| |
رهبران کودتا در مراسم تشییع جنازه میراکبر خیبر در کابل |
این جمله که سی سال پیش از زبان عبدالرحمان پسرحفیظ الله امین به یکی از رهبران کودتا ابلاغ شد، دستور خونبار ترین حرکت سیاسی در افغانستان بود که تبعات آن، صدها هزار کشته و مجروح بر جای گذاشت و کثیری از تابوهای یک جامعه سنتی را شکست.
هنوز معلوم نیست عبدالرحمان که در آن زمان ۱۷ یا ۱۸ سال داشت، چگونه توانست از خانه ای که تحت نظارت بود برون آید وپیام پدرش را به افسران ارتش هوا دار حزب دموکراتیک خلق برساند.
درمیان رهبران حزب دموکراتیک خلق، حفیظ الله امین مسولیت جلب وجذب افسران نظامی و ایجاد هماهنگی میان آنهارا داشت، نقش کودتا نیز ازقبل ریخته شده بود و سید محمد گلاب زوی ( فعلا نمایند مجلس) فرد رابط میان حفیط الله امین و افسران ارتش بود.
آقای گلاب زوی می گوید با عبدالرحمان در دهمزنگ قرار گذاشته بود و وقتی پیام امین را از او می شنود، بسوی جایی در حوالی باغ وحش کابل حرکت می کند تا پیام را به دیگرافسران هوادار حزب برساند.
آنگونه که آقای گلاب زوی می گوید، جز شمار اندکی، بسیاری از افسران از ترس به وعده گاه نیامده بودند. به نظر می رسد حفیظ الله امین بسیاری از احتمالات را پیش بینی کرده بود و توانست درحالی که شدیدا زیر نظر بود، کودتا هفت ثور را رهبری کند.
هفت ثور، حساس ترین رویداد تاریخ معاصر افغانستان است و از ویژگی های منحصر به فردی دارد.
زمان پیروزی و سقوط
| |
ارتش افغانستان در روزهای کودتا |
بنابراین، حزب دمکراتیک خلق در افغانستان و وارثان آن، 14 سال حاکمیت کردند، نه یک روز کم و نه بیش.
پیروزی در شکست
کودتای هفت ثور وقتی به پیروزی رسید که سردار داوود خان رئیس جمهور وقت افغانستان، رهبران حزب دموکراتیک خلق را بازداشت کرد و مطمئن شد که آنها دیگر نمی توانند کاری انجام دهند.
آنگونه که نویسنده کتاب افغانستان در قرن بیستم می نویسد "حیدر رسولی وزیر دفاع کابینه داوود خان پس از آنکه رهبران خلق و پرچم زندانی می شوند، به ارتش دستور می دهد سلاح های شان را انبار کنند."
| |
یک افسر ارتش افغانستان در دوره کودتا |
تا حوالی ظهر تنها اسلم وطنجار می ماند اما حوالی ظهر ژنرال قادر فرار می کند و خود را به فرودگاه بگرام می رساند. او به پیلوت (خلبان)ها دستور می دهد کاخ ریاست جمهوری را درهم بکوبند.
سرانجام افسران کودتا را به پیروزی می رسانند و رهبران سیاسی را از زندان به کاخ می آورند.
طبقه پایین، دشمن کمونیسم
هنوز همه گرسنه هایی که علیه رژیم کمونیستی در افغانستان جنگیده اند بیاد دارند که نورمحمد ترکی اولین رئیس جمهور رژیم کمونیستی افغانستان، شعار معروفی داشت: "نان، خانه و لباس می دهیم" (کور، کالی، دودی ورکوو).
انقلابیون به محض آنکه به قدرت رسیدند و صاحب ملک و مسند شدند؛ بنا را بر تقسیم مساویانه گذاشتند و با صدور فرمان های پیاپی، قرض های دهققانان به دولت بخشیده شد، به 270 هزار خانواده زمین داده شد، حقوق مرد و زن قانونی شد و ازدواج دختران خردسال غیرقانونی اعلام شد.
در جامعه عمدتاً روستا نشین افغانستان، درسی سال پیش، زمین منبع اصلی درآمد بود و بی سوادی مشکل اساسی مردم. مبارزه با بی سوادی و تقسیم زمین برای دهقانان در صدر برنامه های اصلاحی رژیم قرار داشت اما سیاست های نسنجیده و نادقیق آنها سبب شد تا بیشترین دهقانان بی زمین و کم زمین، و در مجموع طبقه پایین جامعه افغانی، برای مبارزه علیه رژیم کمونیستی کمر بستند و تا سقوط آن از پای ننشستند.
ساده زیستی
یکی از موضوعاتی که امروزه در افغانستان همواره بر سر زبانهاست، مقایسه زندگی رهبران جهادی و دولتمردان تکنوکرات از غرب بازگشته با رهبران کمونیستی است. هیچ یک از رهبران ارشد حزب کمونیست، دارایی کلانی از خود برجای نگذاشته اند، تمامی وزرای دوره کمونیستی و حتی دکتر نجیب الله آخرین رییس جمهور این دوران، در یک آپارتمان سه اتاقه در مکروریان زندگی می کردند.
به باور برخی از کارشناسان، اعضای حزب دموکراتیک، صرفاً به جنبه اقتصادی کمونیست باور داشتند، اما در باور بسیاری از مردم، رهبران این حزب به آخرت و معاد باور نداشتند. ولی هرگز در فکر اندوخته های دنیایی نبودند و در رفاه نزیستند.
در حالیکه ریخت و پاش های زندگی شاهانه شمار زیادی از رهبران مجاهدین، با آنکه مدعی اند برای خدا و اسلام جهاد کرده اند و به معاد و روز حشر باور دارند، امروز اعتراض های زیادی را در افغانستان برانگیخته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر