشگاه اينجا بزنيم، فقر در مازندران ريشه‌کن مي‌شود. آيا يک پالايشگاه مي‌تواند، فقر يک استان سه ميليون‌نفری را از بين ببرد. مگر چند تا آدم قرار است در اين پالايشگاه کار کنند؟, حر منصوری نيز معتقد است که احداث پالايشگاه در نزديکی تالاب ميانکاله در نهايت به نفع اقتصاد اين منطقه نيست. وی مي‌گويد: ,در درازمدت به نفع مردم نيست. چون تنها چيزی که باعث مي‌شود آدم احساس تعلق به منطقه‌ای داشته باشد، ملک و زمينش هست. وقتی زمين را از انسان بگيرند و تنها پولش بماند، آن پول ارزش ندارد. با سرعت خيلی زيادی خرج مي‌شود و شايد مشکلاتی را هم ايجاد کند و سرمايه‌ی اصلی ما که زمين و زادگاهمان هست از بين مي‌رود. صرف نظر از اينکه در واقع زمينی که برای پالايشگاه خريداری شده، در حدود ۹۵۰ متری ميانکاله هست و فاصله‌ی خيلی کمی هم با آن دارد., آيا ايستادگی سازمان حفاظت محيط زيست، ايستادگی در برابر توسعه‌ی ميانکاله بود؟ الهه‌ی موسوی در پاسخ اين پرسش مي‌گويد: ,در طرح‌هايی که سه چهار سال اخير دارد اجرا مي‌شود، هر جايی که محيط زيست مخالفت کرده، تمام مسئولين اجرايی استان‌ها بدون استثنا مدعی مي‌شدند که محيط زيست دارد مقابل توسعه مي‌ايستد، ‌يعنی اصلا متوجه نيستند که اصلا اين سازمان برای چه و با چه هدفی به وجود آمده.
, نويسنده: فريبا واليات تحريريه:
شهرام احدی

هیچ نظری موجود نیست: