گابریل گارسیا مارکز؛ زندگی و کتابها
|
گابریل گارسیا مارکز،
نویسنده برجسته کلمبیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات روز پنجشنبه ۱۷ آوریل
(۲۸ فروردین) در مکزیکو سیتی و در سن ۸۷ سالگی درگذشت.
آقای مارکز برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۲ را بیش از سایر آثارش به خاطر رمان صد سال تنهایی چاپ ۱۹۶۷ می شناسند که یکی از پر فروش ترین کتابهای جهان است.هر چند آنتونی پاول، داستان نویس بریتانیایی، آن را "بدترین نوع لفاظی های خودپسندانه یک عامه نویس" توصیف کرده ولی کتاب صد سال تنهایی و سایر آثار مارکز، که پیشرو یک سبک جدید از داستان نویسی رئالیستی نو بود، در سراسر جهان با استقبال وسیعی از سوی کتابخوانها روبرو شدند. او در سال ۱۹۲۷ با نام کامل گابریل خوزه گارسیا مارکز متولد شد و پدربزرگ و مادربزرگش او را در شهر فقیر آراکاتاکا در شمال کلمبیا بزرگ کردند. او بعدها در اولین کتاب خاطراتش با عنوان زنده ام که روایت کنم نوشت که دوران کودکی سرچشمه الهام تمام داستانهای وی بوده است. او تحت تاثیر پدربزرگش که شخصیتی آزادیخواه بود و در هر دو جنگ داخلی کلمبیا شرکت کرده بود آگاهی سیاسی پیدا کرد. فولکلور خانوادگیگارسیا مارکز که به شدت تحت تاثیر ویلیام فالکنر، نویسنده آمریکایی، بود، اولین کتاب خود را در ۲۳ سالگی منتشر کرد که از سوی منتقدان با واکنش مثبتی روبرو شد. ایده اولیه برای نوشتن اولین فصل کتاب صد سال تنهایی در سال ۱۹۶۵ وقتی که مشغول رانندگی به سمت آکاپولکو در مکزیک بود به ذهنش رسید. او در همان لحظه اتومبیل خود را سر و ته کرد و به خانه برگشت، خود را در اتاقش حبس کرد و مشغول نوشتن شد. تنها مونس او در آن ماه ها شش بسته سیگار در روز بود. یک سال و نیم بعد خانواده اش ۱۲ هزار دلار قرض بالا آورده بود اما خوشبختانه او کتاب هزار و سیصد صفحه ای خود را تکمیل کرده بود و می توانست آن را به چاپ بسپارد. تمام نسخه های چاپ اول صد سال تنهایی به زبان اسپانیایی در همان هفته اول کاملا به فروش رفت. در ۳۰ سالی که از اولین چاپ این کتاب گذشت بیش از ۳۰ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است. جنجال طلبیناآرامی و خشونت های سیاسی، خانواده به عنوان یک عنصر وحدت بخش، ترکیب آن با شور مذهبی و باور به مارواء طبیعت روی هم رفته سبک ادبی شاخص مارکز را به هم بافته اند. آثار وی نظیر پدرسالار و یا ژنرال در هزار توی خود به خوبی تقویت انگیزه های سیاسی او در واکنش به تشدید خشونت در کشورش کلمبیا را نشان می دهند. او پس از نوشتن مقاله ای در مخالفت با دولت کلمبیا به اروپا تبعید شد. وقتی که کتاب غیر داستانی سفر مخفیانه میگل لیتین به شیلی را در سال ۱۹۸۶ نوشت، حکومت دیکتاتوری ژنرال پینوشه ۱۵ هزار نسخه از آن را در آتش سوزاند. آثار ترجمه شده گارسیا مارکز به فارسی
آثار داستانی
گابریل گارسیا مارکز در سال ۱۹۸۲ جایزه ادبی نوبل را دریافت کرد و بنیاد نوبل در بیانه خود او را "شعبده باز کلام و بصیرت" توصیف کرد. سالهای پایانیبا وجود سرو صدایی که به خاطر فعالیت های سیاسی او به پا شده بود، با انتشار کتاب عشق سالهای وبا در سال ۱۹۸۵ موقعیت وی به عنوان یک نویسنده بزرگ بیشتر تثبیت شد. این کتاب نیز به یکی از آثار ادبی بسیار پرفروش در دنیا بدل شد و داستان آن عشق وسواس گونه و قوی یک مرد به زنی است که بالاخره پس از گذشت ۴۰ سال به سرانجام می رسد.گارسیا مارکز از نامزد خود، مرسدس بارچا، در سیزده سالگی تقاضای ازدواج کرد. مرسدس تقاضای وی را به سرعت پذیرفت. آنها در سال ۱۹۵۸ ازدواج کردند و بیش از نیم قرن با یکدیگر زندگی کردند. بخش اعظم این سالها را در مکزیک گذراندند؛ هر چند در اواسط دهه ۱۹۶۰ تا دهه ۱۹۷۰ مدتی هم در کشورهای اروپایی ساکن بودند. گارسیا مارکز به دلیل دفاع از حکومت فیدل کاسترو که از نگاه گروه کثیری از روشنفکران و نویسندگان به مرور به یک رژیم خودکامه بدل شده بود، وارد بحث های تندی شد که یکی از نمونه های برجسته آن مجادله اش با سوزان سونتاگ، نویسنده معروف آمریکایی، بود. به خاطر دفاعش از حکومت کوبا او مدتی حق ورود به آمریکا را نداشت. دولت آمریکا بعدها در این تصمیم خود تجدید نظر کرد و مارکز بارها برای معالجه سرطان غدد لنفاوی به کالیفرنیا سفر کرد. به مرور خلاقیت و توان نویسندگی او رو به کاهش گذاشت. او برای نوشتن کتاب خاطرات روسپیان غمگین من، چاپ ۲۰۰۴ حدود ده سال وقت صرف کرد. در ژانویه ۲۰۰۶ اعلام کرد که دیگر تمایل به نوشتن را از دست داده است. میراث او مجموعه بزرگی از کتابهای داستانی و غیرداستانی است که با پیوند دادن افسانه و تاریخ در آن هر چیز ممکن و باورکردنی می نماید. تمام داستانهای وی به نثری نوشته شده اند که از نظر رنگارنگی و جاذبه غریبشان فقط می توان آنها را با کارناوالهای آمریکای جنوبی مقایسه کرد. |
|
۱۳۹۳ فروردین ۲۹, جمعه
نادران : چند وزیر دولت 800 میلیارد تا هزار میلیارد تومان ثروت دارند
|
نماینده تهران در مجلس با طرح این پرسش که آیا وزرا حاضر هستند داراییهایشان را اعلام کنند گفت: اگر جواب خیر است، پس چرا توقع انصراف مردم از دریافت یارانه و ارائه اطلاعات اقتصادی خود را دارند؟ به گزارش برگزاری فارس، الیاس نادران در برنامه ثریا با بیان اینکه دولت باید برای شفافیت اقتصادی ابتدا از بدنه خود آغاز کند، اظهار داشت: اکنون همه دستگاهها و مسئولان بر شفافیت اقتصادی تأکید دارند. وی افزود: اگر شفافیت اطلاعاتی به طور جامع وجود داشته باشد امکان رانتخواری برای هیچ کس در دولت وجود نخواهد داشت. نماینده تهران در مجلس گفت: در نامهای که اخیراً منتشر شد شاهد ارائه اعتبار 650 میلیون یورویی تنها به یک شخص بودیم و امکان واردات با شرایط بسیار ویژه برای عدهای فراهم شد. وی با بیان اینکه چند وزیر دولت بین 800 میلیارد تا هزار میلیارد تومان ثروت دارند ادامه داد: آیا وزرا حاضر هستند داراییهایشان را اعلام کنند اگر خیر، پس چرا توقع انصراف مردم از دریافت یارانه و ارائه اطلاعات اقتصادی خود را دارند. |
|
تلاش سایت مجاهدین برای کمرنگ نشان دادن حمله نیروهای ضد شورش به بند زندانیان سیاسی اوین
|
سایت آفتابکاران متعلق به سازمان مجاهدین خلق در اقدامی تأمل برانگیز در گزارشی با عنوان « حمله به زندان اوین از دو نگاه و بسیار قابل تأمل » با
در کنار هم قرار دادن دو خبر که توسط سایتهای «کلمه» و «هرانا» در ارتباط
با حملهی وحشیانهی نیروهای گارد اوین به زندانیان سیاسی انتشار یافته،
نتیجهگیری کرد که سایت «کلمه» اقدام به بزرگنمایی خبر حمله به زندانیان
سیاسی که انعکاسی بسیار وسیع در رسانههای خبری بینالمللی و سازمانهای
حقوق بشری داشته کرده است.
این اقدام در حالی صورت میگیرد که غلامحسین اسماعیلی، رئیس
سازمان زندان ها روز جمعه در گفتگو با خبرگزاری ایلنا درگیری زندانبانان
با زندانیان و ضرب و شتم آنها را تکذیب کرد.
او گفت: «نباید به اخبار ضد انقلابها توجه کرد و ما به فرافکنی و شایعه سازی هم کاری نداریم.»
او گفت: «بنا نداریم که به ادعاهای سایتهای معارض که دروغ پراکنی علیه نظام میکنند پاسخگو باشیم.»
اسماعیلی اما گفت: «براساس آیین نامه سازمان زندانها ماهانه یک بار بازرسی نوبهای انجام میشود که امروز این بازرسی انجام شد.»
سایت آفتابکاران که در واقع بایستی آن را ارگان اصلی سازمان مجاهدین خواند، در گزارش مزبور به خوانندگان خود تأکید میکند «در ضمن بیاد داشته باشید که این سایت (کلمه) یک سرما خوردگی ساده زندانیها را با آب و تاب فراوان انعکاس میدهد.»!
آیا بهتر از این میتوان به رژیم و رئیس سازمان زندانهای آن امدادرسانی
کرد؟ چنانچه کیهان شریعتمداری مبادرت به انعکاس این خبر میکرد به شکل
دیگری به خوانندگان خود تذکر میداد یا از روی دست گردانندگان این سایت
کپیبرداری میکرد؟
گزارش سایت آفتابکاران در زیر آمده است:
حمله به زندان اوین از دو نگاه و بسیار قابل تأمل
تلفن از اوین : امروز اینجا عاشورا بود بند ۳۵۰ اوین امروز
شاهد بی سابقه ترین برخورد و خشونت علیه زندانیان سیاسی ای بود طی قریب به
دو دهه گذشته بود، خشونتی که با خونریزی توام شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، بر اثر تهاجم امروز صبح به بند ۳۵۰ اوین که توسط عوامل اطلاعات سپاه، وزارت اطلاعات و بیش از یکصدنفر از سربازان گارد سازمان زندانها صورت گرفت زندانیان بند ۳۵۰ با باتوم و … مورد ضرب و جرح قرار گرفتند که بیش از سی تن از آنان مجروح و مضروب شدند و دستکم چهارتن از زندانیان سیاسی به دلیل خونریزی و شکستگی به بیمارستان خارج از زندان منتقل شده اند. سی و دو نفر نیز به پس از ضرب و جرح به انفرادی منتقل شده اند. تهاجم امروز در پی اعتراض و مقاومت زندانیان در برابر برنامه خشن بازرسی به وقوع پیوست و بیش از پنج ساعت به طول انجامید. ماموران از کلیه عملیات خود فیلم و عکس تهیه کرده اند. شدت برخورد و خونریزی در بند ۳۵۰ به حدی بود که در هنگام انتقال زندانیان مجروح به انفرادی و بهداری زندان، مینی بوس حامل آنها خونین شد. همچنین محوطه هواخوری این بند نیز به خون زندانیان آغشته شد. پارگی رگ دست امید بهروزی، شکستگی دنده اسماعیل برزگری، شکستگی سر اکبر امینی، یک مورد حمله قلبی منجر به اعزام به سی سی یو، چندین مورد شکستگی و جراحت انگشتان دست و پا، جراحت و خونریزی صورت و آثار کبودی ناشی از باتوم بر روی بدن تعداد زیادی از زندانیان وجود دارد، از جمله آثار تهاجم پنجشنبه در بند ۳۵۰ است. براساس این گزارش، زندانیانی که به انفرادی منتقل شده اند پس از انتقال از تونل سربازان باتوم به دست و ضرب و شتم شدید با دستبند و چشم بند به انفرادی ۲۴۰ و یا مکان دیگری منتقل شده اند؛ از وصعیت سلامتی این افراد اطلاعی در دست نیست. بخشی از ضرب و جرح زندانیان که تنها رفتار اعتراضیشان سرودخوانی بود، در هواخوری بند و بخش دیگری نیز در اتاقها و سالن ها صورت گرفت. سربازان و لباس شخصی ها عمدتا سر زندانیان را از بالای پله ها هدف باتوم قرار داده اند. سرهنگ امانیان مسول کل حفاظت زندانهای تهران و قبادی مسول حفاظت زندان اوین از نزدیک شاهد و آمر این رویداد یوده اند. عبدالفتاح سلطانی، محمد امین هادوی، سعید متین پور، بهنام ابراهیم زاده، بهزاد عرب گل، هوتن دولتی در میان ۳۲ انتقال یافته به انفرادی هستند. کلمه در تلاش است که جزییات بیشتری از این واقعه دردناک و برخورد سبعانه را پس از بررسی و تایید، منتشر سازد. از همه انسان های دلسوز و شرافتمند نیز، در هر جایگاه و با هر مقام و مسئولیتی، انتظار می رود در برابر ریختن خون زندانیان بی دفاع سکوت نکنند و در پاسخ به ندای وجدان خود، از هر اقدامی برای توقف خشونت ها علیه اسرای حاکمیت دریغ نورزند. انعکاس همین خبر توسط هرانا. به عکس یادگاری هم توجه کنید
در ضمن بیاد داشته باشید که این سایت یک سرما خوردگی ساده زندانیها را با آب و تا ب فراوان انعکاس میدهد
خبرگزاری هرانا – مامورین گارد زندان اوین صبح امروز بند ۳۵۰ را مورد بازرسی قرار داده و زندانیان را ضرب و شتم کردند. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح روز جاری ۱۰۰ تن از ماموران گارد زندان اوین به همراه ماموران نهادهای امنیتی به بند ۳۵۰ اوین مراجعه کرده و اقدام به بازرسی وسایل زندانیان کردند. مامورین امنیتی که از کلیه مراحل فیلمبرداری میکردند پس از اعتراض چندتن از زندانیان به نحوه برخوردشان دستور ضرب و شتم زندانیان سیاسی توسط سربازان گارد را صادر کرده و در این بین تعدادی از زندانیان سیاسی بشدت مجروح شدند. این بازرسی چندین ساعت بهطول انجامید و در نهایت بیش از ۳۰ تن از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ به سلولهای انفرادی بند ۲۴۰ اوین منتقل شدند. گفتنی است، ۴ تن از زندانیان سیاسی بدلیل شدت جراحات وارده به مراکز درمانی خارج از زندان اعزام شدند |
|
انحلال طلبی؛ تنها چارهء رژيم های ايدئولوژيک
اسماعيل نوریعلا |
پيشگفتار
مسئلهء اساسی پيش روی همهء کسانی
که حکومت اسلامی مسلط بر ايران را نافی منافع ملی می دانند يافتن راه های
عملی برای «تغيير»آن است؛ منتزع از اينکه هر کس، به خيال خود، اين تغيير را
تدريجی و اصلاحی بخواهد يا ناگهانی و انحلالی، و يا بصورت ترکيبی از اين
دو روش. اما، بدون تمرکز بر روش های علمی «تغيير»، چگونه می توان به کارائی
برنامه های خود به تغيير اطمينان داشت؟
اما اعمال تغيير در سيستم های
اجتماعی امر ساده ای نيست چرا که هر سيستم مجموعهء پيچيده ای از اجزاء و
عناصر مختلف و کارکردهای گوناگون است و کسی که به تزريق تغيير در بدن يک
سيستم می انديشد بايد بداند که راه های ورودی تغيير در کجاهای سيستم قرار
دارند؛ کدام اجزاء در مقابل تغيير مقاوم اند و کدام يک دری گشوده بر تغيير
دارند. درست مثل دکتری که بخواهد ماده ای را در بدن بيمار تزريق کند و بسته
به نوع دارو و روش های لازم برای وارد کردن آن به بدن بيمار، جای مناسب
تزريق را انتخاب می کند؛ گاه آمپول را در رگ می زند، گاه در محل های پر
چربی و گاه در عضله.
از نظر علوم اجتماعی و سياسی
حکومت هم، در ظهور مادی خود، نوعی سيستم است و در برابر تغييرات وارده بر
خود، علاوه بر مقاومت عمومی (که«محافظه کاری» خوانده می شود) وروديه هائی
نيز برای تغيير دارد.
در اين نوشتار قصد دارم مسئلهء
حکومت و سيستم های متعلق به آن را مورد تدقيق قرار داده و آنگاه به
مسئلهء«تزريق تغيير» در آن بپردازم.
سه اصطلاح
در علوم اجتماعی و سياسی، در سخن
گفتن از «نهاد سياسی» (political institution) چند اصطلاح بکار گرفته می
شوند که دقت در تفکيک معنائی و کاربردی آنها می تواند از يکسو زبان بکار
رفته در اين حوزه های مختلف را دقيق تر کند و، از سوی ديگر، در امر برنامه
ريزی های اجتماعی برنامه ريزان را ياری کند.
معمولاً در اين زمينه سه اصطلاح
بيش از بقيه کاربرد دارند:نهاد مديريت (يا دولت)، سيستم سياسی (يا
ساختارهای حکومت)، و رژيم سياسی(خود حکومت).
اگرچه اين سه اصطلاح اغلب، و
بخصوص در زبان روزانه و روزنامه، قابل تبديل به يکديگرند اما تنها توجه به
تفکيک معنائی و کاربردی آنها است که می تواند راهگشای برنامه ريزان «تغيير
اجتماعی و سياسی» باشد.
در زبان فرنگی، هر «رژيم» (چه "سياسی" باشد و چه حتی"غذائی") دارای چند عامل تشکيل دهنده است:
- وجود هدف
- وجود دستورالعملی برای رسيدن به هدف
- وجود نظمی برآمده از آن دستور العمل
- وجود وسائل و روش های لازم برای رسيدن به هدف.
مثلاً، کسی که می خواهد، در
مرحلهء هدف گيری، از طريق دادن تغييراتی در نحوهء زندگی خود، لاغر شود (می
گوئيم فلانی "رژيم لاغری"گرفته) ابتدا يا از روی کتاب و مقاله ای و يا از
روی برنامه ای که خود می ريزد به دستورالعملی دست می يابد که به او می گويد
چه بخورد و چه نخورد، و يا در چه هنگامی اين کارها را انجام دهد، و علاوه
بر آن از چه ورزش هائی استفاده کند. آنگاه نوبت به «اجرا»ی اين دستورالعمل
ها می رسد. در اين مرحله رژيم گيرنده بايد نحوهء زندگی خود را به دقت و بر
اساس دستورالعملی که برگزيره «منظم» کند. هر رفتار منظم و مبتنی بر قاعده
ای حکايت از وجود يک «سيستم» و به همين دليل در اغلب مواقع
واژهء«سيستماتيک» را در فارسی با واژهء «منظم» برابر می گيريم. در آخرين
مرحله به«واقعيت های مادی» زندگی شخص بر می گرديم تا بدانيم که او برای
انجام برنامه اش چه امکاناتی دارد و کار چگونه و با چه وسائلی به انجام می
رساند. واقعيت های مادی خود را بصورت سازمان های کارکردی نشان می دهند. از
خانه گرفته، تا آشپزخانه از مواد اوليه غذا گرفته تا آشپزی، از خريد واد
لازم گرفته تا آشاميدن و خوردن، از توان مالی گرفته تا فراهم بودن امکانات
ورزش، همه و همه مجموعهء «مديريت» کار را تشکيل می دهند.
مدل رژيم سياسی
همين مدل را می توان در زمينه های
مختلف زندگی فردی و اجتماعی پياده کرد و چون قصد من در اين مقاله بحق
اجتماعی ـ سياسی در مورد اصطلاح«رژيم» است، من تنها به اين حوزهء کار می
پردازم و می کوشم تا از چند و چون «رژيم های سياسی» سخن بگويم.
در امر سياست، «رژيم» را «نظام» و «حکومت» (يا state) نيز می خوانيم. اجزاء هر رژيم سياسی عبارتند از:
- «هدف» هر رژيم سياسی را اغلب
بصورت «توانمند شدن گروهی از مردمان در تصميم گيری های گستردهء اجتماعی و
اعمال اين تصميم ها در جامعه» تعريف می کنند.
- «دستورالعمل» لازم برای ايجاد يک رژيم سياسی را «قانون اساسی» می خوانند.
- بر پايهء اين قانون اساسی است
که «سيستم های لازم» برای تصميم گيری و اعمال تصميم ها بوجود می آيند.
مثلاً ايجاد قوای سه گانهء مقننه، قضائيه و اجرائيه در راستای همين «سيستم
سازی» عمل می کنند.
- مجموعهء امکانات و روش های لازم
برای کار سيستم ها نهاد«مديريت» (government) را بوجود می آورند که در
فارسی از آن با نام «دولت» ياد می کنند (هرچند که، در کاربرد روزمره، دولت
بصورت تخصيصی در مورد قوهء اجرائيه نيز بکار می رود).
مسئلهء تغيير اجتماعی
جامعه، همچون يک سيستم و يک
موجود زنده، همواره دستخوش تغيير است و، در عين حال، ساختارهای آن طوری
بوجود می آيند که دارای حد معينی از توان راه دهی به تغيير و هضم و گواريدن
آنند. به عبارت ديگر، سيستم های دفاعی بدن جامعه طوری تنظيم شده اند که در
عين «حفظ وضع موجود» تغيير گريزناپذير را نيز بخود راه می دهند اما در
مقابل تغييرات گريزپذير مقاومت می کنند.
يکی از مهمترين و گسترده
ترين بخش های جامعه شناسی و علوم سياسی بر مسئلهء «تغيير اجتماعی» متمرکز
است. مثلاً، اگر کارل مارکس از وجود «زير بنا» و «روبنا» سخن می گفت در
واقع اجزاء جامعه را از لحاظ پذيرش يا مقاومت در برابر تغيير به دو دسته
تقسيم می کرد و می گفت اجزاء زيربنائی تغييرپذيرند و اجزاء روبنائی مقاوم
در برابر تغيير و، لذا، برای تزريق تغيير بايد متوجه اجزاء زيربنائی
(مثلاً، سطستم و نهاد اقتصاد) توجه داشت. در برابر او، مثلاً، می توان به
عقايد ماکس وبر اشاره کرد که برعکس کارل مارکس می انديشيد ومعتقد بود حدوث
تغيير در نهادهائی که مارکس آن را «روبنائی» خوانده نيز می تواند بهمان
صورت در تغيير نهادهای «زيربنائی» مؤثر باشد.
اما اگر بخواهيم مسئلهء را
از لحاظ «رژيم سياسی» مورد بحث قرار دهيم ضروری است که به همان اجزاء رژيم
برگرديم و واکنش محتمل هر جزء را نسبت به تغيير، و نسبت به نوع تغييری که
قصد تزريق آن را داريم بسنجيم.
آشکار است که در مجموعهء
«مديريت، سيستم، دستورالعمل، هدف» که يک«رژيم» را بوجود می آورند اعمال
تغيير در مديريت (امکانات و روش ها و فاعل های آنها، يا عناصر زيربنائی،
البته نه به تعبير مارکسی) به سهولت بيشتری انجام می پذيرد تا ايجاد
تغييراتی در سيستم های تشکيل دهندهء رژيم. و مقاوم ترين عناصر يک رژيم در
برابر تغيير نيز در حوزهء دستورالعمل و هدف (يا عناصر روبنائی) قرار دارند.
اصلاح و انحلال
همانگونه که يک رژيم دارای
هدف است (از«تحکيم حاکميت ملی و ايجاد رفاه و آزادی و استقلال و پذيرش
گوناگونی های اجتماغی»گرفته تا «متحقق ساختن يک ايدئولوژی به هر قيمت که
شده»)، تغيير مورد نظر نيز می تواند داری هدف های گوناگونی باشد. نوع هدف
تغيير و نوع آماجی که برای تغيير در نظر گرفته شده را می توان به دو دسته
تقسيم کرد. اگر آماج کار دولت و روش های مديريتی يک رژيم باشد نوع تغيير را
اصلاحی می خوانيم؛ اما اگر آماج کار تغيير قانون اساسی (در بيرون از
راهکارهای تعبيه شده برای کنترل تغييرات مورد نياز) و در نتيجه تغيير اهداف
رژيم باشد، از انجا که هدف و دستورالعمل ماهيت رژيم را تعيين کرده و توضيح
می دهند، خود بخود چنين تغييری به فروپاشی و انحلال رژيم مورد نظر می
انجامد. اين نکته را می توان چنين جمع بندی کرد که: «تغيير دولت هدفی اصلاح
طلبانه است و تغيير حکومت هدفی انحلال طلبانه».
آشکار است که، در برابر اين
دو نوع تزريق تغيير، نحوهء واکنش و مقاومت «رژيم» نيز متفاوت است. رژيم تا
حدودی تغييرات اصلاح طلبانه، اگر يقين شود که به استحکام رژيم می انجامند،
تحمل کرده و گاه، بنا بر مصلحت، ممکن است از آن استقبال نيز بکند. اما
تغييرات انحلال طلبانه صراحتاً هستی و موجوديت رژيم را به مخاطره می
اندازند و لذا مقاومت واکنشی در برابر آنها، بسته به ميزان قدرت «عامل
تغيير خواه» شدت و کاهش پيدا می کند.
عامل تغيير خواه
در برابر هر رژيم، که در
علوم سياسی«پوزيسيون» خوانده می شود، عنصر تغييرخواه نام «اپوزيسيون» را
بخود می گيرد اما، چنانکه ديديم، اين «اپوزيسيون» يک دست نيست و نوع آن را
آماج تغييری که خواسته می شود تعيين می کند. «اپوزيسيون دولت» اصلاح طلب
است و «اپوزيسيون حکومت» انحلال طلب خوانده می شود.
هيچ اصلاح طلب و هيچ
اپوزيسيون اصلاح طلبی قادر به براندازی يک رژيم نيست، چرا که معتقد است
قانون اساسی رژيم می تواند بدون آسيب خوردن به رژيم تغيير کند. صحت اين
ادعا به نحوهء سامان يابی قانون اساسی رژيم بستگی دارد. قوانين اساسی رژيم
های دموکراتيک اصل تغيير پذيری را تأييد کرده و راه های تغيير را (بدون
آنکه رژيم فرو ريزد) تعيين می کنند. حال آنکه قوانين اساسی رژيم های
ايدئولوژيک کلاً راه ايجاد تغيير در اصول خود را می بندند و در نتيجه برای
تغيرشان چاره ای جز منحل کردن کل رژيم وجود ندارد.
اگر برخی ها دوست دارند در
برابر «اصلاحات»بجای «انحلال» از اصطلاح «انقلاب» استفاده کنند نيز تغييری
در صحت اين بحث نمی دهد. هر تغيير اگر منجر به انحلال رژيمی شود انقلاب نام
دارد، و اينکه انحلال به چه صورتی حاصل شده (مثلاً با خشونت و يا با خشونت
گريزی از جانب اپوزيسيون انحلال طلب) در اين واقعيت تغييری نمی دهد.
انحلال طلبی همواره عملی انقلابی است.
|
|
یک خوانندهی زن نه چندان مشهور و البته جذاب مصری با ریشههای خانوادگی ایرانی، به مهمانی نوروزی رییس دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی در قاهره دعوت شد و از سوی او مورد استقبال «گرم» قرار گرفت.
خواننده سکسی مصری در مهمانی رییس دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی در قاهره
تقاطع: یک خوانندهی زن نه چندان مشهور و البته جذاب مصری
با ریشههای خانوادگی ایرانی، به مهمانی نوروزی رییس دفتر حافظ منافع
جمهوری اسلامی در قاهره دعوت شد و از سوی او مورد استقبال «گرم» قرار گرفت.
“البا کلرد” (Alba Clerd) که اصلیت خانوادهاش به ایران و ترکیه برمیگردد و خود در شهر سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیای آمریکا اقامت دارد، از سوی مجتبی امانی در مراسمی که به مناسبت جشن نوروز در منزل وی برگزار شده بود، دعوت شد و آنگونه که خود این خواننده گفته، مورد «استقبال گرم» و «پذیرایی دلپذیر» ارشدترین دیپلمات ایرانی در مصر قرار گفته است.
آنگونه که در صفحهی ویکیپدیای مربوط به این خوانندهی «سکسی» نوشته شده، او به شش زبان زنده دنیا صحبت میکند و ترانههایش را نیز به چند زبان از جمله عربی و انگلیسی میخواند.
این صفحه با اشاره به اینکه این خواننده در چند کشور زندگی کرده و فردی “چندفرهنگی” است، اعتقادات فردی او را «گفتار نیک، پندار نیک، و کردار نیک» دانسته که شعار اصلی زرتشت، پیامبر باستانی ایرانیان است.
همچنین از قایقسواری و آبتنی در روی رودخانهی نیل، خرید در فروشگاههای سانفرانسیسکو، ورزشهایی چون اسکی، شنا و کوهنوردی، و البته “کفش پاشنهبلند” به عنوان علاقهمندیهای “البا کلرد” نام برده شده است.
این خوانندهی جوان که طرفداران مصری و عربش، به او لقب “ماه” دادهاند، در تصاویری که از خود در مهمانی رییس دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی در مصر منتشر کرده در کنار مجتبی امانی ایستاده است.
گفتنی است با توجه به سطح روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی و مصر و تعطیلی سفارتهای دو کشور در یکدیگر از ۳۴ سال قبل، آقای امانی، بلندپایهترین دیپلمات ایرانی در قاهره به شمار میرود و این احتمال وجود دارد که دعوت وی از یک خوانندهی زن موسیقی غربی به مهمانی نوروزیاش، با واکنش تند تندروهای مذهبی در ایران روبهرو شود.
امانی که از اعضای ارشد “حزب موتلفه اسلامی” است، در دولت محمود احمدینژاد به سمت کنونیاش انتخاب شد. او در آن زمان، از جمله منتقدان دیپلماسی خارجی دولتهای پیش از احمدینژاد به شمار میرفت.
در ادامه تصاویر “البا کلرد” در کنار “مجتبی امانی” و شماری از تصاویر دیگر این خواننده را در کنار یکی از موزیک ویدئوهای او در بالا ببینید.
“البا کلرد” (Alba Clerd) که اصلیت خانوادهاش به ایران و ترکیه برمیگردد و خود در شهر سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیای آمریکا اقامت دارد، از سوی مجتبی امانی در مراسمی که به مناسبت جشن نوروز در منزل وی برگزار شده بود، دعوت شد و آنگونه که خود این خواننده گفته، مورد «استقبال گرم» و «پذیرایی دلپذیر» ارشدترین دیپلمات ایرانی در مصر قرار گفته است.
آنگونه که در صفحهی ویکیپدیای مربوط به این خوانندهی «سکسی» نوشته شده، او به شش زبان زنده دنیا صحبت میکند و ترانههایش را نیز به چند زبان از جمله عربی و انگلیسی میخواند.
این صفحه با اشاره به اینکه این خواننده در چند کشور زندگی کرده و فردی “چندفرهنگی” است، اعتقادات فردی او را «گفتار نیک، پندار نیک، و کردار نیک» دانسته که شعار اصلی زرتشت، پیامبر باستانی ایرانیان است.
همچنین از قایقسواری و آبتنی در روی رودخانهی نیل، خرید در فروشگاههای سانفرانسیسکو، ورزشهایی چون اسکی، شنا و کوهنوردی، و البته “کفش پاشنهبلند” به عنوان علاقهمندیهای “البا کلرد” نام برده شده است.
این خوانندهی جوان که طرفداران مصری و عربش، به او لقب “ماه” دادهاند، در تصاویری که از خود در مهمانی رییس دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی در مصر منتشر کرده در کنار مجتبی امانی ایستاده است.
گفتنی است با توجه به سطح روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی و مصر و تعطیلی سفارتهای دو کشور در یکدیگر از ۳۴ سال قبل، آقای امانی، بلندپایهترین دیپلمات ایرانی در قاهره به شمار میرود و این احتمال وجود دارد که دعوت وی از یک خوانندهی زن موسیقی غربی به مهمانی نوروزیاش، با واکنش تند تندروهای مذهبی در ایران روبهرو شود.
امانی که از اعضای ارشد “حزب موتلفه اسلامی” است، در دولت محمود احمدینژاد به سمت کنونیاش انتخاب شد. او در آن زمان، از جمله منتقدان دیپلماسی خارجی دولتهای پیش از احمدینژاد به شمار میرفت.
در ادامه تصاویر “البا کلرد” در کنار “مجتبی امانی” و شماری از تصاویر دیگر این خواننده را در کنار یکی از موزیک ویدئوهای او در بالا ببینید.
اشتراک در:
پستها (Atom)