نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۱ خرداد ۱۹, جمعه

حمید شجائی: در حرف بر عليه اپورتونيسم اما در عمل نشستن در کنار آن!

حمید شجائی: در حرف بر عليه اپورتونيسم اما در عمل نشستن در کنار آن!



چند وقت پيش در برنامه پرگار تلويزيون بی بی سی شاهد کنار هم نشستن فرخ نگهدار عضو سابق (فدائيان اکثريت) و حسن بهزاد عضو و نماينده فدائيان اقليت و دو شخص ديگر که در اين بحث شرکت داشتند بودم. 
از آنجا که من يکی از هواداران سابق فدائيان اقليت هستم و تا آنجا که به ياد دارم موضع اين جريان (فدائيان اقليت) همواره در قبال جرياناتی مانند حزب توده و اکثريت طرد و افشاء اين جريانات بود، از این رو  مشاهده اين برنامه برايم بسيار بسيار تاسف بار بود. آنهم جريانی که به ياد دارم در خارج از کشور در مبارزه با اپورتونيستها، اکثريت خائن که جای خود دارد،  برخورد هوادارانش به برخورد های فيزيکی شديدی هم  انجاميد. (درست يا غلط بودن اين روشها بحث ديگری است) به همين خاطر پيش خود می گويم چه شده است آيا اکثريتی های خائن عوض شده اند و ديگر خائن نيستند يا اقليت تغيير کرده و ديگر حتی قادر به دفاع از مواضع اقليت سابق هم نمی باشد؟ اين فکر مرا به تاريخ جنبش انقلابی کشورمان می برد و به ياد می آورم که چگونه اپورتونيسم چه ضربات بسيار بسيار سنگينی که به جنبش وارد نساخت و هم امروز هم وارد نمی کند!
به عقيده من بحثی که از بی بی سی بخش فارسی پخش شد نه برای روشن نمودن حقيقت بلکه برای خاک پاشيدن به چشم بينندگان و نمايش دمکراسی بود و به همين دليل هم نماينده اقليت مجاز نبود در کنار کسی بنشيند که خود اقليتی ها همواره وی را خائن خطاب می کردند  و احتمالا می کنند.
از آنجا که بحث اين برنامه در رابطه با درستی و يا نادرستی مبارزه مسلحانه در سالهای 57-60 بود و در اين مقطع همانطور که اقليت هميشه می گفت جامعه با کشمکش انقلاب و ضد انقلاب مواجه بود، و يکی از حساس ترين لحظات تاريخی در کشورمان در حال ورق خوردن بود،  بنابرين بدون توجه و تاکيد بر اين واقعيت چنين بحثی بی پاسخ می ماند. درست در همين سالها بود که رژيم جمهوری اسلامی شروع به قلع و قمع توده ها و پس گيری دستاوردهای انقلابی آنها نمود. و درست در همين کشاکش بود که جريانی مانند اکثريت حمايت خود را از اين رژيم شروع می کند و در اين حمايت تا آنجا پيش می رود که در سرکوب مردم مددکار وی می گردد. و به همين دليل هم  يکی از چيز هائی که در اين گفتگو مرا به انديشه واداشت  حرفهای آقای حسن بهزاد است چرا که تنها چيز مهمی که در مورد فرخ نگهدار (خائن) می گويد اين است که شما در کنار رژيم جمهوری اسلامی با اين رژيم همکاری کرديد. اما اين حرفی است بسيار بسيار ساده که هر کسی اين را می داند و احتياج به توضيح نيست، چيزيکه احتياج به توضيح بود نتايجی است که از اين همکاری حاصل شد و حد اين همکاری و جناياتی که اين جريانات در همکاری با رژيم انجام دادند.
اينکه باز مردم را به کشتارگاهها و قتل گاههای جمهوری اسلامی کشاندن، اينکه رفقای سابق خود را لو دادن، اينکه در در و ديوار های شهر و خيابانها نوشته شده بود سپاه پاسداران را به سلاح سنگين مسلح کنيد، ضد انقلابیون را به کميته ها معرفی کنيد، اين واقعيتها بايد گفته می شد. در شرايطی که زندانهای رژيم پر از مبارزانی بودکه برای آزادی و دمکراسی مبارزه می کردند و شکنجه های ددمنشانه رژيم را ديديم و می بينيم و صد ها فاجعه ديگر و  در همه اين وقايع اکثريت دست خود را به خون مردم آعشته می کند و باز جنايت و خيانت اکثريتی که بيداد می کند. و اينها همه در مقابل چشم اکثر ما اتفاق افتاد.
آقای بهز اد در بحث خود اين احساس را به من داد که درک درستی از مبارزه طبقاتی ندارد چرا که در شرايطی که تلاش مجری برنامه اين بود که خشونت های جمهوری اسلامی را به حساب مبارزه مسلحانه خلق کرد و ترکمن صحرا و سازمانهای سياسی بگذارد و سرکوب های رژيم را توجيه کند نتوانست از نظريه خود مبنی بر درست بودن مبارزه مسلحانه بعد از قيام به درستی دفاع کند. در حاليکه بر هيچ کس پوشيده نيست که جمهوری اسلامی اساسا به اين دليل به قدرت رسيد که انقلاب مردم ما را سرکوب کند همانطور که کرد. بنابراين وقتيکه رژيمی را روی کار آورده اند که انقلابی را سرکوب کند ساده لوحانه است که  سازمانهای سياسی و خلق کرد و ترکمن صحرا را مسبب خشونت جلوه دهيم  و توضيح ندهيم که چرا و از کجا اين سياستهای ارتجاعی و ضد بشری ناشی می شود. تنها در اين صورت بود که می شد اراجيف فرخ نگهدار خائن که مدعی بود جامعه شرايط مبارزه مسلحانه را نداشته و هم از ادعای گوينده بی بی سی که می گويد اگر جامعه شرايط مبارزه مسلحانه را نداشته پس گروههای سياسی اشتباه کرده اند را افشاء نمود.

در تمام طول بحث فرح نگهدار خائن مخالف کوچکترين مبارزه راديکال عليه رژيم جمهوری اسلامی بود. که البته امر دور از انتظاری نبود. و هر کس می دانست که چنين مهره بد نامی چه خواهد گفت پس آيا کسانی که حسن بهزاد را به چنين ميدانهائی می فر ستند که کاری کاملا در مغايرت با مواضع انقلابی بود حداقل نمی بايست از وی بخواهند  که فرخ نگهدار خائن را به پرتگاه برده و عمل ننگين آنان را به توده ها نشان دهد؟
امروز نماينده  فدائيان اقليت کنار يک خائن می نشيند که معتقد است بايد با قانون پيش رفت يعنی با قانون جمهوری اسلامی، خودتان مقايسه کنيد ، اگر فردی با شما وارد يک بحث بشود و از شما بخواهد قانون ارتجاعی جمهوری اسلامی را رعايت کنيد و مبارزات قهرمانانه خلق کرد و ترکمن صحرا و خلقها ی ديگر را محکوم اعلام کند و دادن سلاح به جمهوری اسلامی را تائيد کند، با چنين جانوری شما چگونه برخورد خواهيد کرد؟
در واقع به نظر من زوايای زيادی در اين شو تلويزيونی وجود داشت که می شود به آنها پرداخت. از ناتوانی نماينده فدائيان اقليت حتی درتوضيح درستی جوخه های رزمی گرفته تا روش نوين طرد و افشاء خائنين اکثريتی که حسن بهزاد ها در پيش گرفته اند! اما چون مطلب را طولانی می کند از آن می گذرم. و تنها تاسف عميق خودم را از آنچه که ديدم بار ديگر بيان کرده  و متاسفم که امروز بايد شاهد صحنه ای باشم که ديدنش خوش آيند نيست. همانطور که قبلا تجربه کرده ايم حزب توده نقش معلم را برای فدائيان اکثريت داشت و متاسفانه در اين برنامه شاهد بوديم که فرح نگهدار خائن هم دارد در نقش معلم آقای حسن بهزاد ظاهر می شود!
حميد شجاعی، يکی از هواداران سابق اقليت
خرداد

برخورد زننده نیروهای امنیتی با شرکت کنندگان در مراسم شهید هدی صابر

SaberHoda ghabr 120608
19/03/1391- سایت ملی مذهبی - برخی از شرکت کنندگان در مراسم سالگرد شهادت هدی صابر گزارش داده اند امروز صبح نیروهای امنیتی که به طرز وسیعی در این مراسم حاضر شده اند بعد از مدت کوتاهی مردم را با زور و تهدید فراوان متفرق کرده اند.
برخی از گزارش ها از حضور قابل توجه دوستداران شهید صابر بر مزار وی خبر داده اند. این حضور قابل توجه در حالی بود که تا آخرین ساعات دیروز  قرار بود این مراسم ساعت ۹ صبح برگزار شود اما یک ساعت زودتر برگزار شد و تعداد بسیاری از تغییر ساعت مراسم اطلاع نداشتند.
طبق گزارش های دریافتی سایت ملی-مذهبی ماموران امنیتی از همان لحظات نخست مراسم، از تک تک حاضران فیلم برداری می کردند.  بعد از اینکه با گذشت زمان بر تعداد حاضران افزوده می شد نیروی انتظامی و لباس شخصی ها سراسیمه شدند و از حاضران خواستند هر چه سریع تر مزار شهید صابر را ترک کنند. یکی از حاضران با بلندگوی دستی مشغول ذکر خاطره ای از شهید صابر بود که ابتدا بلندگو توسط نیروهای امنیتی ضبط شد و در حالی که  این فرد به درخواست حاضران بدون بلندگو ذکر خاطره را ادامه می داد  با حمله لباس شخصی ها بازداشت شد.  تا لحظه تنظیم این خبر از سرنوشت فرد بازداشت شده  اطلاعی در دست نیست. بعد از تهدید نیروهای امنیتی خانواده شهید صابر و دوستان وی اعلام کردند حاضر به ترک مزار نیستند و فاتحه خوانی و درد دل با شهید صابر حق طبیعی آنهاست. این موضوع باعث شد برخوردهای لفظی زننده ای با حاضرین بر مزار صورت بگیرد. با اصرار خانواده و دوستان به حاضران اجازه داده شد هر کس فاتحه ای بخواند و محل را ترک کند.
صدای اندوهناک مهندس میثمی جمیعت را تحت تاثیر قرار داد 
مهندس لطف الله میثمی که در ابتدای مراسم حاضر شده بود بعد از قرائت فاتحه از فرصت استفاده کرد و  به مدت ۱۰ دقیقه سخنرانی کرد. وی با صدایی حزن آلود و اندوهناک یاد هدی صابر را گرامی داشت و از منش و دانش او به نیکی یاد کرد و با اشاره به تلاش های شهید صابر برای آموزش جوانان فقدان او را خسارت بار توصیف کرد و در عین حال شهات او را عنصری الهام بخش برای شاگردانش دانست. مهندس میثمی با اشاره به جوانمردی هدی صابر و تلاش او برای کمک به فقرا،خانواده های زندانیان سیاسی و مردم محروم حاشیه نشین این رفتارها را برخواسته از الگوهای شهید صابر دانست که در تختی ،حنیف نژاد و مصدق نمود یافته اند. مهندس میثمی ادامه داد هدی تنها خدا را در زندگی خود محور قرار داده بود و هر کاری می کرد برای رضای خدا انجام می داد. میثمی سپس با صدایی حزن آلود گفت:«خدایا هدای ما را در آغوش بگیر». مهندس میثمی در سخنان تاثر برانگیز خود که با گریه حضار همراه می شد دعا کرد همه مثل هدی  عاقبت به خیر شوند.
فیروزه صابر با چشمانی گریان و صدایی بلند: برادر ببخش که نتوانستم برایت کاری کنم
بعد از مهندس میثمی فیروزه صابر  خواهر شهید هدی صابر که از برخورد نامناسب و غیر انسانی نیروهای امنیتی آزرده خاطر شده بود با چشمانی گریان و  با صدایی بلند فریاد زد:«برادر ببخش من بر ای تو کاری نکردم. برادر من نتوانستم حتی برایت یک برنامه بگیرم .»
فیروزه صابر در ادامه  با یادی از مهندس عزت الله سحابی و هاله سحابی خواستار  آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی شد  و از جمعیت خواست برای آزادی نرگس محمدی که هم اکنون در زندان زنجان در وضعیت وخیم جسمی به سر می برد ۵ بار آیه «ام یجیب و مسطر اذا دعاه و یکشف سوئ» بخوانند. اشک های فیروزه صابر جمعیت حاضر را به شدت تحت تاثیر قرار داده بود. به گونه‌ای که بسیاری از حضار به خاطر مظلومیت خانواده شهید صابر اشک می ریختند.
فیروزه صابر ضمن تشکر از حضور مردم بر سر مزار برادرش و عذرخواهی از رفتار نامناسب نیروهای امنیتی از آنها خواست محل را هر چه زودتر ترک کنند تا آسیبی به کسی نرسد .
همسر شهید صابر خطاب به نیروهای امنیتی: من جایی نمی روم همین جا هستم
فریده جمشیدی همسر شهید صابر در حین صحبت های مهندس میثمی و فیروزه صابر بارها فریاد کرد شما چه می دانید این یک سال بر سر ما چه رفته است؟ فریاد دردمندانه همسر صابر به شدت حضار را تحت تاثیر قرار داد. همسر شهید صابر زمانی که نیروهای امنیتی قصد داشتند جمعیت را به زور متفرق کنند با صدای بلند اعلام کرد :«من همسر هدی هستم همین جا می مانم و یک قدم هم عقب تر نمی روم. »این موضوع باعث شد جمعیت حاضر در مراسم تحت تاثیر قرار بگیرد و در برابر خواسته نیروهای امنیتی برای ترک مزار شهید صابر مقاومت کند.
توسل به زور برای متفرق کردن جمعیت
مقاومت حضار باعث شد نیروهای امنیتی برای متفرق کردن جمعیت به زور متوسل شوند و با باتوم به جان مردم بیفتند. گزارش شده است تعداد  قابل توجهی از حاضرین در مراسم بازداشت شده اند و از آزادی آنها یا نگهداری شان اطلاعی در دست نیست.
در این مراسم همچنین محمد نوری زاد با دسته گلی بر سر مزار شهید صابر حاضر شد و یاد و خاطره این مبارز آزادیخواه را گرامی داشت.
فخری محتشمی پور:صابر سلام
فخری محتشمی پور همسر مصطفی تاج زاده زندانی سیاسی و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت نیز در مراسم سالگرد شهید صابر حضور یافته بود. وی در نوشته ای کوتاه در صفحه فیس بوک خود به حضور پر تعداد نیروهای امنیتی در مراسم سالگرد شهید صابر اشاره کرده است:
آمدیم بودید
نگذاشتند بمانیم
شما را برداشتیم با خودمان آوردیم این جا
و همراه می بریم این جا آن جا هرجا هرجا
«آن» ها روی گور تو مانور نظامی می دهند
بیچاره ها فکر می کنند که دشمن را یافته اند!!!
ما تازه می شویم با درک عظمت روح سترگ تو

صابر سلام!

تکنولوژی ،سرمايه و جايگاه انسانها در عصر حاضر

بهروز سورن: شش میلیون کارگر ایرانی قربانی سودجوئی سرمایه داران و حکومتیان


معمولا در جوامع انسانی که جوانان بیشترین ارقام جمعیتی را تشکیل میدهند میتوان انتظار داشت که تقاضا برای کار افزایش یابد و کارجویان بعنوان نیروی تازه نفس در تولید و ایجاد ارزش به بازار کار هجوم بیاورند. جامعه ای که بر اساس ممیزات دمکراتیک بنا نهاده شده باشد قبلا با بررسی  و ارزیابی پیشین این نکته پروژه های جدید و متناسب با نیازهای جامعه را در برنامه میگذارد تا این نیروی سازنده و مفید برای کشور را جذب بازار کار نموده و بیشترین بهره را از آن دریافت نماید. این نیرو چه در زمینه های یدی و یا فکری نیروی بالنده هر جامعه ایست و تضمینی برای کارکرد مفید و روند رو به جلوی آن محیط خواهد بود.
در یک کلام این پدیده که جوامع جوان خوانده میشوند را میبایستی به فال نیک گرفت. جمهوری اسلامی از آنحا که بر تئوری چاق کردن و پر و بال دادن دلالان و آقازاده ها و بازار مصرفی در کشورمان اتکا دارد, هجوم نسل جوانتر به بازار کا ر را همانند هیولائی نامطلوب ارزیابی کرده و در اقدام اولیه خود طرح قراردادهای سفید را در برابر آنان قرار داده است.
پر واضح است که در حضور ناهنجاری اجتماعی بنام بیکاری, این طیف برای تامین خود و خانواده به هر قرار دادی تن میدهد.
پر واضح است که جمهوری اسلامی با علم به این نیاز نه تنها در پی حل معضل نیست بلکه از وجود چنین شرایطی نهایت استفاده را خواهد کرد. بیهوده نیست که مجلس جمهوری اسلامی به این معضل عمومی بی توجهی میکند و طرح و بررسی آنرا به تعویق میاندازد.
زمانی که از شش میلیون کارگر ایرانی صحبت می شود قطعا میتوان ارقام بسیار بالاتری را ارائه داد. بدین نحو که اگر اعضا خانواده هر یک از این نان آوران را نیز بدان اضافه کنیم رقمی حدود حداقل پانزده میلیون را میتوان حدس زد. در نظر بگیریم که بیش از نیمی از جمعیت هفتاد میلیونی کشورمان زیر سن بلوغ ( 18 سال ) هستند و کل کارگران ایران بر طبق آمار های دولتی 6 تا 8 میلیون برآورد میشود,سپس میتوان حدس زد که چه جمعیت انبوهی از زحمتکشان کشورمان محکوم به بی افقی و ناامنی شغلی هستند که تحت عنوان قراردادهای سفید معرفی و اعمال می شود.
قرار داد سفید به کارفرمایان و سودجویان این امکان را میدهد که هر لحظه و ارادی کارگران شاغل را به اردوگاه بیکاران بفرستند, بدون آنکه بلحاظ قانونی مورد مواخذه قرار بگیرند. آنها میتوانند کارگران شاغل را به هر بهانه ای بدون حقوق و مزایا اخراج کنند.
نکته جالب توجه اینست که مدتهای طولانی قرار بوده است که پرونده قراردادهای موقت کار توسط فراکسیون کارگری مجلس حاکمان اسلامی مورد بررسی و پیگیری قرار گیرد. بخش بزرگتری از نمایندگان مجلس خود از جمله سرمایه داران و سودجویان هستند وهر بار که بحث بررسی این قرار داها مطرح میشود با رای منفی خود بررسی این موضوع را به تعویق می اندازند تا چند صباحی دیگر امنیت خود را در چپاول کارگران کشورمان تضمین کرده و به سودجوئی بیشتر بپردازند.
بدون شک چنانچه این قرارداد در مجلس جمهوری اسلامی به بحث و تصمیم گیری نهاده شود شکوفه ای جدید نخواهد داد زیرا که خانه از پای بست ویران است. از حاکمیتی که بیشترین جنایت ها را برای حفاظت از امنیت و آسودگی منافع متمولان و حفظ نظم سرمایه داری انجام داده و میدهد, معجزه ای بر نخواهد خواست.
افسار گسیختگی صاحبان مال و سرمایه با برخورداری از حمایتهای مالی, تبلیغاتی و نظامی حاکمان اسلامی شرم و حیائی نمیشناسد. نه دستهای پینه بسته کارگران را می بیند و نه کمر خمیده زحمتکشان کشورمان را و آنچه برایشان اهمیت دارد حساب های بانکی و املاک و افزایش درآمد آنهاست.
قانون سرمایه داران قانون فشار است و فریب و پر واضح است که کارگران در برابر این بی حقوقی و بی عدالتی به دو محور و موضوع نمیتوانند بی توجه باشند. همبستگی و ایجاد تشکلهای متناسب  و سپس اعمال فشار همگانی به اردوی حامیان سرمایه که جنایات اقتصادیشان بی حد و مرز است.

بهروز سورن
7.6.2012