۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۱, شنبه
مازندران از جمله استان هایی است که با وجود پتانسیل های لازم درصد بالایی از بیکاری میان افراد را دارا است و عمده بیکاران این استان جوانانی هستند که در رشته مهندسی کشاورزی تحصیل کرده اند اما شغلی برای فعالیت و آنچه آموخته اند در دست ندارند.
البته بیکاری در استان مازندران تنها مختص فارغ التحصیلان و جوانانی نیست که جویای کار هستند و نتیجه ای نمی گیرند، بلکه بیکاری بسیاری از کارگرانی که به دلیل رکود بازار با توجه به پرداخت نشدن حقوق و مزایا از کار برکنار می شوند را درگیر کرده است.
اما افزایش بیش از دو درصدی بیکاری در تابستان ۹۴ شوک بزرگی بود. در حالی که انتظار می رفت با تداوم سفرهای تابستانی شاهد ادامه روند کاهشی بیکاری در مازندران باشیم این اتفاق رخ نداد و استان های همجوار موفق شدند از شوک اشتغال بهار استفاده ای منطقی ببرند.
این در حالی است که کاهش ساخت و سازها در مازندران که البته نقدهایی از جنبه های دیگر بر آن وارد است یکی از معضلات افزایش مجدد بیکاری در این استان شده است.
سرزمین مازندران روزانه شاهد تولید بیش از دو هزار و ۸۰۰ تن زباله است که به دلیل کمبود زمین در شهرهای مختلف استان با مشکلات زیاد و هزینه های میلیاردی به نقاط دور کوهستانی و جنگلی حمل و دفن می شود ولی همچنان این زباله ها تبعات و مخاطرات زیست محیطی خود را به همراه دارد .
حمل و دفن و دفع زباله در مازندران علاوه بر اینکه بخش اعظمی از درآمد شهرداری ها را به خود اختصاص می دهد ، مقولات اجتماعی ناشی اعتراض های مردمی نسبت به نحوه حمل و نقل و دفع بهداشتی و نفوذ شیرابه ها را نیز در پی دارد.
حمل زباله ساری مرکز استان مازندران به ۷۰ کیلومتری این شهر و پرداخت روزانه حدود ۷۵میلیون ریال و سالانه ۳۰ میلیارد ریال نمونه بارزی از وضعیت جمع آوری و حمل زباله های استان مازندران است این درحالیست که با چنین هزینه هایی می توان سالانه یک کارخانه کمپوست زباله ایجاد کرد و یا بخشی از هزینه های استفاده از فناوری های جدید در دفع و یا بازیافت زباله را تامین کرد.
زباله مازندران مشکلی که پس از گذشت سالها همچنان مسوولان ارشد استان را در چگونگی دفع بهداشتی ،سوزاندن ،گرفتن انرژی برق و ساخت کارخانه کمپوست سر در گم نگهداشته و این طلای سیاه بلای جان طبیعت استان شده است.
دوازده سال پیش ایجاد سه کارخانه کمپوست و بازیافت زباله در شهرهای گرگان که در آن زمان بخشی از استان مازندران بود، بابل و تنکابن مصوب شد که متأسفانه بعد از مدتی این امر مسکوت ماند و اقدامی صورت نگرفت.
البته بیکاری در استان مازندران تنها مختص فارغ التحصیلان و جوانانی نیست که جویای کار هستند و نتیجه ای نمی گیرند، بلکه بیکاری بسیاری از کارگرانی که به دلیل رکود بازار با توجه به پرداخت نشدن حقوق و مزایا از کار برکنار می شوند را درگیر کرده است.
اما افزایش بیش از دو درصدی بیکاری در تابستان ۹۴ شوک بزرگی بود. در حالی که انتظار می رفت با تداوم سفرهای تابستانی شاهد ادامه روند کاهشی بیکاری در مازندران باشیم این اتفاق رخ نداد و استان های همجوار موفق شدند از شوک اشتغال بهار استفاده ای منطقی ببرند.
این در حالی است که کاهش ساخت و سازها در مازندران که البته نقدهایی از جنبه های دیگر بر آن وارد است یکی از معضلات افزایش مجدد بیکاری در این استان شده است.
سرزمین مازندران روزانه شاهد تولید بیش از دو هزار و ۸۰۰ تن زباله است که به دلیل کمبود زمین در شهرهای مختلف استان با مشکلات زیاد و هزینه های میلیاردی به نقاط دور کوهستانی و جنگلی حمل و دفن می شود ولی همچنان این زباله ها تبعات و مخاطرات زیست محیطی خود را به همراه دارد .
حمل و دفن و دفع زباله در مازندران علاوه بر اینکه بخش اعظمی از درآمد شهرداری ها را به خود اختصاص می دهد ، مقولات اجتماعی ناشی اعتراض های مردمی نسبت به نحوه حمل و نقل و دفع بهداشتی و نفوذ شیرابه ها را نیز در پی دارد.
حمل زباله ساری مرکز استان مازندران به ۷۰ کیلومتری این شهر و پرداخت روزانه حدود ۷۵میلیون ریال و سالانه ۳۰ میلیارد ریال نمونه بارزی از وضعیت جمع آوری و حمل زباله های استان مازندران است این درحالیست که با چنین هزینه هایی می توان سالانه یک کارخانه کمپوست زباله ایجاد کرد و یا بخشی از هزینه های استفاده از فناوری های جدید در دفع و یا بازیافت زباله را تامین کرد.
زباله مازندران مشکلی که پس از گذشت سالها همچنان مسوولان ارشد استان را در چگونگی دفع بهداشتی ،سوزاندن ،گرفتن انرژی برق و ساخت کارخانه کمپوست سر در گم نگهداشته و این طلای سیاه بلای جان طبیعت استان شده است.
دوازده سال پیش ایجاد سه کارخانه کمپوست و بازیافت زباله در شهرهای گرگان که در آن زمان بخشی از استان مازندران بود، بابل و تنکابن مصوب شد که متأسفانه بعد از مدتی این امر مسکوت ماند و اقدامی صورت نگرفت.
مرگ گندمزارها
شوشتر - در تاریخ 26 فروردین بارندگی شدیدی در غرب و جنوب کشور رخ داد که بیش از 14 استان ایران تحت تاثیر آن قرار گرفتند . بدلیل حجم بالای بارندگی ها در برخی استان ها ، آب به سمت سد دز جاری شد و باعث سر ریز شدن آب به سمت روستاها و مزارع پایین دست شد که باعث خسارت به مناطق دزفول، شوش و شوشتر و به زیر آب رفتن مزارع گندم و تعدادی از
روستاها شد. در این سیل 260000 هکتار از اراضی
اشتراک در:
پستها (Atom)