نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۹ مهر ۳, شنبه

مفهوم خلق به چه معنی است؟

مفهوم خلق به چه معنی است؟

گونتر هیدن
برگردان شین میم شین

• مفهوم «خلق» به معانی مختلف زیر بکار می رود:
1
خلق به معنی سیاسی ـ سوسیولوژیکی آن

• خلق به معنی سیاسی ـ سوسیولوژیکی آن، یک مقوله تاریخی است.
• خلق شامل کلیه طبقات و اقشار اجتماعی جامعه می شود که خواهان پیشرفت اجتماعی و بلحاظ اوبژکتیف (عینی) قادر به تحقق آن هستند.
• اقشار و طبقات اجتماعی و یا بخش هائی از آنها که منافعشان بر ضد پیشرفت جامعه باشد، جزو خلق محسوب نمی شوند و مقوله دشمنان خلق شامل حال آنان می شود.
• زحمتکشان ـ در کلیه اعصار و زمان ها ـ بخش تعیین کننده خلق بوده اند.
• اقشار و طبقات زحمتکش (خلق) حاملین تولید و لذا حاملین شرایط بنیادی پیشرفت اجتماعی اند و در نظام های استثماری تحت ستم قرار دارند و از این رو، جدی ترین و پیگیرترین طالبان تغییر مناسبات اجتماعی موجودند.
• خلق در سرمایه داری انحصاری ـ دولتی مجموعه نیروهای ضد امپریالیستی ـ دمکراتیک را شامل می شود که منافع شان بطور عینی در تضاد با منافع ارتجاعی و تجاوزگرانه بورژوازی انحصاری است که گروه کوچکی را تشکیل می دهد.
• با ساختمان سوسیالیسم، با غلبه بر طبقات استثمارگر در شهر و ده، با توسعه و تکوین وحدت سیاسی ـ اخلاقی خلق، بویژه پس از پیروزی مناسبات تولیدی سوسیالیستی، مفهوم خلق با مفهوم جمعیت کشور سوسیالیستی یکسان می گردد.
• خلق در سوسیالیسم و کمونیسم ـ بمثابه تصمیمگیر در باره سرنوشت خود ـ علاقه مند بهبود بی وقفه و تکمیل تمامت حیات اجتماعی است.
• طبقه کارگر ـ در مقایسه با همه طبقات و اقشار اجتماعی ـ تعیین کننده ترین، مهمترین و بالاخره پیشاهنگ ترین نیروی خلق است.
• اما در دوره های مختلف وجود نظام های استثماری، نیروهای اجتماعی ئی نیز بوده اند که اگرچه جزو طبقات زحمتکش محسوب نمی شوند، ولی بنا بر منافع طبقاتی ـ تاریخی معینی، علاقه مند توسعه مترقیانه حیات اجتماعی بوده اند (مثلا بورژوازی ملی در مرحله گذار از فئودالیسم به سرمایه داری و یا بورژوازی ملی در دولت های ملی جوان آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین.)
• معیار اصلی برای این که طبقه و قشر اجتماعی ئی بتواند جزو خلق محسوب شود، نه جایگاه آن در جامعه بمثابه مولد ثروت اجتماعی و یا زحمتکش بودن، بلکه منافع بطور عینی مشروط و توانائی آن طبقه و قشر در شرکت فعال در توسعه مترقیانه جامعه است.
• کلیه نیروهای اجتماعی که مخالف توسعه و ترقی قانونمند و ضرور جامعه اند، دشمنان خلق محسوب می شوند و نمی توانند جزو خلق شمرده شوند.
• این که خلق از کدام طبقات و اقشار اجتماعی تشکیل می یابد، به عوامل زیر وابسته است:
• دوران
• خصلت فرماسیون اجتماعی
• اعمال سیاسی مشخص برای پیشرفت اجتماعی.

2
خلق بمثابه فرم ماقبل ملی در تشکیل جامعه بشری

• قبل از این که بشریت در سرمایه داری آغازین بصورت ملل مختلف یکپارچه شود، انسانها به خلق ها و قبل از آن به طوایف، قبایل، اقوام، غیره تقسیم می شدند.
• این گونه خلق ها عبارت بوده اند از اتحاد طوایف با زبان های خویشاوند و سرزمین مشترک.
• پایگاه اقتصادی آنان را شیوه های تولیدی ماقبل سرمایه داری تشکیل می دادند.

3
خلق به زبان عامیانه

• خلق بمثابه صفتی برای تمامت جمعیت کشور، خلق به معنی کلیه ساکنان یک سرزمین، خلق به معنی همه افراد متعلق به یک دولت و یا ملت.
• خلق به این معانی در زبان عامیانه رواج دارد.
• مفهوم خلق بمعنی کل جمعیت کشور برای مشخص کردن این و یا آن ملت نیز بکار می رود.
• مثلا خلق آلمان، خلق فرانسه و غیره.

• مراجعه کنید به توده های خلق، ملت و دولت.

هیچ نظری موجود نیست: