نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۵ شهریور ۶, شنبه

نقدی بر واکنش سید حسن خمینی نسبت به فایل صوتی آیت الله منتظری اشتباهات آیت الله خمینی را نقد نکنید دیوار اعتماد فرو می ریزد

  نقدی بر واکنش سید حسن خمینی نسبت به فایل صوتی


      آیت الله منتظری  

اشتباهات آیت الله خمینی را نقد نکنید دیوار اعتماد فرو می ریزد

منتظری خمینی
«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا َفَرَّقُوا»
“و همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید”
منظور از «حبل الله» (ریسمان الهی) چیست؟
در آیه ۱۰۱ آل عمران میخوانیم: « وَکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَیْکُمْ آیَاتُ اللَّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»: «و چگونه کفر مى ‏ورزید با اینکه آیات خدا بر شما خوانده مى ‏شود و پیامبر او میان شماست و هر کس به خدا تمسک جوید قطعا به راه راست هدایت ‏شده است».

  

در روزهای اخیر و در سالگشت کشتار عده زیادی از زندانیان محکوم شده در مرداد ۶۷ ، فایل صوتی از آیت الله منتظری پخش شد که مطالب آن نوار در کتاب خاطرات ایشان به چاپ رسیده بود؛ ولی از آنجا که این تهمت وارد شده بود که خاطرات از خود ایشان نیست لذا این نوار می توانست سندی باشد بر تأیید کتاب خاطرات و خط بطلانی بر یاوه گویی ها.
پخش این نوار با واکنش های متفاوت موافق و مخالف مواجه شد. یکی از این واکنش های دور از ذهن و دور از شأن، واکنش آقای سید حسن خمینی بود که به نظر اینجانب شامل اشکالات ذیل است:
۱- ایشان انگار انقلاب را قائم به شخص امام می دانند که تصور می کنند که اگر انتقادی از ایشان بشود عمود خیمه انقلاب فرو می ریزد؛ در حالیکه امام خمینی در عین اینکه از ویژگی ها و سجایای اخلاقی بسیاری برخوردار بودند ولی معصوم نبودند و احتمال خطای ایشان وجود داشت چون همه ابناء بشر ذاتاً جایز الخطا هستند.
۲- ایشان فرموده: “برای یک ملت بیش از هر چیز عناصری که وحدت بخش و هویت ساز است اهمیت دارد”. آیا عامل وحدت مسلمانان باید غیر از تمسک به حبل المتین باشد و آیا هویت اصلی ما که باعث افتخار است غیر از بندگی فقط خدا و پیروی قرآن و اطاعت از پیامبر رحمت و ائمه هدی چیز دیگری است؟
۳- ایشان فرموده: “اینکه قاطبه نیرو های فعال در کشور نسبت به امام محبت و عشق دارند یک سرمایه ملی است و اگر اینگونه عوامل را تقویت کنیم قدرت ملی نیز بالا می رود”. اگر جناب حسن آقا به عنوان نوه و متولی حرمت ایشان صادقانه به اشتباهات ولو سهوی امام اعتراف کنند نه تنها عشق مردم به امام خمینی کمتر نخواهد شد بلکه بیشتر هم خواهد شد. در آن صورت مردم خواهند گفت بیت امام چه شخصیت منصفی تحویل جامعه داده است.
۴- ایشان فرموده: “اگر کسی به این نقاط هجمه آورد و آسیب بزند وحدت ملی را می شکند”. آیا دلسوزی و بازگویی حقیقت از زبان فقیهی آگاه و عالیقدر هجمه است؟ و آیا این قضاوت تهمت محسوب نمی شود؟
۵- ایشان افشای واقعیت ها و مرور تاریخ را بغض و کینه نامیده، باید پرسید با این همه سفارش قرآن مبنی بر بررسی و عبرت گرفتن از تاریخ چه می کنید؟
۶- ایشان فرموده: “بازگو کردن سخنانی که دروغ بودنشان معلوم شده و بی اساس است، چه فایده ای دارد؟ آیا شما کشتار سال۶۷ را انکار می کنید؟ آیا می دانید که شما برای اینکه یک فقیه را مصون از خطا بدانید به فقیهی دیگر تهمت دروغگویی که از گناهان کبیره است زده اید؟
۷- ایشان فرموده: “البته یقین دارم که از این کار بهره ای نمی برند”. با تحقیق مختصری متوجه خواهند شد که نه تنها آیت الله منتظری دنبال دنیا و بهره های آن نبودند بلکه فرزندان ایشان هم چنین آرزویی نداشته و ندارند. پخش این نوار صوتی قرار نیست برای پخش کنندگان آن بهره دنیایی داشته باشد بلکه تنها هدف، ذکر واقعیت ها بوده است.
از برادر بزرگوارم حسن آقا خمینی انتظار دارم به جای جبهه گیری و تکذیب و همسویی با افرادی چون حسین شریعتمداری، با مرور بر تاریخ جدّ بزرگوارتان، اشتباهات را از دیگر موارد جدا کنند چرا که اگر چنین نشود دیوار اعتماد فرو می ریزد و نسل های آینده تمام این برهه تاریخی را تاریک و ناپسند خواهند دید. والسلام.
زهرا ربانی املشی ۲۸ /۵/۱۳۹۵

محمدی ری‌شهری وزیر اسبق اطلاعات در سخنرانی انتشار فایل صوتی اخیر توسط بیت منتظری را سند روشن صحت نظر امام راحل و ادامه نفوذ منافقین در بیت منتظری دانست

محمدی ری‌شهری وزیر اسبق اطلاعات در سخنرانی انتشار فایل صوتی اخیر توسط بیت منتظری را سند روشن صحت نظر امام راحل و ادامه نفوذ منافقین در بیت منتظری دانست و اظهار داشت: گردانندگان سایت رسمی آقای منتظری باید پاسخ دهند.
آ  محمدی ری‌شهری با اشاره به انتشار نوار اخیر در سایت رسمی آقای منتظ ی گفت: معلوم می‌شود که هنوز در این بیتی که با امام (ره) در اواخر عمر پربرکتشان درافتاد و امام (ره) تقاضای مرگ خودش را از خدای متعال نمود، هنوز کسانی هستند که به منافقین کمک می‌کنند.
 این نواری که اخیراً از سایت رسمی آقای منتظری، منتشر شد، مطالبی است که ایشان به‌صورت محرمانه در سال 67 با چند تن از قضات مطرح کرده و اکنون در شرایطی که منافقین در بدترین و ضعیف‌ترین موقعیت قرار دارند و دست‌به‌دست آل سعود مفلوک دادند تا با هم‌پیمانی نفاق و وهابیت به‌نظام اسلامی ضربه بزنند، این نوار منتشر می‌شود.
نخستین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: درباره جریان آقای منتظری صحبت‌های جامعی انجام داده‌ام که منتشر خواهد شد و در کتاب سنجه انصاف نیز اطلاعات بیشتری در خصوص باند خطرناک مهدی هاشمی مطرح‌شده است.
 محمدی ری‌شهری تصریح کرد: گردانندگان این سایت باید به این سؤال پاسخ بدهند که اگر این دفتر با جریان منافقین ارتباط ندارد و نفوذی‌های منافقین در این دفتر رسوخ نکرده‌اند چرا در شرایطی که نفاق با وهابیت کودک کش هم‌پیمان شده است برای ضربه زدن به‌نظام مقدس جمهوری اسلامی مطالبی که سال 67 ضبط‌شده را در فضای کنونی منتشر می‌کنند و انتشار آن پس‌ازاین مدت با چه هدفی غیر از ضربه زدن به‌نظام اسلامی، تطهیر منافقین و انتقام‌گیری از امام راحل صورت گرفته است؟
نویسنده کتاب سنجه انصاف بیان کرد: آنچه در این نوار آمده، حرف تازه‌ای نیست زیرا آقای منتظری همه این حرف‌ها را و بلکه بیش از آن‌ها را در خاطرات خودش آورده است و پیش از آن به امام راحل نوشته و امام در نامه 6 فروردین پاسخ آن را داده است. آیت‌الله محمدی ری‌شهری گفت: این نوار منتشرشده، سند روشن دیگری بر پیش‌بینی امام راحل است که در نامه 6 فروردین 68 به آقای منتظری نوشت که در این بیت نفوذی وجود دارد.
نویسنده کتاب سنجه انصاف بابیان بخش‌هایی از نامه امام خمینی (ره) به آقای منتظری اظهار داشت: در نامه امام خمینی به آقای منتظری در تاریخ 6 فروردین‌ماه 1368 آمده است:  خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم و ازآنجاکه روشن‌شده شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من، به دست لیبرال‌ها و از کانال آن‌ها به منافقین می‌سپارید صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده این نظام را ازدست‌داده‌اید.
شما در اکثر نامه و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید در کشور حکومت کنند، مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم‌به اعدام‌شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید.
در مسئله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدین‌تر می‌دانستید و بااینکه برای شما ثابت‌شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای امثال مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن آن را ندارم.
در بخش دیگری از این نامه تصریح‌شده است:  اگر شما نظر من را مقدم بر نظر خود می‌دانید که مسلماً (منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خراب‌تر می‌کند)- بادلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهری‌ها به اتکا به خداوند متعال به شما - که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم:
سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و باند مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد و ازآنجاکه ساده‌لوح هستید و خیلی زود تحریک می‌شوید، سعی کنید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد، دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت هست را به رادیوهای بیگانه دهند.
وی افزود: امام در انتهای نامه خود در کلمات دردآوری آرزوی مرگ می‌کنند و دعا می‌کنند که  از خدا می‌خواهم به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عنایت عطا فرماید و او را ببخشد و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد >این دعا در فاصله کوتاهی (حدود دو ماه بعد) به اجابت رسید.

سدید ریخته‌گر که روزگاری قالب‌های تولیدی‌اش چرخ صنعت ایران و کشورهای همسایه را به چرخش وا می‌داشت حالا خودش از حرکت ایستاده و با اینکه مدت‌هاست از تعطیلی کارخانه می‌گذرد اما کارگرها هنوز امیدوارند.

سدید ریخته‌گر که روزگاری قالب‌های تولیدی‌اش چرخ صنعت ایران و کشورهای همسایه را به چرخش وا می‌داشت حالا خودش از حرکت ایستاده و با اینکه مدت‌هاست از تعطیلی کارخانه می‌گذرد اما کارگرها هنوز امیدوارند.
به گزارش سرویس جامعه مشرق؛ بزرگترین کارخانه ریخته گری ایران، قربانی هزار و یک اشتباه و تعلل. حکایت تعطیلی کارخانه ها و واحدهای صنعتی، دیگر حکایت جدیدی نیست. داستانی تکراری از تعطیلی اجباری و بیکاری نان آورانی که چاره ای جز به نظاره نشستن تعطیلی خانه دومشان ندارند.
 
حکایت تعطیلی اینبار قرار است  برای تعطیلی بزرگترین واحد ریخته گری کشور روایت شود. کارخانه عظیم که بسیاری از واحدهای صنعتی داخلی و خارجی هنوز هم با قالب های تولید شده دراین کارخانه به کار خود ادامه می دهند، بی آنکه بدانند چه بر سر کارخانه و کارگران آن آمده است. کارگرانی که امروز خانه نشینند و 5 دهه سابقه درخشان کارخانه نیز در زیر لایه ای ضخیم از غبار بی تدبیری درحال فراموشی است.
 
خبرهای ضد و نقیض حکایت از تعطیلی کارخانه سدید ریخته گر داشت؛ بزرگترین ریخته گری ایران که حالا روایت های متفاوتی از تعطیلی آن و بیکاری کارگرانش به گوش می رسد.
 
راهی اسلامشهر می شویم. به حوالی کارخانه می رسیم و از عابرین رد و نشان کارخانه را می پرسیم. می گویند سدید کمی جلوتر است اما تعطیل نشده است. برق خوشحالی در نگاه مان می درخشد، میگوییم خدا را شکر که تعطیل نشده و همه این خبرها و حرف ها دروغ و شایعه ای بیش نبوده.
 
خوشحالی مان اما دوامی کوتاه دارد. سدید ریخته گر 18 ماهی می شود که تعطیل است و خاک مرده بر روی دستگاهها و در و دیوار کارخانه پاشیده اند. آنچه هنوز از نام سدید پابرجاست دو شرکت دیگر از این گروه صنعتی است و هیچ ارتباطی با بزرگترین و قدیمی ترین کارخانه ریخته گری ایران ندارد.
 
ریخته‌گری را فن شکل دادن فلزات و آلیاژها از طریق ذوب، ریختن مذاب در محفظه ‌ای به نام قالب و آنگاه سرد کردن و انجماد آن مطابق شکل محفظه قالب توصیف می کنند. اگرچه این روش قدیمی ‌ترین فرایند شناخته شده برای بدست آوردن شکل مطلوب فلزات است، اما همچنان رونق دارد و البته در کشورمان فعلا نه!
 
سد آرزوهای کارگران «سدید» هم بی صدا شکست/ مویه‌ها و واگویه‌ها از تعطیلی بزرگترین واحد ریخته‌گری کشور +عکس 
 
یک به یک از مقابل کارخانه ها رد می شویم. هیاهو و زندگی هنوز در رگ هایشان جریان دارد و حس زنده بودن را از نگاه کارگرها و آدم هایی که در کارخانه ها تردد می کنند می توان لمس کرد اما کمی پایینتر، درست در انتهای خیابان، یکسال و نیم است که ورق برگشته و کار بزرگترین کارخانه ریخته گری ایران به تعطیلی کشیده است. تعطیلی 50سال سابقه و تلاش به واسطه بی تدبیری!
 
هجده ماه از تعطیلی کارخانه می گذرد. سدید ریخته گر که روزگاری قالب های تولیدی اش چرخ صنعت ایران و کشورهای همسایه را به چرخش وامی داشت حالا خودش از حرکت ایستاده است. با اینکه مدت هاست از تعطیلی کارخانه می گذرد اما کارگرها هنوز امیدوارند. هر روز عده ای جمع می شوند و برای احقاق حقوق شان مقابل درهای زنجیر خورده کارخانه انتظار می کشند. می گویند حق و حقوقشان را نگرفته اند، و مسئولان کارخانه که حالا قفل تعطیلی به درهای آن زده اند نه تنها حقوقی به آنها پرداخت نمی کنند بلکه حتی حاضر نیستند حکم اخراجشان را صادر کنند تا بتوانند از مزایای بیمه بیکاری استفاده کنند.
 
کارگرها مقابل در ورودی پلاکارد نصب کرده اند و از مسئولان و نمایندگان مجلس درخواست کمک دارند. می گویند مقام و مرجعی در این  کشور نبوده است که درخواست کمکمان را برایش نفرستاده باشیم.اما دریغ از یک جواب! حتی به نامه هایمان جواب هم نمی دهند.
 
یکی از کارگرها که بغض و ناراحتی تمام وجودش را گرفته می گوید: "بیکاری و بی پولی باعث شد همسرم طلاق بگیرد. ما 110کارگر بدبخت شدیم اما مدیران حتی در طول شش ماه گذشته یکبار هم به اینجا نیامده اند و سری به ما نزده اند. تنها درآمدمان همین یارانه هاست که هر ماه هم از اضطراب قطع شدنش خواب نداریم."
 
به هر طریق وارد محوطه کارخانه می شویم. یکی از بازنشسته های سدید ریخته گر میگوید روزگاری اینجا سه شیفت کار بود. تمام قالب های ایران خودرو، سایپا، کارخانه ذوب آهن اصفهان و کارخانه های سیمان سازی را اینجا می ساختند. علاوه بر برخی صنایع نظامی، حتی ترکیه و ایتالیا مشتری های ما بودند و برای کارخانه هایشان قالب تولید می کردیم.
 
وارد فضای کارخانه که می شویم سکوتی مرگبار همراه با غباری سنگین فضا را احاطه کرده است. بی اختیار خودم را در هیاهوی روزهای گذشته متصور می شوم. هیاهوی کارگرها، صدای گر گرفتن کوره ها و تلاشی خستگی ناپذیر برای به حرکت در آوردن چرخ های صنعت. حالا اما طی این دو سال گذشته چه اتفاقی افتاده که همه چیز روبه تعطیلی رفته و خاک مرده بر دستگاهها و در و دیوار کارخانه پاشیده اند؟
 
یکی از کارگرها با حسرتی غیر قابل توصیف سالن وسیع و غبار گرفته کارخانه را نشانم می دهد و از روزهایی می گوید که اینجا کسی دوست نداشت خانه برود. روزگاری که اضافه کاری معنا نداشت و کارگرها با عشق کار می کردند و خود نیز از سودی که به کارخانه می رساندند منتفع می شدند. حالا اما از آنهمه  هیاهو چیزی جز سکوت و غبار باقی نمانده است. هر از گاهی صدای پر زدن های پرنده ای سکوت را می شکند تا مرگ یکباره صنعتی 50ساله را برایمان یادآوری کند.
 
هنوز مدل های چوبی قالب گیری در گوشه سالن خاک می خورند، حتی آخرین قالب هم که کار مدل سازی اش نیمه کاره رها شده در گوشه ای از سالن به حال خود رها شده است.گویی اینجا زمان به یکباره ایستاده است گرد فراموشی پیکره بزرگترین و قدیمی ترین واحد ریخته گری ایران نشسته است.
 
سد آرزوهای کارگران «سدید» هم بی صدا شکست/ مویه‌ها و واگویه‌ها از تعطیلی بزرگترین واحد ریخته‌گری کشور +عکس 
 
سالن تراشکاری مجموعه پر است از دستگاههای میلیاردی و چند صد میلیونی که حالا در توقیف لیزینگ خودرو کار است، توقیف را از کجا متوجه می شویم؟ از پلاک آهنی که ظاهرا با افتخار روی برخی دستگاهها نصب شده و اگرچه خواسته است جلوی فروش بی سر و صدای این دستگاهها را بگیرد اما از سوی دیگر، علامتی تلخ از سرنوشت این کارخانه بزرگ محسوب می شود.
 
کارگرها شبانه روز مراقبند تا دستگاهی از مجموعه خارج نشود؛ مراقبند و امیدوار. گویی هنوز باور نکرده اند حامی هایشان در برخی دستگاهها و ادارات دولتی قرار نیست کار خاصی کنند تا چرخ های این کارخانه دوباره به حرکت درآیند. می گویند نمی گذاریم دستگاهی از اینجا خارج شود، سدید ریخته گر دوباره راه خواهد افتاد...
 
یکی از کارگرهای قدیمی می گوید سال 57همزمان با انقلاب کارخانه به سازمان صنایع گسترش نوسازی واگذار شد. پس از مدتی، سو مدیریت باعث شد سوددهی کارخانه به حداقل برسد و سرانجام با بدهی های فراوان کارخانه به بنیاد سدید واگذار شد. سال 73هم بنیاد سدید به سه شرکت سدید ریخته گر ،سداد و شرکت ماشین لوله و تجهیزات تفکیک شد. او می گوید بی تدبیری به یکی دو سال قبل محدود نمی شود.چون مشکل اصلی دراواخر کار دولت اصلاحات رقم خورد و شرکت با بدهی های فراوان به خریداران جدید واگذار شد.
 
با اینحال کار به خوبی پیش می رفت تا اینکه در سال 93 کار به بحران کشید و از ابتدای سال 94، سدید ریخته گر 50ساله برای همیشه تعطیل شد و کارگرهایش خانه نشین.
 
سد آرزوهای کارگران «سدید» هم بی صدا شکست/ مویه‌ها و واگویه‌ها از تعطیلی بزرگترین واحد ریخته‌گری کشور +عکس
 
سد آرزوهای کارگران «سدید» هم بی صدا شکست/ مویه‌ها و واگویه‌ها از تعطیلی بزرگترین واحد ریخته‌گری کشور +عکس
 
می گوید درست است که 110کارگر به یکباره بیکار شدند اما در طول این سالها بیش از 400کارگر به مرور تعدیل شدند و درنهایت کار به اینجا رسید.
 
کارخانه حال و هوای خزان دارد. حتی برگ چنارهای کهنسال هم یک ماه زودتر به استقبال پاییز رفته اند و برای همدردی با کارخانه و کارگرها هم که شده خزانی زودرس داشته اند.
 
سد آرزوهای کارگران «سدید» هم بی صدا شکست/ مویه‌ها و واگویه‌ها از تعطیلی بزرگترین واحد ریخته‌گری کشور +عکس 

جدول تغییرات قیمت کالاهای اساسی از مرداد تا شهریور ۹۵

جدول تغییرات قیمت کالاهای اساسی از مرداد تا شهریور ۹۵

مقصر گرانی‌های اخیر کالاهای اساسی معرفی شد

30 میلیارد تومان برای فرش‌های ایرانی پرداختند

اولین حراج تخصصی فرشِ ایران در خانه حراج ملی برگزار شد. در پایان این حراج 21 تخته فرش با بهای نهایی 30 میلیارد تومان توسط مجموعه‌داران خریداری شد.

در اولین حراج تخصصی فرش در ایران مبلغ 30.391.000.000 میلیارد تومان خرید و فروش صورت گرفته است.
فرش «بهشت ایرانی»،، اثر هنرمندان کاشمر، با قیمت پایه 15  میلیارد میلیون تومان به حراج گذاشته شد. این فرش با قیمت15 میلیارد تومان فروخته شد. همچنین فرش «جنگ داراب»، با قدمت  100-110 سال، اثر هنرمندان تهران، باقیمت پایه 5  میلیارد تومان به حراج گذاشته شد که در نهایت با قیمت 6 میلیارد و 400 میلیون تومان خریداری شد.
حراج‌گذار پایه قیمت فرش «سلطان مسعود»، نو بافت اثر هنرمندان تبریز، را 2000 میلیون تومان گذاشته بود که این فرش نیز با قیمت 2 میلیارد تومان فروخته شد.
فرش «شکار بهرام گور»، با قدمت 140-150 سال اثر هنرمندان کاشان و فرش «هشت سرو»، با قدمت 140-150 سال اثر هنرمندان تبریز دیگر فرش‌های میلیاردی این حراج بودند که به ترتیب با قیمت‌های پایه 850 میلیون تومان و 680میلیون تومان به حراج گذاشته شده‌بودند که در نهایت با قیمت یک میلیارد و 300 میلیون تومان و 1 میلیارد و 230 میلیون تومانخریداری شدند.
فرش «ستونی هریس»، با قدمت 140-150 سال اثر هنرمندان هریس، با قیمت پایه  160میلیون تومان به حراج گذاشته شد. این فرش با قیمت 850 میلیون تومان خریداری شد. همچنین فرش «ذبیهی»، نوبافت اثر هنرمندان قم و فرش «محتشم»، با قدمت 130-140 سال اثر هنرمندان کاشان، با پایه 600 میلیون تومان قیمت‌گذاری شده‌بودند که در نهایت این دو تخته فرش نیز با قیمت 600 میلیون تومان به فروش رفتند.
فرش «زهره»، با قدمت 50-60 سال  اثر هنرمندان تبریز، دیگر فرش میلیونی این حراج بود که با قیمت پایه 440 میلیون تومان به حراج گذاشته شد و با قیمت 570 میلیون تومان به فروش رسید.
اثر هنرمندان اصفهان فرش «احمد شاه»، با قدمت 120-130 سال بود که 420 میلیون تومان قیمت پایه آن بود و در نهایت نیز این فرش با قیمت 420  میلیون تومان خریداری شد.
فرش «گلابتون»، با قدمت 90-100 سال اثر هنرمندان کاشان، فرش «مشاهیر»، با قدمت 60-70 سال اثر هنرمندان راور کرمان، فرش «ابریشم درختی»، با قدمت 90-100 سال اثر هنرمندان کاشان، فرش «چهار فصل»، با قدمت 50-60 سال اثر هنرمندان تبریز نیز دیگر آثاری بودند که در این حراج با همان قیمت‌های پایه به فروش رسیدند و مجموعه‌داران برای این تخته‌فرش‌ها به ترتیب 350 میلیون تومان، 250میلیون تومان، 190 میلیون تومان و 150میلیون تومان پول پرداخت کردند.
فرش «گنبد ابریشم»، با قدمت 70-80 سال اثر هنرمندان تبریز، باقیمت پایه 85 میلیون تومان به حراج گذاشته شد که با یک افزایش سریع با قیمت، 110 میلیون تومان به فروش رسید. همچنین فرش «نگارستان»، نو بافت اثر هنرمندان قم، باقیمت پایه 50 میلیون تومان به حراج گذاشته شد که این تخته فرش نیز با دو برابر قیمت پایه 100 میلیون تومان خریداری شد.
فرش «هرکه»، با قدمت 70-80 سال، اثر هنرمندان هرکه، فرش «تودشک»، با قدمت 80-90 سال، اثر هنرمندان نایین و فرش«ترنج»، با قدمت 65 سال اثر هنرمندان اصفهان دیگر فرش‌های این حراج بودند که با قیمت‌های پایه 80 میلیون تومان، 60 میلیون تومان و 55 میلیون تومان توسط حراج‌گذار قیمت‌گذاری شده بودند که با همین‌ قیمت‌ها به فروش رسیدند.
فرش «صیرفیان»، با قدمت 40-50 سال، اثر هنرمندان اصفهان ، با قیمت پایه 50 میلیون تومان به حراج گذاشته شد. این فرش با یک افزایش قیمت، 70 میلیون تومان خریداری شد.
فرش «نگارستان»، نو بافت اثر هنرمندان قم ، با قیمت پایه 5 میلیون تومان به حراج گذاشته شد و با قیمت 6 میلیون تومانخریداری شد. این فرش رکورد پایین‌ترین قیمت حراج فرش تخصصی در ایران را داشت.

ناگهان سازمان بازرسی کل کشور از دو هزار‌ و ٢٠٠ میلیارد تومان تضییع حقوق مردم از سوی شهرداری تهران با بذل و بخشش ویلا و زمین به افرادی خاص و از اعضای شورای شهر خبر می‌دهد.

بذل‌ و بخشش ۲۲۰۰ میلیاردی به نورچشمی‌‌ها تا برخورد خشن با دستفروشان 

در شرایطی که شهرداری تهران به اسم رعایت قانون و حق و حقوق شهروندان با خشونت فراوان با دستفروشان و افراد بی‌بضاعت برخورد می‌کند، ناگهان سازمان بازرسی کل کشور از دو هزار‌ و ٢٠٠ میلیارد تومان تضییع حقوق مردم از سوی شهرداری تهران با بذل و بخشش ویلا و زمین به افرادی خاص و از اعضای شورای شهر خبر می‌دهد.




 
خشونتی که به نام قانون تنها سهم بی بضاعت‌ها می‌شود
 
 
 
 

جان شهروندان بازی دست ماموران منتسب به شهرداری

پیاده روی در خشکی زاینده رود

پیاده روی در خشکی زاینده رود 

  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خشکی زاینده رود
  • خیال خوش زاینده رود
  • خیال خوش زاینده رود

روستای “کلاته نو کاخک” در شهرستان گناباد در جنوب





00000000000000000000000000000000000000000

روستای “کلاته نو کاخک” در شهرستان گناباد در جنوب استان خراسان رضوی قرار دارد که جمعیت آن کم‌تر از ۳۰ خانوار است و اکثرا سالمند هستند. مدتی است که مردم این روستا حتی آب برای نوشیدن ندارد . قنات و چاه‌های اطراف روستا تقریبا خشک ‌شده است .بیش از ۲۵ روز می‌گذرد که آب مصرفی آنان با تانکر آبرسان به روستا آورده می‌شود و مردم برای دریافت سهمیه خود در صف آب می‌ایستند و یا برای تامین آب شرب خود ناچارهستند مسافت چند کیلومتر را تا دهانه قنات که آب چندانی در آن باقی نمانده است طی کنند.


  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد
  • بحران آب در روستای “کلاته نو کاخک” -  گناباد