افسانه بمب اتمی ایران
و ریاکاری امپریالیسم،
صهیونیسم و اپوزیسیون
خودفروخته ایران
در ماه آوریل 1151 مذاکراتی در مسئله حق
مسلم ایران در غنی سازی اورانیوم، در
استانبول صورت گرفته است، که ادامه آن در
بغداد است. ایران توانست محل برگذاری این
نشست را، از استانبول در ترکیه به بغداد در
عراق منتقل کند. این اقدام ایران تودهنی
محکمی به دولت ارتجاعی ترکیه بود، که به
بلندگوی امپریالیستها و صهیونیستها و
عربستان سعودی در منطقه بدل شده است و
نقش بسیار خرابکارانه ای در برهم زدن ثبات
منطقه ایفاء می کند. ترکیه نه تنها به عنوان
کشوری متجاوز قبرس را در اشغال خود
دارد، در اوضاع داخلی سوریه دخالت نموده
و مزدور به آنجا اعزام کرده و بر ضد ایران
در خدمت منافع امپریالیست آمریکا،
پایگاههای ضد موشک در کشورش مستقر
می سازد.
در قبل از برگذاری این نشست، طبیعتا
دستگاههای تبلیغاتی امپریالیستها و
صهیونیستها به کار افتادند، تا با شانتاژ و
تهدید به جنگ و اقدام به بمباران و کشتار
مردم ایران و تحریم وطن ما، برخلاف منشور
سازمان ملل متحد، با دست پر و بالا و از
موضع قویتر، در این کنفرانس شرکت کنند تا
حقوق مسلم مردم ایران را پایمال نمایند و
خواستهای غیر قانونی خویش، از جمله
پذیرش قرارداد الحاقی منع گسترش سلاح
های هسته ای و تعلیق غنی سازی اورانیوم را
به ایران تحمیل نمایند.
از زمان خیانت محمد خاتمی....ادامه در صفحه 2
دوره ششم – سال سیزدهم
شماره 517 خرداد 5415 ژوئن 1151
شماره 537 – خرداد ماه 5415 توفان ارگان مرکزی حزب کار ایران صفحه 1
افسانه بمب اتمی ایران...
رئیس جمهور سابق ایران و تیم مذاکره کننده
وی، که بر خلاف آمال ملی مردم میهن ما، به
تعلیق غنی سازی اورانیوم در ایران در جهت
نیات شوم امپریالیستها به مدت دو سال تن در
داد و به زیر قرار داد استعماری
الحاقی)پروتکل الحاقی( امضاء گذارد، این
نخستین بار است که بحث در این موارد،
مجددا طرح می شود و باید قبل از اظهار نظر
قطعی، منتظر نتایج این مذاکرات بود و دید که
آیا نمایندگان فعلی ایران در مذاکره به همان
راه خیانت ملی خاتمی می روند و یا در مقابل
زورگوئی امپریالیستها مقاومت می کنند و از
حقوق مسلم کشور مردم ایران، صرفنظر از
نوع حکومت حاکم، دفاع خواهند کرد.
از همان تاریخ که ایران برای تحققِ حقوق
قانونی خویش، اقدام کرد، سیل دروغ و دغل و
اتهام و ریاکاری امپریالیستها، علیه حقوق
قانونی و ملی مردم ایران شروع شد. در این
ریاکاری و جعل و تحریف امپریالیستها، بخشی
از اپوزیسیون خودفروخته ایران، که مخالف
حقوق کشور خودش است، شرکت فعال داشت
و دارد و در خدمت امپریالیستها در مورد بمب
اتمی دروغین ایران به پخش اکاذیب در خارج
کشور مشغول است. این اپوزیسیون خواستار
آن است که ایران علیرغم اینکه قرارداد منع
گسترش سلاحهای هسته ای را امضاء کرده
است به زورگوئی امپریالیسم و صهیونیسم
تمکین کند. آنها تماما در یک جبهه واحد، اعم
از چپ افراطی تا راست افراطی قرار گرفته و
بر ضد منافع آتی و آنی مردم ایران فعالند، و
هر روز از جیب بغلشان اسناد جدیدی بر ضد
مصالح ایران بدر می آورند. این اپوزیسیون
خودفروخته هر روز شما را از لولوی بمب
اتمی ملاها و خطر جنگ جهانی می ترساند.
این اپوزیسیون خودفروخته از بمبهای
امپریالیستها وصهیونیستهای جنگ افروز و
اشغالگر و جنایتکار ترسی ندارد، گویا که
امپریالیستها خردگرا هستند و حرفها و
تهدیدهایشان باد هواست و هدفشان از تهدیدات
استفاده از بمب اتمی نیست. این ملاها بوده اند
که در هیروشیما و ناکازاکی بمب اتمی پرتاب
کرده اند و یا گلوله های آلوده به اورانیوم رقیق
شده را، در تجاوز به یوگسلاوی و عراق و
افغانستان بکار گرفته اند. حال ببینید که این
اپوزیسیون خودفروخته ایرانی که خودش را
پشت بمب اتمی موهومی آخوندها پنهان کرده
است با سایر امپریالیستها و تبلیغات آنها چه
همخوانی هائی داشته است. این صورت
همخوانی امپریالیستها با اپوزیسیون
خودفروخته ایران است:
در سال 5114 بنیامین نتانیاهو مدعی شد
ایران در سه تا پنج سال آینده دارای تسلیحات
هسته ای خواهد بود.
در سال 5111 روزنامه نیویورک تایمز از
قول منابع اسرائیلی و آمریکائی نقل کرد که
ایران بمب اتمی را تا سال 1111 بدست
خواهد آورد.
در سال 5111 آقای دونالد رامزفلد دروغگوی
جنگ عراق و همدست صدام حسین در کشتار
ایرانی ها توسط گاز سمی، برای ایجاد رعب و
فضای وحشت، به کنگره آمریکا اطلاع داد،
که در سال 1114 یک موشک قاره پیمای
ایران می تواند خاک آمریکا را هدف قرار
دهد.
در سال 1114 مجله اشپیگل آلمان گزارش
داد، ایران آشکارا در آستانه ساختن بمب اتم
قرار دارد.
کار به این جعلیات از جانب کسانی که ایران
را به "راست آزمائی" دعوت می کنند، خاتمه
نیافت. یک خانم مفسر تلویزیون آمریکا، بنام
ان کلتر Ann Coulter درخواست کرد: "ما
باید به رقابت در خایه مالی ملی خاتمه دهیم و
سوریه را با بمباران به عصر حجر برانیم و
بعدش برای همیشه ایران را خلع سلاح کنیم.
4 ماه مه 1151 کلنر اشتات آنسایگه(. (
در همان روزنامه می آید: "نامزد ریاست
جمهوری آمریکا جان مک کین در سال 1117
در یک گرد همآئی حزبی هواداران
جمهوریخوهان با خوشحالی سرود زیر را می
سرود: "بمب، بمب، بمب بر ایران"- بگذارید
ایران را سرانجام بمباران کنیم. و رقیب
انتخاباتی اوباما، آقای میت رامنی که مردم
ایران را "ملتی با تمایل کشتار جمعی" و
"بزرگترین تهدید از زمان نازی ها و شوروی
می داند" در 1 ماه مارس 1151 اعلام کرد:
"یا آیت لله ها پیام ما را می فهمند و یا ما به
آنها درسهائی از قاطعیت آمریکائی می دهیم."
اینها جعلیات وتهدیداتی است که این تاریخ
نویسان امپریالیستی در رسانه های گروهی
توزیع می کنند و ایرانی های خودفروخته نیز
آنها را تائید می نمایند.
حال شما بیکباره با تغییر لحن امپریالیستها و
صهیونیستها مواجه می شوید که چگونه از
"ملاهای وحشی" و "غیر قابل محاسبه" و
"جنگ افروز" و "دیوانه"، با توجه به شکل و
شتابِ پیشرفت مذاکرات در استانبول و بغداد،
و با توجه به بحران مالی جهانی که گریبان آنها
را گرفته است، آدمهای "خردگرا"، "عاقل"،
"توانمند در درک منافع ملی" می سازند. دیگر
بمبهای "وحشتناک آخوندها" نه تنها وحشتناک
نیست، اساسا بمبی در کار نبوده و نیست تا
وحشتناک باشد. تمام گزارشات آژانس جهانی
انرژی هسته ای در وین، که مرتب اسرار بمب
اتمی ایران را فاش می ساخت و در اختیار
رسانه های گروهی جهانی قرار می داد،
بیکباره فاقد اعتبار بوده و همه این اظهارات بر
اساس حدسیات بوده است. شما شاهد هستید که
دیگر از آن سخنان پر طمطراق و انبارهای
بمبهای اتمیِ هزار کیلوئی ایران، که گویا
امنیت جهان سراسر امن وامان را، به خطر
انداخته است، خبری نیست. بیچاره آن
اپوزیسیون خودفروخته ایران که همه را از
بمب اتمی آخوندها می ترسانید، حالا چه خاکی
به سر کند. این اپوزیسیون خودفروخته چه
سرنوشت غم انگیزی پیدا کرده است. از سال
5114 تا سال 1151 حدود 51 سال می
گذرد. با محاسبه امپریالیستها ایران باید هم
اکنون صدها بمب اتمی داشته باشد، که در زیر
کوه ها و در داخل جنگلها آنها را مخفی کرده
است. ولی این باستانشناسان امپریالیست هر چه
بیشتر می گردند، کمتر می یابند. بیچاره
اپوزیسیون خودفروخته ایران که اسیر دست
این عده شده و مانند بزاخوش بدنبال تبلیغات
آنها بر خلاف مصالح و منافع ملی ایران راه
افتاده است. روشن است که این اپوزیسیون
اکنون تلاش می کند بی سر و صدا از کنار این
خیانت ملی فرار کند.
حال این شما و این هم نظریات منابع
امپریالیستی که تغییر لحن داده اند:
"ژنرال مارتین دمپسی رئیس نیروهای
آمریکا" قبول ندارد، که ایران بمب اتم دارد.
وی در ماه فوریه 1151 اعلام کرد: "ما
معتقدیم ایران یک بازیگر خردگراست و
تصمیم نگرفته است تسلیحات اتمی بسازد".
حتی رئیس پیشین موساد مائیر داگان تاکید می
کند که "احمدی نژاد در مسئله هسته ای
خردگرایانه عمل می کند. ایران را در حال
حاضر بمباران کردن، احمقانه ترین نظری
است که تا کنون شنیده ام."
آقای توتن هوفر که یک سیاستمدار دست
راستی آلمانی است، پس از بازدید از ایران و
پژوهش در مسئله اتمی نوشت: "برای ایران
تسلیحات هسته ای در واقع معنائی ندارد". وی
که در ایران با یکی از مخالفین حکومت که در
جنبش 11 خرداد شرکت داشته است صحبت
می کند، در مورد مسئله هسته ای می نویسد:
"در مسئله هسته ای وی مانند همه ایرانی ها
که ما با آنها دیدار داشتیم حق را به جانب
دولت ایران می داد. هیچکس در ایران خواهان
سلاح هسته ای نیست. ولی همه ایرانی ها از
حق استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای،
مانند هر کشور دیگری در دنیا حمایت می
کنند. این یک همگرائی ملی است") 4 ماه مه
1151 کلنر اشتات آنسایگه(.
"رئیس ستاد ارتش اسرائیل بن گانتس ساختن
بمب اتمی از جانب ایران را غیر محتمل می
داند. روزنامه "هاآرتص" از قول وی نوشته
است: "ایران به مرحله ای نزدیک می شود که
می تواند تصمیم بگیرد که آیا تمایل به ساختن
بمب اتمی دارد." لیکن هنوز رهبر انقلاب آیت
لله خامنه ای تصمیم نگرفته است. گانتس
مطمئن نیست که خامنه ای از این راه برود.
"من فکر می کنم رهبری ایران مرکب از
انسانهای کاملا خردگرائی تشکیل شده
است"")نشریه کلنر اشتات آنسایگه
1151/13/12 به نقل از خبرگزاری آلمان(.
"بر اساس ارزیابی نتانیاهو اغلب ممالک
عربی که در آنها انقلاب اتفاق افتاد، قابلیت
پذیرش دموکراسی را ندارند. این جوامع باید
نخست یک دوره ....ادامه در صفحه 3
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی به دست مردم ایران
شماره
و ریاکاری امپریالیسم،
صهیونیسم و اپوزیسیون
خودفروخته ایران
در ماه آوریل 1151 مذاکراتی در مسئله حق
مسلم ایران در غنی سازی اورانیوم، در
استانبول صورت گرفته است، که ادامه آن در
بغداد است. ایران توانست محل برگذاری این
نشست را، از استانبول در ترکیه به بغداد در
عراق منتقل کند. این اقدام ایران تودهنی
محکمی به دولت ارتجاعی ترکیه بود، که به
بلندگوی امپریالیستها و صهیونیستها و
عربستان سعودی در منطقه بدل شده است و
نقش بسیار خرابکارانه ای در برهم زدن ثبات
منطقه ایفاء می کند. ترکیه نه تنها به عنوان
کشوری متجاوز قبرس را در اشغال خود
دارد، در اوضاع داخلی سوریه دخالت نموده
و مزدور به آنجا اعزام کرده و بر ضد ایران
در خدمت منافع امپریالیست آمریکا،
پایگاههای ضد موشک در کشورش مستقر
می سازد.
در قبل از برگذاری این نشست، طبیعتا
دستگاههای تبلیغاتی امپریالیستها و
صهیونیستها به کار افتادند، تا با شانتاژ و
تهدید به جنگ و اقدام به بمباران و کشتار
مردم ایران و تحریم وطن ما، برخلاف منشور
سازمان ملل متحد، با دست پر و بالا و از
موضع قویتر، در این کنفرانس شرکت کنند تا
حقوق مسلم مردم ایران را پایمال نمایند و
خواستهای غیر قانونی خویش، از جمله
پذیرش قرارداد الحاقی منع گسترش سلاح
های هسته ای و تعلیق غنی سازی اورانیوم را
به ایران تحمیل نمایند.
از زمان خیانت محمد خاتمی....ادامه در صفحه 2
دوره ششم – سال سیزدهم
شماره 517 خرداد 5415 ژوئن 1151
شماره 537 – خرداد ماه 5415 توفان ارگان مرکزی حزب کار ایران صفحه 1
افسانه بمب اتمی ایران...
رئیس جمهور سابق ایران و تیم مذاکره کننده
وی، که بر خلاف آمال ملی مردم میهن ما، به
تعلیق غنی سازی اورانیوم در ایران در جهت
نیات شوم امپریالیستها به مدت دو سال تن در
داد و به زیر قرار داد استعماری
الحاقی)پروتکل الحاقی( امضاء گذارد، این
نخستین بار است که بحث در این موارد،
مجددا طرح می شود و باید قبل از اظهار نظر
قطعی، منتظر نتایج این مذاکرات بود و دید که
آیا نمایندگان فعلی ایران در مذاکره به همان
راه خیانت ملی خاتمی می روند و یا در مقابل
زورگوئی امپریالیستها مقاومت می کنند و از
حقوق مسلم کشور مردم ایران، صرفنظر از
نوع حکومت حاکم، دفاع خواهند کرد.
از همان تاریخ که ایران برای تحققِ حقوق
قانونی خویش، اقدام کرد، سیل دروغ و دغل و
اتهام و ریاکاری امپریالیستها، علیه حقوق
قانونی و ملی مردم ایران شروع شد. در این
ریاکاری و جعل و تحریف امپریالیستها، بخشی
از اپوزیسیون خودفروخته ایران، که مخالف
حقوق کشور خودش است، شرکت فعال داشت
و دارد و در خدمت امپریالیستها در مورد بمب
اتمی دروغین ایران به پخش اکاذیب در خارج
کشور مشغول است. این اپوزیسیون خواستار
آن است که ایران علیرغم اینکه قرارداد منع
گسترش سلاحهای هسته ای را امضاء کرده
است به زورگوئی امپریالیسم و صهیونیسم
تمکین کند. آنها تماما در یک جبهه واحد، اعم
از چپ افراطی تا راست افراطی قرار گرفته و
بر ضد منافع آتی و آنی مردم ایران فعالند، و
هر روز از جیب بغلشان اسناد جدیدی بر ضد
مصالح ایران بدر می آورند. این اپوزیسیون
خودفروخته هر روز شما را از لولوی بمب
اتمی ملاها و خطر جنگ جهانی می ترساند.
این اپوزیسیون خودفروخته از بمبهای
امپریالیستها وصهیونیستهای جنگ افروز و
اشغالگر و جنایتکار ترسی ندارد، گویا که
امپریالیستها خردگرا هستند و حرفها و
تهدیدهایشان باد هواست و هدفشان از تهدیدات
استفاده از بمب اتمی نیست. این ملاها بوده اند
که در هیروشیما و ناکازاکی بمب اتمی پرتاب
کرده اند و یا گلوله های آلوده به اورانیوم رقیق
شده را، در تجاوز به یوگسلاوی و عراق و
افغانستان بکار گرفته اند. حال ببینید که این
اپوزیسیون خودفروخته ایرانی که خودش را
پشت بمب اتمی موهومی آخوندها پنهان کرده
است با سایر امپریالیستها و تبلیغات آنها چه
همخوانی هائی داشته است. این صورت
همخوانی امپریالیستها با اپوزیسیون
خودفروخته ایران است:
در سال 5114 بنیامین نتانیاهو مدعی شد
ایران در سه تا پنج سال آینده دارای تسلیحات
هسته ای خواهد بود.
در سال 5111 روزنامه نیویورک تایمز از
قول منابع اسرائیلی و آمریکائی نقل کرد که
ایران بمب اتمی را تا سال 1111 بدست
خواهد آورد.
در سال 5111 آقای دونالد رامزفلد دروغگوی
جنگ عراق و همدست صدام حسین در کشتار
ایرانی ها توسط گاز سمی، برای ایجاد رعب و
فضای وحشت، به کنگره آمریکا اطلاع داد،
که در سال 1114 یک موشک قاره پیمای
ایران می تواند خاک آمریکا را هدف قرار
دهد.
در سال 1114 مجله اشپیگل آلمان گزارش
داد، ایران آشکارا در آستانه ساختن بمب اتم
قرار دارد.
کار به این جعلیات از جانب کسانی که ایران
را به "راست آزمائی" دعوت می کنند، خاتمه
نیافت. یک خانم مفسر تلویزیون آمریکا، بنام
ان کلتر Ann Coulter درخواست کرد: "ما
باید به رقابت در خایه مالی ملی خاتمه دهیم و
سوریه را با بمباران به عصر حجر برانیم و
بعدش برای همیشه ایران را خلع سلاح کنیم.
4 ماه مه 1151 کلنر اشتات آنسایگه(. (
در همان روزنامه می آید: "نامزد ریاست
جمهوری آمریکا جان مک کین در سال 1117
در یک گرد همآئی حزبی هواداران
جمهوریخوهان با خوشحالی سرود زیر را می
سرود: "بمب، بمب، بمب بر ایران"- بگذارید
ایران را سرانجام بمباران کنیم. و رقیب
انتخاباتی اوباما، آقای میت رامنی که مردم
ایران را "ملتی با تمایل کشتار جمعی" و
"بزرگترین تهدید از زمان نازی ها و شوروی
می داند" در 1 ماه مارس 1151 اعلام کرد:
"یا آیت لله ها پیام ما را می فهمند و یا ما به
آنها درسهائی از قاطعیت آمریکائی می دهیم."
اینها جعلیات وتهدیداتی است که این تاریخ
نویسان امپریالیستی در رسانه های گروهی
توزیع می کنند و ایرانی های خودفروخته نیز
آنها را تائید می نمایند.
حال شما بیکباره با تغییر لحن امپریالیستها و
صهیونیستها مواجه می شوید که چگونه از
"ملاهای وحشی" و "غیر قابل محاسبه" و
"جنگ افروز" و "دیوانه"، با توجه به شکل و
شتابِ پیشرفت مذاکرات در استانبول و بغداد،
و با توجه به بحران مالی جهانی که گریبان آنها
را گرفته است، آدمهای "خردگرا"، "عاقل"،
"توانمند در درک منافع ملی" می سازند. دیگر
بمبهای "وحشتناک آخوندها" نه تنها وحشتناک
نیست، اساسا بمبی در کار نبوده و نیست تا
وحشتناک باشد. تمام گزارشات آژانس جهانی
انرژی هسته ای در وین، که مرتب اسرار بمب
اتمی ایران را فاش می ساخت و در اختیار
رسانه های گروهی جهانی قرار می داد،
بیکباره فاقد اعتبار بوده و همه این اظهارات بر
اساس حدسیات بوده است. شما شاهد هستید که
دیگر از آن سخنان پر طمطراق و انبارهای
بمبهای اتمیِ هزار کیلوئی ایران، که گویا
امنیت جهان سراسر امن وامان را، به خطر
انداخته است، خبری نیست. بیچاره آن
اپوزیسیون خودفروخته ایران که همه را از
بمب اتمی آخوندها می ترسانید، حالا چه خاکی
به سر کند. این اپوزیسیون خودفروخته چه
سرنوشت غم انگیزی پیدا کرده است. از سال
5114 تا سال 1151 حدود 51 سال می
گذرد. با محاسبه امپریالیستها ایران باید هم
اکنون صدها بمب اتمی داشته باشد، که در زیر
کوه ها و در داخل جنگلها آنها را مخفی کرده
است. ولی این باستانشناسان امپریالیست هر چه
بیشتر می گردند، کمتر می یابند. بیچاره
اپوزیسیون خودفروخته ایران که اسیر دست
این عده شده و مانند بزاخوش بدنبال تبلیغات
آنها بر خلاف مصالح و منافع ملی ایران راه
افتاده است. روشن است که این اپوزیسیون
اکنون تلاش می کند بی سر و صدا از کنار این
خیانت ملی فرار کند.
حال این شما و این هم نظریات منابع
امپریالیستی که تغییر لحن داده اند:
"ژنرال مارتین دمپسی رئیس نیروهای
آمریکا" قبول ندارد، که ایران بمب اتم دارد.
وی در ماه فوریه 1151 اعلام کرد: "ما
معتقدیم ایران یک بازیگر خردگراست و
تصمیم نگرفته است تسلیحات اتمی بسازد".
حتی رئیس پیشین موساد مائیر داگان تاکید می
کند که "احمدی نژاد در مسئله هسته ای
خردگرایانه عمل می کند. ایران را در حال
حاضر بمباران کردن، احمقانه ترین نظری
است که تا کنون شنیده ام."
آقای توتن هوفر که یک سیاستمدار دست
راستی آلمانی است، پس از بازدید از ایران و
پژوهش در مسئله اتمی نوشت: "برای ایران
تسلیحات هسته ای در واقع معنائی ندارد". وی
که در ایران با یکی از مخالفین حکومت که در
جنبش 11 خرداد شرکت داشته است صحبت
می کند، در مورد مسئله هسته ای می نویسد:
"در مسئله هسته ای وی مانند همه ایرانی ها
که ما با آنها دیدار داشتیم حق را به جانب
دولت ایران می داد. هیچکس در ایران خواهان
سلاح هسته ای نیست. ولی همه ایرانی ها از
حق استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای،
مانند هر کشور دیگری در دنیا حمایت می
کنند. این یک همگرائی ملی است") 4 ماه مه
1151 کلنر اشتات آنسایگه(.
"رئیس ستاد ارتش اسرائیل بن گانتس ساختن
بمب اتمی از جانب ایران را غیر محتمل می
داند. روزنامه "هاآرتص" از قول وی نوشته
است: "ایران به مرحله ای نزدیک می شود که
می تواند تصمیم بگیرد که آیا تمایل به ساختن
بمب اتمی دارد." لیکن هنوز رهبر انقلاب آیت
لله خامنه ای تصمیم نگرفته است. گانتس
مطمئن نیست که خامنه ای از این راه برود.
"من فکر می کنم رهبری ایران مرکب از
انسانهای کاملا خردگرائی تشکیل شده
است"")نشریه کلنر اشتات آنسایگه
1151/13/12 به نقل از خبرگزاری آلمان(.
"بر اساس ارزیابی نتانیاهو اغلب ممالک
عربی که در آنها انقلاب اتفاق افتاد، قابلیت
پذیرش دموکراسی را ندارند. این جوامع باید
نخست یک دوره ....ادامه در صفحه 3
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی به دست مردم ایران
شماره