نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

منوچهر تقوی بیات: جنگ برای مردم ما نکبت و برای دشمنان ملت ایران نعمت است

در این چند سال گذشته که بسیاری از نویسندگان روزنامه ها و تارنماها، مردم ایران را از جنگ می ترسانده اند من هرگز چیزی درباره ی جنگ ننوشتم. چون به گونه ای زدن بر طبل جنگ را مانند غوغای جنگ افزار هسته ای به سود حکومت اسلامی در ایران می دانستم. حکومت اسلامی در سی و یک سال گذشته هر روز با پیش کشیدن غوغایی تازه برای دستگاه های ارتباط جمعی خوراک تبلیغاتی فراهم کرده و نویسندگان و مفسران ما نیز در بوق آن دمیده اند. در این میان حقوق انسانی میلیون ها ایرانی نادیده گرفته شده و هرروز زندگی مردم ما بدتر و نکبت بارتر گردیده است. هیاهو در باره ی فن آوری هسته ای هم، افزون بر آن که پیشرفت هایی را برای مافیای نظامی حاکم در ایران فراهم می کند، افکار مردم را از نابسامانی های روزانه ی ایران بر می گرداند و جهانیان را نیز درباره ی جنایاتی که در ایران می شود، گمراه می کند. با چنین ترفندهایی، حقوق بشر، حقوق شهروندی و خواست های راستین مردم ایران برای آزادی های اجتماعی و حقوق انسانی، با سر و صداهای هسته ای کم رنگ می شود. هیاهو درباره ی جنگ تا پیش از ۲۲ خرداد امسال به سود حکومت بود و به گونه ای پشتیبانی از حکومت به شمار می آمد. اما امروز که به گفته ی آقای موسوی قرار است ایران به سال های آغازین حکومت اسلامی بازگردد، برای حکومت هیچ راه فراری جز جنگ باقی نمانده است. سردمداران حکومت اسلامی به این خیال خام که به بهانه ی جنگ می توانند جنبش آزادی خواهی مردم را نابود سازند آماده اند تا با کوچکترین بهانه ای به هر جنگی تن دردهند. حکومت اسلامی یک بار با فرستادن یک میلیون جوان ایران دوست به کشتارگاه جنگ تا سی سال از درد سرهای نان و کار و تحصیل و دیگر نیازهای آنان رهایی یافته است و توانسته است همزمان مخالفین خود را نیز به زندان و جوخه ی مرگ بسپارد.

گواه روشن دیگری که نشان بروز جنگ نزدیک است آن است که دو شرکت غول آسای بیمه ی جهانی اعلام کرده اند که همه ی فعالیت های خود را در ایران پایان داده اند.این دو شرکت به نام های مونیخ ره(مونشنر روک) و ‌آلیانز، هر دو "آلمانی" هستند و کارشان بیمه کردن دوباره ی شرکت های بیمه ی کوچک تر است. فراموش نکنیم که این شرکت ها به خاطر همراهی با جنبش سبز ملت ایران و یا مخالفت با احمدی نژاد این کار را نکرده اند. آن ها منافع خود را پیش تر و بیش تر از هر چیزی در پیش چشم دارند. اگر بینی آن ها بوی جنگ را می شنود ما نیز باید به فکر چاره ی کار خود باشیم.

گواه سوم که از روز هم روشن تر است وِیژگی سودجویانه ی سرمایه داری جهانی و کارخانه های فروشنده ی ابزارهای جنگی است. امروز دیگر بر همه ی مردم جهان روشن شده است که سرمایه داران جهانی خواستار جنگ های کوچک در کشورهای فقیر هستند. جنگ هایی که برای کشورهای باختری بیشترین سودها و کم ترین زیان ها را دارد.

می دانیم و یک بار پیش از این در دوران همین جمهوری اسلامی، دیو جنگ تنوره کشیده و با گوش خود شنیده ایم که "جنگ نعمت است" ! ملت ایران با گوشت و پوست خود، با از دست دادن صدها هزار جوان عاشق و بر دوش کشیدن درد صدها هزار انسان نیمه کشته ی معلول جنگی و با فقر ویرانگر ناشی از جنگ، این نعمت را آزموده است. همه دیدیم که در درازای ده سال نخست حکومت ننگین اسلامی و دوران جنگ، در درون و بیرون کشور چه کسانی و چگونه از این نعمت برخوردار شدند:

· زیر فریاد های مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل، رفسنجانی ، رفیق دوست ، رضایی و دیگر پادوهای خمینی با اسراییل و سرهنگ نورٍث آمریکایی معامله ی اسلحه می کردند و دیگر سرمایه داران جهانی با سوء استفاده از تحریم های خود ساخته ی دروغین، کالاهای خود را با چندین برابر ارزش بازار به کشور ما تحمیل کردند. اقتصاد وابسته ی دلالی همچنان به غارت ایران ادامه می دهد و چیزی به نام تولید و اقتصاد ملی در ایران به چشم نمی خورد.

· حکومت اسلامی به بهانه ی جنگ صدها هزار از جوانان ما را به جبهه ها گسیل داشت. کسانی مانند محسن رفیق دوست که به گفته خودش وزیر سپاه پاسداران شده بود و پاسدارانی که کارشان شکار بهترین فرزندان این کشور در جبهه ها بود و در زندان نیز تیر خلاص به مغز جوانان ما می زدند، با نیرنگ های جنگی، دستی دستی شماری از پر شور ترین و بهترین جوانان میهن ما را دسته دسته به کام مرگ سپردند و برای آنان مراسم سوگواری با شکوه گرفتند. دوست نازنینم سرگرد توپخانه جهانگیر فولادوند نیمه شب در زمان آتش بس با خمپاره ی همین پاسداران کشته شد و در کنار گور او فریاد و هلهله سردادند که "این گل پر پر ماست،هدیه به رهبر ماست". کشتن بهترین فرزندان ایران و در میدان جنگ ، هدیه به رهبر خونخوار آنان است! او در نیمه شب دوازدهم اسفند ماه ۱۳۶۳ برای جمع آوری کشته ها و پیکر پاره پاره شده ی جوانان میهن مان به خط مقدم جبهه رفته بود اما پیکر پاره پاره ی خودش را به رهبر جمهوری اسلامی و زن و فرزند یک ساله اش هدیه کردند. او افسری دلیر، انسان دوست، پاک باز و بی باک اما بی نماز بود. بسیاری از این افسران میهن دوست و رزمنده ی ارتش را سپاه پاسداران در جبهه ها سر به نیست کرد تا مبادا روزی برای رهبران جمهوری اسلامی درد سر بیافرینند. گاهی نیز هواپیمای همین افسران و سپاهیان به تیر غیب دچار می شد. ویکیپدیا در یک مقاله زیر نام "فهرست سانحه‌های هوایی مهم ایران پس از انقلاب" ، کشته شدگان ارتشی را در یک جدول نشان می دهد که شمارشان به چندین صد نفر می رسد که به هیچ بهانه نمی توان همه ی آن سوانح را تصادفی دانست. زیرا اگر کشتار ترکمن صحرا، کشتار مردم خوزستان، کشتار مردم کردستان در این سه دهه، کشتار سال شصت در تهران، کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷، کشتار دانشجویان در هجدهم تیرماه ۱۳۷۸و کشتار مردم در نه ماه گذشته در تهران و دیگر شهرستان های کشور، جنایات کهریزک ، جنایات زندان های اوین ، گوهردشت و سراسر کشور در این سی و یک سال تصادفی بوده، می توان سر به نیست کردن افسران ارتش و جوانان پر شور در جبهه ها را نیز تصادفی دانست.

· به بهانه ی جنگ مردم ما را از خواست های روزانه ی شهروندی و آزادی های اجتماعی محروم ساختند و هر کسی که اعتراض کرد روانه ی زندان کردند و به دستور ولی فقیه هزاران نفر از آنان را اعدام کردند و در هر گوشه از خاک میهن ما، خاورانی دیگر ساختند. هنگامی که آیت الله منتظری بر اساس باورهای ساده ی خود به آن کشتارهای گسترده اعتراض کرد او را هم برکنار و در خانه ی خودش زندانی کردند.

· به بهانه ی جنگ سپاه پاسداران را به سلاح سنگین مسلح کردند و با معاملات بی حساب و کتاب، سرداران سپاه میلیاردها به جیب زدند. در مناظره ی تلویزیونی احمدی نژاد با بیشرمی و افتخار به میرحسین موسوی گفت که این سرداران و وزیران در زمان نخست وزیری شما به این ثروت ها رسیده اند.

· به بهانه ی جنگ روزنامه ها و حزب ها و انجمن ها را بستند ، خرافات و نادانی را رونق دادند و تا جایی که می توانستند به جان و مال مردم دست درازی و منابع و ثروت های کشور را غارت کردند. حتا دختران میهن ما را مانند بردگان به برادران مسلمان عرب خود فروختند.

· رفسنجانی، خامنه ای و همه ی آیت الله های ریز و درشت به میلیاردها ثروت دست یافتند. روشنفکران دینی و مذهبی هایی که از این نمد لباده ای و کلاهی، نصیبشان نشده بود برای حفظ کلیت نظام دم فرو بستند و به همه ی این ننگ ها تن در دادند و سکوت کردند و هنوز هم نگران حفظ و بقای کلیت نظام جمهوری اسلامی هستند.

امروز کلیت نظام "جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد" آرزوی باز گشت به سی سال پیش را دارد. برای جمهوری اسلامی "جنگ نعمت است"! با جنگ هم اربابان جهانی به غارت خود دست می یابند و هم جیره خواران دلال ( رانت خوار) داخلی آنان به دارایی های فراوان دست می یابند. افزون بر غارت و بر باد دادن دارایی های ملت ایران ، بیش ترین سود جنگ برای جمهوری اسلامی آن است که هم می تواند خود را از شر جوانان سرکش و بی دین رهایی بخشد و هم می تواند فقر و بیکاری و هزار درد بی درمان اداره ی یک کشور پهناور را چاره کند. اگر سران جمهوری اسلامی در کلیت آن ( یعنی همه ی برادران در حاکمیت و همه ی برادران مذهبی مخالف با حکومت)، برای نجات اسلام عزیز خواهان جنگ هستند و سرمایه داران جهانی هم برای سودهای کلان خود می خواهند جنگ برپا کنند، وظیفه ی مردم ما چیست؟

پس از تقلب در انتخابات نمایشی ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ مردم ما با جانفشانی ها و سرپیچی های گسترده ی خود پشتیبانی مردم آزاده ی جهان را برانگیختند. هنرمندان در سراسر جهان در پشتیبانی از آزادی خواهی مردم ما کارهای ویژه ای آفریدند و در همه جای جهان نمایندگان مردم، خبرنگاران و مردم آزادی خواه با اعتراضات مردم ما همدلی و همراهی کردند. از این پشتیبانی گسترده ی جهانی می باید برای به زیر کشیدن حکومت دزدان و آدمکشان در ایران، بیشترین بهره را برد.

از آنجایی که در درون ایران هر تلاشی برای افزایش رفاه و آزادی های اجتماعی با بیرحمی سرکوب می شود، باید ایرانیان در همه ی کشورهای جهان با پشتیبانی و کمک مردم آزاده ی جهان، دست به ایجاد کمیته های" مبارزه با جنگ و دیکتاتوری در ایران " بزنند. مبارزه با جنگ و دیکتاتوری هم در درون ایران و هم در بیرون ایران باید گسترش یابد و با هم گره بخورد تا حکومت به آسانی نتواند مردم بی دفاع ما را در درون ایران زیر فشار بگذارد. مبارزه با جنگ و دیکتاتوری نیروهایی فراوانی را توهم زدایی نموده و از حکومت جدا می کند و فضای مبارزه را در سراسر کشور باز تر و گسترده تر می کند.

این کمیته ها یا گروه های "مبارزه با جنگ و دیکتاتوری" به کمک خرد جمعی در درون و بیرون ایران باید راه های مبارزه با بروز جنگ و راه های مبارزه با دیکتاتوری حاکم را در دستور کار خود داشته باشند.این کمیته ها نه با حرف و نه تنها با گفتگوی در پالتاک، بلکه به گونه ای زنده و پویا باید وارد کارزار شوند. ما باید به مردم جهان نشان دهیم که مردم ایران نه خواهان جنگ هستند و نه خواهان ادامه ی دیکتاتوری آدم کش دلال و رانت خوار. جمهوری اسلامی باید بداند که این بار نمی تواند برای نجات کلیت نظام و به بهانه ی دفاع مقدس، جوانان ما را به کام جنگ افزارهای مدرن فرو کند. امروز مسلمانان افغانستان و پاکستان و عراق در دو جبهه رو در روی هم برای نجات دین خود جهاد می کنند و یکدیگر را به سود سرمایه داران جهانی تکه تکه می کنند. شاید آن ها نیز روزی این حقیقت تلخ را دریابند. مردم ایران نه با اسلام جنگ دارند، نه با اسراییل جنگ دارند و نه با هیچ کشور دیگری می خواهند بجنگند. فن آوری هسته ای هم برای مردم ایران نه نان می شود ، نه زندگی و نه آزادی.

« فریاد من، شکسته اگر در گلو وگر فریاد من رسا ـ من از برای راه خلاص خود و شما، فریاد می زنم، فریاد می زنم / نیما یوشیج ».

منوچهر تقوی بیات

استکهلم ـ سوم اسفند ماه ۱۳۸۸ خورشیدی ۲۲ فوریه ۲۰۱۰ میلادی

قدام بسيج برای پاک کردن آثار جنايت 25 خرداد

7اسفند.تصوير: ا


بالاترين
پايگاه بسيج مقداد ، مکانی که در روز 25 خرداد از پشت بام آن مردم معترض را به گلوله بستند اينک در حال بازسازی است و نمای خارجی آن تغيير يافته است . شايد بتوانند با اين کار ، آثار باقيمانده از قربانگاه و محل جنايت را پاک کنند اما جنايت نيروی های بسيج در آن روز و روزهای بعد از اذهان مردم پاک نخواهد شد

برای ديدن تصوير به لينک مراجعه کنيد
http://meme.yahoo.com/petahoor/
7 اسفند 1388

خیابانهای کرمان در تصرف کودکان خیابانی



کرمان - خبرگزاری مهر: تداوم حضور گسترده کودکان خیابانی به خصوص افاغنه در معابر کرمان طی ماه های اخیر به عنوان یکی از مهمترین چالشهای اجتماعی کرمان تبدیل شده به طوریکه یکی از مهمترین خواسته های شهروندان ساماندهی سریع وضعیت افاغنه در مرکز استان است.

به گزارش خبرنگار مهر در کرمان، حضور گسترده کودکان خیابانی طی سالهای اخیر در معابر اکثر شهرهای بزرگ کشور به امری عادی تبدیل شده است اما این پدیده از اوایل تابستان سال جاری با ورود کودکان افغانی به معابر شهری کرمان، رنگ جدیدی در کرمان به خود گرفت و به رغم وعده مسئولان در خصوص رفع این مشکل که چهره شهر کرمان را دگرگون کرده است اقدام تاثیرگذاری در این خصوص انجام نشده است.

نکته قابل توجه در این خصوص حضور چشمگیر کودکان افاغنه در بین کودکان خیابانی کرمان در قالب فروش دستمال کاغذی، شیشه پاک کن، تکدی گری و فروش اقلام مختلف کالاهای خوراکی است به طوریکه به یکی از آزاردهنده ترین مشکلات برای شهروندان کرمانی به خصوص در چهارراه های پر ترافیک شهر تبدیل شده است.

در کنار این مسئله حضور گسترده متکدیان در پمپ بنزینها نیز در ماه اخیر تشدید شده است که نیاز به پیگیری جدی دستگاه های مربوطه به خصوص بهزیستی استان دارد.

در ابتدای حضور گسترده کودکان خیابانی افغانی در معابر شهری کرمان این مشکل توسط مسئولان به شروع فصل تابستان و تعطیلی مدارس ربط داده شد، اما به خوبی در همان زمان نیز این مسئله مشهود بود که این کودکان اکثرا اتباع ایرانی نیستند و در سایه فعالیت این کودکان افغانی، خدمات دهی و ساماندهی کودکان ایرانی که بر خدمات دهی بر اتباع بیگانه ای که عمدتا نیز غیر مجاز وارد کشور شده اند ارجحیت دارند نیز مغفول مانده است.

سودجویان، پشت پرده حضور کودکان افغانی در خیابانها هستند

پس از مدتی، حضور سازماندهی شده کودکان افغانی در چهارراه ها حتی برای مسئولان شهر کرمان نیز واضح شد به طوریکه فرماندار کرمان در این خصوص هشدار داد و خواستار برخورد با این پدیده و شناسایی عوامل سودجو شد، هرچند که در مقطعی شاهد کاهش کودکان در خیابانها بودیم اما با نزدیک شدن به ایام نوروز این پدیده، بار دیگر درحال نمایان شدن است و مسئولان باید برای رفع این مشکل چاره اندیشی کنند.

استان کرمان در ابعاد مختلف هزینه های زیادی در خصوص تبعات اجتماعی حضور افاغنه در کشور متحمل شده است که می توان به افزایش نرخ بیکاری، تاثیر در امنیت استان، استفاده از یارانه اختصاصی به شهروندان ایرانی توسط اتباع افغانی، حضور دسته جمعی افاغنه در منازل مسکونی و تغییر بافت جمعیتی اشاره کرد که مشکل کودکان کار افغانی نیز اخیرا به آن افزوده شده است.

شهروندان کرمانی باید هزینه حضور افاغنه را بپردازند

یکی از شهروندان کرمانی در این خصوص به خبرنگار مهر در کرمان اظهار داشت: حضور گسترده افاغنه در کرمان قابل توجیه نیست و باید هر چه زودتر فکری به حال ساماندهی افاغنه انجام شود، هر چند که مردم مهمان دوست کرمان در دوران جنگ داخلی افغانستان به خوبی از افاغنه در استان پذیرایی کردند اما هم اکنون حضور گسترده این افراد در متن جامعه مشکلات اجتماعی زیادی را به همراه آورده است که در نهایت مردم استانهایی که افاغنه در آنها حضور گسترده دارند به خصوص کرمان باید هزینه این مسئله را بپردازند.

وی افزود: در صورت ساماندهی افاغنه می توانیم از حضور آنها در برخی مشاغل استفاده کنیم اما نباید بگذاریم این حضور بدون ساماندهی باشد چون بسیاری از این افراد بدون مجوز وارد کشور می شوند و در مواردی نیز افراد دارای مجوز نیز بدون اجازه کار به کارهایی می پردازند که در نهایت نقدینگی داخل کشور را خارج می کنند و موجب بیکاری بسیاری از جوانان ایرانی می شوند که این مسئله به خوبی در ایستگاه های کار کارگران کرمان قابل مشاهده است.

وی گفت: در بسیاری از کشورها در صورتیکه یک نفر به طور غیر مجاز وارد کشورشان شود مجازاتهای سنگینی در نظر می گیرند که نمونه آن در کشورهای همسایه نیز وجود دارد اما ورود اتباع غیرمجاز و دستگیری و ترد آنها و بازگشت مجدد افاغنه، به امری عادی تبدیل شده است و در ماه های اخیر حتی کودکان افغانی نیز در معابر شهری کرمان درحال تکدیگری و یا فروش کالاهایی هستند که هیچ گونه کیفیتی ندارند و چهره شهر را نیز مخدوش می کنند.

گسترش حضور کودکان افغانی در معابر شهری

یکی دیگر از شهروندان کرمان ساکن شهرک مطهری گفت: شهرک مطهری از شهرک های اقماری کرمان می باشد که حجم بالایی ساخت و ساز در این شهرک درحال انجام است و همین مسئله موجب شده است افاغنه در این شهرکها حضور بیشتری داشته باشند.

وی افزود: در روزهای ابتدایی حضور کودکان افغانی درمعابر شهری کرمان بیشتر در چهارراه های اصلی شهر حضور داشتند اما در روزهای اخیر کودکان افاغنه در تمام چهارراههای شهر حتی در چهار راه نیکزاد که یکی از مبادی ورودی شهرک می باشد نیز حضور دارند.

حضور کودکان افغانی در آستانه ایام نوروز چهره شهر را مخدوش کرده است

یک زن کرمانی در این خصوص گفت: طی روزهای آینده مسافرتهای نوروزی به شهر کرمان آغاز می شود و وجود کودکان افغانی در شهر چهره اجتماعی شهر را تحت تاثر قرار می دهد.

وی عنوان کرد: نباید به این افراد سودجو اجازه داد تنها برای سودجویی چهره جامعه را تحت تاثیر قرار دهند چون حضور این افراد در سطح جامعه موجب می شود حتی بافت اجتماعی نیز تحت تاثیر قرار گیرند و امنیت جامعه تحت تاثیر حضور این افراد قرار گیرد.

وی از مردم خواست از کمک به این افراد خوداری کنند و نگذارند سود جویان از حضور افاغنه استفاده کنند.

این بانوی ساکن شهر کرمان خاطرنشان کرد: وجود این کودکان با پوشش ایرانی موجب می شوند حتی نتوانیم افراد نیازمند واقعی بشناسیم و کمک کنیم.

با ادامه پدیده کودکان دستمال کاغذی فروش در کرمان و در پی اعلام نارضایتی معاون سیاسی امنیتی استاندار کرمان و فرماندار کرمان، جلسه ساماندهی متکدیان برای تسریع در عملیاتی شدن مصوبه هیئت وزیران در خصوص جمع آوری متکدیان در محل فرمانداری کرمان تشکیل شد.

نارضایتی رئیس شورای تامین از حضور کودکان خیابانی در کرمان

در این جلسه کارگروهی متشکل از دستگاه های مرتبط از جمله شهرداری، دادگستری، اداره کار، اتباع بیگانه، کمیته امداد، بهداشت و نیروی انتظامی و در نهایت بهزیستی در کرمان تشکیل شد و مقرر شد این کارگروه تا پایان رفع این مشکل به صورت جدی پیگیر جمع آوری کودکان کار به خصوص کودکان افغانی باشد.

فرماندار کرمان در این نشست ضمن اشاره به اجرایی نشدن صحیح مصوبه هیئت وزیران در این خصوص گفت: کارهای انجام شده در شهرستان محسوس نیست و به عنوان رئیس شورای تامین شهرستان عدم رضایت خود را از اجرای این طرح اعلام می کنم.

علی انجم شعاع افزود: اگر کمبود بودجه در این خصوص مشکل اصلی است باید هر چه زودتر اقدام لازم در خصوص تامین بودجه انجام شود که هر روز بیشتر شاهد افزایش این ناهنجاری و معضل اجتماعی نباشیم.

وی تاکید کرد: برای تسریع در اجرای مصوبه ابلاغی از سوی هیئت وزیران در خصوص، اردوگاه محل نگهداری اتباع بیگانه و متکدیان فرمانداری در اختیار بهزیستی قرار می گیرد که هر چه زودتر این مشکل در کرمان پایان یابد.

به هر حال سالهاست که به طور خفیف و ماه هاست که به طور جدی کرمان با مشکل متکدیان افاغنه مواجه بوده است و بهتر است یک بار برای همیشه با عزم جدی مسئولان استانی و کشوری این مشکل ک

هموطن! اين قاتلين کوی دانشگاه را شاسائي کنيد!

http://gallery.me.com/fmortaz#100225/Screen-20shot-202010-02-22-20at-
203-57-45-20PM&bgcolor=white