نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ مرداد ۱۹, یکشنبه

آمار اعتیاد زنان اصفهان دو برابر میانگین کشوری

44روز است که پس از پنج‌سال مصرف مواد، پاک شده است. هانیه 16ساله می‌گوید: «ترک کردم چون هرچه پیش می‌رفتم فقط بیشتر نابود می‌شدم. پس تصمیم گرفتم ترک کنم؛ الان 44 روزه که پاکم.» احتمالا هانیه یکی از خوش‌شانس‌ترین دختران نوجوان اصفهانی است چراکه با وجود پنج‌سال اعتیادبه‌شیشه وقتی تصمیم به ترک گرفت، توانست از حداقل امکانات موجود برای ترک اعتیاد زنان در استان اصفهان بهره‌مند شود.
شانسی که بسیاری از زنان و دختران معتاد اصفهانی برای ترک ندارند. بنابه گفته رسول زرگرپور، استاندار اصفهان «درحالی‌که آمار زنان معتاد در کشور 16درصد است؛ این آمار در استان اصفهان دوبرابر میانگین کشوری است.»

به گزارش شرق، با فرض جمعیت پنج میلیون نفری استان اصفهان طبق برآورد تحقیقی 95هزارنفر در این استان معتاد به مواد مخدر هستند که هشت‌هزارو800نفر آنان را زنان معتاد تشکیل می‌دهند. این را مجتبی ناجی، کارشناس مسوول پیشگیری و امور اعتیاد اداره کل بهزیستی استان اصفهان می‌گوید و ادامه می‌دهد: «این آمار معتادان شامل کسانی است که طبق تعریف «معتاد»، اگر مواد مصرف نکنند علایم خماری در آنها بروز می‌کند و برای رسیدن به حال سرخوشی به‌طور پیوسته میزان مصرف خود را افزایش می‌دهند و به‌دلیل وابستگی به مواد مجبور به مصرف مداوم هستند.‌»

اما طبق برآورد حدود یک‌ونیم‌برابر این تعداد، سوءمصرف‌کنندگان هستند که بالفعل معتاد نیستند، اما بالقوه معتادند.

با وجود اینکه سال‌هاست از اعتیاد به‌عنوان یک بیماری نام برده می‌شود اما این بیماری وقتی به زنان می‌رسد بیشتر از هرچیز انگ اجتماعی و طردشدن از خانواده و جامعه است تا بیماری.

مینا 42ساله و مطلقه است. می‌گوید: «17سالم بود که شوهر کردم، از غم تنهایی و غربت، شوهرم مصرف‌کننده بود، پیشنهاد داد که مواد مصرف کنم اما دوسال بعد به‌خاطر اعتیاد طلاقم داد. 22سال معتاد بودم. دوسال پاک بودم اما چون جایی نداشتم، نه خونه و خونواده، رفتم سراغ دوستای قدیمی. بعد از 22سال اعتیاد تصمیم گرفتم دوباره ترک کنم چون دیگه چیزی برای باختن ندارم.»

نسرین با تایید حرف مینا وارد بحث می‌شود، می‌گوید: «شرایط روحی برای ترک خیلی مهمه، من هفت‌ساله که بهبود یافته‌ام. ماه دیگه تولد هفت‌سالگیمه. 12سال مصرف‌کننده بودم، 27سالگی، پاک شدم؛ نمی‌دونم شما می‌فهمید حال بد یعنی چه؟ اصطلاح ما وقتی که بعد از ترک، وسوسه میشی دوباره مصرف کنی. مصرف من تریاک بود هیچ اطلاعی نداشتم. الان دختربچه 11‌ساله داریم که همه نوع مواد رو می‌شناسه و خودش رو، ساقی معرفی می‌کنه و می‌گه مواد کی بهتره.»

نسرین که پس از بهبودی با ایجاد کانون، چندسالی است با همکاری سازمان بهزیستی به زنان معتاد برای ترک کمک می‌کند، ادامه می‌دهد: «سه، چهارسال قبل آمار مراجعه ماهانه حداکثر30 مورد بود، در حال حاضر آمار ماهانه 60نفر به بالاست همه در سن‌های خیلی کم.»

ناجی می‌گوید: «در‌حال‌حاضر سن شیوع اعتیاد در خانم‌ها 13سال است و طبق آمار 73درصد از زنان معتاد، بین 18 تا 29ساله هستند.»


ناجی با بیان اینکه عواملی از قبیل تغییرات اجتماعی، وجود فرد معتاد در خانواده، مشکلات عاطفی، مشغولیت و سرگرمی کمتر زنان و پیدایش مواد روانگردان صنعتی سبب شده تا شیوع اعتیاد در زنان بیشتر شود، می‌گوید: «اعتیاد در زنان، آسیب‌ها و عوارض بیشتری نسبت به مردان دارد چراکه جامعه نسبت به اعتیاد زنان حساس‌تر است.»

اما با وجود درمان سخت در زنان و آسیب‌پذیربودن آنها نسبت به اعتیاد در مقایسه با مردان معتاد، خدمات درمانی بسیار اندکی به آنها در استان ارایه می‌شود.

از مجموع 35کمپ ترک اعتیاد در استان، 33کمپ مخصوص آقایان و 67مرکز درمان سرپایی اعتیاد همگی مردانه است.


ناجی می‌گوید: «سال گذشته از هشت‌هزارو800 زن معتاد استان تنها 478 نفر برای درمان به کمپ (مرکز اقامتی میان‌مدت) مراجعه کرده‌اند در‌حالی‌که در استان، زنان معتاد بسیاری داریم که برای ترک به سیستم درمانی دسترسی ندارند.»

 ناجی می‌گوید: «امسال یک مرکز توانمندی‌سازی و جامعه‌پذیری بهبودیافتگان معتاد که یک مرکز اقامتی خاص بانوان است، افتتاح شده تا از زنان و دخترانی که سیستم حمایتی‌ای مثل خانواده یا فامیل ندارند یا کمی پذیرای آنها نیست، نگهداری کند. مرکزی که درحال‌حاضر هانیه و مینا در آن سکونت دارند.»
نسرین می‌گوید: «الان دیگه فقط زنان بی‌سواد و عادی، معتاد نیستن، خانم‌هایی میان کمپ که از نظر خونوادگی خیلی سطح بالا هستند. یکی از مراجعه کننده‌ها استاد دانشگاهه. الان، مواد نقل هر مجلسی شده.»

به طور متوسط چند ساعت طول می‌کشد که مواد تهیه کند؟
هانیه می‌گوید: «چندساعت؟ شناس باشی ظرف پنج‌دقیقه. شناس نباشی حداقل 20 تا 30دقیقه، توی خیابون، سانت‌به‌سانت مواد می‌فروشند.»
در شهر سنتی‌ای مثل اصفهان آمار اعتیاد در زنان بالاست. نسرین می‌گوید: «نمی‌دونم چیزی که می‌گم درست باشه یا نه اما به تجربه خودم کسی که اعتیاد و سختی ترک آن را درک کرده به نظر من بیشتر از فساد و فقر، ناآگاهیه که باعث اعتیاد میشه. الان آگاهی نیست. اینکه می‌گن توی آرایشگاه‌ها مواد توزیع می‌شه خنده داره.»

نسرین می‌گوید: «چندوقت پیش از طرف ستاد خواستن چند تا از بچه‌ها برن توی مدرسه درباره اینکه دانش‌آموزان مواد مصرف نکنند، صحبت کنند. من می‌گم این کار اشتباهه. دانش‌آموز چیزی که می‌بینه اینه که یکی همسن خودش شیشه و سیگار مصرف کرده الان هم ترک کرده و خوب شده پس چرا اون تجربه نکنه، وقتی خوب‌شدن اینقدر راحته.»

او ادامه می‌دهد: «اما کسی از واقعیت اعتیاد هم چیزی می‌گه. الان هزینه مصرف روزانه یک معتاد حداقل 50هزار تومنه. این واقعیت گفته می‌شه که یه زن و دختر چطور روزی 50هزارتومن پول مواد را جور میکنه.

این واقعیت یه زن معتاده نه اون چیزی که توی سریال، فیلم‌ها و سخنرانی‌هاست. وقتی به یه دختر 14ساله داخل کمپ می‌گم خیلی درد‌داری می‌گه نه به اندازه دردی که ساقی به من می‌داد. این بحث‌ها باید توی جامعه باز بشه. حتما اگر هانیه آگاه بود واقعیت اعتیاد چیه از 11سالگی نمی‌شد مصرف‌کننده. در مقابل آسیب‌هایی که بعد از اعتیاد برای یک زن معتاد هست، خماری اعتیاد هیچی نیست.»
ناجی، کارشناس اداره بهزیستی اصفهان، می‌گوید: «با وجود اینکه تعداد زنان معتاد در استان قابل توجه است اما امکان ارایه خدمات درمانی برای آنها ناچیز است. حرکت دولت به‌سمت خصوصی‌سازی شامل‌حال درمان اعتیاد هم شده. در حال حاضر متقاضی برای تاسیس مراکز ترک اعتیاد مردان بیش از نیاز است اما در مورد زنان به‌دلیل حساسیت‌هایی که وجود دارد درخواستی نیست.

درحالی‌که درمان اعتیاد در زنان سخت‌تر است. پس اگر دولت از نظر طبی پذیرفته که اعتیاد یک بیماری است باید برای درمان آن در زنان که بسیار آسیب‌پذیرتر هستند، یک استراتژی داشته باشد.

ناجی با توجه به پراکندگی زنان معتاد در استان اصفهان می‌گوید: «با برنامه‌ریزی می‌توان از طریق خانه‌های بهداشت، خدمات درمانی اعتیاد را در سطح استان در دسترس زنان قرار داد. چراکه با بودجه یک‌میلیاردو200میلیون‌تومانی اعتیاد، بهزیستی در سال نمی‌تواند بیشترازاین به زنان خدمات ارایه دهد.»
این خدماتی است که مینا به وجود آنها بسیار نیازمند است. او می‌گوید: «بار دومه که ترک کردم، امید دارم که ما هم خوب بشیم اما نیازه که دیگران هم به ما کمک کنن؛ چون تنهایی نمی‌تونیم. عوارض روحی و روانی اعتیاد چیزی نیست که به‌راحتی خوب بشه واقعیت اینه ما بهبود پیدا نمی‌کنیم، فقط بهتر می‌شویم.»

هوتن قلعه نویی روز گذشته تصویر زیر را از پارکینگ خودروی شخصی اش برای هواداران خود به اشتراک گذاشت.

هوتن قلعه نویی روز گذشته تصویر زیر را از پارکینگ خودروی شخصی اش برای هواداران خود به اشتراک گذاشت.

«با شدیدترین مجازات ادبشان کنند.» چه نوعی مجازاتی؟ شلاق. اگر بی‌حجاب‌ها بدانند که شلاق در انتظارشان است، خودشان را اصلاح می‌کنند.

b2ap3_thumbnail_108626_356.jpgدر جامعه حجاب یا بدحجابی همچنان یک مسئله است.

خب! می‌خواهید نباشد؟ مساله‌ای که به دین و ناموس و آبروی خانواده‌ها ربط دارد، مساله مهمی است و باید هر چه زودتر راهی پیدا کرد تا این مشکل حل شود. یعنی شما منظورتان این است که نوع پوشش خانم ها مهم نیست؟

من چنین منظوری نداشتم. نظر شما درباره نوع پوشش خانم‌ها چیست؟

خجالت‌آور! واقعا انسان بعضی‌ وقت‌ها نمی‌داند چه بگوید و چه کاری انجام دهد. ما جمهوری اسلامی هستیم و اسلامی‌ترین کشور در دنیاییم و به همین دلیل نباید خیابان‌های ما محل جولان بی‌حجاب‌ها و آرایش کرده ها باشد. آنها عمدا دست به چنین کاری می‌زنند تا امنیت را در جامعه کم کنند. به نظر من پوشیدن لباس‌های تنگ و کوتاه و آرایش‌های آنچنانی نوعی لجبازی با نظام است. دقیقا به همین دلیل باید بگیرند‌شان و با شدیدترین مجازات ادبشان کنند.

«با شدیدترین مجازات ادبشان کنند.» چه نوعی مجازاتی؟

شلاق. اگر بی‌حجاب‌ها بدانند که شلاق در انتظارشان است، خودشان را اصلاح می‌کنند.

حاج‌آقا، شلاق؟

بله شلاق. شما چرا با شلاق‌ زدن به بی‌حجاب‌ها مخالفید؟

خب! شاید بهتر باشد که مشکلات را با راه‌حلی منطقی و یا مسالمت حل کرد.

کدام مسالمت؟ وقتی از عمد بی‌بندوباری به وجود می‌آورند و باعث می‌شوند پسرهای مردم منحرف شوند، نباید شلاق بخورند؟ من یک سی‌دی دارم که پسری می‌گوید با 2 میلیون تومان پیکان خریدم تا با سوار کردن دخترهای بی‌حجاب از آنها سوءاستفاده کنم. خب! باز هم می‌گویید شلاق بد است؟

اینکه یک پسر احتمالا بیمار تصمیم‌ به ارتکاب جرم می‌گیرد، تقصیر دختران یا به قول شما بی‌حجاب‌هاست؟

ملاقات هاشم خواستار با طاهر احمدزاده / قسمت اول



ملاقات سيد هاشم خواستار با استاد طاهر احمدزاده بعد از آزادي از زندان پاييز 1390

طاهر احمدزاده هِرَوی متولد ۱۳۰۰ در مشهد، فعال سیاسی ملی-مذهبی و چپ‌گرا و اولین استاندار خراسان پس از انقلاب ۱۳۵۷ است.
سیاست‌های چپ‌گرایانهٔ او در این مقام اعتر...
 See More
 — with ‎سید هاشم خواستار‎.
  • Ferydon Rostamian, Armen Keyhani, Bhroz Azad and 4 others like this.
ملاقات سيد هاشم خواستار با استاد طاهر احمدزاده بعد از آزادي از زندان پاييز 1390

طاهر احمدزاده هِرَوی متولد ۱۳۰۰ در مشهد، فعال سیاسی ملی-مذهبی و چپ‌گرا و اولین استاندار خراسان پس از انقلاب ۱۳۵۷ است.
سیاست‌های چپ‌گرایانهٔ او در این مقام اعتر...
 See More
 — with ‎سید هاشم خواستار‎.
  • Armen Keyhani, Bhroz Azad and 2 others like this.
ملاقات سيد هاشم خواستار با استاد طاهر احمدزاده بعد از آزادي از زندان پاييز 1390

طاهر احمدزاده هِرَوی متولد ۱۳۰۰ در مشهد، فعال سیاسی ملی-مذهبی و چپ‌گرا و اولین استاندار خراسان پس از انقلاب ۱۳۵۷ است.
سیاست‌های چپ‌گرایانهٔ او در این مقام اعتر...
 See More
 — with ‎سید هاشم خواستار‎.

داعش ما امام نامش بود


داعش ما امام نامش بود
«اقتلوا» زینتِ کلامش بود
ذوالفقار علی به دستش لیک
خون ایرانیان به جامش بود
داعش ما امام سیزدهم
شمر، فرمانده قیامش بود
به زبان، دین و معنویت داشت
به عمل، قصد انهدامش بود
پر جبرییل و داس عزراییل
جمله اسباب قتل عامش بود
نصّ قرآن نوشته بر ساطور
شاهدِ ظلمِ بی لگامش بود
شخصِ حجاجِ یوسفِ ثقفی
کمترین چاکر و غلامش بود
لاجوردی کنار دستِ یزید
در اوین صاحب حسامش* بود
به کفی حُکم قتل و هَدم و حدود
به کفی تیغ بی نیامش بود
اهل ایران بنی قریظه* و او
بانگ کشتار، طبل بامش بود
گفت لاکن به قم رویم ولی
قم او قهرِ بردوامش بود
به جماران نشست و ویران کرد
پیک خون حامل پیامش بود
دل در ایران نبسته بود، از آنک
آرمان عرب مرامش بود
جنگ و ویرانی و قساوت بود
آنچه شالودهء نظامش بود
داعش ما امام سیزدهم
خون ایرانیان طعامش بود
داعش امروز برتر از او نیست
کاین مرید است و او امامش بود
آنچه طالب به خاک افغان کرد
پا نهادن به ردِّ گامش بود
وآنچه امروز می کند داعش
شیوۀ صبح و ظهر و شامش بود
به شرافت قسم که دین زنجیر
به کف از بهر انتقامش بود
به عدالت قسم که قرآن نیز
صوت تزویر و قیدِ دامش بود
مرغزن* ها به مرگ شد آباد
که گذار زمان به کامش بود
رفت و بیداد، ارثِ جاری اوست
که همین، شغلِ ناتمامش بود

***
حسام= شمشیر
هدم = نابود کردن
حدود = مجازات دینی
مرغزن= گورستان
بنی قریظه = مردم بومی مدینه که یهودی بودند و دعوت پیامبر اسلام را نمی پذیرفتند و حاضر به ترک دین نمی شدند؛ ازین رو به شمشیر قهر نخستین مسلمانان قتل عام شدند.

7/8/2014