نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۶ تیر ۲۴, شنبه

نگاهي به...: یک کشته در درگیری متروی شهر ری در تهران یک نفر در ...

نگاهي به...: یک کشته در درگیری متروی شهر ری در تهران یک نفر در ...: یک کشته در درگیری متروی شهر ری در تهران  یک نفر در متروی شهر ری تهران به یک روحانی حمله و او را مجروح کرد. پس از شروع این حادثه پلیس وار...

اسناد رشوه توتال در نفت ایران؛ دریافت ۶۰ میلیون رشوه شرکت توتال توسط یکی از مدیران شرکت ملی نفت برای سود ۱۵۰ میلیون دلاری شرکت فرانسوی

اسناد رشوه توتال در نفت ایران؛
دریافت ۶۰ میلیون رشوه شرکت توتال توسط یکی از مدیران شرکت ملی نفت برای سود ۱۵۰ میلیون دلاری شرکت فرانسوی


برطبق این خبر توتال به یک مقام ایرانی طی سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۴ بالغ بر ۶۰ میلیون دلار رشوه داده است.

به گزارش الف، توتال فرانسه برای ورود به صنعت نفت ایران طی سال‌های 1995 تا 2004 با اعمال نفوذ مقام نفتی ایران توانست مبلغ 150 میلیون سود خالص اضافی به دست آورد. به‌عبارت دیگر، با احتساب 60 میلیون رشوه پرداختی، حداقل 210 میلیون دلار از منابع ملت مظلوم ایران به‌نفع یک مقام دولتی فاسد ایرانی و یک شرکت فاسد فرانسوی به یغما رفت.

اطلاعات مربوط به این فساد در بیانیه کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا در سال 2013 منتشر شد. البته در آن اسناد اشاره صریحی به نام مقام ایرانی رشوه گیرنده نشده است، هرچند در آن بیانیه مشخصات کلی وی مطرح شده است.

برطبق اظهارات رئیس سازمان دیده بان شفافیت و عدالت  این مقام ایرانی در طی سالهای دریافت رشوه، یعنی از 1374تا 1383  رئیس یک شرکت دولتی بود. در ادامه نیز ریاست شرکت دولتی دیگری از شرکت‌های تابع شرکت ملی نفت ایران را بدست می‌آورد. این فرد مدتی نیز به‌عنوان مشاور دولت، به مقام بلندپایه‌ای مشاوره داده است.


متن گزارش سازمان  به شرح زیر است:

هنوز اشکالات مهمی باقی است، از جمله:

 1- نقض حاکمیت ملی بر منابع نفتی به دلیل عدم تعیین مکانیزم حل اختلاف در کارگروه مشترک مدیریت (JMC)

2- عدم رعایت سیاست‌های کلی اصل 44 در بخش بالادستی صنعت نفت و گاز کشور

3- پیش‌بینی نشدن سازوکار رفتار در صورت بازگشت احتمالی تحریم‌ها

4- عدم تضمین انتقال فناوری

5 –فقدان سازوکار جریمه طرف خارجی در صورت عدم ایفای تعهدات

مهم‌تر از اشکالات باقی مانده در متن مصوبه آخر، عملکرد غیرقابل توجیه وزارت نفت است. یکی از آنها، اصرار وزارت نفت بر ضرورت جذاب ساختن قراردادها جهت جلب شرکت‌های نفتی بین‌المللی و اهمیت قائل نشدن برای ظرفیت‌های داخلی است. ما نیز مانند این برادران جلب سرمایه‌های خارجی، به ویژه در شکل فناوری را برای صنعت نفت لازم میدانیم ولی با رعایت سه نکته: نخست آن که بخش اعظم نیاز به فناوری یا در داخل قابل تأمین است یا از شرکت‌های کوچک خارجی به شکل خرید خدمت یا مشاوره دست یافتنی است؛ دوم آن که این جلب سرمایه فنی باید چنان باشد که بخش قابل تأمین فناوری در داخل را فزونی بخشد نه آن که به اسم انتقال تکنولوژی، ظرفیت‌های داخلی را به انحطاط سوق دهد و بالاخره در میادین و مخازنی باید امتیاز داد که ما تقریباً فاقد تجربه و فناوری هستیم، مانند استخراج در عمق زیاد خزر و دریای عمان. وزارت نفت علاوه بر اصرار جهت جلب چندملیتی‌ها، به شکل سؤال برانگیزی برای واگذاری میدان نفتی آزادگان به شرکت دولتی توتال فرانسه پافشاری می‌کند. در این باره توجه ملت بزرگوار و مسئولان محترم را به نکات زیر جلب می‌کنیم:

میدان آزادگان چیست؟

میدان نفتی آزادگان در 70 کیلومتری جنوب غرب سوسنگرد و 30 کیلومتری غرب میدان جفیر، در مجاورت مرز ایران و عراق قرار دارد و دارای ابعاد 60 کیلومتر طول و بین 11 تا 20 کیلومتر عرض می‌باشد. این میدان در سال 1356 با کمک عملیات اکتشافی و توسط شرکت OSCO کشف شد. اولین چاه به نام نیر کبیر-1 در سال 1359 به دلیل شروع جنگ تحمیلی در عمق 881 متری متروکه شد. در سال 1374 عملیات لرزه نگاری تکمیلی انجام و چاه شماره-1 آزادگان در سال 1378 حفاری شد که وجود نفت در سازندهای مختلف به اثبات رسید. ارزیابی‌ها حاکی از وجود حدود 35 میلیارد بشکه نفت درجا، در این میدان است و بر این اساس، آزادگان بزرگ‌ترین میدان نفتی توسعه نیافته در کشور است.

یک سال پس از کشف این میدان نفتی، در سال 1380، کنسرسیومی ژاپنی به راهبری شرکت اینپکس، عملیات لرزه نگاری در این میدان را آغاز نمود و به دنبال آن توسعه میدان نیز به طور مشترک به این شرکت و شرکت ایرانی نیکو (تابع شرکت ملی نفت) واگذار شد. ژاپنی‌ها به شکل فرسایشی از آغاز عملیات جدی توسعه، خودداری نموده و هر بار با ارائه دلایلی واهی از عمل به تعهدات خود سر باز زدند. در مهر ماه 1385 وزارت نفت با طرف ژاپنی اتمام حجت نموده و به منظور حفظ منافع کشور و جبران تأخیرهای به وجود آمده، سهم اینپکس را به 10 درصد تقلیل داده و توسعه این میدان عظیم نفتی را به شرکت‌های داخلی سپرد. در این زمان مسئولیت توسعه و تولید زود هنگام و افزایش تولید تا 50 هزار بشکه به شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب (تابع شرکت ملی نفت) واگذار شد. این شرکت توانمند ایرانی توانست تولید از این میدان را ظرف مدت 15 ماه به بیش از 50 هزار بشکه در روز برساند. پس از این عملکرد موفق و در سال 1388، شرکت مناطق نفت خیز جنوب برنامه‌ای برای افزایش تولید در فاز اول به 100 هزار بشکه و در فاز دوم به 170 هزار بشکه ارائه داد که متأسفانه موافقت نشد. در همین زمان میدان آزادگان به چهار بخش تقسیم شد که عبارتند از آزادگان شمالی و جنوبی، یاران شمالی و جنوبی.

توسعه آزادگان شمالی و جنوبی که بخش‌های اصلی بودند 

در قالب بیع متقابل به چینی‌ها واگذار شد و توسعه‌ی یاران شمالی و جنوبی را ایرانی‌ها بر عهده گرفتند. در آزادگان جنوبی چینی‌ها حدود 4 سال تعلل کردند و در نهایت در سال 1393، وزارت نفت پیمانکار چینی را خلع ید کرد و دوباره توسعه میدان به یک شرکت ایرانی (تابع شرکت ملی نفت) رسید. طبق زمان‌بندی تا پاییز امسال 60 هزار بشکه دیگر نیز این بخش محقق می‌شود. چینی‌ها از ترس اینکه داستان آزادگان جنوبی در شمالی تکرار شود، با جدیت بیشتری کار کردند و فاز اول آزادگان در حال حاضر آماده تحویل است.


به رغم توفیقات حاصل شده توسط شرکت‌های دولتی و غیر دولتی ایرانی در این میدان، شرکت ملی نفت در آذر ماه 1393 رسماً آزادگان جنوبی (بزرگترین بخش میدان نفتی آزادگان) را در فهرست واگذاری‌های خود در قالب قراردادهای جدید نفتی گنجاند. این قالب قراردادی دارای ایرادات اساسی بوده و طی یک سال گذشته مصوبه نخست دو بار در هیأت دولت اصلاح شد. همچنین در فروردین 1395 قرارداد محرمانگی مطالعه این میدان در قالب قرارداد جدید نفتی رسماً با توتال امضا شد (در حالی که انتقادهای الگوی قراردادها به شدت در جریان بود و دولت مرتباً قول اصلاح می‌داد که به قولش نسبتاً خوب عمل کرد.) در صورت انعقاد قرارداد، توسعه و بهره‌برداری از میدان نفتی آزادگان جنوبی به مدت حداقل 20 سال در اختیار شرکت فرانسوی توتال قرار می‌گیرد. در حالی که 100 حلقه چاه حفرشده از مرحله قبلی وجود دارد که با اندک تکمیل و تجهیزی به تولید می‌رسد؛ و بدین ترتیب حاصل تمام زحمات شرکت‌های ایرانی، نصیب توتال می‌گردد! در نتیجه در مدت نسبتاً کوتاهی توتال به سود و دستمزد هنگفتی می‌رسد و در عین حال به عنوان نماد کارایی و موفقیت بر سر شرکت‌های داخلی کوبیده خواهد شد. با توجه به آن سابقه رشوه دادن توتال، وزیر محترم نفت هیچ احتمال بدی نسبت به کسانی که اصرار به واگذاری به توتال دارند، به ذهنش خطور نمی‌کند؟ رؤسای محترم سه قوه چطور؟

توتال کیست؟

1- توتال شرکت بین‌المللی متعلق به دولت فرانسه است که برای ورود به صنعت نفت ایران طی سال‌های 1995 تا 2004(ده ساله 1374 تا 1383) 60 میلیون دلار به یک مقام دولتی ایران رشوه داد و با اعمال نفوذ آن مقام توانست مبلغ 150 میلیون سود خالص اضافی به چنگ آورد؛ به عبارت دیگر، با احتساب 60 میلیون رشوه پرداختی، حداقل 210 میلیون دلار از منابع ملت مظلوم ایران به نفع یک مقام دولتی فاسد ایرانی و یک شرکت فاسد فرانسوی به یغما رفت. شرح این فساد در بیانیه کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا منتشر شده در 29 ماه مه 2013 آمده است. این کمیسیون به فساد تمام شرکت‌هایی که سهامشان در بورس نیویورک معامله می‌شود، هرچند خارجی باشند، رسیدگی می‌کند. خلاصه بیانیه 11 صفحه‌ای این است: توتال در آغاز سال 1995(دی ماه 1373) برای توسعه میدان سیری با شرکت ملی نفت ایران وارد مذاکره شد. در 10 جولای 1995، سه روز قبل از امضای قرارداد، توتال با یک مقام دولتی ایران ملاقات می‌کند و با او توافق می‌کند و به اسم مشاوره به واسطه‌ای که آن رشوه خوار معلوم می‌کند مبالغی پرداخت کند تا در قبال این رشوه، آن مقام از نفوذ خود در شرکت ملی نفت ایران، برای امضای قرارداد سیری استفاده کند. پرداخت‌ها با نیم میلیون دلار در جولای 1995 آغاز شد و طی 5 مرحله در دو سال و نیم به حدود 16 میلیون دلار رسید.

همین فرایند برای فاز 2 و 3 پارس جنوبی تکرار شد. در سپتامبر 1997(اول پائیز 1376) قرارداد این دو فاز بین شرکت ملی نفت ایران و توتال امضاء شد. از سپتامبر 1997 تا نوامبر 2004(7 ساله 1376 تا 1383) لااقل در 12 مرحله، بیش از 44 میلیون دلار به همان مقام دولتی داده شد. این مبلغ پرداخت شد تا «مقام ایرانی از نفوذ خود استفاده کند و مصوبه شرکت ملی نفت ایران را در ارتباط با پارس جنوبی برای توتال به دست آورد»، مصوبه‌ای که قرارداد ناشی از آن «سود 40 درصدی را برای توتال تضمین کرد». به یاد داشته باشید که این عدد بیش از دو برابر بالاترین نرخ بازدهی سرمایه در چنین قراردادهایی است.

2- همین سند مقام خائن رشوه خوار را این طور معرفی می‌کند:

 

 «بین سال‌های 1995 و 2004(1374 تا 1383) این مقام ایرانی ابتدا رئیس شرکتی کاملاً دولتی و تابع شرکت ملی ایران بود که بعداً ریاست شرکت کاملاً دولتی دیگری از شرکت‌های تابع شرکت ملی نفت ایران را عهده‌دار شد. وی همچنین به عنوان مشاور دولت، به مقام بلند پایه‌ای مشاوره می‌داد»

 



3- توتال باید طبق «قانون اقدامات فساد آمیز خارجی» (FCPA) در دادگاه آمریکا محاکمه می‌شد. ولی توتال ترجیح داد برای فرار از مشکلاتی که محاکمه برای او در پی داشت، با دادگستری آمریکا توافق کند. در سند توافقنامه پیگرد قانونی مدت‌دار (تعلیقی) که بین توتال و حوزه قضایی ویرجینیای شرقی به نمایندگی از دولت آمریکا منعقد شد، توتال پذیرفت مبلغ 398 میلیون دلار جریمه بپردازد و با هزینه خود یک شرکت مورد تأیید آمریکا را سه سال به خدمت بگیرد و موافقت کند این شرکت تمام اطلاعات، اسناد، مدارک و تجهیزات مربوط به تمام سیستم حسابداری توتال را بازبینی کند تا اطمینان حاصل شود که توتال پس از آن نخواهد توانست چنین پرداخت‌هایی را پنهان سازد. در صورت انجام موفقیت آمیز این کار سه ساله، مبلغ 153 میلیون دلار از جریمه تقریباً 400 میلیون دلاری پرداخت شده به دولت آمریکا، به توتال عودت داده خواهد شد.

سربرگ سند 45 برگی «توافق پیگرد مدت‌­دار» DEFERRED PROSECUTION AGREEMENTبین دادگستری آمریکا و توتال

 

http://www.millerchevalier.com/portalresource/FCPASummer2013_DPA

4- سند فوق، توافقنامه پیگرد قانونی مدت‌دار (تعلیقی)، نشانی مقام ایرانی خائن را دقیق‌تر ارائه می‌کند:«مقام ایرانی از اوایل 2001 رئیس یک سازمان کاملاً دولتی تابع شرکت ملی نفت ایران مربوط به مصرف سوخت بود» (صفحه 2 از پیوست A):



5- وزارت دادگستری آمریکا در همان تاریخ 29 مه 2013 با انتشار بیانیه‌ای ضمن تأکید موارد سابق الذکر اضافه می‌کند که مقامات ذیربط فرانسه در همان تاریخ مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره توتال و دو فرد دیگر از این شرکت را به اتهام نقض قوانین از جمله قانون رشوه خارجی فرانسه، به دادگاه کیفری فراخواندند.

 

Total, S.A. a French oil and gas company that trades on the New York Stock Exchange, has agreed to pay a $245.2 million monetary penalty to resolve charges related to violations of the Foreign Corrupt Practices Act (FCPA) in connection with illegal payments made through third parties to a government official in Iran to 

obtain valuable oil and gas concessions, announced Acting Assistant Attorney General Mythili Raman of the Justice Department’s Criminal Division, and U.S. Attorney Neil H. MacBride for the Eastern of Virginia.

 Total also agreed to cooperate with the department and foreign law enforcement to retain an independent corporate compliance monitor for a period of three years and to continue to implement an enhanced compliance program and internal controls designed to prevent and detect FCPA violations.

Also today, the U.S. Securities and Exchange Commission (SEC) entered into a cease-and-desist order against Total in which the company agreed to pay an additional $153 million in disgorgement and prejudgment interest.  Total also agreed with the SEC to comply with certain undertakings regarding its FCPA compliance program, including the retention of a compliance consultant.

In addition, French enforcement authorities announced earlier today that they had requested that Total, Total’s Chairman and Chief Executive Officer, and two additional individuals be referred to the Criminal Court for violations of French law, including France’s foreign bribery law. (https://www.justice.gov/opa/pr/french-oil-and-gas-company-total-sa-charged-united-states-and-france-connection-internation
a)

رشوه 60 میلیون دلاری توتال! رشوه 60 میلیون دلاری توتال به یک مقام دولتی ایران طی سال‌های 1374- 1383 زمانی علنی شد که وبسایت رسمی وزارت دادگستری آمریکا در 29 مه 2013 (8 خرداد 1392) اعلام کرد با توتال به مصالحه رسیده و توتال پذیرفته در قبال پرداخت دو فقره جریمه به دولت آمریکا بابت نقض قوانین ضد ارتشاء، جمعاً به مبلغ 398/2 میلیون دلار، بتواند به حضور خود در بازار بورس نیویورک ادامه دهد.

رشوه 60 میلیون دلاری توتال
 رشوه 60 میلیون دلاری توتال به یک مقام دولتی ایران طی سال‌های 1374- 1383 زمانی علنی شد که وبسایت رسمی وزارت دادگستری آمریکا در 29 مه 2013 (8 خرداد 1392) اعلام کرد با توتال به مصالحه رسیده و توتال پذیرفته در قبال پرداخت دو فقره جریمه به دولت آمریکا بابت نقض قوانین ضد ارتشاء، جمعاً به مبلغ 398/2 میلیون دلار، بتواند به حضور خود در بازار بورس نیویورک ادامه دهد.
بر اساس آن چه که در وبسایت رسمی وزارت دادگستری آمریکا آمده است « توتال، از کمپانی‌های بزرگ فعال در بازار بورس نیویورک، طی توافقی با وزارت دادگستری آمریکا پذیرفته است بابت نقض قانون فساد مالی در معاملات خارجی مبلغ 245/2 میلیون دلار به دولت آمریکا پرداخت کند.»
میتیلی رامان، سرپرست معاونت دادستانی کل آمریکا در امور جنایی نیز گفته است « اتهام توتال «پرداخت غیرقانونی [رشوه] به یک مقام دولت ایران از طریق شخص ثالث برای کسب امتیازات ارزشمند نفت و گاز» در ایران بوده است.»
بر اساس کیفرخواست دادستانی کل آمریکا ارائه شده به دادگاه منطقه شرقی ویرجینیا، توتال به سه فقره نقض قوانین ضد ارتشاء و فساد مالی ایالات متحده آمریکا متهم بوده است.
گفتنی است در آمریکا متهم و دستگاه قضایی می‌توانند قبل از صدور حکم به توافق رسیده و بدین ترتیب کیفرخواست به صدور حکم منجر نشود. لازمه این موضوع پذیرش اتهام از سوی متهم بوده و به عبارت دیگر، توتال با این توافق پرداخت رشوه 60 میلیون دلاری به مقام ایرانی را پذیرفته است.
از سوی دیگر توتال با کمیسیون امنیت بازار بورس دولت فدرال آمریکا (اس. ای. سی) توافق کرده است که مبلغ 153 میلیون دلار بابت کسب درآمد نامشروع پرداخت کند.
نکته دیگر آن که مقامات نظارتی و قضایی فرانسه نیز اعلام کرده بودند کمپانی توتال و رئیس‌و مدیر اجرایی آن را به همراه دو شخص دیگر به اتهام نقض قوانین فرانسه، از جمله قانون ضد ارتشاء خارجی، در دادگاه کیفری تحت تعقیب قرار خواهند داد.


Department of Justice
Office of Public Affairs

FOR IMMEDIATE RELEASE
Wednesday, May 29, 2013
French Oil and Gas Company, Total, S.A., Charged in the United States and France in Connection with an International Bribery Scheme
Total, S.A., a French oil and gas company that trades on the New York Stock Exchange, has agreed to pay a $245.2 million monetary penalty to resolve charges related to violations of the Foreign Corrupt Practices Act (FCPA) in connection with illegal payments made through third parties to a government official in Iran to obtain valuable oil and gas concessions, announced Acting Assistant Attorney General Mythili Raman of the Justice Department’s Criminal Division, and U.S. Attorney Neil H. MacBride for the Eastern of Virginia.
As part of the agreed resolution, the department today filed a criminal information in U.S. District Court for the Eastern District of Virginia charging Total with one count of conspiracy to violate the anti-bribery provisions of the FCPA, one count of violating the internal controls provision of the FCPA, and one count of violating the books and records provision of the FCPA.  The department and Total agreed to resolve the charges by entering into a deferred prosecution agreement for a term of three years. In addition to the monetary penalty, Total also agreed to cooperate with the department and foreign law enforcement to retain an independent corporate compliance monitor for a period of three years and to continue to implement an enhanced compliance program and internal controls designed to prevent and detect FCPA violations.
Also today, the U.S. Securities and Exchange Commission (SEC) entered into a cease-and-desist order against Total in which the company agreed to pay an additional $153 million in disgorgement and prejudgment interest.  Total also agreed with the SEC to comply with certain undertakings regarding its FCPA compliance program, including the retention of a compliance consultant.
In addition, French enforcement authorities announced earlier today that they had requested that Total, Total’s Chairman and Chief Executive Officer, and two additional individuals be referred to the Criminal Court for violations of French law, including France’s foreign bribery law.
"Today we announce the first coordinated action by French and U.S. law enforcement in a major foreign bribery case,” said Acting Assistant Attorney General Raman.  "Our two countries are working more closely today than ever before to combat corporate corruption, and Total, which bought business through bribes, now faces the criminal consequences across two continents.”
"The Eastern District of Virginia, through our strong partnership with the Criminal Division’s Fraud Section, is committed to holding accountable those who violate the Foreign Corrupt Practices Act,” said U.S. Attorney MacBride.  "Today’s deferred prosecution agreement, with both its punitive and forward-looking compliance provisions, dovetails with our goals of bringing violators to justice and preventing future misconduct.”
According to the deferred prosecution agreement, in 1995 Total sought to re-enter the Iranian oil and gas market by attempting to obtain a contract with the National Iranian Oil Company (NIOC) to develop the Sirri A and E oil and gas fields.  In May 1995, Total entered into negotiations with an Iranian official who served as the chairman of an Iranian state-owned and state-controlled engineering company.  Total subsequently entered into a purported consulting agreement pursuant to which Total would corruptly make payments to an intermediary designated by the Iranian official to secure NIOC signing a development agreement with Total for the Sirri A and E project, which NIOC did in July 1995.  Over the next two-and-a-half years, Total paid approximately $16 million in bribes under the purported consulting agreement.
In 1997, Total sought to negotiate a contract with NIOC to develop a portion of the South Pars gas field, the world’s largest gas field.  At the direction of the Iranian official, Total and a second intermediary entered into another purported consulting agreement that called for Total to make large payments to the intermediary.  In September 1997, Total executed a contract with NIOC that granted it a 40 percent interest in developing phases two and three of the South Pars gas field.  Over the next seven years, Total made unlawful payments of approximately $44 million pursuant to the second purported consulting agreement.
In sum, between 1995 and 2004, at the direction of the Iranian official, Total corruptly made approximately $60 million in bribe payments under the agreements for the purpose of inducing the Iranian official to use his influence in connection with Total’s efforts to obtain and retain lucrative oil rights in the Sirri A and E and South Pars oil and gas fields.  Total mischaracterized the unlawful payments as "business development expenses” when they were, in fact, bribes designed to corruptly influence a foreign official.  Further, Total failed to implement effective internal accounting controls, permitting the consulting agreements’ true nature and true participants to be concealed and thereby failing to maintain accountability for assets.
The case is being prosecuted by Trial Attorney Andrew Gentin of the Criminal Division’s Fraud Section and Assistant U.S. Attorney Charles Connolly of the U.S. Attorney’s Office for the Eastern District of Virginia.  Significant assistance was provided by the Criminal Division’s Office of International Affairs and by the SEC’s New York Regional Office.  The department also acknowledges and expresses its deep appreciation for the cooperation and partnership of French law enforcement authorities


*****************************************************
در متن سند فوق که در شماره روز پنجشنبه گذشته کیهان منتشر شد به مواردی اشاره شده است که ترجمه دقیق بخشهایی از آن در ادامه می‌آید.
«در ماه می ‌سال 1995 میلادی، شرکت نفت و گاز توتال وارد مذاکراتی با یک مقام رسمی ایرانی شد ، مقامی که رئیس ‌یک شرکت مهندسی ایرانی بود . این شرکت مهندسی مالکیت دولتی داشته و دولتی‌ها آن را اداره می‌کردند . توتال با شروع این مذاکرات نهایتا به توافقی که به ادعای خودشان قانونی بوده می‌رسند. توافقی مصطلح به نام «شرایط مشاوره» که بر اساس آن توتال باید مبالغ غیر قانونی را به دلالانی که مقامات رسمی ایران آنها را تعیین کرده بودند، بدهند .در عوض، شرکت ملی نفت ایران اطمینان دهد که قرارداد توسعه پروژه «A» و «E» جزیره سیری را با توتال امضاء خواهد کرد . این قرار دو ماه بعد یعنی در جولای سال 1955 به امضاء رسید.
 در مدت دو ماه و نیم پس از امضای توافق، توتال مبلغی حدود 16 میلیون دلار را به عنوان رشوه و تحت همان توافق بظاهر قانونی «شرایط مشاوره» پرداخت می‌کند.
در ادامه این سند آمده است « در سال 1997، توتال به دنبال آن بود تا برای توافقی جهت توسعه بخشی از میدان گازی پارس جنوبی با شرکت ملی نفت و گاز ایران وارد مذاکره شود ، بزرگترین میدان گازی جهان ! در مسیر مذاکرات با مقامات رسمی ایران ، توتال بار دیگر به توافق به اصطلاح « شرایط مشاوره » می‌رسد که بر اساس آن توتال باید مبلغ زیادی را به یک دلال دیگر پرداخت می‌کرد. در سپتامبر سال 1997، شرکت ملی نفت و گاز ایران با توتال قراردادی امضا کرد که در پی آن 40 درصد از سود توسعه فاز دوم و سوم میدان پارس جنوبی به توتال اهدا شد . هفت سال پس از امضاء آن قرارداد ، با امضای قرارداد «حق مشاوره» دیگری ، توتال مجددا مبلغی غیر قانونی حدود 44 میلیون دلار را پرداخت کرد.»
در مجموع از سال 1995 تا سال 2004 از مجرای مقام‌های رسمی ایران ، توتال مجموعا مبلغ 60 میلیون دلار را پرداخت کرد تا مقامات رسمی ایرانی از نفوذ خود استفاده کنند و توتال را در کسب امتیازات و منافع در حوزه نفتی کمک کنند . این امتیاز‌ها عبارتند از پروژه‌هایی در جزیره سیری و پروژه‌هایی در میدان نفتی و گازی پارس جنوبی . در حالی که تمامی مبالغی که توتال آنها را به مقامات خارجی پرداخت کرده، غیرقانونی و بطور قطعی رشوه بوده است، آنها با سوء استفاده از قانون ، این مبالغ را تحت عنوان «هزینه‌های توسعه تجاری» پرداخت کردند.»
داستان رشوه 60 میلیون دلاری توتال
داستان رشوه 60 میلیون دلاری توتال به یک مقام دولتی ایران طی سال‌های 1374- 1383 زمانی علنی شد که وبسایت رسمی وزارت دادگستری آمریکا در 29 مه 2013 (8 خرداد 1392) اعلام کرد با توتال به مصالحه رسیده و توتال پذیرفته در قبال پرداخت دو فقره جریمه به دولت آمریکا بابت نقض قوانین ضد ارتشاء، جمعاً به مبلغ 398/2 میلیون دلار، بتواند به حضور خود در بازار بورس نیویورک ادامه دهد.
بر اساس آن چه که در وبسایت رسمی وزارت دادگستری آمریکا آمده است « توتال، از کمپانی‌های بزرگ فعال در بازار بورس نیویورک، طی توافقی با وزارت دادگستری آمریکا پذیرفته است بابت نقض قانون فساد مالی در معاملات خارجی مبلغ 245/2 میلیون دلار به دولت آمریکا پرداخت کند.»
میتیلی رامان، سرپرست معاونت دادستانی کل آمریکا در امور جنایی نیز گفته است « اتهام توتال «پرداخت غیرقانونی [رشوه] به یک مقام دولت ایران از طریق شخص ثالث برای کسب امتیازات ارزشمند نفت و گاز» در ایران بوده است.»
بر اساس کیفرخواست دادستانی کل آمریکا ارائه شده به دادگاه منطقه شرقی ویرجینیا، توتال به سه فقره نقض قوانین ضد ارتشاء و فساد مالی ایالات متحده آمریکا متهم بوده است.
گفتنی است در آمریکا متهم و دستگاه قضایی می‌توانند قبل از صدور حکم به توافق رسیده و بدین ترتیب کیفرخواست به صدور حکم منجر نشود. لازمه این موضوع پذیرش اتهام از سوی متهم بوده و به عبارت دیگر، توتال با این توافق پرداخت رشوه 60 میلیون دلاری به مقام ایرانی را پذیرفته است.
از سوی دیگر توتال با کمیسیون امنیت بازار بورس دولت فدرال آمریکا (اس. ای. سی) توافق کرده است که مبلغ 153 میلیون دلار بابت کسب درآمد نامشروع پرداخت کند.


از همه قشری هستند، کارتن خواب‌ها را می‌گویم، شاید هیچگاه تصور نکنیم بین اینهایی که شب‌ها لابه‌لای کارتن‌ها، جوی‌ها و کانال‌های آب می‌خوابند تحصیلکرده‌هایی هم وجود داشته باشند.

سمفونی فراموش شده مردگان در پایتخت

خبرگزاری فارس: سمفونی فراموش شده مردگان در پایتخت
گروه هنر: از همه قشری هستند، کارتن خواب‌ها را می‌گویم، شاید هیچگاه تصور نکنیم بین اینهایی که شب‌ها لابه لای کارتن ها، جوی ها و کانال های آب می خوابند تحصیلکرده هایی هم وجود داشته باشند، آنهایی که روزی پدر یا مادر شاید لای پر قو بزرگشان کرده باشند، شاید در بین اینها هم کسانی چشم به راه در خانه انتظارشان را می کشد ، کسانی که امروز رویای داشتن یک خانواده یک سقف امن و پدر و مادرشان را با خود به گور می برند.
تصور کنیم من و شما نیز یک روز اتفاقی بیافتد و دیگر سقف امن، دستان مهربان و چشمان نگرانی نداشته باشیم و مجبور باشیم با معتادان دوستی کنیم و ارتباطاتمان به همین افراد محدود شود، غذایمان را از لابه لای اشغال ها پیدا کنیم و همیشه آرزوی یک لقمه نان و یک بخاری گرم را در زمستان و یک دست نوازش را داشته باشیم.
همین سال گذشته بود که خبری از گورخواب ها انگار همه ما را از خواب مصنوعی بیدار کرد همین ها ، همین نزدیکی های ما در گورها شب و صبح خود را آغاز و همانجا به پایان می رسانند.
شنیدم که شهرام گیل آّبادی تصمیم دارد تئاتری درباره کارتن خواب ها به صحنه ببرد، تئاتری با چهره های آشنای سینما و تلویزیون، به پلاتو تمرینش که رسیدم هنوز مطمئن نبودم با چه جور آدم ها و چه نوع کاری طرف هستم.
پلاتو ساکت بود و گیل آبادی در تاریکی اتاقش نشسته بود و فکر میکرد، گفتم رسم هنری ها این است که در تاریکی می نشینند ، او گفت که در تاریکی بهتر به برنامه ها و کارهایش فکر میکند و در واقع عادت دارد.
تصمیم گرفتیم تا زمانی که بازیگران برای تمرین می آیند و حاضر می شوند درباره کار کمی اطلاعات بگیریم.
+از اولِ اول بگویید چطور شد کارتن خواب ها را سوژه قرار دادید؟
-یکی از دغدغه های همیشگی من موضوعات اجتماعی است همیشه فکر میکنم هر آدمی در حوزه هنر باید زاویه دید معنایی نسبت به جامعه و موضوع خاصی داشته باشد. نخستین کار کارگردانی ام را سال 65 در نوجوانی انجام دادم و در این 54 کاری که در تئاتر داشتم، این دیدگاه را حفظ کردم، همچنین تئاتر حوزه معرفتی و فکری من است و استنباطم این است که تئاتر در حوزه فکری باید زاویه دید خود را با مسائل اجتماعی حفظ کند.همه کسانی توانستند رفرم هایی را در هنر ایجاد کنند مبنی و نقطه کانونی اش تئاتر بوده بدون شک این فضا در تمام شئون کاری من مدنظر بوده است.
امروز بحث آسیب های اجتماعی در جامعه بیداد می کند ترجیهمان بر این بود در این حوزه غور کنیم در 10 سال اخیر در موضوعات کودکان کار، کارتن خوابی و اعتیاد کارهای متعددی با دوستان انجام دادیم چه حوزه های خیریه ، هنری و پژوهشی و دراین دو سال متمرکز بر کارتن خوابی شدیم خصوصا زنان کارتن خواب.
دراین 2 سال 53 قصه زنان کارتن خواب را مرور کردیم تا رسیدیم به فضاهای گروهی که قصه شان را بیان کردند و از این بین 4 قصه انتخاب و به شکل گروی نمایشنامه اصلی نوشته و بعد هم محمد چرمشیر زحمت کار نهایی را کشیدند. یک قصه هم انتخاب شد که آن هم احتمالا برای یک فیلمنامه بلند کار می شود که این هم به شکل فیلم سینمایی کار خواهد شد.
+پس محور قصه ها چه چیز است؟
مادر، پدر، فرزند کلماتی بودند که از این سه قصه بیرون آمد و قصه چهارم موضوع گمشده اجتماعی است که با آن مواجهیم و آن «حرف» است آدم ها اگر بتوانند با هم حرف بزنند بسیاری از مشکلاتشان حل می شود.
+شما در شهرداری هم مسئولیت دارید و شرایط را دیدید آیا آماری از شرایط موجود کارتن خواب ها وجود دارد؟
چیزی که چهره شهر را خراشیده گاهی تا 30 ـ 35 هزار نفر را اعلام میکنند گاهی آمار اعتیاد را که میگویند 2.5 میلیون یا حتی تا 4 میلیون نفر، به نظرم مسئولین خود را قایم میکنند چون مردم حوزه اعتراض مدنی خود را دراین مسائل فراموش کردند وقتی رهبر جامعه مستقیم به این موضوع ورود کرده حتما معضلی است که مسئولین شانه خالی کردند و مستقیم ایشان وسط میدان میآیند.
آمارها متفاوت اند مثلا درباره کودکان کار برخی میگویند تا 26 هزار یا برخی میگویند 16 هزار نفر سرچهارراه ها و خیابان ها هستند و این هم از جاهایی است که فرافکنی داریم. ما چاره ای نداریم جز اینکه موضوع پیچیده و کلاف درهم آسیب های اجتماعی را به سمتش برویم. ما نیازمند مسئولین دلسوز هستیم که دغدغه مسائل اجتماعی را داشته باشند.
نباید فراموش کنیم که این معضل و مشکل برای همسایه نیست هر لحظه ممکن است به خانه های ما هم ورود کند.
+در تحقیقاتتان از نظرات جامعه شناسان و روانشناسان هم بهره گرفتید؟
بله با  مدیران ان جی اوهای متعدد و روانشناسان اجتماعی و برخی جامعه شناسان ارتباط داریم و در کمپین های مختلف کنار هم بودیم و روی موضوعاتی کار کردیم و به شکل خاص روی این معضلات فکر کردیم. در نهایت این کار و این نوع جمع آوری اطلاعات یک پشتوانه دارد که سعی کردیم با اکثر دوستان متخصص ارتباط داشته باشیم.
+با بازیگران کار هم به سراغ کارتن خواب ها رفتید؟
بله سعی داریم یکی ـ دو جلسه دیگر هم برویم.
+تمرین تا چه تاریخی ادامه دارد؟
تا جمعه آتی. روز شنبه نخستین روز نمایش است و یکشنبه اولین روز شروع نمایش است. سعی مان هم براین است که برنامه ویژه ای برای افتتاحیه داشته باشیم شاید سیصد نفر از کارتن خواب هایمان را دعوت کنیم ولی جمع شدن اینها در یک جا ممکن است خیلی ها را به فکر بیاندازد که این همه کارتن خواب داریم؟!
ما چند شب پیش که دروازه غار رفتیم یک دخترخانمی فوق لیسانس نرم افزار آنجا کارتن خواب بود و یک آقایی لیسانس ریاضی بود و یک آقای دیگری هم دانشجوی دکتری بودند و معمولا مشکلشان از یک نقطه عاطفی شروع شده بود یا نداشتن شغل و کلاف سردرگمی که در اجتماع با آن مواجه می شوند.
زنگ در به صدا در می‌آید و بازیگران یکی پس از دیگری وارد می شوند و خود را برای تمرین آماده میکنند چند دقیقه‌ای تنها هستم تا به اتاق بازیگران می روم و با خانم بهرام و لادن مستوفی احوال پرسی میکنم تا زمانی که خانم سیما تیرانداز به محل تمرین بیایند ساعتی وقت می برد در این فاصله گیل آبادی برای آماده سازی گروه برای تمرین با آنها در پلاتو تمرین دست رشته بازی میکند که باعث خنده همه می شود و همه در حال دویدن دنبال یک بطری آب هستند!
گروه به آرامش می‌رسد و هر کس گوشه‌ای روی زمین می نشیند، گیل آبادی به همه میگوید که روی نقششان تمرکز کنند، زمان و مکان خود را دریابند، با خودتان زمزمه کنید هر چه که دوست دارید خودتان را با آدم‌های مختلف روبه رو ببینید. مدتی به همین منوال می گذرد آنها در نقششان فرو رفته اند بلند بلند دیالوگ می‌گویند و حرکاتشان را تمرین میکنند.
سیما : من مردم، از همون وقتی در پارچه سفید مرا پیدا کردند ای کاش در همان پارچه انقدر وق می زدم تا میمردم چرا به من میگفتن زیبا؟ اگر هوی صدام میکردن بهتر از زیبا بود..
پانته آ : اسم اینجا رو گذاشتن سمفونی قبرستان...اینجا می شه روزی ده تا فیلم سینمایی ساخت.
یک موسیقی ملایمی از سوی نوازنده ای نواخته می شود، بازیگرها در حس رفته اند، پانته آ گریه می کند و لادن اشک هایش جاری می شود و ... سکوت حکمفرما است. چراغ ها را خاموش میکنند حال گیل آبادی از من هم میخواهد که در نقش یک تماشاگر راه بروم و در چشم بازیگران نگاه کنم تا آنها با دیگرانی هم روبه رو شوند.
+تمرین شروع می‌شود
بچه ها پشت به پشت هم نشسته‌اند سیما تیرانداز ابتدا دیالوگ خود را می گوید، رو به دیگران ایستاده  و از همه می خواهد چراغ های مبایلشان را روشن کنند بعد هم می خندد و میگوید: ببینید چه آسمونه پر ستاره ای. آدم ها تو تاریکی بهتر حرف می زنن...
وی رو به جمع میگوید: زنده اونی نیس که رو دو تا پاش راه بره من بیست و سه ساله دارم رو دو تا پام راه می رم. دیالوگ های او معطوف مادرش است که او را سر راه گذاشته است...
نوبت پانته آ می شود . او یک کافه چی است و از کافه اش می گوید. ادامه می دهد: اون اشغالا هس که میریزید سلط زباله .. ما اونارو می خوریم. در ادامه حرف هایش که به پدرش می رسد میگوید: یک روز بابام تو حال خودش یک ذغال گذاشت رو بازوم. من دانشجوی موسیقی بودم نتوانستم حتی پایان ناممو تحویل بدم..پیانو می زدم اما حالا اینجا صدای مادر و پدرمو تو قبرستون می زنم.
لادن نوبتش می شود و میگوید هیچی تو این دنیا بی حکمت نیست من کارخونه اش هم برام حکمت داشت بعضی ها راه افتادن تو شهر که نسل کارتن خواب ها را از بین ببرن جواب ما به اونا اینه،‌زرشککک ما پوستمون از دایناسورا کلفت تره. ما رو از این پارک بیرون میکنن میریم اون پارک از این محله جمع میکنن میریم یک محله دیگه..

یک کشته در درگیری متروی شهر ری در تهران

 یک نفر در متروی شهر ری تهران به یک روحانی حمله و او را مجروح کرد. پس از شروع این حادثه پلیس وارد عمل شد و "زمانی که فرد ضارب مقاومت کرد" پلیس او را به ضرب گلوله کشت.
Iran Opfer bei Streit um Metro-Station (Fararu)
متروی شهر ری در جنوب تهران
در درگیری و تیراندازی در ایستگاه متروی شهرری در جنوب تهران در روز شنبه (۲۴ تیرماه/ ۱۵ ژوئيه)، یک نفر کشته و چند نفر دیگر زخمی شدند.
 «یک نفر امروز در متروی شهر ری به یک روحانی حمله کرد و باعث مجروحیت این روحانی شد. پس از شروع این حادثه پلیس وارد عمل شد و زمانی که فرد ضارب مقاومت کرد، به او تیراندازی شد و فرد ضارب فوت کرد.»
این درگیری حوالی ساعت ۱۱ صبح رخ داده است. خبرگزاری "مهر" براساس مشاهدات عینی، نوشت: «فردی که حال عادی نداشته است، با قمه به یک روحانی حاضر در مترو شهر ری حمله می‌کند و به وی ضربه می‌زند. یکی از افراد حاضر در صحنه برای کمک به روحانی وارد صحنه می‌شود که مهاجم، به وی نیز ضربه می‌زند و او را مصدوم می‌کند.»

پیر حسین کولیوند، سرپرست اورژانس کشور نیز در مورد حادثه تیراندازی در متروی شهر ری گفته است: «بر اثر این حادثه ضارب دو نفر را مجروح کرد و پس از اینکه پلیس وارد عمل شد سعی کرد که با تیراندازی هوایی ضارب را متوقف کند اما به دلیل اینکه این فرد در حال فرار بود؛ پلیس به سمت او تیراندازی می‌کند و به دلیل این اتفاق، فرد ضارب کشته می‌شود.»

دو قطعه پيانو از سامان احتشامی! تقديم به مريم ميرزاخانی

درگذشت مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی برنده‌ی جایزه فیلدز

درگذشت مریم میرزاخانی
ریاضیدان ایرانی برنده‌ی جایزه فیلدز



عکس ‏‎Mana Neyestani  Fan Page‎‏

نقش رئيس بانک مرکزی ومعاونش درغارت مردم(2

كنفرانس سـران در آخرت(1) مؤلف: اِبرهارد ريشتر مترجم: كريم قصيم

كنفرانس سـران در آخرت(1)
مؤلف: اِبرهارد ريشتر

مترجم: كريم قصيم

يادداشت مترجم در‌بارة نويسنده و كتاب:

پروفسور هورس ‌ـ ابرهارد ريشتر (1923 - 2011 )، 

معروف به ‌پدر جنبش صلح آلمان، طبيب و متفكر عالی مقام 
مسائل اجتماعي، استاد تراز اول روانكاوي و رئيس سابق 

انستيتوي زيگموند فرويد آلمان، مؤلف شمار كثيری آثار 

مهم و اثربخش برچند نسل از مبارزان اجتماعي، مخالفان 

سلاحهاي هسته‌يي و هواداران صلح جهاني، از پايه‌گذاران

بخش آلماني و عضو افتخاري رياست سازمان «پزشكان مخالف جنگ
اتمي» بود. وي كه در پایان 88 سالگی عمر ُُپربارش 

درشهرگیسن آلمان درگذشت، در عنفوان جواني فجايع جنگ 
جهاني دوم را به‌عنوان سرباز‌وظيفه تجربه كرده بود. پس
 
از آن با اصل جنگ به‌ مخالفت برخاست و رفته رفته، در كسوت صلح‌طلبي پيشگام، دموكراتي 

ثابت‌قدم، پزشک و انساندوستي اندیشمند و نویسنده ای روشنگر، به بسیج و پیکار اجتماعی 

روی آورد. او در بين اهل قلم و طیف گسترده کنشگران جنبشهاي

اجتماعي پیشرو آلمان پیوسته از احترام فوق‌العاده‌ ای برخوردار بوده است. 


كتاب «كنفرانس سران در آخرت»(1) در نيمة دوم دهة نود در آلمان منتشر شد و مورد استقبال 

قرار گرفت. زماني كه دنبال شكست و فروپاشي اردوي شرق سردرگمي و خلأ ايدئولوژيهاي 

«پيشرفت و ترقي» محيط فكري آلمان متحد‌ ـ يا بهتر است بگويم دنياي غرب ‌ـ را گرفتار ندانم 

کاری و پرسشهاي زيادي كرده بود، پس مرور انديشه‌ها و بازبيني مكاتب فكري نقش‌آفرين در 

تاريخ مغرب زمين، بلكه جهان، ضرورت داشت.

خود پروفسور ريشتر دربارة تولد انديشة اولية كتاب چنين مي‌نويسد:


«يك روز صبح كه از خواب برخاستم، ايدة اين كتاب توي سرم بود. خيلي زود متوجه شدم 

در‌آوردن يك بحث جدّي به‌قالب گفت و شنودهاي راحت و نقدهاي بي‌غل و غش كه رنگ 

طنزآلود هم به‌خود بگيرند، مزيتهاي خاص خود را دارد. از جمع متفكران بزرگ و تأثيرگذار 

آنهايي را برگزيدم كه ديدگاهها و رويكردهاي فكري گوناگون ملل مغرب زمين را دنبال كرده‌اند. 

مثلاً استاد تعليم و تربيت محافظه‌كاري چون كنفوسيوس، یا افلاتون به‌مثابه آموزگار مباني 

دولت، بودا كه راهنماي روح و روان بوده، آگوستين موعظه‌گر نظرات آخرالزماني، دكارت 

عقل گرا و پيامبر پيگير انديشة «پيشرفت»‌، ماركس تئوريسين پابرجاي انقلاب، فرويد 

به‌عنوان روشنگر فرهنگي از يك ديدگاه شكاك روانشناسي اجتماعي و طبعاً اينشتين كه وظيفة 

دعوت‌كننده و ميزبان را عهده دار است و با درايت و متانت خاص خود جريان بحث را اداره 

مي‌كند».


آلبرت اينشتين چشم نگران اوضاع و احوال مردم كرة زمين است. خطر متلاشي‌شدن نظم و 

روابط دروني جوامع بشري، انهدام و آلودگي و حوادث وخيم و قهر طبيعت، تاخت و تاز 

تعصب 
و كشتار تروريستي، بازگشت بيماريهاي مرگبار قديمي و پيدايش اپيدمي هاي جديد و... آيا 

فاجعة عمومي و آخرالزمان در انتظار بشر است يا انبوه مصيبت هاي جهاني به‌كابوسي از 

اوهام سياه و فروپاش کائنات مي‌ماند؟ آيا نور اميدي هست و راه نجاتي باقي مانده؟


دراین حال ، اينشتين بازبيني تاريخ انديشه را در دستور قرار مي‌دهد و براي انجام اين مهم 

بزرگان فكري تاريخ را ابتدا به ‌نقد و تحليل اشتباهات و بررسي و ارائة راه‌حلهاي متصوّر فرا 

مي‌خواند.

(1) ALS Einstein nicht mehr weiter wusste

Ein himmlischer krisengipfel _ ECON Verlag1997

[وقتی که انشتین انگشت به دهان مانده بود، کنفرانس سران درآخرت]

_________


فهرست مطالب كتاب:

ـ آيا اين كنفرانس اصلاً فايده‌ اي دارد؟…

ـ ماركس، اينشتين، آگوستين: اوضاع هيچوقت تا اين حد جدّی نبوده است…

ـ كنفوسيوس و بودا چشم انداز را گسترش مي‌دهند…

ـ به‌ نوبت برصندلي اتهام: افلاتون، آگوستين، دكارت، ماركس، فرويد، اينشتين…

ـ آيا راه نجات دست زنهاست؟…

ـ كداميك از پيش بينيها درست از آب درمي‌آيند؟…

ـ دكارت: قطار به‌سمت دنياي سحرانگيزي در حركت است…

ـ فرويد: بدبيني و يأس زمينة سقوط را فراهم مي‌كند…

ـ ماركس: اولترا سرمايه داري جهان را به‌سمت آتش و خون سوق مي‌دهد…

ـ فرويد و دكارت: آيا مشت آهنين بديل موجود است؟…

ـ اينشتين و بودا: اميد خفيف به‌نيروهاي پالايش دهندة دروني…

ـ آگوستين: مي‌شود اطمينان به‌نفس تازه‌ ای به‌دست آورد…

ـ جمعبندي مورد اختلاف

ـ مؤخره


* * *


اينشتين: دوستان ارجمند با وجودي كه زمان درازي نيست كه در اين مكان آسماني به‌سر 

مي‌برم به‌خودم اجازه دادم از ارواح جاودانه ی شما جهت شركت در اين گردهمايي فوق العاده 

دعوت به‌عمل آورم. گمان مي‌كنم اكثر شما نيز صرفاً در اضطراب و نگراني به‌اين وضعي چشم 

بدوزيد كه آخرين نسلهای اعقاب ما با بي فكري وسهل انگاری آشکار براي خودشان و هرچه 

حيات و هستي است به‌ وجود آورده‌اند. مگر اين یک واقعيت نيست كه درست همان مللي كه 

خود را از ديگران پيشرفته‌تر مي‌دانند در ايجاد اين بحران وخيم سهم بيشتري داشته‌اند؟ مگر 

نه اين است كه همه در لبة پرتگاه قرار گرفته‌اند و از اين مرحله تا متلاشي‌ شدن قطعي خانه و 

كاشانة خودشان فاصلة زيادي باقي نمانده است؟ آيا به‌نظرتان نمي‌رسد كه دارند هرگونه فهم و 


شعور سنجيدن را از دست مي‌دهند و اصلاً حواسشان نيست چقدر به‌همديگر، به‌نياكانشان، 

به‌نسلهاي آينده و تمامي محيط طبيعي دور‌و‌برشان مديون هستند و مي‌بايد حرمت آنها را 


نگهدارند؟

اما اکنون به‌نظر من اين‌طور مي‌آيد كه رفته رفته شمار انسانهايي كه وحشتزده متوجه اين

آشفتگي و بي‌مسئوليتي و وخامت اوضاع مي‌شوند رو به‌افزايش گذاشته است. منتها همه

مانده‌اند چه كنند و نمي‌دانند چگونه مي‌شود روند اين مصيبت جهانی را متوقف كرد.

من از شما دوستان گرامي خواهشمندم همراهي كنيد و بنشينيم به‌اتفاق هم بررسي كنيم ببينيم 

وضعيت واقعي كره زمين از چه قرار است. آيا ارزيابي كه من مي‌كنم تا حدودي به‌واقعيت 

نزديك است يا اين كه من دارم زيادي سياه مي‌بينم؟ و اگر بر فرض شما هم در اين تحليل 

نگران‌كننده با من هم‌عقيده باشيد، آيا در اين صورت نمي‌بايد از خودمان بپرسيم هركدام مان در 
به‌وجود آوردن اين آشوبی كه پيش آمده چه سهمي داشته‌ايم؟ آيا ما خودمان، چه بسا، تا 


اندازة 

زيادي باعث و باني فكري اين فاجعه ی آخرالزماني كه ظاهراً در شرف تكوين است به‌شمار
 

نمي‌رويم؟

فرويد: دوست گرامي اينشتين، شايد بهتر باشد نخست به‌ما توضيح دهي كه چطور تو (از بين 

اين همه آدم) درست ما را ـ يعني كنفوسيوس، بودا، افلاتون، اگوستين قديس، دكارت، ماركس 


و مرا ـ دستچين كرده‌يي؟ فكر نمي‌كني در بين ساكنان آسماني هنوز عدة زيادي شايستة 

حضور 
و شركت در اين كنفرانس باشند؟ مثلاً كساني از طراحان اقتصادي، كارشناسان تكنولوژيك و يا 

پيامداران سياسي ودینی كه اخيراً به‌اين جا وارد شده‌اند؟


اينشتين: در‌مورد شمار شركت‌كنندگان، خود تو دوست عزيز بهتر از من مي‌داني كه يك گروه 

كوچك خيلي سهلتر مي‌تواند در تعمق مشترك توفيق يابد تا اين كه بيست سي نفر و بيشتر 

باشند. و اما اين كه چرا از بين همه شما را گلچين كردم؟ بايد بگويم شما به‌لحاظ شهامت 

خاصتان، كه به‌كٌلّ وجود و كليتها پرداخته‌ايد، متمايز از ديگران هستيد. در بين اين تازه‌واردان 

مغزهاي متفكر اصيل به‌چشمم نمي‌آيند، كساني كه علاوه بر پيگيري پروژة تخصصي، در بادي 

امر پرسشهاي مقدمتري را هم پيش بكشند. مثلاً چرا وضع به‌اين صورت درآمده كه با آن 

روبه‌رو هستيم و چرا انسانها دست به‌كارهاي نادرست مي‌زنند، با وجودي كه از نادرستي آنها 

باخبرند. يك نقص ديگر اكثر تازه‌رسيده‌ها در اين است كه از خود غريبه‌اند. اگر چه خيلي خوب 

مي‌توانند حساب و كتاب كنند و در باب امور مالي و مسائل پول تعمق و تدبير كنند. اين 

تازه‌واردان از اشتغالات متعدد خود دقيق سردر مي‌آورند و نيز مي‌دانند به‌چه كارهايي در آينده 


مايلند بپردازند. ولي دربارة خودشان چيز زيادي نمي‌دانند و يا اين كه اصلاً نمي‌خواهند از راز 

و رمز حضور در اين جهان سردر بياورند و يا بفهمند كه روال طبيعت چه رفتار و ملاحظه‌يي 

را از آنها طلب مي‌كند. پرسش مورد نظرشان اين است كه چگونه بايد با اشيايي كه مي‌سازند 

مطابقت پيدا نمود، نه اين كه آخر اين اشياء چه تناسب و مطابقتي دارند با آن غناي مطلوب 

زندگي‌شان.

شما شايد در اين‌جا مأيوسانه دنبال اين و آن بنيانگذار ارتدكس ديني هم بگرديد و كسي را پيدا 

نكنيد. چون من مي‌خواستم از بروز هرگونه مجادله دربارة اصول ديني پرهيز شود. حال 

برفرض كه كلي بحث و اختلاف هم بين ما درگيرد. مثلاً بودا براي انكشاف چندگانه و 

پلوراليستي آموزه‌هاي خاص، خودش جا باز كرده و اين مكتب نسبت به‌اديان و مذاهب ديگر 

مدارا نشان داده است. كنفوسيوس و اگوستين هم سواي وجه ديني افکارشان، بيشتر به‌مثابه 

آموزگاران فلسفي برجسته‌اند. همين‌طور ماركس، كه به‌نظر من بسا بيش از اندازه‌ ای كه 

خودش مقر مي‌آيد اندیشه اش سرشت فلسفي دارد. گيريم كه مبشر جزم گرای قانونمنديهاي 
جبري هم باشد.


ماركس: طبعاً تو مختاری نظرات مرا به ‌اين صورت كه گفتي تعبير كني، با اين حال مي‌خواهم 

بدانم از اين كنفرانسِ ما چشم انتظار کدام نتیجه ای هستيد؟ تازه هرچه هم از آن در بيايد، از 

دست ماها كه ديگر كاري ساخته نيست.حرف ما كه به‌گوش منتقدان ومروجان فعال ساكن كرة 

زمين نمي‌رسد كه - برفرض اگر نتايج به دردبخوری هم در اين بحث داشته باشيم- ، بردارند 

اين دستاوردها را بين مردم رواج دهند.


فرويد: راستي اين روايت درست است كه تو و انگلس در زمان انتشار «سرمايه» اكثر نقد و

 تقريض ها را خودتان مي‌نوشتيد؟


ماركس: چاره چه بود؟ جز اين چه كار مي‌توانستيم بكنيم؟ پنج سال طول كشيد تا هزار

نسخه از اين اثر به ‌فروش رسيد. به‌هرحال سؤال خودم را از اينشتين تكرار مي‌كنم: فايدة اين


 كار كه ما اين‌جا دورهم بنشينيم و راجع به‌مسائل و مشکلات كنوني زمينيها سرمان را به‌درد

 بياوريم چه خواهد بود؟ هيچ‌كس كه صداي ما را نمي‌شنود. وانگهي حالا شما خودتان خواهيد

 ديد كه سرمايه داري ‌ـ چه ما در اين بالا نگران آن باشيم يا نه ‌ـ خودش رأساً وسايل تخريب و 

تلاشي خود را فراهم خواهد كرد.


افلاتون: فعلاً كه هواداران تو همه جا ناكام از ميدان بيرون رفته‌اند، چون هركجا كه چیره شدند 

و توانستند طبقة حاكمه را از مسند قدرت بيرون اندازند، در پايان كار خودشان در آن‌جا 

به‌صورت نيروي ستمگر در‌آمدند. بگذريم، اما اين نكتة درستي است كه چه بهتر همة ما ابتدا 

روشن بگوييم نظرمان راجع به ‌تصميم اينشتين چيست؟ خود من نه‌تنها پيشنهادش را 


مي‌پسندم، بلكه آن را نسخة بسيار مؤثر و بارآوري مي‌دانم. این کار در بادی امر وسيلة تسلي 


و شفاي درد خودمان است. آخر من جزو آنهايي هستم كه اين بالا به‌طور دائم خود را 


به‌بازنگري و سنجش انتقادي خويش نيازمند مي‌بينند. يحتمل شما هم به‌چنين حالي گرفتاريد و 


پيوسته سر در جبين تفكر داريد كه در آن پائين، من كدام خبط و اشتباهي را مرتكب شدم و چه 


سخن نادرستي را منتشر كردم؟ كارها و حرفهايم در بد فهميده‌شدن مقاصد و منظورهاي نيك 

چه نقشي داشتند؟ در چه زمينه‌يي، گرفتاريهاي كاملاً شخصي ام را به‌جاي دشواريهاي

 عمومي 

عوضي گرفتم و رهنمود منحرفی دادم؟ من افلاتون، في المثل در اين كه هيچ‌گاه برده داري را


 مورد شك و ترديد قرار ندادم، موجب چه لطماتي جامعه و نسلهای بعدی شدم؟ ...





اگر من بتوانم راجع به‌تمام سركوفتهايي كه به‌خود مي‌زنم با شما درد دل كنم، طبعاً حالم بهتر



خواهد شد. چه بسا به‌حال شما هم مفيد باشد كه در چنين جمعي به‌زبان آييد و بتوانيد از 

ترديدها و سرزنشهاي دروني‌تان سخن بگوئید.


آگوستين: براي من كه حتماً خوب است. وقتي به‌خاطر مي‌آورم با آن تئوري معصّيت كه بانی و 

واضع آن بودم باعث شدم چقدر انسانها از خودشان احساس بيزاري كنند و چه بار نفرتي 

برخاطرشان سنگيني كند، باری سخت خودم را گناهكار مي‌يابم. وجود همين‌بار خاطر خلق الله 

بود كه كليسا توانست به بهانة تزكية نفس بساط تفتيش عقايد بچیند و از نياز به سبك شدن آن 

فشارهای سنگين ِ وجدانی سوءاستفاده نمايد و تا همين روزگار كنوني پيوسته با احساس گناه 

مردمان بی شرمانه بازي كند و ضمن دستكاري و مانيپولاسيون، احساس گناه و معصیّت اهالی 
را ابزار استيلاي خود قرار دهد.


فرويد: بله، من هم از وضعي كه پيدا كرده ام سخت بيمناكم. مثل اين است كه در قفسي از خبط 

و خطاهاي دورة حيات زميني خودم اسير شده ام. بنابراين من نظر افلاتون را تأييد ميكنم. بايد 

اين امكاني را که به ُيمن دعوت اينشتين پيش آمده جدّي بگيريم و دست كم به مثابه يك گروه 

خودياري روانكاوي از آن بهره مند شويم. هريك از ما سفرة دلش را پهن كند و با صداقت 

سياهة اعمال خود را پیش نهد. و همه مان در اين كارنیک و موثر شركت كنيم. هرچه نباشد، 

به انتقادات تند و تيز ديگران گوش سپردن بسا بهتر از آن است كه تا ابد در حبس درون تنها و 

ناراضي بمانيم و صرفاً با خودمان كلنجار رويم. براي همين بود كه سابق يك جايي گفته بودم 

مؤمن‌بودن سهلتر از تحمل احساس گناه است.


اينشتين: اصطلاح «گروه خودياري» را مي پسندم. در عين‌حال به نظرم ميرسد بهتر است از

 ِصرف بازبيني و كند‌وكاو جمعي خودمان فراتر رويم و با طرح و تعاطي فكري در مسائل 

بحران موجود تعمق كنيم ببينيم شايد ساكنان كرة زمين هنوز هم براي خروج از مخمصه‌يي كه 


گرفتارش شده اند راه وچاره و امكان برون رفتی داشته باشند. ماها ، با اشتباهات و 

ارزيابيهاي غلط سابقمان هرچقدر هم در كجرويهاي آنها مؤثر بوده باشيم، با اين حال انديشه 

هاي خوبي هم در اختيار بشر قرار داديم. افكاري كه به حالشان مفيد ميافتاد ولي آنها از بخت بد 

يا اصلاً بدانها اعتناء نكردند ويا فقط چند صباحي گذران اين رهنمودها را به گوش گرفتند. 


خوب چرا نبايد بتوانيم راه‌حلهاي تازه‌يي كشف كنيم؟




ماركس: كه بعداً، وقتي كه جماعت آن پايين رو به نابودي رفتند، بدانيم براي ممانعت از



آن فاجعه مي بايستي چه ميكرده اند. آيا در اين كار يك طنز تلخ و گزنده ای حس نميكنيد؟



فرويد: نخير، من به قضيه اين‌طوري نگاه نميكنم، البته به شرطي كه بتوانيم نكته‌يي را رعايت 

كنيم. اگر مقصود كشف اهدافي است كه فقط ما میل داریم ملتها مشتاق حصول آنها باشند، در 

اين صورت چه بهتر كه به همان جنبة خودياري كارمان قناعت كنيم. منتها ما مي‌توانيم به 


روش بهتری نیز كار كنيم و دنبال كشف آن نطفه های نويد بخشي باشيم كه هم‌اكنون نيز در 

جامعة زميني بالقوه موجود و آماده اند و صرفاً براي زایش ورویش به«كاتاليزاتور» و 

پشتيبان نيازمندند. نقش پیشین شما در برانگيختن برخي از جنبشهاي ثمربخش دنيا نیز در 


همين معین عامل كاتاليزاتوري بوده است و اگر شما نبوديد كس ديگري اين كار را به عهده 


ميگرفت. زيرا هميشه كسي هست كه مانند يك زلزله‌سنج از پيش برآورد مي‌كند و حس مي‌كند 


فردا مردم به چه رویه و راهی همديگر را خواهند فهميد. شايد در تجزيه و تحليل خودمان 

اين‌جا و آن‌جا به‌گرايشهاي سالم و برانگيزنده يي برخورديم كه فقط به سوك و تلنگري محتاج 

باشند. در اين صورت به زودي كسي، يا تني چند خواهند آمد و فرآیند مطلوب را به جريان 

خواهند انداخت. و ما هم آسوده خواهیم شد وآرامشي خواهیم یافت. بنابراين بياييد جستجو را 

شروع كنيم.